سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
10 سال پس از L'Eau d'Issey، Issey Miyake سازنده ادکلنهای رمانتیک بهرهگیری از ملودی یک ادکلن جدید را پیشنهاد کرد. گرم، رازآلود و آبی که رایحه گلهای رمانتیک در هنگام غروب را در قلب و چوبهای معطر را در پایه خود داراست. این محصول در سال 2004 توسط Jacques Cavallier ساخته شده است.
یکی از بینظیرترین و منحصربهفردترین عطرهای مردانه همین است! «لئو بلو د ایسه پور هوم» عطری اسرارآمیز با رایحههای آروماتیک علف لیمو و رزماری است که درون گرمای دلپذیر چوب صندل فرو رفته است. این عطر را که میتوان یکی از جالبترین و جذابترین عطرهای ایسه میاکه توصیف کرد، بهواسطه رایحههای ترنج، نعناع و فلفل صورتی نهایتا سرشتی خنک به خود میگیرد، هرچند که همچنان رایحه نعناع هندی و گرمایی لطیف را در خود حفظ میکند.
عطر افشان این ادکلن را به شما معرفی میکند .
نوع عطر | ادو تویلت |
برند | ایسی میاکه |
عطار | ژاک کاوالیه |
طبع | معتدل |
سال عرضه | 2004 |
گروه بویایی | چوبی معطر |
کشور مبدأ | ژاپن |
مناسب برای | آقایان |
اسانس اولیه | نارنگی ماندارین، پرتقال، رزماری ، لیمو ترش سبز |
اسانس میانی | اسطوخودوس ، زنجبیل ، سرو ، فلفل صورتی ، دانه سرو کوهی |
اسانس پایه | کهربا، نعناع هندی ، خزه درخت بلوط ، سدر ، چوب صندل سفید |
حالا که بحث بر سر تخریب محیط زیست و طبیعت در این سالها مدام به گوشمان میخورد، اگر قرار بود ۱۰ عطر برای بزرگداشت طبیعت انتخاب کنم قطعا یکی از آنها ایسی میاکه بلو بود، هم به خاطر طبیعی بودن رایحه، منظورم مواد خام طبیعی نیست بلکه منظورم رایحه رئالیستی طبیعت است و هم حس جنگلی و سرسبز عطر. اولین تصویری که این بطری جذاب آبی برایم تداعی کرد دراز کشیدن بر یک تپه کمشیب سرسبز پر از گیاه با انبوه درختهای کوتاه و کهن سال بود جایی مثل تپههایی که در کردستان و لرستان میبینید با درختهای بلوط و گون و گلابیهای وحشی و...، آبی این عطر برای من نظارهی آن آدمی ست که در آن سبز بهاری به آسمان صاف آبی خیره شده و به فکر فرو رفته بدون آنکه بداند به چه فکر میکند یا بدون آنکه اصلا بتواند به چیزی فکر کند.
این متفاوتترین عطر بلویی است که تا به حال بوییدهاید، من نمونهی مشابهی برایش پیدا نمیکنم شاید در عطرهای سبز نیش بتوانید تشابهاتی پیدا کنید، برای من اقتباسی از آن عطرهای سبز غربی ست با روح شرقی/ژاپنی، دقیقا مثل اقتباسهای کوروساوا از نمایشنامههای شکسپیر، تو گویی شکسپیر ژاپنی بوده است، مکان و زمان آدمها هم ژاپن دوران ساموراییها، تلفیقی از روح غربی و شرقی. لوکا تورین این عطر را گیاهانی از مریخ میداند و غیر قابل پوشیدن، اما از نظر من این یک اثر هنری ست با گیاهانی که قرنها در زمینهایمان روییدهاند. عطریست که نبودنش در مجموعه عطربازها گناه کبیره ست.
عطرهای بلو معمولا آبزی و شور و فرش و اوزونیکاند اما ایسی میاکه بلو در میان عطرهای بلو یک استثناست. یک عطر بینظیر سبز و گیاهی با لکههای قهوهای و حسی فرش.
این عطر شروعی شفاف و سبز با ته مایهای شیرین (اما محو) دارد که پشت بندش فضایی تلخ، گیاهی، دارویی و کافور مانند خلق میکند و بعد از مدتی حالتی اسپایسی زیر آن سبزی شروع به حرکت میکند و لکههای قهوهای رنگ و چوبی در این زمینه سبز نمایان میشوند. با حضور زنجبیل گرمایی دلپذیر شبیه زمانی که وسط تابستون گرم زیر سایه درختانی تنومند در نزدیکی جایی که آب چشمه کوچکی از کنارتان میگذرد به دل طبیعت زدهاید، شما گرمای تابستون را حس میکنید اما در آن سایه گرمتان نیست.
این عطرِ سکوت نیست، عطر صداهاست، درست مثل همان به دل طبیعت زدن است، از صدای ماشینها و شهر دوری گرفتهاید اما صدای آن طبیعت، صدای باد که گیاهان را به رقص و نجوا وامیدارد، صدای پرندگان که در آسمان نیلگون موج میزند به دل اصوات دعوتتان میکند.
تغییر در این عطر مانند تغییر رنگدانههای کملون است، بسیاری فکر میکنند اگر یک کملون را بر روی سطحی با رنگی متفاوت قرار دهیم به سرعت تغییر رنگ میدهد، اما اینگونه نیست، گاهی شما حتا متوجه روند تغییر رنگ نمیشوید، خسته میشوید، سرتان را برمیگردانید و بعد از مدتی شاید نیم ساعت بعد میبینید در جاهایی رنگدانههایی تغییر کردهاند کملون سبز نقاط قهوهای پیدا کرده نیم ساعت بعد لکههایی خاکستری، چنان آرام که متوجه روند تغییر رنگ نمیشوید، برای همین این عطر برای بعضیها رایحهای خطی از رزماری و زنجبیل است بدون حضور گلها و چوب، اما باید سرتان را برگردانید و گاهگداری دوباره نگاه کنید و ببینید در بستر این رزماری جذاب لکهها آرام آرام نمایان و محو و دیگرگون میشوند.