PENHALIGON'S - Roaring Radcliff

پنهالیگونز رورینگ رادکلیف

مردانه
کد کالا : ATR-36022
نوع عطر : نا معلوم
check icon ضمانت اصالت کالا
مشخصات رایحه
گروه بویایی : معطر ادویه ای
طبع : گرم
مشخصات تولید
نام برند : پنهالیگونز
کشور مبدأ : انگلستان
سال عرضه : 2016
کد کالا : ATR-36022
check icon ضمانت اصالت کالا
تعداد بن این کالا : 0
بن های فعلی شما : 0
می‌توانید مصرف کنید : 0
قیمت پس از مصرف بن ها
تماس بگیرید
رای کاربران
  • عاشقشم
    7
  • نمی پسندم
    3
  • - 25 سال
    1
  • + 25 سال
    11
  • + 45 سال
    0
  • روزانه
    0
  • رسمی
    9
تعداد رای های ثبت شده : 53
ترکیبات اعلام شده
توضیحات

PENHALIGON'S Roaring Radcliff - پنهالیگونز رورینگ رادکلیف

محصول سال 2016 میلادی بوده و توسط عطاری مستعد و مطرح به نام دافنه بوژه ساخته شده است . از ویژگی های این عطر رایحه بسیار دلنشین و گرم آن می باشد و در دسته عطر های معطر ادویه ای قرار می گیرد. از ترکیبات بکار برده شده در این عطر می توان به ترنج ، ترخون ، رز ، زنجبیل ، تنباکو ، دانه تونکا ، چرم ، دارچین ، عسل ، موم اشاره کرد.

برند پنهالیگونز
عطار دافنه بوژه
طبع گرم
سال عرضه 2016
گروه بویایی معطر ادویه ای
کشور مبدأ انگلستان
مناسب برای آقایان
اسانس اولیه ترنج ، ترخون
اسانس میانی رز ، زنجبیل ، تنباکو
اسانس پایه دانه تونکا ، چرم ، دارچین ، عسل ، موم
نمره کاربران
Roaring Radcliff-پنهالیگونز رورینگ رادکلیف
رایحه
8.4
7 رای
ماندگاری
8.1
7 رای
پخش بو
8
7 رای
طراحی شیشه
9.3
7 رای
این عطر برای من یاد آور ...
محصولات دیگری از برند پنهالیگونز
نظرات کاربران (9 نظر)
راهنمایی مطالعه نظرات :
* نظرات اصلی که بدون خط آبی هستند نظرات مرتبط با محصول می باشند. نظرات پاسخ که با خط آبی هستند ممکن است از بحث در مورد این ادکلن فراتر رفته باشند.
** برای مطالعه نظراتی که صرفا مرتبط با این محصول هستند نظرات اصلی را مطالعه نمایید.
در یک کلام...
رو تنتون بوی زنجبیل رو به همون تندی در لحظات اول میده... حس بو کردن چای زنجبیل...
ولی در ادامه بوش آروم میشه و کلاس و وقار بوی عسل و کمی تنباکو مشامتون رو پر میکنه...
اکثر افرادی که خواستم بوش کنن لحظه اول صورتشونو عقب بردن از تندی بالای عطر.... ولی بنظر من تو هوای سرد، بدلیل گرمی و سنگینی زیاد این عطر، میتونه بوش خیلی جذاب و تازه باشه... این عطر خودشه و ادای عطرای دیگه رو درنمیاره... مثل تراژدی آف د لرد جرج شخصیت خاص خودشو داره ... من به شخصه تراژدی رو بهتر میدونم از این برند
20 آبان 1403 پاسخ تشکر
9 تشکر شده توسط : مرتضی عطر دوست فرهاد

من یک نسخه‌ی ۲۰۱۸ ازش دارم که بیشتر از نصفش تموم شده. اگرچه این عطر برای سن من در مقایسه با لرد جورج کمی جوون هست اما رایحه بینظیری با پخش و‌ سیاژ بالا داره. اما اخیرا تولیدات جدید این کار رو تست و مقایسه با عطر خودم کردم و متوجه شدم هم رایحه تغییر کرده و ضعیف‌تر شده و هم پخش آن. با توجه به این تغییر، این عطر با این قیمت دیگه ارزش خرید نداره.
09 اردیبهشت 1403 پاسخ تشکر
5 تشکر شده توسط : آرش 🄼🄾🄽🄰

و اما بریم سراغ یکی دیگه از سوپر لاکچری های پنهالیگونز،رادکلیف
رایحش منو یاد نوشابه کولا میندازه البته به لطافت کولا نه بلکه سنگین تر...باید بگم که اگه در رایحش دقت کنیم متوجه میشیم که تنباکویی هست که با عسل و دانه تونکا ،حالت وانیلی گرفته .....همه پسنده و نه زیاد آمده و نه زیاد تلخ
20 دی 1402 پاسخ تشکر
2 تشکر شده توسط : marjanmohamadi 🄼🄾🄽🄰

