AMOUAGE - Reflection 45

رفلکشن ۴۵ از لاین اکستریت های استثنایی خانه فاخر امواج
نمیدونم از کجا شروع کنم ، از چندتا مبحث میخوام بپردازم بهش،
اول بپردازیم به رایحه (بدون مقایسه با نسخه ادو پرفیوم):
شروع ادویه ای ( بیشتر از جنس هل برای من) بعلاوه یه لوندر بسیار بسیار شیک ، مردونه بودنش رو داد میزنه از اول تا اخر، این فضا تا نیم ساعتی هستند تا جای خودشون رو بدن به یاس و نرولی و یک ترکیب شیرین وانیل محور، اینجای عطر جاییه که شما احتمالا به عظمت این عطر پی میبرید! لایه لایه این عطر میره جلو و سراسرش لذته ! این حالت گلی سفید و شیرین یه فضای پودری غنی در کنار خودشون دارن که مثل یه پلی عمل میکنه که تمام این فضاهارو روی امضای امواج یعنی همون بیس عمیق رزینی سنتی خودش نگه داره توی درای داون خیلی کم متوجه میشید که یه عطر گلی پوشیدید! یه بیس رزینی با صلابت و خیره کننده ! پرفورمنس عطر خوبه اگر خوب نباشه خب قیمتش رو توجیه نمیکنه ! ماندگاری بسیار خوبه سیاژ ولی نه به اندازه ماندگاری اما رایحه ۱۰/۱۰ میگیره به راحتی اما قیمتش برای خیلیا توجیه کننده نیست!
دومین مساله مقایسه با رفلکشن ادوپرفیوم هست برای من بعد از گذشت ۱ ساعت یا نیم ساعت کم کم شبیه رفلشکن ادوپرفیوم میشه ! البته پودری تر ولی درای داونش کاملا متفاوته ! پرفورمنسش از رفلکشن ادوپرفیوم به مراتب بهتره ، نکته ای که وجود داره اینه که بسیار غنی تر پخته تر و عمیق تر هست نسبت رفلکشن ادوپرفیوم!
شما رفلکشن ۴۵ رو توی مهمونیاتون میتونید بپوشید تو قرار های عاشقانه تون میتونید بپوشید توی جلسات کاری تون میتونید بپوشید توی هر چهارفصل (زمستان کمتر) و بازخورد بگیرید! اگر رفلکشن ادوپرفیوم رو تو تابستون بهتر میپوشید ، نسخه اکستریت رو توی بهار و پاییز میتونید تنپوش کنید ، اگر رفلکشن ادوپرفیوم رو با لباس سفید رنگ میپوشید ، ۴۵ رو با لباس طوسی مثلا بپوشید ! کمی رسمی تر و سر سنگین تر میطلبه این شاهکار !
کلام آخر: شماره یک عطرهایی هست که تا به الان تجربه بوییدنشون رو داشتم !!! یک شاهکاری که جاودانه خواهد ماند در تاریخ هنر عطرسازی

