AMOUAGE - Interlude for Men

آمواج اینترلود مردانه (آمواژ اینترلود)

مردانه
کد کالا : ATR-31597
نوع عطر : ادو پرفیوم
check icon ضمانت اصالت کالا
مشخصات رایحه
گروه بویایی : شرقی چوبی
عطار :
طبع : گرم
مشخصات تولید
نام برند : آمواج
کشور مبدأ : عمان
سال عرضه : 2012
کد کالا : ATR-31597
check icon ضمانت اصالت کالا
تعداد بن این کالا : 310
بن های فعلی شما : 0
می‌توانید مصرف کنید : 0
قیمت پس از مصرف بن ها
15,500,000 تومان
رای کاربران
  • عاشقشم
    128
  • نمی پسندم
    122
  • - 25 سال
    6
  • + 25 سال
    104
  • + 45 سال
    33
  • روزانه
    9
  • رسمی
    120
تعداد رای های ثبت شده : 669
ترکیبات اعلام شده
توضیحات

 نسخه مردانه اینترلوده از شرکت آمواج همچون سایر کارهای این برند در طراحی متناسب با نسخه زنانه اینترلوده تولید شده و در جعبه مخصوص آمواج روانه بازار شده است. اینترلوده از رایحه‌ای گرم و شیرین برخوردار است و یک تلخی آن را همراهی می‌کند.

کریستفور چانگ درباره این عطر می‌گوید: «من آنچه را می‌بینم و احساس می‌کنم، در قالب عطرها به تفسیر درمی‌آورم. تمام هرج‌ومرج و بی‌نظمی اجتماعی و طبیعی که امروزه ما را احاطه کرده، ترجمه‌پذیر به سطحی صمیمی‌تر و درک‌شدنی‌تر است. لحظات میان‌پرده‌ای (اینترلودی) بازتابی هستند از تمامی آزمایش‌ها و رنج‌هایی که ما برای رسیدن به رضایت و موفقیت شخصی پشت سر می‌گذاریم». او درباره استفاده از ترکیبات مختلف هم می‌گوید: «آمواج به‌خاطر توانایی خاصش در بازآفرینی و ابداع دوباره عطرهای آشنا و معمولی شهرت بالایی دارد. صمغ کندر و صمغ درختچه مر به‌طور سنتی روایحی منسوب به ساحت‌های روحانی و دینی هستند، اما این روایح به شیوه‌ای نوین بازسازی و بازطراحی شده‌اند تا حسی امروزی و درعین‌حال پیچیده خلق کنند».

آمواج اینترلود مردانه از عطرهای چوبی و ادویه‌ای آمواج است که در نت‌های آغازین با ترنج، پونه کوهی و عصاره فلفل قرمز شیرین سرشته می‌شود. این نت‌ها فواصل انتقالی آمیزه را طولانی‌تر می‌کنند و با نت‌های آروماتیک برگرفته از کهربا، صمغ کندر، اوپوپوناکس، گل آفتابی و صمغ درختچه مر به سطحی تضادآفرین می‌رسند. نت‌های جاودانه چرم، عود، نعناع هندی و چوب صندل هم در لایه پایانی توانسته‌اند جلوه‌هایی عمیق، ماندگار و بافتدار را بیافرینند. آمیزه این عطر توسط پیر نگرین خلق شده است.

ترکیب رنگ آبی و طلایی در شیشه این ادکلن ترکیب متناسبی ایجاد کرده است. سبک جعبه به سبک کارهای آمواج است و ارزشمند و متقاوت بودن را به خوبی منتقل می‌کند. عطرافشان این کار محصول سال 2012 شرکت آمواج را به شما عزیزان پیشنهاد می‌کند.

