AMOUAGE - Interlude for Men

دوسال پیش تست کرده بودم نت های اولیه دلم رو برده بود و سر همون بلایند بای کردم ولی بعدش هرچی به نت های پایان نزدیک تر میشدم حالم به هم میخورد بسبب همین شیشه آمواژ روی قفسه عطرام کج عزلتی برگزید و روزها رو سپری میکرد تا اینکه همین هفته پیش هم بر اثر فراموشی یا دادن یه فرصت دوباره روی مچ دستم اسپری کردم؛ ماندگاری نت های آخر بقدری زیاده که چندین بار مجبور شدم با الکل و صابون بشورم و عطر بزنم، فهمیدم که آمواژ رو در کل نیستم! این عطر اصلا در شان چرم و عود نیست نت های پایانی بسیار شبیه بلک افکانو و مانند بوی چرم مندرس کفش پاره ای که سالها با نم عرق پای خسته ای رفیق راه های ناهموار بوده که بعد از بازنشستگی کج خرابه ای بارون بهش خورده!

این عطر همیشه من رو یاد سیاه چاله (black hole) میندازه ،سیاه چاله ای که افکار آدمی هم توان فرار ندارند و به کام خودش میکشونه. امشب در خلوتم از تاریکخونه درش آوردم، یک پاف و...
پارادوکس لذت بخشیه، عطری با این عمق و ابهت هر دفعه باعث آرامشم شده.

من سمپل این کارو از عطر افشان برای تست خریدم دو پاف استفاده کردم زیر گلو اما ماندگاری و پخش خوبی نداشت و بعد دو ساعت محو شد.
نمی دونم مشکل از چیه از من از سمپل امکان داره راهنمایی بفرمایین

سلام دوستان وقتتون بخیر
امروز اسم این عطر شنیدم و اومدم دیدم که خیلی تعریف کردین ازش فقط بین این و تام فورد فاکینگ فابولوس موندم البته توسکان لدر هم هس
یعنی بین این و تام فورد فاکینگ فابولوس و توسکان لدر
کدوم و پیشنهاد میدین
من از عطر های که زیاد شیرین باشن خوشم نمیاد عطر های تلخ و تند و تیز خیلی میپسندم
با لالیک مشکی و لالیک انکر نویر اکستریم خیلی حال کردم مخصوصا لالیک انکر نویر اکستریم
میشه راهنمایی کنین ممنون

سلام به همگی

دوستان نسخه های جدید این کار با نسخه های قدیمی از لحاظ ماندگاری و پخش بو تفاوتی نکرده؟!

آیا از میگرن رنج میبرید؟
تنها راه خلاصی، اینترلود است؛
زیرا با اولین استشمام به جهان آخرت میروید
و دیگر میگرنی وجود ندارد که عذاب بکشید.

نت اولیه بوی لیمو عمانی غالبه تاکید میکنم لیمو عمانی نه لیمو
به نظرم لیمو و مشتقاتش برای عطرهای تابستونی و خنک مناسبه نه برای عطر سنگینی کلا چندان با رایحه ارتباط برقرار نکردم البته الان فصل مناسبش نیست زمستون هم امتحان میکنم و نظرمو میگم

زمانی مظهر قدرت و ثروت بود
اما به قول فرنگیها
But not any more

" اینترلود " برای من تداعی‌گر مردی با اقتدار است، با اقتدار اما خسته از رسم روزگار، مردی چارشونه، بلند بالا و با وقار، با ته ریش نسبتا بلند و موهای جو گندمی، پالتوی جودون ضخیم و خشن خاکستری رنگ برتن دارد، و شال گردنی پارچه‌ای به رنگ سیاه به گردنش... با کفش‌های خسته‌ ولی تمیز، از تنگ غروب تا آخر شب،در خیابان‌ها و کوچه‌های باران خورده‌ ی نمناک قدم میزند، به همان‌ جاهایی میرود که با عشقش پرسه‌های عاشقانه‌ی دونفره می‌زدند.. به خاطرات تلخ و شیرین گذشته فکر میکند و کور سوی امیدی به آینده دارد.. با خود می‌گوید همین دیروز بود انگار که بچه‌ای بازیگوش و با طراوت بودم، ولی چشم برهم زدم و ۳۰-۴۰سال از عمرم گذشت..
باز هم به عشقی که بعد ۱۳سال عاشقی سهم‌ او نشد می‌اندیشد.. حسرت می‌خورد و از این داغ تلخ می‌سوزد... به رویاهای دونفره‌ای که تعبیر نشدند می‌اندیشد... بغض لعنتی گلویش را می‌فشارد، و اشک در چشمانش دو دو میزند، سعی می‌کند که قطره‌ی اشک از گوشه‌ی چشمانش به پایین نچکد و بر گونه‌اش جاری نشود.. دندان‌هایش را به روی هم می‌فشارد و عضلات فک‌اش منقبض می‌شود، نفس عمیقی می‌کشد، بی‌هوا به افق خیره می‌شود و محو در بی‌نهایت... نخی سیگار از پاکت در می‌آورد، کنج لبش می‌گذارد و با کبریتی که شعله‌اش در باد می‌رقصد،روشنش می‌کند.. می‌خواهد بغض‌اش را با دود سیگار فرو ببرد و بگوید قرمزی چشمانم بخاطر دود سیگار است.....
غم دنیا بر دلش نشسته و کوهی بر شانه‌هایش سنگینی می‌کند.. یک دنیا حرف نگفته دارد اما دیگر به کسی اعتماد نمی‌کند، تا دوباره خیانت و جفا نبیند، تا دوباره تنها نشود... این مرد در ظاهر بسیار اجتماعی و خوش برخورد است، اما دیگر با کسی صمیمی نمی‌شود، توگوئی تنهایی برایش بهتر است، تلخ و کم حرف است اما مهربان و سخاوتمند... او کسی است که دیگر قید احساساتش را زده، و با اقتدار و مصمم به سمت اهدافش حرکت می‌کند.

با سلام…نمیدونم چه حکمتی بود سال تحصیلی پارسال ک دختر هشت ساله من اکثر موافع امواژ انترلود من رو میزد و میرفت سر کلاس درس…چقدرم خوشحال بود ک خانم معلم اشون چن بار بهش گفته بود ساینا خانوم چقدر بوی عطرت خوبه😅…و باز هم خواهر کوچکتر ساینا هر وقت میره سر کمد عطری باباش میگه اجازه هس آمواژ بزنم😳…این خاطره ای بود از من و دخترهایم و برند امواژ✋