Issey Miyake برای ساخت این ادکلن که حس آرامش و آزادی بی پایان را در انسان زنده میکند، از مواد غیرمعمول و نادری استفاده کرده است. L'Eau d'Issey Pour Homme برای استفاده جهانی طراحی شده و استعمال آن در هر رخدادی مناسب است. این ادکلن در سال 1994 توسط Jacques Cavallier ساخته شده است.
«لئو د ایسه پور هوم (مردانه)» از عطرهای چوبی و آبزیـدریایی کمپانی ایسه میاکه است که رایحه یوزو را همراه با ترنج، لیموترش و ترخون در نتهای اولیه قرار میدهد. نتهای میانی هم ادویهای و چوبی هستند و رایحههای جوز و سنبل آبی، آکوردی هیجانانگیز و غافلگیرکننده به آمیزه این عطر بخشیدهاند. در نتهای پایه نیز به آکوردی چوبی و غلیظ از جنس رایحههای تنباکو، چوب صندل، سدر، خسخس و مشک میرسیم. آمیزه «لئو د ایسه پور هوم» را هم عطرساز چیرهدست، ژاک کاوالیه خلق کرده است.
این عطر دو ادیشن به نامهای «لئو د ایسه پور هوم» و «لئو د ایسه پور هوم اینتنس» دارد که در سال 2009 عرضه شدند. رنگ بطریهای این دو ادیشن که به ترتیب خاکستری روشن و خاکستری تیره است، هم رنگ آسفالت را بازنمایی میکند و هم پیوند میان آب و مواد جامد را نشان میدهد.
عطر افشان این ادکلن را به شما عزیزان پیشنهاد میکند .
نوع عطر | ادو تویلت |
برند | ایسی میاکه |
عطار | ژاک کاوالیه |
طبع | خنک |
سال عرضه | 1994 |
گروه بویایی | چوبی آبزی |
کشور مبدأ | ژاپن |
مناسب برای | آقایان |
اسانس اولیه | ترنج ، لیمو ترش، ترخون ، یوزو |
اسانس میانی | هل ، دارچین ، جوز ، نیلوفر آبی ، زعفران |
اسانس پایه | مشک ، خس خس ، سدر ، چوب صندل سفید ، تنباکو |
نامه هایی از شیبویا
سلام به همه امیدوارم حالتون خوب باشه. خیلی وقت بود که میخواستم ریویو ایسه رو انجام بدم ولی کار زیاد نمیذاشت. البته عطر عو تا جایی که نیاز بود تست کردم تا بتونم با خیال راحت در موردش بنویسم چون به نظرم ریویو یا نقد کردن یه چیزی کار سختیه و باید به درست انجام بشه. امروز بحث پناهنده شدن و پناهندگی بود و به زور اصرار داشتن که منم برم پناهنده بشم. منم ناراحت شدم چون پناهندگی رو قبول ندارم و بحث کردم که با این همه استعدادی که دارم چرا باید پناهنده بشم. نه اینکه پناهندگی بد باشه ولی من قبول ندارم. نمیدونم به خاطر اسمشه، به خاطر شرایطشه، نمیدونم به خاطر چیشه ولی دوس ندارم. نمیدونم شایدم دارم اشتباه میکنم و به قول کسی که پیشنهاد داده چیزی نمیدونم و حالیم نیست.