نوع عطر ادو پرفیوم
برند آمواج
طبع گرم
سال عرضه 2012
گروه بویایی شرقی چوبی
کشور مبدأ عمان
مناسب برای آقایان
مناسب فصل زمستان
اسانس اولیه ترنج ، فلفل ، پونه کوهی
اسانس میانی کهربا، لابدانیوم، روایح دودی، اوپوپوناکس
اسانس پایه نعناع هندی ، چوب صندل سفید ، چرم ، عود
نمره کاربران
Interlude for Men-آمواج اینترلود مردانه (آمواژ اینترلود)
رایحه
7.9
233 رای
ماندگاری
9.4
260 رای
پخش بو
9.3
263 رای
طراحی شیشه
8.8
235 رای
این عطر برای من یاد آور ...
محصولات دیگری از برند آمواج
اخبار برند آمواج
عطرگرام
نظرات کاربران (279 نظر)
راهنمایی مطالعه نظرات :
* نظرات اصلی که بدون خط آبی هستند نظرات مرتبط با محصول می باشند. نظرات پاسخ که با خط آبی هستند ممکن است از بحث در مورد این ادکلن فراتر رفته باشند.
** برای مطالعه نظراتی که صرفا مرتبط با این محصول هستند نظرات اصلی را مطالعه نمایید.
7
رایحه
10
ماندگاری
10
پخش بو
10
طراحی شیشه
درود بر همه عزیزان
سال ۲۰۱۲ سالی بود که پرفورمنس ضعیف برای عطری معنای اونجوری مثل امروز نداشت همه عطرها کیفیت و پرفورمنس خوب داشتند چه عطرهای خنک و تابستانی چه عطرهای گرم و زمستانی…
اون سالها آمواج اپیک غوغای فراوان کرده بود،دیور هم با هوم اینتنس افسانه ایش بازخورد که نه بیشتر تلفات میگرفت از مخاطبش که برگ برنده آمواج وارد میدان شد…
یک لانچ دودی،عمیق و عبوس و جدی با بطری و باکس بسیار جذاب و قیمت ماورایی که شاخک همه عطربازهای شاپینگ را به جنبش واداشته بود البته در ابتدا واقعا ارزنده به نظر نمیومد ولی کم کم با نظرات خریداران بازی به نفع این لانچ تغییر کرد
این رایحه دارک و دودی در بستر آکورد کهربایی تعبیه شده بود و با طبع گرم و سوزان خودش و بیس چوبی شرقی که داشت رایحه ای بسیار مردانه و سنگینی در خروجی داشت کاملا مشخصه که این عطر ترند بازار ایران شد و در تابستان داغ و سوزان هم ناگهان شخص پولداری در مجاورتتون قرار میگرفت با اینترلودی که میتونست در اون فضا حکم سلاح کشتار جمعی را داشته باشه این باعث شد بازار هدف اینترلود به دو دسته عاشقان و متنفرهای این لانچ تبدیل بشه…
در فضا و حال و هوای خودش اینترلود یک انقلاب در برند آمواج بود بخوام راحت صحبت کنم رایحه ای با کلاستر از اینترلود با این پرفورمنس خوفناک وجود خارجی نداشت در اون سالها و عطرهای خوبی که وجود داشت اینترلود قویترین پرفورمنس ممکن را داشت رایحه شرقی و دودی بی نظیری داشت با یکی دو پاف بیشتر از ۲۴ ساعت تا فاصله قابل توجهی با قدرت قابل احساس بود و تا امروز که فلنکرهای مختلفشم معرفی شدند هنوز عطر جذاب و دوست داشتنی کلکسیون همه ماهاست
امروز اما برندها هم با قوانین ایفرا و هم با ترفندهای تجاری از کیفیت لانچ هاشون کاستن آمواج هم ازین قاعده مستثنی نیست اینترلود های امروز مشمول ریفرموله شدند ولی فقط در صورت تست بچ کد های قدیمی متوجه این افت نسبی میشید هنوز هم پرفورمنس این عطر قدرت بالای خودشو داره و هنوز هم اصالت رایحه خودشو حفظ کرده
شخصا خرید فلنکرهای بلک آیریش و اینترلود ۵۴ را توصیه نمیکنم هرچند در نوع خودشون صددرصد کارای خوب و ارزشمندی هستن ولی اینترلود کلاسیک قطعا هنوز بهترین در این خانواده هست و هنوز با وجود کپی های بی ارزش و بی مصرف اماراتی و سایر، ارزش خرید بالای خودشو حفظ کرده و میتونه در صورت تست قبلی خریدی موفق برای کاربر خودش باشه
معطر و پایدار باشید
27 آبان 1402 پاسخ تشکر
50 تشکر شده توسط : حسن غافلی Mahmoudreza ganjali

7
رایحه
10
ماندگاری
10
پخش بو
9
طراحی شیشه
اینترلود، سبیل، تریاک!

بچه که بودم فامیل های قشقایی پدرم بیشتر به خونه مون رفت و امد داشتن.
این رفت و امد ها برای من خیلی سرگرم کننده بود. داستان هایی از هفت جد پیش تا سالهای جنگ قشقایی ها با رضاخان و شاه و.. وبعضا گردش و تمرین تیراندازی و..که برای من خیلی جالب بود.
از جمله این مهمونها که پدرم خیلی دوستشون داشت عموهای ناتنی بابام بودن.داستان این عموها ش هم خیلی جالب بود.ظاهرا پدر بزرگ پدرم تو جوونی فوت میکنه و ...خان پدر این عموها هم که از قبل دلش با مادربزرگ پدرم بوده و از قضا همسر اون هم تو بیماری فوت شده بوده فرصت رو غنیمت میدونه و نامه ای با این مطلع میفرسته براش:
الله یامان وردی منیم مرادم ( خدا عجب مراد دل مرا داد)
سنین ارون اولدی منیم اروادیم ( تو شوهرت مرد و من همسرم!) و به همین سادگی!
خلاصه عموی کوچکتر یه پیرمرد سبیل از بناگوش در رفته بود که علاقه وافری هم به تریاک داشت! اونقدی که سبیلش از فرط دود تریاک قهوه ای شده بود.!بسیار شوخ بود و هروقت میومد خونمون با خودش بساطش رو هم میاورد و دود ودم خونه ما رو بر میداشت! البته تریاک اون سالا بین خان ها مرسوم بود.

اما عموی بزرگتر یه کیخای( کی خواه_ کدخدا) خیلی با جذبه و مورد احترام بود که هفتاد سال پیش به خونخواهی خواهرش بزرگترین خان منطقه رو تو یه درگیری و تیراندازی کشته بود.. اما بعد از این اتفاق فاز زندگیش کلا عوض شده بود و تا اخر عمر تبدیل به یه شخصیت کاریزماتیک و خاص، یه چیزی مابین خان و عارف شده بود!

اینترلود شدیدا منو یاد اون سالا و عموی کوچکتر بابام با اون سبیلای از بناگوش در رفته و دود گرفته ش میندازه! خدایش بیامرزاد..

[EDITED] 1401/11/04 00:57
03 بهمن 1401 پاسخ تشکر
45 تشکر شده توسط : Mahmoudreza ganjali Mercedes
جناب آرشیتکت گرامی،عرض ادب و احترام.
از خاطره قشنگی که ارائه دادید،واقعا لذت بردم.
من هم یک خاطره جالب از این عطر پر ابهت دارم.زمستان ۵ سال پیش بود،من به واسطه پوشیدن این عزیز دل،پام به حراست اداره باز شد.
قضیه هم از این قرار بود که،من برای اولین بار که این کار رو تهیه کردم،صبح موقعی که میخواستم برم اداره،چند پاف ازش اسپری کردم به پلیورم،وقتی رفتم اداره ،نمیدونم کدوم شیر پاک خورده ای رفته بود گزارش داده بود که بعللله،آقای زند ،به شدت بوی تریاک میده،از حراست اداره منو خواستن،براشون توضیح دادم،فرداش هم شیشه ادکلن رو بردم نشون دادم،کلی خندیدن و گفتن مرد حسابی،مجبوری از این ادکلن بزنی که این بو رو بدی؟خلاصه کلی خندیدیم،فقط موقع خداخافظی من هم برگشتم گفتم حالا شما برید از اون بنده خدایی که اومده این فضولی رو کرده،بپرسید تو اصلا از کجا بوی تریاک رو می شناختی که اومدی این گزارش رو دادی؟
مسئول حراست مون هم گفت، راست میگی ها،چرا به فکر خودم نرسید.
فکر کنم بعدش اون آدم فضول، چندباری احضار شد و حتی آزمایش هم رفته بود.🤣🤣🤣
03 بهمن 1401 پاسخ تشکر
33 تشکر شده توسط : Mercedes Golnoosh
ارادتمندم جناب زند.

