FREDERIC MALLE - French Lover

دوستان عزیزم سلام
یک سری از روایح هستن که شاید روی پوست خودتون چندان درکش نکنید اما وقتی اون رایحه رو از فرد دیگه ای دریافت کنید متوجه جذابیت و کیفیتش بشید.فرنچ لاور و امواژ پرپس برای من این شکلی بودن

رایحه:
فرنچ لاور شروع بسیار تند و تیز و دارویی داره فلذا پیشنهاد میدم که به هیچ وجه بر اساس دقایق ابتدایی قضاوتش نکنید.فضای اسپایسی ابتدایی تا حدودی من رو یاد اوپوس ۷ از برند امواژ میندازه و اون تم دارویی هم ناشی از گالبانیومه.بعد از چند دقیقه رایحه خودش رو بهتون نشون میده
فضایی تلخ و تاریک و بسیار سبز که حس و حال قدم زدن در جنگل رو براتون تداعی میکنه.بخور کندر هم اروم اروم در این فضا قد علم میکنه و حس و حال کلیسیایی عجیبی رو به رایحه تزریق میکنه
حقیقتا ترکیب فضای تاریک جنگل و همینطور فضای کلیسایی ناشی از بخور کندر،حس و حال ترسناکی رو حداقل برای من دارن :))
فرنچ لاور عطر بسیار پیچیده و خاصیه و از لحاظ کیفیت در قله به سر میبره

پخش و ماندگاری:
ماندگاری روی پوست من حدودا ۸ ساعت بود به همراه پخش بوی خوب در دو ساعت اول.به نظرم از نظر پرفورمنس چندان قدرتمند عمل نمیکنه که البته با توجه به نت های سبزی که داخلش داره منظقی به نظر میرسه

ارزش خرید:
سعی کردم از دکانتی که از این کار داشتم به نحو احسن استفاده کنم و طی چند ماه این کار رو بارها تست کردم
هیچ وقت روی پوستم نظرم رو جلب نمیکرد تا این که اخرین قطراتش رو روی پوست یکی از دوستانم اسپری کردم و تازه فهمیدم که به چه شاهکاری مواجهم :))
این کار ریسک بلایندبای بسیار زیادی داره فلذا پیشنهاد میدم که ازش دکانت تهیه کنید و به هیچ وجه در تستش عجله نکنید و بهش وقت بدید
بهترینهارو براتون ارزو میکنم

این بخشی از رویوی ایکاروس بود که روی صفحه شخصیش قرارش داده بود.


مقاله ای برای یک کارگاه با موضوعیت "فلسفه در عطر" نوشته بودم که قبلا قسمتیش رو با سام در عطرافشان به اشتراک گذاشتم. بد نیست برای نمایش ابعادی که یک عطر میتونه داشته باشه بخشیش رو اینجا قرار بدم‌. .
کریستین شولتز در مقاله ای که به تبیین دیدگاه و تفکر‌هایدگر بر خاطره شناسی جمعی و جهان شناسی میپردازه از قول هایدگر‌میگه:
- زبان با نامیدن پدیده ها برای اول بار، از نو آنها را به ساحت واژه آورد و ظاهر کرد.
بوردون (عطار فرنچ لاور) انسان بسیار متفکریه و تماما تم کارهاش از نوع پدیدار شناسی مرسوم در اثار هایدگر هست. او هم همانند هایدگر تنها چیزی رو تفکر میدونه که هستی رو بازتاب بده تا در خدمت پاسداری از حقیقتِ اون چیز هدایتش کنه‌. شما وقتی اسم یک عطر رو میگذارید " عاشق فرانسوی" در واقع با این نامگذاری منظورتون این نخواهد بود که یک عاشق فرانسوی این بو رو میده. (این مضحک ترین شیوه نامگذاری برای این سطح از عطرسازی هست).فی الواقع دارید غیبت عاشق فرانسوی تا به امروز رو گوشزد میکنید. (برگردیم به جمله شولتز. ما با نام گذاری یک چیز گاه به غیبت اون چیز اشاره میکنیم و یا از نو میخوایم تعریفش کنیم) میدونید که هایدگر‌ بیشتر از اینکه به فلسفه المان‌تاثیر خودش رو تزریق کنه به فلسفه فرانسوی نفوذ داشت. آنچه که هایدگر در رساله "اومانیسم" انجام داد بوردون در‌ فرنچ لاور انجام میده. ارایه نگرشی متفاوت در رابطه با انسان. اینبار انسانی از نوع عاشق فرانسوی! مساحت یک انسان جسم او نیست بلکه اندیشه های او هستن. هر چقدر اندیشه های یک انسان قطر بیشتری داشته باشه محیط اطراف او وسیع تر میشه. بوردون در این اثر به قطر و مساحت و محیط یک عاشق فرانسوی اشاره میکنه و سعی میکنه قطر بیکرانی رو برای او ایجاد کنه تا محیط وسیع تری رو در بر بگیره. واضحا برای اینکار سراغ اینسنس میره که خاص فلات قاره هست و به فرانسه ارتباطی نداره. و سراغ کندری که خاص مناطقی نظیر عمان و عربستان هست. و سراغ آنجلیکا که در آمریکای جنوبی هست. چرا بوردون بایستی همچین کاری بکنه؟ پس اون پاسداری از حقیقتی که اول صحبت هام عرض کردم کجا رخ میده؟ آیا همگی اونها اشاره به این نمیکنه که بوردون از قضا کاملا یقین داره چیزی به اسم عاشق فرانسوی تاکنون وجود نداشته و این عطر صرفا در رد اون هست؟ آیا این خودش نقدی بر تفکر رومانسی که فرانسوی ها در ادبیات شون بازتاب میدن نیست؟ بوردون برای مرد فرانسوی خاطراتش رو یادآوری میکنه.‌خاطراتی از بخور در فلات قاره و کندر در خاورمیانه و انجلیکا در امریکای جنوبی.او عشق رو عصاره ای از جهان میدونه و به او هدیه ش میکنه.

