ORTO PARISI - Terroni

در قسمت "این عطر برای من یاد آور ..." سایت عطرافشان برای این عطر، لالیک انکر نواغ رو ثبت کردم.
نظرتون چیه دوستان؟
بوش به نظرم خیلی شبیه لالیکه معروفه. قشنگ بوی چوبی و کمی شیرین میده اونو میده. اوپنینگش خیلی قشنگه.پخش و ماندگاریش هم به نظرم خوبه. تا الان اصلا بازخورد بدی ازش نگرفتم. ابتدا که اسپری کردم همکارم گفت چقدر بده بوش ولی بعد از چند دقیقه خیلی خوشش اومد.

شباهت هایی به بلک افغان و لالیک مشکی داره. دوست عزیزم حمید جان به درستی اشاره کردن این عطر به لالیک مشکی هم شباهت داره به خاطر اون رایحه دودی اما کاملا به بلک افغان شباهت نداره. عود ملایم در کنار تنباکو و چرم. اما بوی تنباکو و چرم بیشتر به مشام میرسه.واقعا بوی خوبی داره امروز سه بازخورد مثبت گرفتم و دوتا منفی که گفتن بوش خوب نیست البته برام مهم نیس اگه تمام دنیا هم از این عطر متنفر باشن من عاشقشم و من برای دل خودم میزنم و لذت میبرم. ماندگاری و پخش بو عالیه به نظرم دو تا سه پاف کفایت میکنه.قیمتشم هر چند به نسبت 50 میل بودن بالاس اما به نظرم ارزش خرید داره چون پخش و ماندگاری بسیار بالایی داره با یه شیشه صد میل از عطرهای گرانقیمت دیگه برابری میکنه. ممنون استاد گولتیری بابت روایح نابی که خلق میکنی.

سلام به همه دوستان عزیزم:
بعد از تست مجدد دو تا دیگه از کارای این برند برداشت شخصی خودم از این کار رو میخوام خدمتتون عرض کنم:
یه عطر تلخ و شیرین و گرم که اوج کار عطار توی طراحی دوگانه شیرینی و تلخی همزمان رایحه این کار هست.تقریبا مثل مگاماره جزء خوش پوش های اورتوپاریسی هست. به نظرم اینکه خیلی ها چند تا از کارهای این برند رو کاملا مشابه بلک افغان و یا بلک افغان سان تشریح میکنند اشتباهی بسیار عمیق است و لذت و فرصت کشف کارهای این برند رو از خودشون میگیرن.این رایحه یا نمیدونم چی بگم نت آغازین امضاء کارهای گوالتییری هست که خاص طراحی های خودش و امضاء کارهاش هست. دقیقا توی برند های دیگر مثل جووی خیلی از کارهاشون یه نت یا یه امضاء خاص رو همیشه تکرار میکنند.ولی راجب اینکار، رایحه آغازین بسیار نافذ و خوشمزه و شکلاتی از انوع تلخ که گرمای خاصه فلز گونه ای داره .رایحه شیک و محکم و مردانه ای داره که توی مرحله میدل نت و درای داوون شباهت هایی با لالیک انکرنواغ و سیمفونی پاسیون از برند اونوم پیدا میکنه .

بعد از خرید وتست:
اول اینکه درب سنگین و بافت چوبی و جعبه ان برای دقایقی من را به وجد اورد انگار که یک اثر هنری خریده ام و حس زیبایی شناسیم را شدیدا تحریک نمود.
یک پاف روی بدن و یک پاف روی لباس ....
غوغایی به پا شد بعد از ورودم به جمع مهندسین همکار و بد جوری با روح وروان مهندس ارشتیکت ساختمان بازی میکرد.
شب درون رختخواب با اینکه من زود شامه ام پر میشود تا لحظه خواب خودش را به رخ میکشید و من را با خود به کوچه باغ خاطرات میبرد .
اول صبح تا چشمانم باز شد قبل از هر حرکت یا فکری ترونی به من سلام داد و گفتم کاش وفای زیبا رویان هم مانند تو بود.
به سراغ کمد رفتم درب را که باز نمودم با اینکه قبلا روایحی از امواج و زرجوف و...استشمام میشد اما این بار این ایتالیایی کوچک انگار همه را به گوشه رینگ برده بود و اجازه حتی یک خودنمایی کوچک را از همه گرفته بود.
واقعا ماندم که اگر قرار بود همه برندها اینطور ماندگار وهنری عطر بسازند حتما صنعت عطر یا ور شکست میشد یا تولیداتش به یک دهم میرسید.هیچ نیازی به شارژ مجدد ندارد ودر پایان مگر میشود ایرانی بود و علاقه به آتش نداشت؟
مگر میشود این خوشبوی سوخته را دوست نداشت ودرگیرش نشد؟

ترونی تازه گرفتم البته بسیار رایحه ش دوست دارم اما از ماندگاریش تعجب میکنم صفره در مورد عطر شک کردم بردم نشون دادم به خبره مغازه دار گفت فیک نیست و اینکه اصلا فیک نداره و یکی از دلایل خریدم ، تبادل نظرها در مورد ماندگاریش بود !!! بعد اومدم از رو...اپ هم تست گرفتم دیدم همینه داستان فرقی نداره ظاهرا سری های جدید اصلا ماندگاری ندارن ...
اگر کسی تجربه جدیدی داره بگه در موردش ممنون میشم .