خاطره شما هم جالب بود.. منم عطرای دودی و تریاکی رو دوست دارم. ولی خوب به رنگ پوست من و شما نمیاد
:)
03 بهمن 1401 پاسخ تشکر
11 تشکر شده توسط : مسیح بسته شده محسن
دسخوش دمتگرم حال کردم خاطره باحالی بود 😄😄😄😄 ولی خدایش اینترلود واقعا پخش و ماندگاری وحشتناکی داره دست سازندش درد نکنه دسخوش 👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻
12 بهمن 1401 پاسخ تشکر
4 تشکر شده توسط : nazanin سعید زند


Interlude by Jackson Pollock!
Explore and redefine perfumery by a comparison between Jackson Pollock and Christopher Chong
به پکیج اینترلود خوب دقت کنید و بعد سراغ نقاشی های اجکسون پولاک برید.. انتزاع پروسه ای هست که شما مجموعه ای از اطلاعات ، پیام ها و احساسات و گزاره ها رو در قالب و کالبدی کوچکتر گردآوری میکنید. بو یک مفهوم انتزعی هست. چرا که با یک بار بوییدن یک رایحه از جانب شما ، مجموعه ای از احساسات، کلمات و تصاویر رو به خاطر میارید. آنچه که پولاک به سراغش رفت همین بود. زیرپای گذاشتن زبان های گذشته برای ارتباط با مخاطب به شکلی جدید تا مفهومی رو خلق کنه که بدون واسطه و پیش گویه های قبلی و نگرش شخصی روایت و تفسیر بشه..قرار نیست برای دیدن باد خطوط مواج رسم کنید. همین که خم شدن و پیش ربتن شاخه ی درختها رو نشان بدید یعنی باد حضور داره.. در مواجهه با تصاویر پولاک شما از هر گونه داوری قبلی خلع سلاح میشید و تنها شمایید و اثر. گویی مواجهه ی بشر امروزی با جهان رو در روش که به سرعت در حال تغییر هست و هیچ کدام از آموزه های قبلیش نمیتونه در این مواجهه به او کمکی کنه. این اتفاقی هست که در اینترلود رخ میده. رایحه ای با صدها چهره که اگر با پیش داوری ها سراغش برید هرگز به شما اجازه ی ورود و تفسیر نمیده.
این مطلب بهتره که اینجا به پایان برسه. اما برای اینکه راز آمیزی جهان هنر رو به این سطرها ختم نکنم مطلبی قابل تامل و عجیب و هولناک رو عرض کنم که تنها بیانش میکنم و نه تصدیق.
نوربرت لینتن در کتاب تاریخ هنر مدرن میگه: سازمان سیا به شیوه های مختلف در صدد این بر اومد که با گسترش هنر انتزاعی (خصوصا اکسپرسیونیست انتزاعی ) با هنر شرق(که بطور مستقیم آبجکت ها رو نمایش میده و زبان کلاسیک و روشنی داره و از پیچیدگی فاصله میگیره) مبارزه کنه و تضعیفش کنه. بدین صورت که مخاطب رو از ویژگی های هنر شرقی دور کنه و در این راه اتفاقا هنرمندان شرقی رو به کار گرفت.
اینکه چانگ جزوی از این پروژه هاست یا خیر موضوع صحبت من نیست . اما خواستم یادآوری کنم که هنری که شما بر پکیج یک عطر میبینید تا کجا میتونه پیش بره و موضوع صحبت بشه. هنر، سحر انگیزه.
19 آبان 1396 پاسخ تشکر
36 تشکر شده توسط : Mahmoudreza ganjali nazanin
ایکاروس عزیز،
مطلب بسیار جالبی رو پیش کشیدید. اولین بار که طرح پکیج این عطرو دیدم برام آشنا بود مثل خاطره ای دوردست که دقیقا یادت نمیاد چیه ولی روزمرگیهای زندگی اونو یادم برده بود. برام جالبه که تو برندی مثل آمواج هم چنین کانسپتهای هیجان انگیزی اجرا میشن. خوندن چنین مطالبی مثل کشف دوباره اون عطر هست. ممنون
19 آبان 1396 پاسخ تشکر
4 تشکر شده توسط : جواد وزیری صالح رویایی
دقیقا در زمانه‎ای که هنر مدرن سر برآورده بود و جنبش "هنر برای هنر" محافل هنری و به خصوص اهالی جنبش آوانگارد آن زمان را فرا گرفته بود، با حمایت های مادی/رسانه‎ای وسیع و عجیب (بطور مثال راکفلر بیش از 2500 تابلو از این آثار را خریداری کرد و در راهروهای بانک های چیس منهتن نصب نمود و امثال پولاک و روتکو و غیره از دخمه ها و گاراژ هاشون به پنت هاس ها و خانه های چند هکتاری نقل مکان کردند) از اکسپرسیونیسم انتزاعی به عنوان سلاحی مقابل نفوذ ایده های سوسیالیستی بهره بردند. منطقی و زیرکانه بود; این سبک هنری در همه ی زمینه ها بجز سیاست انقلابی بود.
دور از انتظار نیست که ریشه های این جریان عظیم هنوز هم خشک نشده باشد. "عطر" دقیقا مکان هایی از مغز انسان رو هدف میگیره که امکان ایجاد یک ایده، تصور و به طور حتم یک "توهم" رو داراست. نظم نوین شدیدا به توهم نیاز دارد.
20 آبان 1396 پاسخ تشکر
7 تشکر شده توسط : Mahmoudreza ganjali complihanicated
منظورتان از "از اکسپرسیونیسم انتزاعی به عنوان سلاحی مقابل نفوذ ایده‌های سوسیالیستی بهره بردند" همان سوسیالیسم تخیلی است که بدون تحلیل علمی از پدیدهای اقتصادی و اجتماعی و بدون ارائه راهکارهایی مبتنی بر تحقیقات علمی برای رفع مشکلات اقتصادی یا پیاده شدن نظام اقتصادی مورد نظر افسانه خانه دایی یوسف آفرید؟