درود بر همه عزیزان
‏AMOUAGE REFLECTION45
بهترین ترکیب لانچ شده آمواج در ضعیفترین سری تولید شده
جوبیلیشن،رفلکشن،اینترلود و حالا با به چالش کشیدن بهترین تولید سال های اخیرشون یعنی پرپس قصد دارن هر جوری هست این سری pure parfum را حفظ کنند بدون شک بدترین های آمواج را میتونید توی این سری دنبال کنید به هیچکدوم از لانچ های این سری نمره قبولی تعلق نمیگیره و ازونجایی که اسانس های گرانقیمت خانه آمواج در حجم و غلظت بالایی هم در لانچ های این سری بکار رفته پس قیمت های ترسناکشون تا حدودی توجیه پذیره ولی در خروجی چه خواهیم داشت؟
در بعد کیفیت، همه لانچهای سری pure parfum کیفیت پایینتری از تولیدات سری های دیگه دارن بطور مثال هرچند در همین رفلکشن۴۵ ما ساختمان آکورد پیشرفته تری را شاهدیم و از نوت های بیشتری استفاده شده و رایحه بالانس تر و صیقل خورده تری را به نسبت رفلکشن مادر تجربه میکنیم ولی با در نظر داشتن فاکتور قیمت یک شکست همه جانبه نصیب این لانچ شده به طور کل ایراد آنچنانی به کیفیت رایحه این عطر وارد نیست ولی آمواج عطرهای خیلی ارزونتری داره که در کیفیت رایحه هم قطعا بالاتر از رفلکشن۴۵ قرار میگیرن نسخه مادر این لانچ فضای فلورال ویژه ای با حضور پر رنگ یاس و یکم کمتره رزماری و هاله ای از رز به نمایش میگزاشت که بویی مشابه ورودی گل فروشی ها و عقد و عروسی ها تداعی میکرد بسیاری از هواداران اون نسخه خانم ها بودند و در کل به عشق اون فضای گلی و لطیف چه خانم ها چه اقایان سراغ رفلکشن میرفتند ولی در نسخه ۴۵ فضای فلورال کمرنگ شده و مطابق نظر دوستان فضای بالزامیکی با محوریت فضای رزینی به اسکلت رفلکشن اضافه شدند که خیلی هم موفق و جذاب نبودند به نظرم و قطعا نسخه رفلکشن مادر کار قشنگتری بود به نسبت ۴۵
با در نظر گرفتن قیمت،رفلکشن ۴۵ مطلقا در بخش رایحه کار درخوری نیست و خریدش پیشنهاد نمیشه
پرفورمنس این کار هم باز با توجه به قیمت ،پرفورمنس ضعیفی محسوب میشه حتی متوسط ترین کارهای آمواج عملکرد بهتری از رفلکشن۴۵ دارن ماندگاری متوسط به بالا و پخش کم رمق رفلکشن مادر کاملا به رفلکشن ۴۵ انتقال داده شده به این صورت که کافیه در جمعی که رفلکشن ۴۵ زدید کسی عطر الحمرا آمبر نومد استفاده کرده باشه و اونجاست که عمق فاجعه را درک میکنید
به قول دوستی که رفلکشنو داشتند میگفتند اصلا به این کار نمیاد آمواج باشه و بیشتر شبیه کارهای جورجیو آرمانی به نظر میاد واین خیلی مهمه چون ما عادت داریم آمواج های کلکسیونمون گردن کلفت و قلدر باشن رفلکشن ها هیچکدوم پرفورمنس آمواج طور ندارن
سری pure parfum آمواج به نظرم صرفا به نیت اهداف تجاری تولید شده…
نظر شخصی من در مورد رفلکشن ۴۵ بیشتر تحت تاثیر قیمت بالای این کار هست و شاید اگر حداقل ۱۵ میلیون ارزونتر بود میشد نقد آرامتر و نمره بالاتری به این کار داد
جوبیلیشن ۴۰،اینترلود۵۳ هم عطرهای خوبی نیستند دوستی فرموده بودند با وجود پرپس۵۰ اون مدل مادرش در رتبه دوم قرار میگیره که من خیلی بعید میدونم بتونه در حد پرپس مادر توانمند و عالی باشه جوبیلیشن عطر متوسطی بود که نسخه ۴۰ جذابتر بود
اینترلود افسانه ای آمواج اصلا قابل مقایسه با نسخه افتضاح ۵۳ نیست
رفلکشن ۴۵ ولی صرفا به خاطر قیمت ارزش خرید نداره وگرنه تکنیکال از مدل قبلی سرتره هرچند جذابی و گیرایی ورژن مادرشو نداره
پرپس ۵۰؟صرفا یه علامت سوال تا تستش کنیم

شروعی پررنگ از یاس و زنبق که حس و حال خاکیِ زیبایی ازش میگیرم…
ترکیب بهارنارنج و یاس و روایح چوبی ملغمه عجیب به پا کرده…

