چه کسی حاضر است که همراه با شما در تاریکترین شب به درون جنگل قدم بگذارد؟ در یکی از اشعار ویکتور هوگو (با نام «دو اسبسوار در جنگل اندیشه میکردند») راوی میگوید که «در کنار من، هرمان چونان سایهای به نظر میرسید».
همه ما همیشه سایهای داریم، حتی در شب و در تاریکترین جنگلها. شاید بتوان سایه هر کس را با نامی متفاوت خطاب کرد، همچون دوست نامرئی؛ یا حتی وجدان، روح یا نیمه دیگر خود. سایهها باید نامی داشته باشند، مانند هرمان. یا اینکه سایه میتواند عطر شما باشد که همچون ندیمه یا پیشکاری همراه شماست. میتوانید با این همراه بحث کنید، مرزها و محدودههای نگرشهایتان را بسنجید و درباب ریزترین مسائل مربوط به وجود خودتان مباحثه کنید. هرچه که باشد، هرگز نباید این همراه دوستداشتنی را از دست بدهید. سایه خود دیگر شماست. همچنان که امواج زندگی را پشت سر میگذارید و در معنای زندگی میاندیشید، به پرسشهایی پاسخناپذیر خواهید رسید. آنگاه در بیاطمینانی و تردید محض غرقه شدهاید، به سایه خودتان نگاه کنید؛ چراکه شاید پاسخی دستگیرتان شود. و البته شاید هم نه. اما حداقل آنکه گفتوگوی جالبی با سایه خودتان خواهید داشت.
برند | اتات لیبره د اورنج |
طبع | معتدل |
سال عرضه | 2015 |
گروه بویایی | چوبی معطر |
کشور مبدأ | فرانسه |
مناسب برای | آقایان و بانوان |
اسانس اولیه | مشک ، رز ، نعناع هندی ، آمبروکسان، پتالیا، چوب فلفل، ژئوسمین |
اگر بخواهم خیلی مبتدیانه برداشتم را از
رایحه این اثر جادویی ترسیم کنم
شما تصور کنید ..دوستی دارید نجار است و کارگاه نجاری دارد و روز تولدش فرا میرسد
برای ایشان دسته گلی هدیه میگیرید ..وگل مورد علاقه ایشان رز است
خوب رز تهیه میکنید ..روز بارانی است ..کارگاهش خارج از شهر در کنار جنگلی سرسبز است
به کارگاه..دوستتان میرسید .ایشان علاقه زیادی به چای زنجبیلی دارد و همیشه چایش براه است ..وقتی وارد ..کارگاه میشوید ..بوی تراشه های چوب و گل رز در دست شما و عطر چای زنجبیلی ...بهمراه ..بوی حاصله از نم باران ..میشود ..رایجه جادویی درون شیشه عطر
اتات لیبره د اورنج هرمن ای مس کتز می پارایسیت اون آمبر
واقعا حسی که موقع پوشیدن این هطر دارم ..حس اعتماد به نفس .واحساس میکنم به کسی که خیلی عااقه داری ..دستاش نو دست تو هست ..وهر چند ..دقیقه ..با نگاه مهربان ..بهت لبخند میزنه❤️
شادو معطر و سلامت باشید دوستان مهربانم ❤️❤️❤️🌹🌹🌹🙏🙏🙏