پیشنهاد می‌کنم رمان در دل گردباد بخوانید؛ نوشته شورانگیز یوگینا گینزبورگ. خیلی از صحنه‌هاش در ذهنم موندگار شده. کمونیست‌های مومنی که در اردوگاه کار اجباری مجمع الجزایر گولاگ و زیر شکنجه استالینی معتقد بودند این اشتباه ماموران دولتی است که باعث محکومیتشان شده وگرنه نظام همچی قصدی ندارد.

می‌گویید "عطر دقیقا مکان هایی از مغز انسان رو هدف میگیره که امکان ایجاد یک ایده، تصور و به طور حتم یک "توهم" رو داراست. نظم نوین شدیدا به توهم نیاز دارد." تاریخ قضاوت خواهد کرد توهم سرمایه‌داری گولاک نیافرید و این سوسیالیسم تخیلی بود که جنایت بر علیه بشریت خلق کرد. به یاد سرزمین سردسیر و یخبندان سیبری و استپ‌های قزاقستان و بیابان‌های خشک لم یزرع ترکمنستان که انسان در آن جان داد.

"خانه دایی یوسف" اصطلاحی بین چپ‌های سرخ سرزمین ایران بود و نام مستعار اولین اردوگاه سوسیالیستی تاریخ؛ شوروی و رهبر آن تاواریش جوزف استالین بود و در نظر کمونیستهای مومن آن دوره خانه دایی یوسف در هر صورت جای امنی برای آنها و بهشت سوسیالیسم بود.

کتاب خانه دایی یوسف توسط اتابک فتح‌الله‌زاده نوشته شده و به سرگذشت وحشتناک فداییان اکثریت در مهاجرت به کشور مادر سوسیالیسم می‌پردازد. فقر و بدرفتاری عوامل حکومتی شوروی، بی کفایتی و فساد مسئولین سازمان و نگاهی به وضعیت اسف بار زندگی در جامعه شوروی اشک از چشم هر انسان آزاده‌ای می‌گیرد.

اگر عطر و ادکلن جهان سرمایه‌داری بتواند برای لختی انسان را از این جهان که به قول فروغ به لانه‌ی مارها مانند است از دور کند من سر تعظیم در برابر نظم نوین جهانی فرود می‌آورم.
20 آبان 1396 پاسخ تشکر
11 تشکر شده توسط : الف ش complihanicated
به سلطان عطربازهای ایران و توران

متن بنده معطوف به هیچ کدام از طرفین دعووی مورد علاقه‎ی شما نبود اما به طور یقین اطمینان دارم اگر در یکی از بزنگاه های تاریخ وادار به جهت گیری باشم مطمئنن جهت شما را انتخاب نخواهم کرد.

منظور از استفاده از این جنبش هنری به عنوان سلاح ارجاعی دارد به دهه های 30 و چهل و زمانه ای که تروتسکی در آمریکا به همراه برتون و ریورا جنبشی رادیکال به راه انداخته بودند که نهایتا از دل آن هنرمندانی همچون پولاک و روتکو نیومن و غیره بیرون آمدند. تبلیغات وسیع و گسترده ای بر روی آثار این هنرمندان (گروه روتکو و هم قطارانش) انجام شد تا به جهان و به خصوص به آمریکا نشان دهند که لیبرال دموکراسی، بازار آزاد و غیره و غیره که در آمریکا وجود داشت منتج به خلق این آثار به زعم آنان "با شکوه و غنی" شده است و این مهم به وقوع نمی پیوندد مگر در آغوش آزادی ای که آمریکا منادی آن است. در حالیکه در سمت مقابل هنر درگیر رئالیسمی خشک و بی روح است که ریشه در جهان بینی آنها دارد. این مسئله بدل به یکی از مهمترین تقابل های دو جریان شد و برنده غرب بود. هرچند که سالها بعد از شروع این جنبش "غنی" آثار پیرو مانزونی (سرچ کنید) شگفتی آفرید.

فرمودید "تاریخ قضاوت خواهد کرد.... " تنها به این جمله بسنده می‎کنم که به نظر بنده هیچ امر مبارکی در اینکه در زمانه ی ما میلیارد ها انسان در حال معامله ی روح خود هستند وجود ندارد.

عرض بنده راجع به تاثیر گذاری عطر نیز در بردارنده ی انتقاد به خود هنر عطرسازی نبود که تنها در امتداد نظر ایکاروس عزیز وجود این امکان را جدی تر فرض کردم.
20 آبان 1396 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : complihanicated amir

امروز صبح وقتی خبر مرگ چارلز منسون را شنیدم یاد آن شب اثیری در آن خانه مجلل بر فراز تپه دربل‌آر افتادم. وقتی شارون تیت همسر ۹ ماهه باردار زیباروی رومن پولانسکی بدست چارلز منسون و گروهش در سال ۱۹۶۹ در وان حمام ناقص العضو و سلاخی شد. خانوادهٔ منسون از نظریهٔ او با عنوان «درهم و برهمی» پیروی می‌کردند.

چارلز منسون در «درهم و برهمی» وقوع هرج و مرج را پیش‌بینی کرده که بر اثر تنش‌های نژادی و اقتصادی در دورهٔ آخرالزمان رخ می‌دهد. منسون پیش‌بینی کرده که طی دوران جنگ موعود ایالات متحده ویران خواهد شد. هرج و مرج حکفرما خواهد شد و جنون، خشونت و وحشت فرمانروایی می‌کند.

