dunhill - Dunhill Desire

سلام آبجی ها داداش ها من ۲۰سال پیش دانهیل قرمز می‌خریدم و اولین عطری بود که به محض اینکه فروشنده تست کرد گفتم همین و بعدش چند بار خریدم اون زمان۳۰تومن می‌خریدم به قول معروف به کار نوستالژیک هست و بوی متفاوت و همه پسندی داره نقطه ضعفش اینه که نت ندارها و از اول تا سه ساعت بعدش همون بوی نت اول هست.

برای آقایون هست اما من تمام نوجونیم بااین گذشت، دانهیل قرمز. بارهاو بارها تمدیدش کردم. خودمم نمیدونم چرا یه دختر نوجوون باید چنین عطری استفاده کنه🤷🏻‍♀️

دانهیل قرمز یک وسوسه ی شیطانی
شاید اگه برای هر یک از باشگاه های فوتبال عطری رو به صورت نماد در نظر بگیریم قطعا دانهیل قرمز متعلق به منچستر یونایتد با لقب شیاطین سرخه. این عطر گرمای طوفانی همچون باد داغ صحرای نوادا رو داره که قبل از رسیدن به شما از کارخونه ی مرکبات عبور کرده. دوستانی که از ماندگاری عطر شاکی هستن باید بگم که در فرمولاسیون این عطر ساختار به گونه ای هستش که بیشتر برای پوست های چرب ماندگاری به عمل میاره و عملا روی لباس شما نباید توقع ماندگاری بالایی ازش داشته باشید. عطری است که در نت پایانی بسیار سکسی میشه و اگه غروب روی گردنتون بزنید و شب باهاش برید توی رختخواب بسیار برای معشوقه تون آرامش بخش و جذاب میشه.

زمستون سال ۹۴ این عطر رو هدیه گرفتم و واقعا از داشتن و بوییدنش لذت میبردم و دو بار هم تمدیدش کردم ولی سه چهار سالی میشه که از بوییدنش منزجر میشم اصلا از دیدن شیشه عطر هم عصبی میشم.چطور ممکنه یه موقعی اینهمه لذت بده و الان اینطوری باشه واسه خودمم جای تعجبه. قبلا از این عطر بوی فالوده و آبلیمو به مشامم میرسید و حالمو خوب میکرد ولی الان گرما و شیرینیش بشدت واسم آزار دهندست.

عطری هست که توی نظرات هم میشه دید وقتی بوش بهت میخوره خاطرات زیادی رو برات یادآوری میکنه. یادم یه زمانی خیلی هایپ شده بود و حتی توی سینما هم به اسم عطر اشاره میشد. یادم نیست کدوم فیلم بود ولی نقش پسر دانشجو رو امیرجعفری بازی میکرد. نقش خانم روبروش که زنش بود وقتی بینشون اختلاف میوفته برای دکتر تعریف میکنه(درست یادم نیست دکتر بود یا یه نفر دیگه) که من عاشق بوی عطر دانهیل قرمز اون شدم.
یه مدت هم اسانس فروشیها چندتا عطر بود که همه جوره با هر چیز قاطی میکردن. یکیش هم همین دانهیل قرمز بود(بقیه کول واتر، ورسوز، کنزو سفید و..).
برای من جدای خاطرات، حس یک مرد جوان و سرزنده رو تداعی میکنه که هنوز به سنت ها پایند هست و معمولا در شیوه های خودش استمرار داره حتی توی عطر زدن که فقط از یک عطر خاص میزنه.
از ویژگی های این عطر اینه که ترکیب خوبی با بوی سیگار می سازه و قدیما برای اینکه کسی نفهمه قاچاقی سیگار کشیدیم از این عطر استفاده میکردیم.
در کل کمی قدیمی شده اما از اون مدل هایی هست که در کنار قدیمی بودن هنوز توان رقابت رو با جدیدتر ها داره و می تونه نمره قبولی بگیره