با سلام
من که عطار و یا کارشناس عطر نیستم
کارهای گولتیری در ابتدا ممکنه نامانوس باشند ولی بعد از یکی دوبار استفاده در ذهن خودم دست مریزاد و هزاران آفرین به این عطار میگم،ایشان در شغل خودش اعجوبه ای هست ۵ تا از کاراشو دارم و هر کدام ویژگی خاص خودشو داره این کارش هم عالیه از همه نظر،به نظر من Viride از نظر پرفورمنس ضعیفترینشونه که تازه شبیه سایر عطرها میشه

دوستان محترم از این برند میخوام خریدکنم از بین ترونی و بوکانرا کدومشون فضای کمی دورتر از بلک افغان داره و بازخوردش بهتره... از این دو کار تست هم داشتم ولی بعد از بهبودی کرونا حس بویاییم هنوز قدرت تفکیک نداره, ممنون میشم اگر راهنمایی کنید

در اواخر دهه 50، صدها هزار نفر از جنوب ایتالیا روستاهای روستایی خود را ترک کردند و در شمال صنعتی ایتالیا فرود آمدند.

ویرانی جنگ جهانی دوم در جنوب ایتالیا ادامه یافت و نه تنها اقتصاد روستایی بلکه حتی امید مردم را نیز درهم شکست. میوه کوچکی که زمین می آورد بی ارزش بود. جنوب ایتالیایی ها کاری برای انجام دادن نداشتند جز اینکه به دنبال زندگی بهتر در شمال باشند. شهرهایی مانند میلان، تورین و جنوا چیزهای زیادی برای ارائه داشتند. آنها ثروت جدیدی داشتند و شروع جدیدی داشتند که بی توجه نبود. آنها انواع کارخانه ها و صنایعی مانند فیات داشتند، شرکت خودروسازی که شروع به رقابت در مقیاس جهانی کرد. جنوبی ها مجبور به حرکت بودند. شمال تنها گزینه باقی مانده بود زیرا به جنوبی ها نوید یک زندگی بهتر را می داد.

با این حال، هنگامی که این توده مهاجر جدید به ایستگاه های راه آهن میلان، تورین و جنوا سرازیر شدند، مورد استقبال قرار نگرفتند. آنها در حالی که چمدان های مقوایی خود را با ریسمان بسته بودند و لباس ها و دست هایشان هنوز کثیف از گرد و غبار بود، وارد شدند. آنها سالها و سالها فقر، بدرفتاری و بی عدالتی را پشت سر گذاشته بودند و به پیچیدگی شهرها عادت نداشتند. از نظر شمالی ها آنها کسی نبودند جز دهقانانی عقب مانده، درشت و تا حدودی خنده دار. این تبعیض تا آنجا پیش رفت که ظاهر آنها را به تمسخر گرفت. جنوبی‌ها را افرادی کثیف، نامرتب، خیلی کوتاه قد و سیاه‌پوست می‌دانستند تا ایتالیایی‌های واقعی باشند و مستعد هرج و مرج و خشونت هستند. این یورش نژادپرستی داخلی بیش از پیش ناعادلانه بود، زیرا همه جنوبی ها از زمین های کشاورزی نیامده بودند. تعداد زیادی از آنها در واقع از شهرهای کوچک و بزرگ بودند و تعداد کمی از آنها تحصیلات عالی داشتند.

اما اکثر شمالی‌ها ترجیح دادند آن را نبینند. از برخی جهات، آنها خود را به عنوان شهروندانی سخت کوش، مدرن و قانون مدار که در سمت راست پیشرفت ایستاده اند تحسین می کردند. برای آنها جنوبی ها به سادگی به آنجا تعلق نداشتند و در مکان اشتباهی قرار داشتند. برای دوری بیشتر از خود، شمالی ها شروع به برچسب زدن به آنها به عنوان «ترونی» کردند.

آنها این کلمه را از روی هوس انتخاب نکردند. Terra در ایتالیایی به معنی "زمین"، "خاک" و همچنین "زمین کشاورزی" است. ایتالیایی‌های شمالی از آن به عنوان توهین استفاده می‌کردند تا نشان دهند که جنوبی‌ها تمام کاری که انجام می‌دادند و می‌دانستند این بود که روی زمین کار کنند. ترونی یک نام مستعار تحقیرآمیز و تحقیرآمیز بود که نیازی به گفتن نیست که مورد پسند جنوبی ها نبود. این اصطلاحی بود که پشت سرشان یا هنگام دعوا به زبان می آمد. به تلافی آن جنوبی ها به یک اصطلاح تحقیرآمیز برای تعریف شمالی ها - پولنتونی - متوسل شدند. اشاره به این واقعیت بود که مردم شمال پولنتا(ظرف پر از ذرت) بودند.

گوالتیری به جنوبی ها :

به اصول اولیه برگردید، به زمین و ریشه های ما برگردید. ژست قدرتمند دفن با دستان خود در زمین، به عنوان یک نتیجه. بازگشت به خاستگاه جهان و انسان، برای الهام گرفتن از زندگی.

Terroni=دهاتی

نظر دوستان برای ینده نیز جالب بود. هرچند زیر مجموعه ترونی نیست پاسخ بنده اما من هم اخیرا کار کوئیوم رو از این برند تست داشتم و شاید نهایت موندگاریش در حد 2-3 ساعت و پخش بویی در حد 1 ساعت یا کمتر داشته باشه.
این نکته رو باید در نظر داشته باشیم که کوئیوم کار جدیدی است و احتمال تقلب بودن کار با این سرعت که هنوز در مارکت ایران به خوبی پیدا نمیشه بعیده

باسلام
من این عطر دکانت شو خریدم و بویی که استشمام کردم یه چیزی بین بلک افغان وآمواج اینتر لود بود
تا او‌نجایی که مشامم یاری کرد