نظریه درهم و برهم چارلز منسون به شدت یادآور آنومی است؛ جامعه‌ای افسارگسیخته که نشانه‌ی مشخصش فقدان هنجار است. جامعه‌ای در منجلاب فساد اخلاقی و جنسی فرو رفته و پر از جرم و جنایت. مشخصه ضد عطر امواج اینترلود درهم و برهمی است. ملغمه‌ای از سر و صداهای گوش آزار و نورهای چشم آزار ؛ هیچ چیز سر جایش نیست؛ از قدیم می‌گفتند عطر باید آرامش بیاورد؛ ولی اینترلود یک ضد آرامش است. آنومی واقعی است. با آنارشی اشتباه نشود. به اشتباه هرج و مرج را آنارشی می‌نامند.

آنارشیسم، برخلاف باور عمومی، خواهان «هرج و مرج» و جامعهٔ «بدون نظم» نیست، بلکه همکاری داوطلبانه را درست می‌داند که بهترین شکل آن ایجاد گروه‌های خودمختار است. طبق این عقیده، نظام اقتصادی نیز در جامعه‌ای آزاد و بدون اجبارِ یک قدرتِ سازمان‌یافته بهتر خواهد شد و گروه‌های داوطلب می‌توانند بهتر از دولت‌های کنونی از پس وظایف آن برآیند. آنارشیست‌ها به طور کلی با حاکمیت هرگونه دولت مخالفند و دموکراسی را نیز استبداد اکثریت می‌دانند (که معایبش کمتر از استبداد سلطنتی است.)

اینترلود امواج sloppy درهم و برهم, شلخته, کثیف, نا مرتب
untidy درهم و برهم, نا مرتب. unorganized درهم و برهم, نابسامان, فاقد سازمان, غیر مشتکل, تشکیل نشده. desultory درهم و برهم, بی قاعده, پرت, بی ربط, بی ترتیب turbid کدر, گل الود, درهم و برهم, تیره, مه آلود. intricate پیچیده, بغرنج, درهم و برهم, مرکب. woebegone افسرده, گرفتار غم, درهم و برهم. tangly گوریده, گیردار, درهم و برهم, ژولیده. topsy-turvy وارونه, واژگون, درهم و برهم. nounolio درهم و برهم, شلوغ, مخلوط, چیز درهم ریخته. imbroglio سوء تفاهم, درهم و برهم, مسئله غامض, قطعه موسیقی درهم آمیخته و نامرتب. adverbhiggledy-piggledy درهم و برهم, بطور درهم و برهم. hurry-scurry درهم و برهم, بطور درهم و برهم است.

تا حالا خیلی‌ها را دیدم اینترلود به خاطر پخش بو و ماندگاری‌اش می‌خرند؛ نهایت ۵ میل به زور مصرف می‌کنند و ازش متنفر می‌شوند و می‌فروشندش. اینترلود عطر قاتل است. در آن شب اثیری بر فراز تپه دبل‌آر در هوا اینترلود موج می‌زده.

اینترلود پادآرمانشهری پر از تجاوز، جنایت، استعمال مواد مخدر و پر از گروه‌های خلافکار؛ دارای چرخ دنده هایی است که خشونت بی پایانی را بی‌پرده به نمایش می گذارد که با تغییر نسل‌ها کهنه نخواهد شد و همواره جوامع را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این جهان سرشار از تکنولوژی، صنعت و پورن همانی است که حمید هامون سالها قبل فریاد ‌زد: همه‌ش هم به خاطر این شیکم صاب مرده است. راحت لم دادن... معنویت چی شد؟ به سر عشق چی اومد؟
29 آبان 1396 پاسخ تشکر
30 تشکر شده توسط : Mahmoudreza ganjali هاشم پور
آفرین سلطان جان،آفرین،باید بایستیم و ایستاده تشویقت کنم.ریویوهات آدمو سر ذوق میاره پسر.ای کاش شماره ای چیزی ازت داشتم.
29 آبان 1396 پاسخ تشکر
2 تشکر شده توسط : aub رضا سلطان عطربازهای ایران و توران
سوراکی عزیز
خیلی خوشحالم که به عطرافشان برگشتید.
اتفاقا" در نظر داشتم طی کامنتی از شما خواهش کنم مارو تنها نزارید و برگردید.
[...]
29 آبان 1396 پاسخ تشکر
پاسخ مدیر : تبلیغ ممنوع!
سوراکی جان شرمنده می‌فرمایید؛ نظر لطف شماست؛ ارادت؛ کاش عطرافشان امکان پیام خصوصی داشت
01 آذر 1396 پاسخ تشکر

بچکد :
_این! این! این!
_این؟
_همین!
همین؟
_پوچ!
_پوچ؟
یا به عبارتی طبل تو خالی؟ که فرمودند پر سر و صدا؟
پوچ‌رو که بکوبی می‌ترکه.
اینترلود پرده‌هارو پاره می‌کنه، می‌ره وسط‌شون می‌ایسته، به کسانی که اون‌ور دنیا بوش می‌کنن و می‌گن: "اع؟ این که چیزی نیست‌؛ بوی پرده می‌ده؛ پوچه، بریم اون طرف"، درپوش‌ شل می‌کنه و یه پاف سرمه‌ای عطسه می‌کنه رو پرده‌ی مقابلش و منتظر اون دماغی می‌مونه که نه از پشت پرده‌ها و سطحی و ساده و کلی؛ بلکه عمیق و معنی‌دار و با ذهنی روشن و لا‌پرده‌ای و میان‌دیبایی پرده‌هارو کنار بزنه و به سراغش بیاد و ادویه‌هارو از دودها و پرده‌هارو از چرم‌ها جدا کنه‌.

