TOM FORD - Noir de Noir

سلام .بله واقعا" جای بزرگوارانی مانند سام و ایکاروس و.... خالیه وقتی بودند خیلی از دانش و تحلیل ها و راهنمایی هاشون استفاده میکردیم.نمیدانم چه شد که به یک باره رفتند و کاربران رو تنها گذاشتند.به هرحال امیدوارم دوباره برگردند تا بتونیم از دانششون استفاده کنیم.....

درود بر شما Mohammad hossein Zaire عزیز ,

پخش و ماندگاری این عطر بسیار خوبه .

درود بر ایکاروس عزیز,,
میخواستم خواهش کنم , نظرتون رو راجع به Noir de Noir بفرمایید .. و میخواستم بدونم بوی شکلات در این عطر چگونه اتفاق افتاده, بدون اینکه اثری از او در ترکیبات معرفی شده دیده بشه, منظور از این قسمت سوالم به پتچولی برمیگرده که من این نوت رو بسیار دوست دارم. گروهی باور دارند , نوعی تاریک از پتچولی در این ترکیب استفاده شده که بویی شبیه به شکلات رودر ایجا تشبیه میکنه. آیا این فرضیه درست هست ..
و به طور کلی این عطر رو چگونه میبینید . خیلی علاقه دارم وارد جزییات این عطر بشم, .
سپاسگزارم .

سام عزیز سلام. ممنون از توضیح خوبت .
نویر د نویر جزو معدود کارهای تام فورد هست که میتونه از واژه ی نیش مارکتینگ فاصله بگیره و وارد نیش بشه‌. باید بدونیم که نویر د نویر شیپغه اورینتال هست و برای همین روحش رو در شرق جستجو کنیم. روحی مخدر و مرموز. از رز شروع کنیم‌که رز سیاه بلغاری داماسیا ست. اینجا تاریک و پر از خلسه شده. اصطلاحا نارکوتیک شده. طعم صکلاتی این کار با خاطر ترکیب زعفران و وانیل و truffle هست. پچولی در این‌کار به اندازه ای که در سایت های خارجی بهش رای دادن در کار برجسته نیست‌. پچولی غلیظ و تاریک و بالزامیک و حیوانی و تاریک و داروییه. در این کار ثسمتی از روح عطره نه قسنتی از جسم و بدنه ی عطر. ترکیبات رز و پچولی در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ همه گیر شدن. میتونم اشاره کنم به آرمی آو لاورز و نمر از بودیسه. کلید درک این عطر درک دو چیزه. یکی جدا کردن تم قوی خاکی و زمینی که بواسطه truffle و خزه ایجاد شده. و دومی یافتن زعفران و جدا کردنش از عطر هست. سپس دیدن دوباره عطر بدون این آکورد زمینی و نت زعفران. آنچه که میمونه یک رز سیاه پودری و غلیظ هست که بواسطه عود وود ، تصویری شرجی و مرطوب و گرم و گناه آلود از زنی مرنوز رو بهمون میده‌. یک زن و یک مرد در این عطر حضور دارن که شبیه به رمان های جویس (دوبلینی ها) علی رغم‌اینکه در ظاهر همه چیز انگار نرمال و اوکی هست اما با کمی دقت متوجه اسرار و روابط پشت پرده ی کاراکترها با هم‌میشیم. لا یکی از دوستان غیر ایرانی بار اول اینکارو تست کردیم. و بهش راجع به سانسور فیلم ها در ایران برای هماهنگی با عرف اجتماعی صحبت کردم. پرسید اگر کلید فهم داستان در یک صحنه ی غیر قابل پخش نهفته باشه چی؟ روابط بین نت ها رو بایستی درک کرد. کاراکتر زن این قصه مرموزه‌، اغوا گره، نافذه ، هنزمان جاذب و دافع هست‌، دلهره آوره، تب اوره ، وسوسه کننده ست. حالا این کاراکتر رو تصور کنیم در میان خزه و truffle . یعنی در کلبه ای خیس و خاکی و کمی تاریک با بوی نمور و نمناکی از گوشت و چوب و خاک. تهران ، نُوار ترین شهریه که دیدم‌ . به این معنا که در دل سیاهی (آلودگی هوا و آلودگی اجتماعی ) بسیار چهره های سیاهی میبینی که درونشون سیاه تره. این تاریکی در تاریکی اینجا هم صادقه. تاریکی خواه ناخواه گناه آلود و پر رمز و رازه . چرا که به سبب تاریکی چهره ها کمتر پیداست و هویت مبهمه و انسان پشت این سنگر تاریک میتونه هویت خودش رو پنهان کنه تا به راحتی کس دیگری باشه و افعالی که در روشنایی نمیتونسته انجام بده رو اینگونه به فعل برسونه.در اینجا هم اینگونه ست‌ . زنی شرقی متشکل از رز داغ و سیاه و غلیظ و پودری در میان خزه و چوب و فضایی بیمار و دارویی و نمناک‌. بایستی به دقت خیره بشیم تا بلکه درک کنیم چه میبینیم. زنی رنجور در حال تیمار مردی بیمار؟ زنی بی دفاع مورد اسارت مردی پریشان و بیمار روانی؟ زنی افسونگر و جادوگر ؟ متاسفانه خیلی شواهد نداریم تا تشخیص بدین. اما این فضاها رو میتونیم تجسم کنیم‌.
این عطر خیلی به تام فورد ربطی نداره . چون اصلا فلسفه ی فکری او به عنوان یک طراح و دیزاینر و مد شناس طرح داستان و قصه نیست. و فکر میکنم‌اگر‌این عطر به نهایت بلوغ نمیرسه بخاطر اصرار تام فورد بر رعایت فرمول های اقتصادیه‌.
باز بیشتر میشه راجع بهش حرف زد.

ایکاروس عزیز,,
بی نهایت از شما ممنونم. از وقت و دانشی که تقسیم کردید. در هر متن شما , برای جوینده , کتابها درس نهفته است .
تا همیشه پایدار باشید .