دوستان عزیزم سلام
بریم سراغ نسخه ۴۵ رفلکشن افسانه ای

رایحه:
برخلافه جوبیلیشن که تفاوت خیلی زیادی با نسخه ۴۰ نداشت،تفاوت رفلکشن و نسخه ۴۵ بسیار زیاده و حجم عظیمی از این تفاوت به خاطر اضافه شدن رزین ها هستش
شروع رایحه با فوران حجم زیادی از سالویا،دانه سرو کوهی و همینطور لوندر همراهه که حس و حال کلاسیکی رو به کار میده.به شخصه طرفدار نت سالویا نیستم(به خاطر تند و تیزی بیش از حدش)به همین دلیل با اوپنینگ این کار هم مشکل دارم و تو تست های قبلی هم نپسندیده بودم اما نکته مهم راجب رفلکش ۴۵ اینه که باید چند دقیقه بهش زمان بدید تا خودشو بهتون نشون بده
به سرعت حجم زیادی از روایح رزینی و بالزامیک به رایحه اضافه میشن تا مسیر این کار رو از رفلکشن عادی جدا کنن
به مانند نسخه مادر در میدل نت این کار هم روایح گلی(یاس) و پودری رو داریم تا به نوعی اون دی ان ای حفظ شده باشه
هرچی که جلوتر میریم حالت خامه ای چوب صندل غالب میشه و فضایی خامه ای رزینی و پودری به کار رایحه پایان میده
راستی اینم بگم که این کار بر خلاف رفلکشن عادی که کاملا متعدل بود،عطری گرم و پرحرارته(به واسطه حضور رزین ها و همینطور حالت خامه ای پررنگ تر چوب صندل)

پخش و ماندگاری:
ماندگاری حدودا ۱۲ الی ۱۴ ساعت روی پوست به همراه پخش بوی قدرتمند در ۳ ۴ ساعت ابتدایی
به طور خلاصه عملکرد بسیار بهتری نسبت به رفلکشن بعد از ریفرموله داره

ارزش خرید:
به خاطر اوپنینگ تند و تیزی که داره به هیچ وجه بلایندبای رو پیشنهاد نمیدم چرا که قطعا در برخوردهای اول خودش رو بهتون نشون نمیده
پیشنها‌د میدم که حتما دکانت تهیه کنید و چند روزی رو باهاش خلوت کنید تا اروم اروم زیبایی هاش رو دریابید :))
با ارزوی اوقات خوش و معطر برای دوستان عزیزم

متاسفانه نتونستم با این عطر کنار بیام.فقط بابت اینکه شخصا احساس لطافت و میل به زنانگی بخاطر حالت کاملا گلی و کرمی که به این عطر دارم.من صمغ رو هم خوب متوجه میشم که همین عطر رو یونی کرده اما حالت گلی و کرمی پودری عطر بالاست.

درک بویایی ما مجموعه ای از تجربه حس های خوب و بد پشت اون بوه. فارغ از نوتهای به کار رفته در این عطر و اینکه چه فصلی یا چه لحظه ای بوی اون رو استشمام میکنید، رفلکشن 45 یک دفترچه خاطراته برای من، هر برگش زیبا ترین، شیرین ترین و خنک ترین خاطرات رو برام تداعی میکنه. هر چه بیشتر این عطر رو استفاده میکنم بیشتر شیفته اش میشم. در یک کلام بوی، بهشت.