بعد از سال‌ها هنوز متوجه نشدم (البته شدم، خیلی ساده‌اس) چرا ماها عادت داریم تو همون شمّ وَ نگاه اول بزنیم و با قضاوت شخصی‌مون یه اثر هنری‌ مثل عطر یا یک فیلم‌رو جوری قضاوت کنیم که قاضی‌القضاتِ دیوان عدالت کیهانی هم برداره بره لای پرده‌ها به پرونده‌هاش رسیدگی کنه.
چرایی اصالت نگاه اول...؟
چرایی اصالت استشمام نخست...؟
تو عشق هم همینیما. در نگاه نخست! چی؟
عشق!
این عشق نیست. دمشقِ که زیر وحشی‌گری‌ها کوبیده و نوش جان نفرت خواهد شد.

فرصت داش! مجال بده به عطر بی‌چاره.
بذا جاشو تو دماغت پیدا کنه. بعدا تو یه موقعیت دیگه به دماغت می‌شینه. اونوقت پا می‌شی با یه مَن خجلت میای زیر همین عطر، ناله‌ی العفو سر می‌دی و آواز ندامت از قضاوتی که خوب نبوییده، کرده بودی.
خوب ببویید! عمیق ببویید! بارها ببویید و اگر دوست دارید و ندارید هم ببویید!
بله آزادید. هر جور دلتون می‌خواد بنویسید، ولی اینم لحاظ کنید که حتی میمون‌ها هم به رفتار یکدیگر 'پاسخ' می‌دهند. ما که آدمیم و مشتعل از شعله‌ی نقد. اصلا برا همینه که اینجاییم. نه؟
شناخت و اظهار شناخت! خب عزیزم! شناختی که در بستر حادثه رخ داده باشه، فاقد ارزش و به دور از ساحت صحّه گذاریه.
الان ما با این نظر شما چه کنیم؟
فقط بخونیم و رد شیم؟
لذت که نمی‌بریم. چیزیم که یاد نگرفتیم.
آیا اینجا صرفا پلتفرمی برای ارائه نظر شخصی ماست؟
حداقل بنده از سیاست عطرافشان در این زمینه بی‌اطلاعم.

با مصرف دکانت، تازه اونم نه همه‌اش، با همون پاف نخست، پا می‌شیم میایم اینجا آبِ‌رو و خاکِ‌کفش عطر و تجربه و درک و زیست دیگران‌ از اون عطررو زیر سوال می‌بریم و بعد هم به کمترین اعتراض، زجه‌ی آزادی و سلیقه و منم منم می‌زنیم.

احترام قائل شویم به مواجهه و ارزشمندتر ببینیم مواجهه‌هارو؛ هر چند که منجر به نفرت بشن.
اگر در جهان عطر صرف مواجهه و عمیق‌تر از اون زیست با عطر، برامون معنی نداشته باشه، خیلی چیزارو از دست می‌دیم. حیف نیست؟
شاید هم بنده در توهماتم. بعید نیست.

لطافه، اسد، اینترلود، شیخ شهید، نگرین!
ساعتی قبل اسدرو دیدم که به خاطر اون مقایسه، کمر بیلی آیلیش‌رو گرفته بود و تا نیمه خم شده به روش، چشمک می‌زد به اولترا میل که ظاهرا ده‌ها سر و گردن هم از این طفلکِ پر از سیکس‌پک، بالاتره.
اسد قویه. اسد بالاست. اسد زوروئه. اسد بد می‌زنه. عالیِ عالیِ. اسد اوه اوه نگو! اصلا محشره‌.
چی؟
اسد.
کجا؟
اسد.
با کی؟
اسد.
اسد نگو، هژبر بگو
ضیغم و حیدر بخوان
شیر و غضنفر بگو
و اینترلود بی‌چاره با هنری که در میان‌ِ پرده پنهان شدن از خودش نشون داد، بیشتر از پیشیِ یه سر و گردن پایین‌تر از ضرغامِ کلفتِ لطافه به چشم‌ها نیومد.

بیرون بتاز اینترلود! ذبح شدی. زیر دست و پای شیر موندی و پرده‌هات پاره شد. داش موقع سکوت نیست‌. میگن تو پر سر و صدایی. سر و صدارو که مردم واست بپا می‌کنن. تو همون ساکتِ بی‌رحم قصه‌ی انسان نیستی؟ تو همان سرودِ رنج و آهنگ تخفیف و گریز به خویشتن‌ترین نقطه‌ی خویش نیستی؟
مگر تو بازگشتی نبودی به خود؟ و این ماییم که با بوییدن تو و دیدن خود، متعجب که این چیست...؟ عجبا‌! تو دهانه‌ی وجود تاریک و ترسناک خود مایی! در سکوتت هماره بمان و بیرون نیا‌. سکوتی که نعره‌ی سوداگران عرصه عطربازییییییی، در آن گم خواهند شد. تو بسی بالاتر از خالق‌ات هستی. مخلوقی هستی که فراتر از خالق رفتی. شاگردی که به از استادی. نگرینِ آدمیزاده را چه به تو؟ از کدام عمق الهام شدی به دست‌های نگرین؟
تو را با نظرات تَبیره‌ای ما کار نباشد. به سکوتت برس!
کاریت نباشه. بذا من جای تو حرف میزنم:


چه نظرات عجیبی تحت لوای آزادی بیان!!!
یعنی هیچکس با خوندن چنین نظراتی، آبِ توی دستشو نمی‌ذاره زمین، یه دل سیر بخنده؟

چند هفته‌اس هی می‌خوام زیر چندین عطر ترشحات آلوده‌ی ذهنم‌رو بنویسم؛ خوشبختانه اصلا وقت نمی‌شه و آرامش شمام سر جاش می‌مونه. امشبم که از جبر ارادت به ساحت هنر و در واکنش به نظر یکی از دوستان دست به کیبورد بردم، کلی پشیمون شدم و لعن و نفرین به حضور بختکی‌ و عجله‌ایم کردم.

مثل پاسکال متاسفم دوستان عزیز که اونقد وقت نداشتم موجزتر و کوتاه‌تر از این بنویسم.
عذرخواهم.

