سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
Areej Le Doré War And Peace - اریج لی دوری وار اند پیس عطری مردانه - زنانه ، شیک و خوش بو می باشد .
اریج لی دوری وار اند پیس
عطری که توسط عطرساز برجسته راشن ادم خلق شده است .
اسانس های بکار برده شده در این عطر کهربا، رز ، نعناع هندی ، ریشه زنبق، گل محمدی ، مشک ، کهربا، خزه درخت بلوط ، خس خس ، مشک زباد ، عنبر، فیبر بیدستران می باشد.
برند | اریج لی دوری |
عطار | راشن ادم |
کشور مبدأ | انگلستان |
مناسب برای | آقایان و بانوان |
اسانس اولیه | کهربا |
اسانس میانی | رز ، نعناع هندی ، ریشه زنبق، گل محمدی |
اسانس پایه | مشک ، کهربا، خزه درخت بلوط ، خس خس ، مشک زباد ، عنبر، فیبر بیدستران |
اصل داستان این بود که چند عطر تازه [نسبت به تقویمِ جهان خودم] منجمله مینویت ات دمی فرگرنس دو بوا، میکسد اموشنز بایردو، رد شوز ژاک فت، سانتال پائو رزا گرلن، سیلور عود آمواج... را استشمام کردم و فهميدم فقط سینما نیست که سقوط آزاد داشته و نمیتوان حتی یک فیلم متوسط درش پیدا کرد! گویا کفگیر هنر به ته دیگ خورده. شاید کفگیر بشر کلا! تهدیگ دوست دارید؟ کمی صبور باشید. وقتش رسیده. یام یام! با فاصله بهترین عطرهایی که در چندوقت اخیر استشمام کردم عبارتند از : مر کازاتی مونا دی اُریو، استیکی فینگرز بیانکی، ژک jeke اسلامبرهاوس، مریگا پرین، وار اند پیس اریج له دوری بههمراه آثار گیشارد. وار اند پیس! با دهان دوخته در آتش پانهادن و آرزوی فریاد را به گور بردن! تلاشی است محزون برای خاکستر شدن و به اتمام رساندنِ این گداختگیِ جبری. اما آتش بخیل است و حریص. از جانت تغذیه و خاکستر شدن را از تو دریغ میکند. او شکنجه میخواهد، شکنجه میداند! / فکر میکنم تنها برندههای هنر در عصر حاضر کسانی هستند که مستقل، تجربی، رادیکال و آندرگراند فعالیت میکنند. یا حداقل نسبت به سلیقهی جمعی و جریانات منتهی به سرمایهداری بیتفاوت هستند. هرچقدر از این مفاهیمِ نخنما دورتر بهتر. بهجز اینها باقی بادمجون دور قابچین یا در بهترین حالت علیالبدل هستند. رحیم سبحانی دوست پدربزرگ پادشاه فعالیتهای منفی بود. یعنی کلی کار میکرد ولی همش پوچ. پدربزرگ میگفت : کارش چیه؟ بوق میزنه، بخیه به آبدوغ میزنه! میشه بسط داد... به افراد؛ شخصیتها؛ به هنر. هنر که چه عرض کنم. خالهبازی، جناغ. یادم تورا فراموش. خلاصه که زمین را تنگ خاکستر گرفته است.
سخن آخر! عزیزانم؛ به بیشمار دلیل که تعدادی گفتنی و بسیاری نه مجبور هستم برخلافِ میل باطنی کمی و لابد تا حدودی از اتمسفر انجمن دور باشم. درواقع از حضورِ دائم و مستمر معذور خواهم بود. جبر را گریزی نیست بقول گلسرخی ای صمیمی دیگر زندگی را نمیتوان در فرو مردن یک برگ یا شکفتن یک گل یا پریدن یک پرنده دید. ما در حجم کوچک خود رسوب میکنیم! مهر، دوستی، اعتنا و عنایت شما دوستان همواره با من خواهد ماند. آشنایی و معاشرت با تکتک شما بزرگواران و ایضا اصلِ مرجع عطرافشان برای بنده مایه مباهات بوده و هست. اساس و الزامِ احترام و آداب این بود که زودتر این چند خط مینوشتم اما افسوس که این ناخلف سربهراه نیست. عفو بفرمایید. بهیادِ ابتهاج : بنشينيم و بیاندیشیم، این همه با هم بیگانه، این همه دوری و بیزاری، به کجا آیا خواهیم رسید آخر؟ و چه خواهد آمد بر سر ما با این دلهای پراکنده؟ جنگلی بودیم، شاخه در شاخه همه آغوش؛ ریشه در ریشه همه پیوند؛ و اینک انبوهِ درختانی تنهاییم...! / تمام آبیها را برای شما آرزو میکنم. پاینده باشید و باقی برای دیگرانِ خود. تا درودی دیگر همچنان درود!