این عطر،عطر ملایمیه اما رایحه ای قدیمی و تکراری داشت برام فکر کنم یه زمانی بیشتر مردم از این استفاده میکردن،از بوی این عطر خوشم نیومد و خاطرات خوبی رو هم به یادم نیاورد.
این هم میره جز اون عطرایی که یکم استرس میدن و نمیپسندمشون.
رایحه هم زیاد پیچیده نیست و انگار بوی گرد و خاک رو با بوی مرکبات ترکیب کنند و یکمم وانیل اضافه بشه که احتمالا بوی خاکی از پچولی و بوی مرکبات از برگاموته،سیب و رز و یک نوت دیگه که من باهاش آشنایی ندارم ممکنه چوب ساج باشه هم یکم حس میشن اما پچولی و برگاموت و وانیل در این عطر بولدتر هستند

یادش بخیر
سال 83 از مرخصی جزیره تنب بزرگ امده بودم بندرعباس که بیام شیراز، اینو بازار لب دریا خریدم به مبلغ 40 تومان .. یادراور دورانی که سراسر شور و شوق و انرژی بودم...

یک عطر گرم و نسبتا شیرین از یک عطار فوق العاده من شخصا کارای میشل آلمیراک همشون مورد پسندم بوده پخش و ماندگاری خوب و بوی بسیار خاص و دوست داشتنی . کلا کارای برند دانهیل نسبت به قیمتشون خیلی خوب هستن .

یه رایحه خاص،
بقدری خاصه که اگر ادکلن باز باشی سریع میشناسیش، کارکتر خودشو داره؛ خیلی سنتتیک هست.
شبیهش بنظرم نیست،
گرم، حسابی گرم و البته شیرین.
یه جورایی مدرن محسوب میشه.
متاسفانه یه مدتی (سالهای ۸۱تا ۸۴) خیلی عطرش رواج داشت و خوشبختانه دیگه خیلی خبری از عطرش نیست و ادکلنش هست.
خیلی تغییر رایحه نمی‌ده .
خط بوی عالی از خودش بجا می‌زاره.
توی فضای بسته مثل دفتر کار زیاد استفاده نکنین.
برای من یادآوری خاطرات خوبی هست...

درود دوستان
خاطره ی استاد سخی بزرگوار رو در مورد leau dissey pour homme خوندم اون لحظه حال استاد سخی رو من هم تجربه کردم و وقتی خوندم دوباره حسش کردم و یاد خاطره ای از خودم و این عطر افتادم
امان از چاقی امان از کمر و امان از کمر درد مثله هر روز عطرم را زدم اونروز این عطر را پوشیدم رفتم کفش هایم را بگذارم ناگهان همه جا ساکت شد و زمان ایستاد وای باز هم کمرم همونطور بصورت مونواک مایکل ارام عقب امدم به عبارتی با رقص میله(چون دستم را به در و دیوار میگرفتم به سمت تخت امدم سپس مرحله ی سخت به تخت رفتن بود خود را با حرکت leaning مایکل پرت کردم البته مایکل نیوفتاد و من افتادم 
آنروز عزیزان منت گداشتند و امدند دیدار منه کوچک
گفتند به به چه بویی نام عطر را پرسیدن گفتم عدد ۱۳ هست تعجب کردند گفتم دیگر تنزل رتبه داشته از علاقه به بی علاقه تبدیل شده
بعضی از دوستان به گوششان رسید حالم چگونه است ولی نه رنگی نه خبری نه اثری گویا جای دوست پوست بودند
نمیدانم شاید عیب از من است و دوستان دوست ندارند دوست داشته باشند بنده را
اگر مریض میشدند خدای نکرده همواره به عیادتشان میرفتم و فقط اناناس میبردم دیگر با اخلاقم آشنا بودند تا قدم اول را میذاشتم در خانه پلاستیک را میدیدن میگفتند باز هم آناناس؟ تبسمی میکردن از روی رضایت
( بهترین آناناس دول است بقیه کیفیت و طعم پایینتری دارند)
در این روزگار ناخوشی دمی را خوش باد
چون خوش ترین خوشی همانا خوشیست