فرصت بدیم به ... همه چیز. از جمله عطرها، خودمون، عزیزانمون و رفقای عطرافشان که هر چه خواستند بگویند. یا نگویند؟:)))))
04 آذر 1403 پاسخ تشکر
29 تشکر شده توسط : Dragon فرهاد
درود
بسیار بسیار زیبا نوشتید،به طوری چند بار خوندمش...
تبریک میگم،قلم شیوایی دارید،ازش استفاده کنید تا ما هم لذت ببریم:)
سلامت باشید🌹
04 آذر 1403 پاسخ تشکر
10 تشکر شده توسط : محسن جمالیان Absurd

9
رایحه
10
ماندگاری
10
پخش بو
9
طراحی شیشه
مسیر درازی بود درک آمواج .....

سادگی زیباست اما پیچیدگی های هماهنگ زیباتر ؛

از اولین استشمام اینترلود مدت زیادی می‌گذرد اولین بار هیچ سخن آن را درک نکردم و مجذوب تام فوردها بودم زمان آن رسید؛ زمان قدم گذاشتن به کمی معنا و عمق و اینترلود در این برهه راه خود را برای سخن گفتن پیدا کرد و در این هنگام زبان آن سخن روح بود بازتابی از آنچه که در درون تو می‌گذشت ؛

سخنی برای گفتن ندارم، جز اینکه برایم ثابت شده است هنگامی که چیزی را درک نمیکنم بهتر است سکوت کنم ..‌...‌
11 فروردین 1402 پاسخ تشکر
26 تشکر شده توسط : حسن غافلی Mahmoudreza ganjali
و سکوت، به زعم ویتگنشتاین، غیبت تکلم نیست، سکوت متعالی شدن تکلم هست جایی که تکلم محدود می شود به زبان. و زیبا میگه ویتگنشتاین
There are things which cannot be put into words, they are what is mystical and what we cannot speak about, we must pass over in silence.
آمواژ رمزآلوده و خیلی وقت ها سکوت تنها راه تعالی و رستن از محدودیتهای زبانی و سفسطه هست. خیلی چسبید این کامنت. مرسی واقعا.
11 فروردین 1402 پاسخ تشکر
22 تشکر شده توسط : Mahmoudreza ganjali فرزان

این عطر رو اتفاقا دیشب تست کردم .رایحه عالییییی و شیک و تک و خاص .دوست داشتم همه ش بلاتر رو استشمام کنم .خیلی باوقار و جنتلمن بود .دیگه بلد نیستم بگم چه بویی میداد .در یک کلام عاشقش شدم .دوست داشتم داشته باشمش اما جیبم با خریدش و اینکه خیلی مردونه س هم خوانی نداره.رایحه ش اعتیاد آوره .به نظرم انتخاب خوبیه برای آقایون برای فصلهای سرد .خوبیش اینه مثل اونتوس بیچاره پر نشده .فکر میکنم برای تیپ های رسمی عالیه .💯😍❤️
17 تیر 1402 پاسخ تشکر
24 تشکر شده توسط : فرهاد منوچهر
با سلام. نظر شما را در مورد این عطر پسندیدم و درست بیان کردید. از آنجایی که واژه "جنتلمن" را در توضیح این عطر بکار بردید، مایلم نظر شما بانوی گرامی یا دیگر دوستانی را که عطر "جنتلمن جیوانچی" را تست یا استفاده نموده اند،بدانم. معطر و موفق باشید.
17 تیر 1402 پاسخ تشکر
4 تشکر شده توسط : Perfumex MAHMOUD
آقای جهانگیری عزیز سلام و عرض احترام .البته من در حدی نیستم که بخوام نظرم رو بگم با وجود این همه اساتید حرفه ای و باتجربه.من فقط میتونم بگم از کدوم عطر مردونه خوشم میاد و دوست دارم استشمامش کنم اونم عمیقاً .این عطر از اونا بود .اگه منظورتون جنتلمن جیوانچی قدیمی هست که سالها قبل تستش کردم به نظرم برای همون دوره خوب بود دوران مردسالاری و عطرهای خیلیییی مرد که به نظرم ظرافت نداشت و خشن بود و اتفاقا اون دوره همه میپسندیدن.یا مثلاً زریوس رژ جیوانچی یا عطر پی ، هم به نظرم فقط خاطرات دایی و عموها و پدربزرگ ها رو زنده می‌کنه .و واقعا علتش رو نمی‌دونم که دیگه بعضی رایحه ها مورد پسند نیست چیه .اما اگه منظورتون جنتلمن مشکی هست من اونو تست نکردم .اما عطر پرفومو جیو و این عطر و آمبر لیدر تام فورد و بلو نویر نارسیسو رودریگز به نظرم عالی هستن .بعضیاشون هم مثل ساواج و بلو شنل و بلک افغانو از بس همه جا بوشون به مشام میرسه دوسشون ندارم البته خیلی خوش بو هستن اما من دوست دارم عطر خاص و تک باشه و خیلی کم عطرهای مردونه رو تست کردم و اینا رو عاشقش شدم بوی آقایون باکلاس و شیک و موقر رو میده و امیدوارم چنین شخصیتی داشته باشن مالکای این عطر .مثلاً هیرود مارلی با اینکه زمون خودش خوش بو بود و هست الآنم، اما چون تن اقای خود شیفته ای بود ازش متنفرم .خلاصه اینترلود عالی بود به نظر من
17 تیر 1402 پاسخ تشکر
25 تشکر شده توسط : فرهاد Soroush soltani
سلام خدمت شما

فضای عطر اینترلود مردانه بسیار متفاوت است از فضای ادوکلن جیونچی جنتلمن کلاسیک ،

اینترلود مردانه عطری ادویه ای ، دودی ، صمغی و چوبی هست و فضایی گرم و تلخ (تاریک ) دارد.

جیونچی جنتلمن کلاسیک فضایی گرم و شیرین و صابونی داره و کلاسیک بودن خودش رو فریاد میزنه.

جیونچی جنتلمن ادوپرفیوم ( مشکی رنگ) عطری با فضای ادویه ای پودری چوبی وانیلی هست و تا حدودی فضای عطرهای دیور هوم رو برای شما یادآوری میکنه.