8
رایحه
8
ماندگاری
8
پخش بو
10
طراحی شیشه
پنهالیگونز رورینگ رادکلیف

در ادامه تستهای گذرا از عطرها به این عطر رسیدم.
خوب یه عطر تنباکویی_ عسلی_ بوزی و گلی نرم و شیرین هست.
تنباکو اینجا وجه خشنی نداره و نت بوزی هم رام هست و تم تخمیری نداره و در کنار اینها رز و زنجبیل هم به مرور حس میشن.
رایحه تنباکویی بوزی نرم و شیرین خوبی داره و پخش و موندگاریش هم قابل قبوله.اما خوب اینکه ۱۴ ملیون بیرزه! اصلا
به شخصه عطرایی با یک بیستم این قیمت سراغ دارم که واقعا کمی از این عطر ندارن. از جمله انسنس تق د ویژن که شباهت زیادی هم بهش داره.

[EDITED] 1401/11/24 21:15
24 بهمن 1401 پاسخ تشکر
40 تشکر شده توسط : علی احمد امیرحسین یوسفی
خواهشی که از بعضیا دارم اینه که با نظرات غیر تخصصیشون در زمینه عطر بقیه رو گمراه نکنن و به بعضی برند ها و کار ها بی احترامی نکنن ! دوست عزیز نظر شما انقدر به نظرم غیر تخصصی بود که من مجبور شدم اکانت بسازم توی عطرافشان تا بقیه رو از گمراهی نظر شما نجات بدم تا بتونن خرید موفقی داشته باشن..

این عطر بهترین عطر کالکشن پنهالیگونز در کنار تدی هست
جوری که شما توصیفش کردی انگار با یه عطر دم دستی طرفیم نه یه عطر سلطنتنی !!!!

این عطر شیک ترین، مردونه ترین و با کیفیت ترین رایحه ای هست که یک عطر تنباکو / عسل / مشروبی میتونه ارائه بده

اوج هنر و ظرافت دافنه بوژه توی اوپنینگ کار هست که یونیک ترین اوپنینگ یک عطر تنباکو ای هست

شباهتش به توباکو وانیل در نت های پایانی عطر هست

امکان ندااره این عطرو بزنید و ازتون اسم عطرو سوال نپرسن..
مخصوصا خانوم ها که بیشتر از ۲۰ تا بازخورد فقط از خانوما توی مهمونی های شبانه گرفتم

ماندگاری بیشتر +۱۰ ساعت و پخش بوی زیاد مخصوصا تو هوای سرد و پاییزی

با کت شلوار و شخصیت دارک و شیطون

در مورد جایگزینایی که گفتی، مثل اینه بگی قیمت گوشت بالاست پاشید سویا بریزید تو غذاتون
خب هیچی گوشت نمیشه !
انسنس تق د ویژنم دیگه تولید نمیشه اصلا ! تا جایی که خبر دارم
06 خرداد 1402 پاسخ تشکر
5 تشکر شده توسط : دانیال حیدری بابک
شما که یک سال قبل از من درباره این عطر نظر ثبت کردید اما به هرحال.
در مورد این عطر بنده گفتم تستم گذرا بوده. و گفتم یه عطر شیرین تنباکویی بوزی و رزی هست که رایحه نرم و شیرین و خوب و دلنشینی داره که پخش و موندگاری خوبی داره.
خوب تا اینجای کار که نباید به کسی بر بخوره.

اما در ادامه گفتم که به نظر من به این قیمت ( ۲۰ ملیون امروز) نمیرزه چون تو این سبک مشابه بسیار داره. از جمله انسنس تق دویژن. و بنده حاضر نیستم برای چنین کاری با چنین مشابه هایی همچین هزینه ای کنم.
حالا اگه به نظر شما این عطر سلطنتیه! و ۲۰ ملیون میرزه خوب این جای ناراحتی نداره و نظرتون محترمه.

[EDITED] 1402/03/06 20:55
06 خرداد 1402 پاسخ تشکر
39 تشکر شده توسط : علی احمد امیرحسین یوسفی
.