حالا چرا این مطلب رو مطرح کردم؟ چون یاد گذشته ها میفتم که به نظرم رفت و آمد ساده تر بود. نه فقط رفتن و اومدن، خیلی چیزا راحت تر بود. یا حداقل من اینطوری فک میکنم. خرداد سال ٩٢ بود که برای مسابقات رزمی رفته بودم ژاپن. روز سه شنبه بود. برا مسابقه میخواستیم بریم که بنا به دلایلی مسابقات لغو شد و رفت هفته بعدش. منم که کار خاصی تو ذهنم نبود از فرصت استفاده کردم و شروع کردم به گشت زدن تو توکیو، از مگیرو تا شیبویا، از هوای نیمه ابری آفتابی تا هوای آفتابی. رفتم سمت یه کافه تا برای اولین بار موچی دست ساز و تازه و یه چایی بخورم چون قهوه اصلا نمیخوردم و الان چند سالی که میخورم. نشسته بودم رو صندلی چوبی و از ترکیب کافه که از چوب و فلز بود لذت میبردم و به بیرون نگاه میکردم که چشمم به یه پرنده ریز، تپل و سفید افتاد که داشت به کافه نگاه میکرد. از یکی اسمشو پرسیدم و یاد گرفتم که اسمش هست شیما ایناگا.
خلاصه همین طور که منتظر بودم سفارش بیاد یه بویی مشامم عو به خودش جذب کرد. دنبال رد بو بودم ببینم از کیه ولی نتونستم پیداش کنم. سفارش رسید و شروع کردم به خوردن و نگم از خوشمزگی موچی و خوش طعمی چایی که دیدم شیما زوم کرده داره به من نگاه میکنه (فقط من و دو نفر دیگه مشتری بودیم). من تا به حال به پرنده ها غذا نداده بودم ولی از روی کنجکاوی یه تیکه از موچی عو کندم و گذاشتم جلو پنجره و در کمال ناباوری شیما شیرجه زد و اومد پایین و تیکه کوچیک عو خورد. بعد اومد کنار بشقاب و همینطوری نگاهش عو بین من و موچی جا به جا میکرد و منم از موچی بهش دادم. خلاصه نصف موچی عو من خوردم نصفشم شیما. در همین حین که سرگرم شیما و خوردن بودم دوباره اون بود اومد. ایندفه سریع برگشتم و دیدم یه آقای حدودا ۵٠ ساله با کت و شلوار داره میره سمت صندوق. بدو رفتم سمتش و ازش اسم عطر رو پرسیدم که با جمله جالبی مواجه شدم. این آقای باشخصیت گفت (با انگلیسی دست و پاشکسته) هیچوقت اسم عطرت عو به کسی نگو. منم گفتم چشم ولی اگه میشه اسمش عو بگید که گفت ایسه میاکه. منم تشکر کردم و رفتم ادامه چایی عو تموم کردم تا برم عطر عو تست کنم.
صندوقدار که با خانمش مالک اونجا بودن صحنه من و شیما رو دیده بودن و ازم پول نگرفتن چرا که از دید ژاپنی ها شیما ایناگا نماد پاکی، معصومیت و خوش شانسیه و من براشون خوش شانسی آوردم چون تو مغازشون این پرنده رو دیدم که افتخار بزرگی بوده، غذا دادن بهش که دیگه بماند که چه افتخار بزرگتری بوده. هر کاری کردم این بندگان خدا پول نگرفتن که نگرفتن. از مغازه رفتم مراکز خرید و اسم عطر عو گفتم و برام رو بلاتر زدن. وقتی بو کردم انگار مغزم هنگ کرد. تا به حال همچین بویی حس نکرده بودم، یه بوی خاص و عجیب، متفاوت، بویی که به سن من نمیخوره ولی انگار با وایبش آشنام. خلاصه تو راه برگشت در کنار لذت بردن از شهر از بو کردن ایسه هم لذت میبردم. الان که دارم این مطلب عو مینویسم دارم حسرت میخورم که چرا نشد اونجا بمونم، چرا تو یه کشور دیگه نموندم، چرا این همه جا رفتم عقلم نرسید بمونم، چرا پدر مادر هیچکاری نکردن، چرا تو این خراب شده موندم. و چرا های دیگه و لعنتهایی که فایده نداره. هر چند یاد گرفتم که حسرت نخورم و از تایمی که الان دارم استفاده کنم ولی خب یه لحظه برگشتم به اون موقع و خاطرات خوبی که داشتم.