چه رایحه زیبایی داره این عطر، واقعا نتیجه ترکیباتی که امواج در این عطر استفاده کرده رایحه بسیار بالانس و شیک و لذت بخش صمغی، پودری، کره ای، گلی و شیرین و بسیار با کیفیتی رو بوجود آورده.
-به مشام من نوت های صمغی( اوپوپوناکس، کندر ، مر و لوبان) مشهود هست که به هیچ وجه تند و دودی نیستند که بعدا اشاره میکنم دلیلشو. ترکیب صمغی این عطر که منشا آفریقایی داره، اون حس خاورمیانه ای یا بهتره بگم عربی رو به رایحه میبخشه، اون حس شیرینی صمغ با رایحه کمی آشنای بالزامیک و کمی زمینی و صمغی و دودی که هممون در عطر های عربی و مخصوصا امواج حس کردیم که وجهه دودی و بالزامیک این ترکیب به خوبی با روایح گلی بالانس شده و با تعجب زیاد وجهه گلی و شیرین این عطر به وجهه دودی صمغی این عطر غالب هست( حداقل روی پوست من) ،‌این صمغ ها رایحه شیرینی هم دارند که وقتی با روایح گلی و چوب صندل ترکیب میشن هارمونی جالبی رو میسازند.
-روایح گلی این عطر( ترکیب ۲ گل سفید بهار نارنج و یاس) به عطر رایحه آشنای گل های سفید که هممون در فصل بهار در باغ ها یا پارک ها تجربشون کردیم رو میده که به همراه شیرینی و حس پودری خودش یه پس زمینه سبز و گیاهی هم داره، و از طرفی روغن ریشه زنبق با رایحه بسیار خاص خودش بافت عطر رو نرم تر میکنه و حس بسیار با کلاسی به عطر میبخشه. حس میکنم زنبق از روایح کلیدی و اصلی هست که این کارو پولیش میده و نمیذاره اون وجهه صمغی از کترل خارج بشه و همین حس خاص و فوق العاده و بهتره بگم حس گرونی رو به عطر میبخشه( که باید هم اینطور باشه، ۵۰۰ دلار مبلغ بسیار وحشتناک و غیر قابل قبولیه برای عطر)
در این عطر ترکیبات چوبی و آروماتیک دیگری هستند که روی پوست من نقش ساپورت دارند و مثل روایح صمغی و گلی خودنمایی نمیکند مثل:
-هل و روایح اروماتیک که در ساعت اول عطر به همراه صمغ های ذکر شده و روایح گلی احساس میشه ولی زود از بین میره، این عطر به هیچ وجه آروماتیک نیست و طبیعت شیرین و سنگین داره.
-چوب صندل که با رایحه خاص و چوبی و کمی شیرینش وجهه گلی و شیرین عطر(حاصل از از ترکیب گل های شیرین و صمغ هایی که یه وجهه شیرین دارند) رو تقویت میکنه و ترکیبش با زنبق حس فوق العاده ای رو به عطر میبخشه.
-وانیل که در ساعت پایانی عطر مشهود هست.
ماندگاری ۱۲ ساعت به بالا روی پوست من با پخش بوی خیلی خوب در ۶ ساعت اول. کاملا یونی و بنظرم اگه خانم ها این عطرو استفاده کنند خیلی بهتر هم میشه به خاطر تمرکز بالای عطر روی حس پودری و گلی، و از طرفی هم بخاطر وجود صمغ آقایون هم میتونن عطرو استفاده کنن.
اگه از روایحی مثل له میل یا ایر سوییس تاور خوشتون میاد حتما این عطرو امتحان کنید که عاشقش میشید.

درود خدمت عزیزان
همیشه به نظرم ایرادی در این عطر بود، ولی چه بسا دور از ذهن. تا به عطر لاو توبروز رسیدم و ایراد را یافتم.
به این فکر کنید که از توبروز همه چیز را بگیرید و فقط بیس کار را نگه دارید.
بله این عطر به خوبی در هم آمیخته شده و گوشه و کناری نتراشیده ندارد ولی حقیقت این است که اصلا چیزی ندارد که گوشه و کنار داشته باشد. نه تغییر نتی و نه بوی به وجد آورنده ای، نه گلی در این عطر خودنمایی میکند و نه بوی چوبی به مشام میرسد. فقط یک رایحه ملایم و آرام، انگار چیزی کم دارد.
ولی در سمت مقابل این ملایم بودن از آن ملایم های خوب نیست که همه جا کاربردی باشد بلکه تنپوش سختی دارد، برای هر موقعیتی مناسب نیست و شاید برای هیچ موقعیتی مناسب نباشد، نشان دهنده ی چیزی نیست و با این همه حال شجاعتی در انتخاب آن وجود ندارد، همچنین از بوی فاخر نیز بی بهره است.
شاید خالق آن به دنبال فردیست خاص، از آنهایی که به دنبال تفاوتی راحت است. چیز پیچیده نمیخواهد ولی از شباهت بیزار است. علاقه به کارهای زیبا نیز ندارد و در جست و جوی نظر خوب مخاطبش نمی باشد.
من به خود عطر ۸.۵ از ۱۰ میدهم و با توجه به قیمت ۸.۵ از ۱۰.
پخش بو و ماندگاری مناسب بیشترین دلیل این نمره هست. بله انتظار ۴۵٪ روغن عطر را برآورده نمیکند و عطری مثل پورپوز از این عطر به راحتی پیشی میگیرد ولی با این قیمت بسیاری از رقبای خود را به راحتی کنار میزند نظیر نیش هایی همچون کرید و PDM و پرایوت لاین دیزاینری ها.