[EDITED] 1402/03/06 22:44
06 خرداد 1402 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : بابک مهدی کشتکار
دوست عزیز این نظر شخصی شماست
من هم ممکنه عاشق عطری باشم اما ممکنه همون عطر واسه یه عطرباز دیگه توجیهی نداشته باشه که تهیه ش کنه ولو اینکه بسیار هم بازخوردآور باشه و ...
رادکلیف واقعا تو کارای تنباکویی عسلی کار دلچسبیه اما برچسب مردونه ترین و بهترین و هر ترین دیگه ای نه رو این کار نه هیچ عطر دیگه ای بصورت عمومی نمیتونه درج بشه ...
حتی اینکه میفرمایین این عطر به همراه تدی بهترین کار کالکشن پنهالیگونز هست هم نظر شخصیتونه ؛
خیلی ها لرد جرج رو بهتر می‌دونن ...
تریبل تدی کار خوشبویبه اما به گرد پای گانیمید نمی‌رسه ( نظر شخصی من 🙂)
خیلی راحت به سلایق هم احترام بذاریم همه چی حله ...
06 خرداد 1402 پاسخ تشکر
27 تشکر شده توسط : علی احمد امیرحسین یوسفی
دوست عزیز
کامنت ایشون هیچ جاش ' به نظر من ' نداشت.
یه تجویز عمومی بود
و چیزی که واسم عجیب بود اینه که بعضی برند ها واقعا چندین خط نمیتونن توصیفشون کنن، یکیش پنهالیگونزه
با کرکتر ترین برند کل دنیا از نظر من..
ولی ایشون جوری نظر داد که انگار با یک عطر دم دستی طرفیم که واقعا باعث دلخوری بنده شد و گفتم نظر خودمو بگم چون عطرافشان معتبرترین سایت ایرانی برای خرید عطره و قطعا یکی بخواد عطر تهیه کنه به نظرات سر میزنه..
شما نمیتونی از سویا به جای گوشت استفاده کنی
رادکلیف از نظر من مدرن ترین و شیک ترین رایحه تنباکویی عسلیه و اگر عطری مدرن تر و شیک تر و جنتلمن تر از این میشناسید خوشحالم بشنوم
از این برند همه عطرا خوبن، وگرنه اگر میخواستم بگم، مستر سم هم جزو تاپ لیست هست، لرد جرج رو دوست دارم ولی برای تیپ +۳۵ به بالا مناسبه، یک آقای شیک پوش کت شلواری همراه سیگار برگ که کلی دختر دور و برشه و میخواد عطرش به جای خودش صحبت کنه و کاریزماشو به رخ بکشه.
در کل توصیه من به کسایی که این کامنتو الان میخونن / ده سال دیگه میخونن اینه که تمام عطر های پنهالیگونز رو تست کنن
هر چند دوست ندارم اینجور عطرا پابلیک بشن ولی بازم توصیه من به شما اینه که اگر با کرکترتون هم خونی داره تهیه کنید
شاد و خوشبو باشید
06 خرداد 1402 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : بابک
آقا ساسان عزیز
شما تو کامنتتون فرمودین که جناب آرشیتکت غیرتخصصی نظر دادن درصورتیکه خیلی دقیق رایحه رو تحلیل کردن
حالا یه کلمه ``بنظر من`` رو به کار نبردن که البته از کامنت مشخصه که نظر شخصیشون بوده دیگه...
شما یه مقدار زیادی سخت میگیری ``بنظرم``😉
البته شمارو درک میکنم
منم گهگاهی وقتی یه نظر منفی راجع به عطر مورد علاقه م میبینم یا می شنوم بهم برمیخوره 😅
خیلی از کارای پنهالیگونز رو تست کردم و چندتاییشون رو تهیه کردم ...
لرد جورج ؛ تریبل ؛ رادکلیف ؛ اینیمیتبل ؛ سام ؛ هالفتی لدر و ...
منم برای شما که از علاقمندان این برند هستین یه پیشنهاد دارم : کنستانتینوپل ؛ مارلیبون وود و چنجینگ کاستنس رو اگر تست نداشتی حتما تست کن
این ۳ تا از بهترینای این برندن البته به نظر من 🙂
06 خرداد 1402 پاسخ تشکر
18 تشکر شده توسط : علی احمد complihanicated
دوست گرامی سلام

یعنی چی نگفتن " به نظر من " ؟
وقتی فردی بررسی و نظرش رو مینویسه ، نظر خودشو داره میگه دیگه ، غیر از اینه ؟
حتما باید اول متنش بگه بنظر من دو نقطه ؟؟؟

این داستانهای وای اشرافیه ، وای سلطنتی ِ اینام بدرد تعریف واسه همون *دختر* خانوم های کنار دست اون آقای میانسال کت و شلواری میخوره ، که بگن وااااو

نه اهل دانش و شیک و پیکای قدیمی و اصیل .

در حال حاضرم پنهالیگونز یه شرکت از زیر شاخه های Puig هست که پاکورابانم داره ، خبری از عطری سفارشی و گلچین و شاهانه که در جای خاصی با زحمت فراوان ساخته شده نیست عزیز دلم .
و حتی احتمالا نت عسل و تنباکوی همین عطرم ، از همونایی هست که توی وان ملیون لاکی و وان.ملیون پریو استفاده شده ، حالا یکم باحوصله تر میکس شدن یا نهایت یک درجه جووس بهتری سفارش داده شده اونم.شاید .

