سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
Les LIQUIDES IMAGINAIRES Tellus - له لیکویید ایمجینر تلاس
محصولی شیک و جذاب که در سال 2015 میلادی عرضه شده است. این عطر توسط برندی مطرح به نام له لیکویید ایمجینر به بازار عرضه شد و رایحه آن معتدل می باشد . عطار آن نادج لو گارلونزک می باشد و در دسته عطر های چوبی معطر قرار می گیرد. از اسانس های بکار برده شده در این عطر می توان به نعناع هندی ، خزه درخت بلوط ، لابدانیوم، درخت نراد، گل سوسن، کشمران ، گوستوس، آمبروکسان، خاک زمین، خاک خیس جنگلی اشاره کرد.برند | له لیکویید ایمجینر |
عطار | نادج لو گارلونزک |
طبع | معتدل |
سال عرضه | 2015 |
گروه بویایی | چوبی معطر |
کشور مبدأ | فرانسه |
مناسب برای | آقایان و بانوان |
اسانس اولیه | نعناع هندی ، خزه درخت بلوط ، لابدانیوم، درخت نراد، گل سوسن، کشمران ، گوستوس، آمبروکسان، خاک زمین، خاک خیس جنگلی |
نظرم رو در مورد اين كار با ذكر يك خاطره ميگم
عجيب وقتي اين كار به دستم رسيد (ده ميلش ) وقتي ازش زدم به يكباره من رو برد به زمان خدمت سربازيم و خاطره ي بويايي كه هنوزم باهام هست. پادگان ما كيلومترها خارج از شهر بود كه در دامنه تپه هايي قرار داشت كه اطرافش هم درختان زيادي بود به دليل كمبود نفرات كادري اون پادگان گاهي از افسران وظيفه هم به عنوان افسرنگهبان استفاده ميشد يك شب نوبت من بود و اون شب افسر نگهبان پادگان بودم . غروب بود افسر جانشين اومد دفتر افسر نگهباني و گفت امشب مراسمي هست (سخنراني و شام)در يك بخش كوچكي همين حوالي چند تا از سربازهاي اروم و بدون حاشيه رو از گردانها انتخاب كن و ببر با خودت . خلاصه سربازها رو به خط كردم و سوار ماشين شديم و تقريبا 30 الي 40 كيلومتر بود فاصله ش همينطور كه جلوتر ميرفتيم ارتفاعمون از پادگان بيشتر ميشد و اون بخش در يك منطقه مرتفع و تقريبا كوهستاني قرار داشت كه سرتاسر مسير پر بود از درختهاي بلند بويي كه به مشامم ميرسيد روحم رو جلا ميداد آدم دلش ميخواست بي اختيار چشمهاش رو ببنده و فقط نفس بكشه وقتي رسيديم به مكان مورد نظر در فضايي آزاد روي زمين سفره هاي بلندي پهن كرده بودند كه دورتا دورمون درخت و بعضا خونه هايي با ديوارهاي گلي بود وقتي نشستيم دور سفره من به حاشيه زمين اطرافم كه نگاه ميكردم يه نمه بارون اومده بود قبلش زمين مرطوب بود و اون گياههاي خاصي كه از دل زمين بيرون اومده رو نگاه ميكردم و بوي خاك مرطوب و اون گل و گياههاي سربرآورده از دل زمين داشت روح از كالبدم جدا ميكرد با خودم ميگفتم خدايا چقدر طبيعتت بكره چقدر اين بو مست كنندست بوي نم خاك و گل و گياه سر از خاك برآمده .باور كنيد انگار عطر زده بودن تمام فضا در اون شب بوي عطر بكر طبيعت ميداد بطوريكه هنوز بعد از گذشت سالها رايحه ش رو زير بينيم حس ميكنم...
نميدونم چرا بعد از تست اينكار اون فضا برام تداعي شد و مثل يك فيلم از جلوي چشمهام رد شد....
چقدر هم زياد شد نظرم!!! شرمنده بابت اين نظر بلند...