سلام بر دوستان عزيز
خواستم تجربه خودم رو بابت استفاده از رفلكشن و رفلكشن ٤٥ باهاتون به اشتراك بزارم: رفلكشن ٤٥، يك نيش بسيار خوش ساخت كه در مقايسه با رفلكشن معمولي از ماندگاري بيشتر اما پخش بوي كمتري برخورداره. كار بسيار خاص تر كه اگرچه كاملا شباهتهاي زيادي به نسخه معمولي داره ولي از مقدار گلي بودن به طور واضح كاسته شده. بنا به تحربه خودم، رفلكشن معمولي، بازخورد مثبت بيشتري داشته علي الخصوص از جانب خانم ها. گلي تر و فرش تر و مناسب تر براي هواي گرم تر. با توجه به اختلاف قيمت زياد، اگر عطرباز هستيد حتما نسخه ٤٥ رو تهيه كنيد ولي در غير اين صورت ميشه به نسخه معمولي اكتفا كرد.
من هر دو نسخه جوبيليشن رو هم دارم. معتقدم كه در خصوص جوبيليشن، جوبيليشن٤٠، با اختلاف نسخه معمولي جوبيليشن رو پشت سر ميزاره اما در خصوص رفلكشن اين اختلاف رو به شخصه تا اين حد نميبينم. ممنون از توجه دوستان

آمواج رفلکشن ۴۵
جذاب دوست داشتنی

تنها عطری از برند آمواج که شاید بشه توصیه به بلایند بای کرد.
کم میشه عطری رو از شروع تا پایان عاشقش باشم.

(اینقدر عطر دارم که نمیدونم چکارشون بکنم و اینم بگم همشون خلاصه شدند تو آمواج ها و اندی تاور ها و فلیپو سورچینلی ها و پرفموم روما هاو پچولی بوهم لورن مازون و جووی ها و دیور و شنل اکسکلوزیو و گهگاه ۲۰۰ تای بقیه البته رایحه هیچ کدوم تکراری نیستند )
از استخر برمیگشتم به خودم قول داده بودم دیگه عطر نخرم (دور عطر های خنک و انیمالیک شدید هم خط کشیدم و همینطور کلافه کننده مثل نیشا.... و کلا برند های ترکی و اماراتی لوکس و... اکثرا تکراری و بی برنامه از نظر من)
رسیدم فروشگاه عطر دوست قدیم
گفتم بعد ۱ سال یه سری بهش بزنم،
رفتم سر برند آمواج از چند تست که از همه گرفتم purpose و reflection45
واقعا میخ کوبم کرد
نتوستم نخرمشون دوتا تستر ازشون خریدم جمعا ۱۹ تومن ،برای من عاشق دیور هوم اینتس این رفلکشن یه موهبت الهی بود
شروع اول گفتم اینم که تکرار دیور اینتسه ولی در ادامه مسیر خودشرو رفت
پودری و غباری و نرولی و فلورال همونی که میخواستم
شیشه عالی دوام عالی پخش خوب
دیگه چی میخوای ،پخش هم با چند پاف بیشتر جبران میشه
عطر قرار ،عطر کلاس ،عطر معاشقه
کم نظیر و با کیفیت آمواجی
شکست دادنش برای برندها در این ژانر امری سخت و دور از ذهنه

آمواج سرچ هم تست داشتم که تو تغییر نت و رایحه از لیمو سیتروس خزه ای به کندر و دود بی نظیربود ولی به سبک من نمیخورد و بلااستفاده ، ولی سرچ هم عالیه و معلومه پرفروش میشه ، فقط عیبشون گرون بودن و بی ارزشی پول ماست.