سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
نسخه جدید و جفت محصول جدید از برند پاکوروبان میباشد که با استناد به نسخه قبلی آن یعنی بلک اکس اس ولی اینبار هیجان انگیز تر و بسیار بسیار چشمگیرتر وارد بازار شد.
در اوایل ورود این محصول به بازار جهانی استقبال چشمگیری از این محصول شد به طوری که بعد از چند روز اول از معرفی آن تیراژ فروش آن به چند صد برابر رسید و خیلی ها برای خریدن این محصول روزها چشم به پشت ویترین فروشگاهای معتبر دوخته بودند.
این محصول خارق العاده و بسیار تک و خاص توسط Emilie (Bevierre) Coppermannn تولید و به جهانیان معرفی شد.
توجه: به تازگی طراحی جعبه و شیشه این محصول تغییر کرده و عکس جدید قرار داده شده است.
عطرافشان استشمام این رایحه را به همه شما پیشنهاد می کند .
نوع عطر | ادو پرفیوم |
برند | پاکو رابان |
عطار | امیلی (بِویه)کوپرمن |
طبع | گرم |
سال عرضه | 2012 |
گروه بویایی | شرقی گلی |
کشور مبدأ | اسپانیا |
مناسب برای | بانوان |
اسانس اولیه | بهار نارنج، فلفل |
اسانس میانی | رز ، یاس، سیریس شب تاب |
اسانس پایه | وانیل ، چوب کشمیر |
اگر هیبریدی مهندسی شده از رز و یاس وجود داشت و شما تحت تکلف قانونی مراقبت ازش، به منظور جلوگیری از اکسید شدن اش پیش از موعد، چند قطره مرکبات می چکوندید سرش و در نایلونی زیپ کیپ می ذاشتیدش یخچال و با قسم قسم صلوات می سپردیدش به دست خدا.. یحتمل بویی شبیه به بلک ایکس اِس لِ'کسِس می داد. پس از گذشت یک ماه، در آستانه ی انقضا!
هاله ی رایحه اش یادآور بخورِ خفته و نموری ست که از استهلاک یک گل مجهول الهویه برخاسته باشه. مثل گازی که در نتیجه ی گذر زمان از تحولات شیمیایی میوه جات تراوش کرده باشه. چیزی که در ابتدا بشاش و مطلوب بوده و شما دیر بهش رسیدید.
یاس و رز این عطر برای من به طرز گیج کننده ای غیرقابل افتراقند. یعنی سعی می کنم به تصور رز اش برسم و تهش یاس ه؛ سعی می کنم یاس اش رو پر و بال بدم، نتیجه یک رزه... گویی از تنه ی شاخه رز اش گلبرگه هایی از یاس جوونه زده باشن چون نهایتا نه رز اش اونقدرا رزیه و نه یاس اش چندان یاسی. همگن و کماکان ناآشنا. ولی در عوض شکوفه ی پرتقالی می داشت اصیل و نژاددار، مرکباتی و سبز که نفس باطراوت و ملیح اش اینجا توسط گرد فلفل سیاه خفه شده. گس تره.. تیزتر و تلخ تر. تحت فشار و خسته!
حالا نرولی از اولشم خیلی آبش با پوست من تو یک جوب نمی رفت. ورژن ترشروی خسته روح اش بماند.
راستش ابتدای این عطر من رو هلاک می کنه.. حال و هوای عطر کمی کلافه و گرفته ست به برداشت من. پوشیدنش برای من حس سایه ای داشت که دائم سعی می کردم قدم ازش بیرون بذارم و نمی شد.
وانیل خوش خویی همواره دست نوازشی بر سر نرولی مصیبت زده و هیبرید گلگون و متقابلا دل من می کشه ولی خب فضای عطر بیش از این ها برای من ماتم زده ست. راستش حرفش رو من نمی فهمم، مثل نرولی زبون بسته اش گنگه. البته بسته به سلیقه و سناریوی شما این حال ممکنه جور دیگه ای تعبیر شه. شاید خودم هم جور دیگه ای این عطر رو لمس می کردم... اما خب، من یک میل سمپل داشتم و یک روز پر تشویش. فکر نمی کنم دلم بخواد پرونده ی لِ'کسِس رو بیش از این با خودم کنکاش کنم. مال من نیست. مثل خیییلی از چیزها.
بنا بر این اجحاف احتمالی من در حق این سیه XS رو ببخشید، بخشیش از بدبینیِ پسا استیصاله... لابد.. اما این رو بگم که به طرز نامحسوسی برای من یادآور ژیوانشی پِلِی های زنانه ست. نسخه های ای.دی.پی و به ویژه ای.دی.پی اینتنس. خیلی اندرونی البته.
مثلا اگر دخترخانومِ پلِی اینتنس، زیورآلات درخشان استیل اش رو در میاورد، لاک های متالیک براق اش رو پشت بند خط چشم دنباله دار بنفش رنگش پاک می کرد و پوشش اسپرت پر زرق و برق اش رو پی نقطه عطفی در بامداد شبی مالیخولیایی، نمادین آتیش می زد، لابد بلک ایکس اس لِ'کسِس زاده می شد.
با چشمان سرمه کشیده، بالغ و بی تفاوت، ناخن هایی تا ته جویده شده زیر بار استرس بر نوک انگشتانی که پیوسته و بی اراده بازی می کنند با بند بلندی از آویزی به سینه آویخته از یک هیبرید رزِیاس، محبوس در قلب رزینی ترک خورده.
حسادت برانگیزه که سناریوی من با این عطر فرسنگ ها دورتر از سناریوی زیبای عزیزان نقاد پیش از من رقم خورد. شاید ندای بلوغ همینه.. اما من بهش می گم زمان می تونه همه چیز رو خراب کنه!