INITIO PARFUMS PRIVES - Rehab

سلام و احترام:
زنده باد دکتر ارژنگ عزیز و مهربان
سلامتی و شادمانی را براتون آرزومندم

بزرگوار هستید سعید خان بنده به پشت گرمی امثال عزیزانی چون شما گاها مطلبی مینویسم

سلام آقای بوترابی دوست عزیزم، نظرات سایت رو میدیدم و از قضا مطلب شمارم خوندم و حس میکنم به نظر من تو بخش mana نیشانه مربوط بود، گفتتون بسیار زیباست و من شخصا هیچ ایرادی به وجود همه خوبی ها با هم تو زندگی نمیبینم و بعید میدونم کسی هم مشکلی با این موضوع داشته باشه، اما خب حس میکنم مطلب منو اشتباه برداشت کردید و خب از اونجایی که صحبت از مطالب "تخصصی و وزین" داشتید دوست دارم چنتا نکته اضافه کنم تا یوقت گمراهتون نکرده باشم که مدیون شما بشم و عذاب بکشم (البته من ۲۵ ساله قصد اصلاح شما که جای پدرم هستیدو ندارم و فقط ناقص بودن مطلب من که باعث سوء برداشت شما بوده رو تکمیل میکنم).
نکته اول اینه که تو متن من صحبتی از "بهتر بودن یا بد تر بودن" عطر اماراتی یا گرون و ارجحیت و انتخابشون به خانواده نداشتم، اصلا بهتر بودن یا بدتر بودن عطر نسبت به عطر دیگر (یا با مفهوم خانواده) یه مفهوم غلطه، و تو دنیای هنری یا حتی علوم اجتماعی، "نسبیت" و نظر شخصی حاکمه و نه صرفا عینیت و قطعیت، و شخصا مقایسه "برتری یا بد تری" عطر یا تنهایی به مفهوم خانواده یا تنها نبودن که فرمودید رو درک نمیکنم.
نکته بعدی این هست که استدلالی من نداشتم که شما تفسیرش بکنید و نتیجه ای با توجه به برداشت شخصی خودتون ار جانب من بگیرید و کاملش بکنید، گفته من اصلا گزاره نداشت که نتیجه گیری داشته باشه، مفهوم کلی "شاید مفهوم زندگی..." صرفا نتیجه گیری نیست، پیش‌زمینه مطلب هم(کودکی من...) گزاره نبود که نتیجه داشته باشه و صرفا برای آماده سازی ذهن خواننده برای گفته های بعدی و برداشتم از انتظارات نادرست از زندگی و افکار کال دوران کودکیم بود. در دنیای "وزانت و تخصص"، برداشت دقیق مطالب امر مهمیه که اگه اشتباه درش رخ بده، نتایج جالبی برای فرد متخصص یا دیگری به بار نمیاره، برداشت نادرست ممکنه زندگی فرد ثالثی رو در شغل تخصصی نابود کنه یا باعث نابودی گسترده بشه، که البته نوشته من عامیانه و بسیار ساده بود و نمیدونم چرا اینقدر نامربوط برداشت کردید(که مطمئنم بخاطر نحوه نوشتن بد و ناقص و ناکامل من باشه و نه مشکل شما در برداشت شما که پوزش میطلبم اگر این مفهوم رو رسوندم).
نکته بعدی این هست که من صرفا درمورد معنی زندگی صحبت کردم و نه برتری عطر یا هر چیزی به مفهوم خانواده، اینکه اصلا زندگی معنا داره یا نه، این سوال رو بسته به اینکه از کی بپرسید جواب متفاوتی میگیرید. مثلا شخص الف ممکنه بگه معنی زندگی عبادت خداست، شخص ب ممکنه بگه معنای زندگی صرفا عشقه، شخص پ میگه معنی زندگی آسایش و رفاهه، شخص ت میگه اصلا پیدا کردن معنا تو طبیعت و عالم هستی امر عبثی هست، چون تمایل به کشف معنا صرفا مکانیسم تکاملی مخصوص انسان بوده تا بتونه بین اتفاقات ارتباط بده و بتونه بهتر به زندگیش ادامه بده و بقای بهتری داشته باشه، مثلا آدمی حیوان وحشی میدید و حیوان وحشی انسان دیگری رو میخورد، پس آدمی که زنده بود و خورده شدن انسان دیگر رو دیده بود نتیجه گرفت که وجود حیوان وحشی برابر است با خورده شدن پس خورده شدن به "معنای" وجود خطر و حیوان درنده بوده پس آدمی با خلق توانایی "معنا" بخشیدن به سلسله ارتباطات و رخداد ها در بخش سومی مغز خودش (مغز منطقی یا نئوکورتکس که صرفا آدمی ازش بهره منده) ،بقا و سلامتی خودش رو در آینده تضمین می‌کرد و اینطور شد که معنا بخشیدن در ذهن آدمی شکل گرفت. من هم در گفته ام "شاید " رو نوشتم تا بتونم نوشته دلی خودم راجع به معنای زندگی از نظر خودم بنویسم و از حکم کردن خودداری کردم چون بنظرم جواب قطعی برای این پرسش وجود نداره.
نکته بعدی هم فرمودید نوشته من به خواننده "القا می‌کند" که ایکس و ایگرگ، که خب خواننده با توجه به دغدغه و ظرفیت فکری خودش مطلب رو برداشت میکنه، فردی که دغدغه درک معنی زندگی داشته و تو زندگیش این موضوع آزارش داده باشه، برداشت ساده ای مبنی بر صرفا برتری مفهوم انتزاعی ایکس بر ایگرگ نخواهد داشت، و فردی هم که این موضوع آزارش داده باشه به نقطه ای تو زندگی میرسه که مادیاتی که ارزششون توسط آدمی تعیین شده و نقش و اهمیتشون بر زندگی فرد رو مورد سوال قرار میده و به مسائل فرا تر از اون(یا حتی به پوچی و جنون) میرسه.
در آخر هم بگم که من نوعی، یه شخص" غیر وزین و غیر متخصص"، اگر نکته ای باید به هر شخصی بگم، سعی میکنم مستقیم به خود شخص بگم تا اینکه بعد از صحبتم با اون مخاطبم، به شخص دیگه یا به دیوار در اتاقی دیگر بگم، برداشت من از کسی که اینکار رو بکنه اینه که اون فرد توانایی پاسخ دادن و ادامه جواب رو نداره که سعی میکنه جدا از زمان و مکان پاسخ بده یا اینکه به بلوغ عاطفی کامل نرسیده (یا هوش هیجانی بالایی نداره) که با ناکامی یا شکست با عواطف و خواسته هاش مواجه بشه، توجه به این امر خیلی مهمه و همین اشتباه مخصوصا تو این شرایط امروزی باعث جدایی و طلاق های زیادی بین زوجین شده و باعث شده کانون دوستی ها و خانواده ها که موضوع گفته ها بود از هم پاشیده بشه.
در کل دوست عزیزم آقای بوترابی شرمنده اگر نکته ای گفتم که باعث ناراحتی شما شده که مطمئن باشید هدف من این نبوده و مطمئنم اگر شده بخاطر ناتوانی در نوشتم و عدم هوش بالای نوشتاری من "غیر متخصص" بوده، و سپاسگزارم از اینکه وقتتون رو برای خوندن مطلب طولانی من سپری کردید و ازینکه وقت ارزشمندتونو گرفتم پوزش میطلبم.