ببخشید که داستانم طولانی شد و سرتون عو در آوردم ولی دلم نیومد که این داستان عو باهاتون در میون نزارم و نگم. خب بریم سراغ عطر.
رایحه: ایسه میاکه ای که قدیم بو کردم یه تم سیتروسی، گلی، کمی سبز و آبی طور داشت که سیتروسش به خاطر وجود یوزو فرق میکرد. تو نسخه های جدید به نظرم رایحه کلا سیتروسی شده یا تقریبا به چیزای دیگه غالبه، میشه گفت بمب سیتروس. البته این چیز بدی نیست ولی بوها و نت های دیگه رو نمیشه متوجه شد هر چند از دید من بوی این کار به ٣ بخش تقسیم میشه، سیتروسی لیمویی به خاطر حضور یوزو و مرکبات، بوی گلی به خاطر نیلوفر که خیلی زیاد نیست و بوی شیرین به خاطر مشک و صندل سفید. من عطرهای مرکباتی رو دوس ندارم به خصوص اگه مرکبات ترش باشه ولی ایسه یه تعادل خوبی داره، نه خیلی ترشه نه خیلی شیرین و اینو دوس دارم. حالا ممکنه از کار بوی تیزی و سبزی ریز بگیرید که برمیگرده به حضور ترخون و همچنین یه بوی ادویه طور هم ممکنه حس کنید که خب برمیگرده به حضور هل و جوز و دارچین ولی این سبزی و ادویه ای بودن رو چقدر حس کنید برمیگرده به عطریه خریدید و مشامتون. در کنار اینا یه حالت صابونیم ازش میگیرید ولی صابونی بد نیست. من ایسه و کول واتر عو همزمان تهیه و امتحان کردم و از بینشون ایسه رو بیشتر دوس دارم چون کول واتر یه سبزی و گسی توش داره که برام جالب نبود که در مورد کول واتر تو پیج خودش توضیح مفصل میدم. ایسه عطر پیچیده ای نیست و دوس داشتم یکم پیچیده تر باشه تا جذاب تر بشه و نمره بالاتری بهش بدم. الانم خوبه فقط پیچیدگی خاصی نداره که خب با توجه به طبعش کمی طبیعیه. میخواستم در مورد فیدبک جداگانه بنویسم ولی همینجا میگم. هر باری که از ایسه استفاده کردم فیدبکهای مثبت خوبی گرفتم و گفتن چه کار خوشبوییه و معمولا اسمشم پرسیدن و کاری نیست که کسی ازش بدش بیاد و برعکس اگه بزنید و برید جایی یا بغل کسی بشینید احتمالا حال طرف مقابلم خوب میشه. پس از این بابت عطر سیفی عه. یه وایب دهه ٩٠ میلادی داره و با اینکه متولد اوایل این دهه هستم و احتمالا چیز زیادی از این دهه نمیدونم ولی انگار میتونم وایب این دهه رو حس کنم.
پخش و ماندگاری: نسخه های قدیمی پخش بوی قوی داشتن تا چند ساعتی جواب میدادن که با توجه به طبع عطر و فضاش خیلی قوی و خفن حساب میشد ولی ایسه هم از ریفورموله در امان نمونده و پخش بوش خیلی ضعیف شده و یه چیزی نزدیک به ٢ تا ٣ ساعت ازش میگیرید که این اعداد با توجه به یه سری فاکتورها بالا پایین میشن. با توجه به طبع کار ماندگاری ایسه خوبه و تا حدود ۴ تا ۶ ساعت میتونید بوی سیتروسی رو ازش بگیرید و بیشتر از اون بوی شیرینی و مشکی میگیرید. نکته جالب در مورد ایسه این که تو هوای سردم خودش عو نشون میده. من بعد از اسپری کردن و با فاصله رفتم داخل مغازه عطاری دوستم و کسایی که اونجا بودن متوجه بوش شدن و خوششون اومد.
