سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
AJMAL Shadow Amor - اجمل شادو امور
عطری زنانه و جذاب و اغوا کننده می باشد
از ترکیبات بکار برده شده در این عطر می توان به مشک ، پرتقال، سیب ، وانیل ، فریزیا ، سدر ، چوب صندل سفید ، میوهجات اشاره کرد.
برند | اجمل |
کشور مبدأ | امارات متحده عربی |
مناسب برای | بانوان |
اسانس اولیه | مشک ، پرتقال، سیب ، وانیل ، فریزیا ، سدر ، چوب صندل سفید ، میوهجات |
نمیدونم چرا از دوران کودکی یعنی از همون دوران دبستان، حس وجود عشق را در قلبم درک کردم. از دوران دبستان، حافظهی ژنتیکی برای عشق در قلب و روحم حس میکردم. از دوم راهنمایی درست ۱۱ تیر ۱۳۷۶، شب هنگام که خواب بودم، برای اولینبار بصورت فیزیکی در رویای خوابم، حاضر شد. اون شب، او را از پشت سر دیدم، به سمتش هر چقدر میرفتم اصلا نمیرسیدم، با اینکه فاصله اش از من در رویای خواب، خیلی کم بود، اما من هر چقدر میرفتم بازم بهش نمیرسیدم.
و تا چند قدمی بهش نزدیک میشدم و بهش میگفتم برگرد ببینمت، همون لحظه یا بخاطر تشنگی از خواب بیدار میشدم یا بخاطر نیاز به دستشویی و یا صبح شده بود و مادرم بیدارم میکرد.
از شبانگاه ۱۱ تیر ۱۳۷۶ اغلب در تمام روزگار زندگیم، در رویای خوابم حاضر میشد و همیشه از پشت سر، با یه مانتو مشکی و مقنعه ی مشکی. قدش از اون فاصله شاید تا شانه های من بود، لاغر اندام بود. همیشه از اون زمان به بعد، هر دختری که بهم بطور اتفاقی یا عامدانه برای لحظهای نگاه میکرد، من فکر میکردم این همون دختر رویای من هست. فکرم تا چند روز درگیر اون نگاه ها میشد که یعنی همون دختر بود؟!!
یقین داشتم که هاجر نبود، چون من هاجر رو در واقعیت میدیدم، پس نمیتونست هاجر باشه در خوابم.
بلاخره امسال اون دختر رویای خوابم رو دیدم... از بهمن پارسال همکارمون شده بود که البته فیلد کاری ما زیاد باهم در تلاقی نبود واسه همین من بعد از عید دیدمش.
سیمایی که همیشه به دنبالش بودم... سیمایی که تمام کودکی و نوجوانی و جوانی ام در یکبار دیدگانش از رویای خوابم، سپری شد... سیمایی که برای پیمایش تنها یک قدم از دیدگانش، تمام زندگیم را طی کردم...
خودش بود، چون با اولین برخوردم بهش در راهروی بیمارستان که بهم سلام آرامی دادیم، یه لحظه بیاختیار برگشتم و از پشت سر نگاهش کردم... فکر کردم چقدر واسم آشناست... انگار تمام عمرم میشناختمش، انگار تمام عمرم در یک قدمی من بود، مثل یک غریبهی آشنا...
طبق اعتراف خودش بعد از آشنایی، اونم همین حس رو نسبت به من داشت که براش آشنا اومده بودم.
این عطر رو در آرشیوم یک عدد آکبند نگه داشته بودم که از سرقت عطری مادرم برای این عطر بازپس گرفته بودم و اولین هدیهی عطری من به عشقم بود و براش آنقدر لذت بخش هست که دیگه هر عطری براش هدیه کردم، انگار مثل این نیست واسش.
امشب هم قرار خواستگاری رسمی گذاشتیم، که البته خانواده هامون در جریان بودند. ۷ سال ازش بزرگترم، خیلی عجیبه که درست از همون ۷ سالگی خودم که عشق رو در قلبم حس کردم برای اولینبار، در واقع او به دنیا آمده بود... واقعاً حکمت خداوند خیلی غریب است، خودم هر وقت به این همه قدرت و عظمتش فکر میکنم، بیاختیار اولش منکرش میشم و میگم آخه چطور ممکنه همچنین قدرتی همچین ناظمی وجود داشته باشه... که بعدش دوباره ازش عذرخواهی میکنم میگم خدایا منو ببخش که نمیتونم عمق عظمت تو رو درک کنم.... تمام عمر در پیمایش تنها یک قدم، که برای وصالش، بایستی دنیا را پیمایش میکردم که درست آن یک قدم از روبروی من، عبور گشت... عبوری که من تمام عمرم از پشت سر به انتظارش بودم...
تمام روایتهای معطرم، تمام سرودههای عطرآگینم در همین عطرافشان، برای پیمایش همین یک قدم بود... که این دفتر معطر و معشوق با جوهر عشق، روایت شده است، تا میراثی برای عاشقان از گذشته تا آتیه، به یادگار بماند...
امید که این یک قدم، همانا آخرین قدم باشد در قدمگاه زندگی عاشقانه....
...............................
کیفیت بسیار شایسته و عاشقانه در ماهیت رایحه، مناسب تنپوش بانوان در روزهای بهاری و پاییزی با ماندگاری و پراکنش خوب در باتل بسیار زیبا و به رنگ عشق.
سپاس از همراهی بزرگواران....