پرفیوم ناسوماتو باراوندا که خالق آن الساندرو گوالتیری است، ریشه در آسیا دارد و عطرها و آمیزههای مختلفی را در بر میگیرد. این عطر که هم مردانه و هم زنانه است، به هر رویدادی عنصری شیک و خاص میبخشد. نُتای که بیشتر مصرفکنندگان آن را تشخیص میدهند، ویسکی است که بعد آن عنبر صنعت میآید که به پنیرک مشک نیز مشهور است. عطر ویسکی خیمه دودی تحریکبرانگیزی روی پنیرک مشک گازدار و عنبر صنعتی میزند. این اثرهای تاریک با اسانسهای مختلف چوب، رز، و ابروکسان تکمیل میشوند. عطرهای ناسوماتو به خاطر طراحی شیک هم در زمینه عطر و هم شکل ارائه مشهور هستند. درواقع ناسوماتو یکی از تنها معدود برندهایی است که مرتب عطرهای هم زنانه و هم مردانه به بازار عرضه میکند که در هر مناسبتی استادانه ما را همراهی میکنند. برائوندا مانند بسیاری از عطرهای ناسوماتو به شکلی نامحسوس هم عطرهای به شکل سنتی زنانه و هم مردانه را با هم ترکیب میکند و بویی قوی و دلبرانه خلق میکند که همتایی ندارد. برائوندا میتواند اثری شیک به هر مناسبت بیفزاید.
نوع عطر | اکستریت د پرفیوم |
برند | ناسوماتو |
عطار | الکساندرو گولتیری |
طبع | گرم |
سال عرضه | 2016 |
گروه بویایی | شرقی چوبی |
کشور مبدأ | هلند |
مناسب برای | آقایان و بانوان |
اسانس اولیه | مشک ، رز ، روایح چوبی، گل ختی ، آمبروکسان، ویسکی |
برای درک بهتر این شاهکار، تصور کنید وارد یک بار قدیمی و تیره میشوید. جایی که نور کمسو از لامپهای قدیمی، دیوارهای چوبی پوشیده از دود و بوی مشر.و.ب فضا رو پر کرده. دقیقا مثل دقایق ابتدایی یک فیلم کلاسیک سیاه و سفید. مثلاً مثل The Maltese Falcon که شخصیت اصلی، سام اسپید با بازی هامفری بوگارت، وارد دنیای پر از رمز و راز و خطر میشه. این عطر هم همونطور که وارد میشی، با نتهای ویسکی غلیظ، تو رو به چالش میکشه.
در همون ابتدا، باراوندای گوالتیری بهت یه شات باز معرفی میکنه؛ ویسکی غلیظ که شبیه به گلابی تلخ توی دل یک قهوهخانه قدیمی ریخته میشه. دقیقاً مثل فیلمهای هالیوود دهه ۳۰ که شخصیتها وارد دنیای تاریک و سرد خودشون میشدن، این عطر هم با شدت و تندی فضا رو میسازه. در اینجا هم مثل فیلمها، جزئیات و تحولات بعدی آرام آرام خودشون رو نشون میدن.
حالا بیا مثل یک فیلم نوآر به این عطر نگاه کنیم. وسط داستان، وقتی که توی بار آرومتر و دلنشینتری هستی، مثل مارینا توی La Dolce Vita که وارد یک فضای خاص و شگرف میشه، بوی چوب و رز به آرامی ظاهر میشه. این بو از پشت پردههای فضا میاد، مثل نور نرم و دانهدانهای که توی فیلمهای نوآر میبینی. چوبها و گلها هم مثل دیالوگهای پیچیده شخصیتهای جذاب توی این فیلمها ظاهر میشن. یه جورایی میتونم بگم "شما فکر میکنید این بازی است، اما من اینجا فقط گم شدم."
تو همین فضا، درختها و گلها دقیقاً مثل شخصیتها توی یک فیلم دارن حقیقت رو از تو پنهان میکنن. رز که به آرامی توی لایههای میانهی عطر نمایان میشه، مثل شخصیتهای فیلمهای نوآر که کمکم حقیقت خودشون رو آشکار میکنن، فضایی جدید و پر از پیچیدگیها رو میسازه.
همینطور که پیش میری، لایههایی از پیچیدگیهای بو به آرامی خودشون رو نشون میدن، جایی که هر جزئیات و حرکت، مثل دیالوگهای پیچیده توی رمانهای کلاسیک، به آرامی خودش رو نمایان میکنه.
در ادامه، باراوندای گوالتیری به یک تجربه سینمایی اکسپرسیونیستی تبدیل میشه. یه کم شبیه فیلمهای اکسپرسیونیستی آلمانی که تضاد بین فضای واقعی و خیالی به تدریج ایجاد میشه. وقتی به ساعات پایانی نزدیک میشی، مثل Sunset Boulevard، فضا از شفافیت به کدری و خشونت پنهانی تبدیل میشه. همینطور که توی عطر هم، خشونت آرام و خفیفی به تدریج خودش رو نشون میده.
همینطور که جلو میری، بوی چوبها و ویسکی سختتر و عمقیتر میشه، مثل فیلمهایی مثل The Godfather که با خشونت و قدرت خودش رو نشون میده. این عطر به تدریج به یه سینما-سایکی پر از تنش و تضاد تبدیل میشه. رز هم به عنوان لایهای از لطافت باقی میمونه، مثل شخصیتهای جیمز دین در East of Eden که همچنان لایههای پیچیده و دستنیافتنی خودشون رو نشون میدن.
اما در نهایت، بعد از همه این توضیحات باید بگم که باراوندای گوالتیری یه عطر واقعاً مستقل و پیچیده است. مثل فیلمهای کلاسیک دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی، یه داستان ساکت و پیچیدهای که با دقت ساخته شده. هر نت توی این عطر یه نقش کلیدی داره که به آرامی وارد دنیایی میکنی که هیچ وقت پایان نمیگیره و همیشه جذاب و لذتبخشه.