[EDITED] 1402/04/18 10:58
17 تیر 1402 پاسخ تشکر
20 تشکر شده توسط : الف ش Sepehr s
درود سولماز جان
بسیار عالی توصیف کردید و اینکه نظرتون راجب عطرهای مردونه گفتید بسیار استقبال میشه مخصوصا اینکه سه مورد رو جدا کردید من هم با اکثر نظرات شما موافقم اینکه ساواج و بلوشنل همه جا بوش میاد
17 تیر 1402 پاسخ تشکر
6 تشکر شده توسط : دانیال رادمنش علی رشوند
فقط در مورد نارسیسیو رودریگز اجازه بدید کمی بحث داشته باشیم من از این عطر فقط بوی خطی هل حس میکنم از ابتدا تا انتها
17 تیر 1402 پاسخ تشکر
4 تشکر شده توسط : دانیال رادمنش IRRO
جناب روحانی درود بر شما و متشکرم. بله مقصود بنده همان جیونچی جنتلمن ادو پرفیوم مشکی است. غرض درخواست برای مقایسه آن با اینترلود نبود. بلکه مایلم بدانم شما یا سایر دوستانی که این عطر را تست یا تجربه کرده اید، در نهایت آن را چگونه ارزیابی می فرمایید. چنانچه توضیحی در این خصوص ارائه کنید بسیار ممنون خواهم شد.
17 تیر 1402 پاسخ تشکر
6 تشکر شده توسط : Perfumex nazanin
سلام مجدد خدمت شما

جیونچی جنتلمن عطری با طبع گرم و شیرین و کمی تند هست و برای روزهای سرد سال بسیار مناسب میباشد ، فضای همه پسندی داره به همراه پخش و ماندگاری خوب ،
اگر به فضای عطرهای دیور هوم علاقمند هستید این عطر تا حدودی با رایحه زنبقی و پودری که داره اون فضا رو براتون یادآوری میکنه البته روایح ادویه ای و وانیلی با گذشت زمان در فضای این عطر محسوس تر میشوند.
18 تیر 1402 پاسخ تشکر
16 تشکر شده توسط : الف ش Sepehr s
با سلام. دکوراسیون کلی عطر و سپس روند تغییر نت آن را بسیار خوب تشریح نمودید. متشکرم.
18 تیر 1402 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : Perfumex بابک

جوجه اردک زشت!
امروز عصر با یک گارد منفی، نمونه دستریز ۵ میلی‌اش به دستم رسید و دو پاف رو مچ دستم زدم. همونطور که انتظارش رو می‌کشیدم (برآمده از کامنت‌های برخی دوستان)صاف خورد تو ذوقم. بوی دودی و رایحه عربی‌اش منزجر کننده بود!
گفتم چه خوب شد که شیشه کاملش رو نخریدم و احساس پیروزی وجودم رو گرفت!
ولی این احساس پیروزی یه ربعی بیشتر طول نکشید. جوجه اردک زشت قصه‌ی ما رفته رفته به یه قوی زیبای وحشی تبدیل شد، جوری که هر چند دقیقه یه بار باید مچ دستم رو بو کنم.
و شب نشده فهمیدم من معتاد این لعنتی دوس‌داشتنی شده‌ام!
عاشقتم من دیوونه‌ی وحشی!
همین.

[EDITED] 1401/06/31 22:45
31 شهریور 1401 پاسخ تشکر
23 تشکر شده توسط : Sepehr s پدرام محمدی
وای آقا علی چقدر زیبا و چه تمثیل گویایی ...واقعا دست مریزاد
09 آبان 1401 پاسخ تشکر
4 تشکر شده توسط : علی بابک

به شخصه من این رایحه رو هیچوقت نپسندیدم. ممکنه بعضیا فکر کنند، پخش بوی خیلی زیاد برای هر عطری یک امتیاز هست که کاملا من باهاش مخالفم. در مورد این عطر بیش از خود رایحه، اون چیزی که منو اذیت میکنه پخش و ماندگاری بسیار زیادش هست که بیشتر باعث دلزدگی و تکراری شدن میشه. در کل اگه از این عطر استفاده میکنید، چند نکته را فراموش نکنید. اول اینکه این عطر بشدت گرم هست و برای هوای (بسیار) سرد و مخصوصا برفی میتونه مناسب باشه. دوم اینکه این عطر را به هیچ وجه در فضای بسته استفاده نکنید )حای یک پاف) و سوم اینکه در مقداراستفاده آن افراط نکنید. تمام بازخورد منفی‌هایی که ازش میگیرید، احتمالا به علت رعایت نکردن حداقل یکی از اینهاست.
06 شهریور 1403 پاسخ تشکر
22 تشکر شده توسط : سر داده در سکوت مسیح 1979

معمولا همه عطرهایی رو که دوست میداریم در ما احساسات متفاوتی رو ایجاد میکنن ، که هیچ کدوم از این احساسات و تصورات نسبت به یک عطر شبیه یک عطر دیگه نیست یعنی یک حس منحصر و مستقل .
جالب اینه ، حسی که از اینترلود آمواژ میگیرم حس متفاوته احترامه ، احترام ، نمیدونم این حس نسبت به این عطر از کجا میاد واقعا نمیفهمم ، شاید به دلیل اینکه احترام یک حسی که معمولا نسبت به آدمها یا یک واقعیت دارم ،
ولی احساسم نسبت به عطرها یه حس انتزاعی ، یک تصوری بین مکان و زمان و یه قصه خیلی خیلی کوتاهه که اتفاقا قابلیت این رو هم داره که به واقعیت سنجاق بشه ، اما احساسم نسبت به اینترلود برام خیلی عجیبه ! با تمام دیتا و داده های ذهنی ام نسبت به عطرها متفاوته ، (احترام)
راستش نمیتونم توضیح بدم که چرا اینترلود آمواژ اینقدر برام عطر محترمیه ،
27 آبان 1402 پاسخ تشکر
19 تشکر شده توسط : Mehran هاشم پور

Atrafshan logo
عطرافشان
پشتیبانی سایت
عطرافشان
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