طراحی شیشه: طراحی شیشه ساده ولی جالبه. حالت و وایب دهه ٩٠ عو اینجا هم میتونید یه شیشه کشیده با درب نقره ای که ترکیبش با مایع و بدنه هم یکدستشون کرده و هم در عین حال تمایز رو میشه متوجه شد. خوشدست و فرمم هست و راحت میشه تو دست گرفت و اسپری کرد. ٢ تا ایراد میشه گرفت، اول اینکه با برداشتن و گذاشتن درب لبه های گوشه ای خورده میشن. دوم به خاطر جنس بدنه احتمال خط و خش افتادن روش بالاست پس اگه عطر عو میخواید با خودتون ببرید و کلید دستتون حواستون باشه.
چیزهایی که ممکنه با زدن این عطر به یادشون بیفتید: کوکتل سیتروسی، لیمو، لیموناد، فالوده با آبلیمو (به شخصه فالوده ای نیستم)، صابون لیمویی، باغ لیمو، چای لیمو، لیمو کات شده در حالی که نسیم میاد
این عطر منو به یاد: دو تا چیز میندازه
ژاپن که مفصل ازش یه داستان گفتم و ایتالیا و سواحلش (چون چند تا از ساحل ها رو رفتم گفتم سواحل). ساحل هایی که چون از دمپایی و صندل خوشم نمیومد با کفش کتونی روشون قدم گذاشتم. جایی که از یه طرف آفتاب با گرماش دنبالم بود و باهام راه میومد و از یه طرف نسیم با خنکیش صورتم عو نوازش میکرد. جایی که برای اولین بار لیموناد خوردم. سواحل مختلفی رفتم، ناپل، فلورانس، سیسیل، ونیز و ژاپنم یه سر تا ساحل رفتم. ساحل هایی که همشون حسرت به دلم گذاشتن که چرا نموندم و برگشتم، چرا از فرصتهایی که بود استفاده نکردم، خوشی هایی که اون موقع بودن و الان جاشون عو به افکار بزرگونه دادن، حسرت حس کردن آفتاب داغ ایتالیا یا یه بار دیگه راه رفتن تو توکیو دوس داشتنی. البته نمیتونم به خودم ایراد بگیرم، چون اونموقع تو جایگاه الانم نبودم، چه از نظر سنی و چه از نظر فکری ولی همونطور که گفتم افکار اینطوری سراغ همه میان به خصوص وقتی که تو تنهایی نشستی و داری فکر میکنی یا اگه قرار باشه در موردشون بنویسی و حرف بزنی.
جمع بندی: به نظرم ایسه عطر خوبیه و شاید مثه قدیم نباشه ولی هنوز میشه روش حساب باز کرد. پیچیدگی نداره ولی خوشبو و خوش پوشه و از پوشیدنش فیدبک میگیرید ولی اگرم نگرفتید تعجب نکنید چون کاری نیس که سرها رو به سمت خودشون برگردونه. من کسی نیستم که بلایند بای کنه و بلایند بای پیشنهاد بده ولی اگه میخواید این کار عو بلایند بای کنید کار سیفیه و نگران نباشید ولی اگه بتونید تست بکنید بهتره که با خیال راحت تصمیم بگیرید. اگه بتونید تولید قدیم عو پیدا کنید که عالیه و در خریدش شک نکنید به خصوص اگه دنبال همچین بویی هستید. با تمام ارادت و علاقه ای که ژاپن دارم ایسه کاری نیس که بخوام به عنوان امضا ازش استفاده کنم ولی اگه تموم بشه دوباره میخرمش و به نظرم میتونه تو کالکشن هر عطر دوست یا بازی قرار بگیره.
ببخشید زیاد حرف زدم و سرتون عو درد اوردم، امیدوارم همه دلاتون شاد باشه و امیدورام که یه شیما ایناگا وارد زندگی همه بشه