.

.
این دلیلی هست که ما ایکاروس رو دوست داریم. یک انسانی فرهیخته با تسلط و نگاه و بینش عمیق که عطر رو با جان و عقلش درک کرده و دوست داره و دو سال تمام دشمنی و کینه ورزی دید.

جین اوستین
این چیه؟این کیه؟
خوشم نیومد،
رایحه ای دو وجهی..
صابونی دارویی
گیاهی ادویه ای
این چیه؟

نیم ساعت گذشته ،،خب داره خودش رو سر و سامان میده،یکساعت گذشته،
خوشبو داره میشه
رقیب زیاد داره
یعنی از گرلن هوم بهتره با اینکه متفاوتن؟

دکتر ایکاروس کجایی ...تنهامون گذاشتی...نمیبینی چه خبره؟حرفی بزن...از دل عطر بگو...ناسلامتی پزشک هستی برای ما...هوا گرفته...امید نا امیده...عطری پیدا کن برامون که قلبهامون رو اروم کنه.

میگفت کم کم بهش دل میبیندیم..واقعن درسته...فرنچ لاور در واقع یک موجودیه که خوشت نمیاد ولی چون یک جنتلمنه بی ادعاس بعد از نیم ساعت میبینی داری باهاش هم قصه میشید.
یاد غرور و تعصب افتادم ،پشت اون غرور ،محبت و عشق پنهان بود،،،حالاس که میفهمم چرا اسمش فرنچ لاور هس.

فرنچ لاور عطریس عجیب و در عین حال دارای کاراکتر،بدت میاد،دلت رو میزنه و بعد میخواینش....اون لحظات اول رایحه گیاهی چنان با بینیه من لج کرد گفتم نکنه اشتباهه.

برای سال 2022 این عطر داره قدیمی میشه،با مقیاس دیا امواج عطریس که نمره پاینتر میگیره و اگر کسی بخواد بخردش گرلن هوم مردانه رو پیشنهاد میدم.
برای 30 به بالا
ماندگاری بالا
پخش خوب
کیفیت خیلی خوب

بدون تست نخرید.

توصیفات کامل بخصوص راجع به روایح گیاهی رو اساتید داشته اند راجع به این عطر بی بدیل..
من به طرز عجیب و شاید بی ربطی رایحه لنوین اکسیژن هم حس کردم، یعنی بوی درمنه شاید.. در حالیکه در ساختار این عطر درمنه ذکر نشده.. ترکیب روایح گیاهی پیچیده و شبیه هم هستند و شامه من آماتور قادر به تفکیک نیست احتمالا..
(پی نوشت: چندی پیش دمنوشی گیاهی از شهر خوانسار تهیه کردم به اسم زرین گیاه، دوگانگی عجیبی دارد، از طرفی بوی خوشی شبیه "به لیمو" دارد و از طرفی بوی آغل میدهد! روایح گیاهی عجیبند و البته خوشبو و خاص)

فرنچ لاور و کرید اسپایس اند وود از لحاظ رایحه خیلی شبیه هستند فقط اسپایس اند وود میوه ای تره و از روایح مرکباتی تو شروع کارش استفاده شده ولی فرنچ لاور کلا روایح چوبی استفاده شده بخصوص حضور انجلیکا در فرنچ لاور تلخی بینظیری به کار میده در کل هر دو کار از غولهای مطرح بازار عطر هستند

چه قدر جالب است که از برخی نت ها می توان به دو صورت در عطر استفاده کرد .نمونه آن نت انجلیکا است که در فرنچ لاور وجه لطیف، ظریف و آرامش بخش اون نمایان است و در اپوس هفت امواج وجه سنگین و تاریک و لاکچری انجلیکا.هر دو عطر بسیار فاخرند و با کلاس. البته با دو کاربرد کاملا متفاوت.هر کدام ساخته شدن برای یک مکان و شرایط خاص خودش.رایحه هایی که در استشمام گران قیمت جلوه می کنند و صرف نظر از داشتن یا نداشتن بازخوردمثبت ( که قطعااگر در جای درست استفاده شوند دارند چون هردوشون رو دارم وبه خصوص فرنچ لاور را بسیار بسیار دوست دارم) جلب توجه می کنند.

