سلام کاربر گرامی
                    چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
                
جلوههای چرمی عطر «بایکال لدر اینتنس» اساسا با ترکیب دو نت چوبی و خشک خلق شدهاند: عصاره چوب گایاک و عصاره کاج دودی. این نت دوگانه قدرتمند بهواسطه شروع آتشین مرکباتی و ادویهای برجسته میشود که از گل یوزو، فلفل و زعفران شکل گرفته است. رگههای آروماتیک نعناع هم نتهای آغازین را کامل میکنند. اما در نتهای میانی به گل رز و بنفشه میرسیم که نت چرم را فرامیگیرند و سپس بهخاطر نت کرهای زنبق، دانه تونکا و مشک سفید به لطافت خاصی میرسند.
| نوع عطر | ادو پرفیوم | 
| برند | نیکلای پارفومر کرییتر | 
| عطار | پاتریشیا د نیکلای | 
| سال عرضه | 2019 | 
| گروه بویایی | رایحه های چرمی | 
| کشور مبدأ | فرانسه | 
| مناسب برای | آقایان و بانوان | 
| اسانس اولیه | فلفل ، یوزو ، زعفران | 
| اسانس میانی | رز ، بنفشه ، زنبق ، چرم ، چوب درخت قان | 
| اسانس پایه | دانه تونکا ، مشک ، خس خس ، چوب صندل سفید ، چوب گایاک | 
 
						 
						 ضمانت اصالت کالا
							ضمانت اصالت کالا
						 
     
                        
و لدر اینتنس رو در همین گیر و دار به مچم زدم و از شدت بیخیالی و بیدقتیِ رایحه گفتم اینم یه نشونه دیگه واسه اینکه زودتر کارمو شروع کنم!
به قدر و اندازه ای که سینمای امروزه سَمبل بندی میکنه، نیکولای هم این بلا رو سر این عطر آورده..
کامپلکس، مصنوعی، بینمک، بازیگریِ خُشک و عور و عاریِ نُت ها بدونِ ذره ای انتقالِ حس به مخاطب!
رایحهای که دورادور و بر پارچه شاید کمی جذاب به نظر برسه ولی باید یادمون باشه خیلیها فقط از دور قشنگن! چون روی پوستی که زندهاس و از منافذ بازش نفس میکشه و شیمی خاص خودش رو داره، و همینطور توسط گیرنده ها و خاطره بویایی ما، همه چیز خیلی سطحی و تو در نرو خواهد بود..
مگر اینکه گوشها، چشمها، و زبان های ما بیش از اندازه به چیزای بیمربوط دقت و توجه داشته باشند و باعث شده باشن رسما از دنیا پرت بشیم! اونوقته که دیگه نمیتونیم بفهمیم بد کدومه، خوب کیه! حق کجاست و باطل چه صورتی داره!
اونجاست که به خیالِ قدم زدن در گلزار به جلو میریم غافل از اینکه داریم توی باتلاق دست و پا میزنیم!
تاریخ همیشه تکرار میشه و لدر اینتنس اونیه که آکورد هاش از مدار خارج میشن و اون راهی رو میرن که ختم میشه به شکستن تمام پلهای پشت سرشون!
رایحه رو اگه بخوام شرح بدم شاید اینطور بشه گفت:
یک پُلِ چوبیِ آوار در دلِ پرتگاهی از گیاهانِ خشک وُ دودی و گرمای تُندِ آفتابِ زعفرانی (که بیشتر به توهم میمونه)..
و قلبِ رزی که سالیانیست نمیتپه درون کیسه ای جیر مانند! انگار دست رهگذری بوده باشه و از قطاری سریع و سیر به بیرون پرتاب شده! کثیف بشه و گِلی.
حیف است وُ هزاران بار بد!
نشه قلبی حین گذرِ این قطار از دستی به بیرون پرت بشه؛ چون، همه چیزِ یه آدم قلبشه...!