فرنچ لاور.
یه عطر گیاهی_ خاکی_ چوبی و روستیک.
خوب ما این بخش از اون متن معروف رو یادمونه که ....و جهنم جاییست که عاشقانش مردان فرانسوی باشند..که در واقع اشاره به بی وفایی مردان فرانسوی بود.
جناب ایکاروس اعظم ذیل این عطر اشاره کردن که این عطر با نت هایی از گیاهانی که از شرق تا غرب گسترده شده سعی میکنه پهنه جغرافیایی گسترش عاشق فرانسوی رو به پهنای جهان گسترش بده.
ولی من برداشت شخصیم اینه که تم روستیک و کهنه این عطر در واقع نگاهی حسرت زده به عشقای دوران ویکتوریایی داره که مردان فرانسوی هم عاشق میشدن و با عشقشون قدم به بوته زارها میذاشتن و..دقیقا چیزی شبیه نقاشی های رنسانسی عاشقانه.
بگذریم اپنینگ این کار یه رایحه خاکی_ گیاهی_ ادویه ای داره که کاملا برای ما اشناست و احتمالا ترکیب نت های گالبانوم( باریج) و وتیورو ادویه هست.
کمی که میگذره رایحه خاکی _ادویه ای کمرنگ میشه و یه رایحه گیاهی شبیه به بوی ساقه کاهو که احتمالا گلپر هست غالب میشه که شباهت به نت انجلیک هم داره ولی خوب تو نت ها انجلیک ذکر نشده.
و بالاخره تو درای داون ترکیب وتیور و خزه بلوط بامشک تمی کاملا کلاسیک و روستیک به کار میده.
در واقع فضایی که این کار تداعی میکنه مثل اینه که شما رو به یه دشت پراز گلوی وحشی دعوت میکنه و از کنار بوته ها و خارها میگذرید و به خاک بارون خورده میرسید و..
البته ایرادی که به ذهن من میرسه اینه که تو این سفر خبری از بوی معشوقه نیست.
تغییر نت ها بسیار جالب انجام میگیره و رایحه به شدت طبیعیه اما پرفورمنس کار متوسطه.
به هیچ وجه کار همه پسندی نیست و عطری هم نیست که برای بازخورد ساخته شده باشه ویونی هم نیست به نظرم.

فضای کلی فرنچ لاور ذهن من رو میبره به دشتهای غرب شیراز که درختی به وفور تو اون دشتها و کوههاش وجود داره درختی به نام بنه یا پسته وحشی، وقتی کمی ساقه این درخت خراش داده بشه صمغی از اون بیرون میاد که بوی جالبی داره این درخت میوه های سبز رنگ کوچیکی داره که بسیار چرب هستن و اگر حوصله مغز کردن اونها رو داشته باشید بسیار لذیذ هستن حالا اگر میوه و صمغ این درخت به همراه برگهاش له بشن رایحه ای آزاد میکنه که به نظر من شروع فرنچ لاور اون بو رو داره حتی اگر هیچ یک از ترکیباتش به چیزی که گفتم ربط نداشته باشه برای من چنینه.
بوی پارادوکسیکال که در عین آشنایی نا آشناست و این تناقض در بقیه ابعاد فرنچ لاور هم وجود داره، اعیانیه در عین حال عوامانه، کلاسیکه در عین حال مدرن و همین ویژگی تجلی هنر پیر بوردن تو این عطره و اون رو تبدیل میکنه به عطری جذاب.

درود دوستان ، به محض زدن اولین پاف برای من رایحه ساقه گیاه گلپر که معمولا خیس خورده هم هست تداعی میشه و غالبترین نت تا آخر هم همین نت هست ، نت بعدی که برای من قابل تشخیص تر هستش بوی جنگله که فکر میکنم به خاطر نت خزه بلوط باشه که تو این عطر هست ، کلا کسانی که روایح چوبی ، گیاهی و جنگلی با نتهای واقعی دوست دارن عاشق اینکار میشن چون پرفورمنس و کیفیت این کار بسیار بالاست ، ماندگاری و پخش بوی نسبتا خوب ولی نه عالی داره ، با اینکه کار باکیفیتیه ولی قیمتش به نظر من خیلی بالاست .

به تازگی از چند تا از فردریک‌مال‌ها دکانت تهیه کردم و تست کردم، مثل پورتریت و کارنال و پرامیس و فرنچ…
من از فرنچ لاور نت‌های چوبی و تلخ، به همراه نت‌های سیز دیگه رو میگیرم. یه سری نت‌های دیگه هم هستن مثل عود که حسشون میکنم. در کل خیلی سخته تشخیص همه‌ی نت‌ها. اول که شروع میشه بنظرم یه عطر بهاری و تابستونیه اما در ادامه میشه بنظرم برای اوایل پاییز هم استفاده کردش