همین و بس و با پکیجینگ بهتر .

در ضمن ما چیزی به عنوان مدرن ترین و شیک ترین عطر نداریم ، تکنولوژی نیست که بگم رَم Ufs4 مدرن تر از ufs3.1 هست .
یا پنل ltpo بهتر از ltps هست .

شاید از نظر یکی همین عطر کاملا چیپ باشه رایحش ، شیک هم نباشه ، *کَرکتر* هم نداشته باشه .

تمامی متن بالا ، توسط بنده و با نظر شخصی بنده نگارش شده است .
07 خرداد 1402 پاسخ تشکر
30 تشکر شده توسط : امیرحسین یوسفی complihanicated
بله به نظر من نظر غیر تخصصی در بررسی این عطر بود
که حالا مهم نیست
فقط حرفم این بود ممکنه خیلیا با خوندن کامنت بی روح ایشون از خرید این عطر منصرف بشن یا فکر کنن با یه عطر بی کیفیت طرفن، برای همون کامنت گذاشتم.
از پیشنهاداتون هم ممنون، فقط چنجینگ کاستنس رو تست نکردم 🤘🙏🏻
07 خرداد 1402 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : saeidrostami118

رادکلیف یا همان( شیر) پنهالیگونز ، فرزند نامشروع لرد جورج( گوزن) و کِلارا (طاووس) است که پسری بسیار جذاب- قدرتمند- خوش چهره و خوش تیپ و شجاع است.
به نظر من رایحه رادکلیف باکلاس ترین رایحه را در بین اعضای پرتره پنهالیگونز دارد.
نُتهای الکلی( نوشیدنی) در این عطر ضعیف است ولی در کنار تنباکو و ادویه ها که برجسته ترینشون زنجبیل و دارچین است به رایحه عمق میدهد و در کنار عسل آکورد شیرین جذابی ایجاد میکند.
رایحه ی این عطر در ابتدا به شدت شبیه توباکو وانیل تام فورد است ولی تفاوتش با توباکو وانیل
در نت ضعیف کاکائو و میوه است که به علت نداشتن این دو نت، رادکلیف رایحه ی بالغ تر و مردانه تری دارد. آکورد چوبی این عطر به شدت جذاب است و در کل عطری لاکچری -رسمی- شبانه برای آقایون شیک پوش است.
21 مرداد 1401 پاسخ تشکر
34 تشکر شده توسط : m sheykhzade علی احمد
سلام. شما این رو ترجیح میدین یا تراژدی؟
15 دی 1401 پاسخ تشکر
2 تشکر شده توسط : 🄼🄾🄽🄰 بابک
سلام. روز بخیر
اگر ملاک لذت بردن خودتون هست ، تراژدی لرد جورج از ابتدا براتون خوشایند خواهد بود. ولی اگر ملاک بازخورد است، به نظرم رادکلیف بعد از شروعِ تند و تیزش ، وقتی آروم میگیره بسی جذابتر از تراژدی است. مخصوصا اگر طرف مقابلتون خانم باشه:) اتفاقا این هم حُسنِ عطرهایی هستند که درای داونِ جذابتری نسبت به اپنینگ دارند. چون وقتی به محل مورد نظرتون برسید ، رایحه به بخشِ جذابش رسیده و نیازی به تمدیدِ اسپری نیست.
16 دی 1401 پاسخ تشکر
26 تشکر شده توسط : حامد مددی میلاد برجی
به کل سری حیوانات پنهالیگانز رفتم و نظرات شما در باب کارکترهای این داستان رو خوندم
بابت نوشته هاتون هم تبریک و خسته نباشید میگم
فلسفه‌ جالبی دارند و چه ایده خلاقانه‌ای!
اسامی‌شون هم برای من جذابند
جا داره یک مینی سریال یا فیلم سینمایی ازشون در قرن 19 بسازند
16 دی 1401 پاسخ تشکر
12 تشکر شده توسط : نازی جاوید Zizo
سلام و بسیار ممنون. قطعا ملاک اول جذب یه خانمه. پس همین رو میخرم :-)
17 دی 1401 پاسخ تشکر
4 تشکر شده توسط : shahab hamidi گلی

خب با سلام خدمت تمامی عزیزان، امروز یک نسخه از این عطر پادشاهانه به دستم رسید و نظرمو در موردش کامل میگم تا هر کسی میخواد بخره بتونه بدون هیچ تردیدی تصمیمشو بگیره، اول اینکه در شروع با یک نُت عسل چرمی دارچینی مواجه میشید که البته بیشتر چرم و اون عسل عه به مشامتون میرسه، هر چه قدر که بمونه بهتر میشه و تقریبا بعد نیم ساعت رُز و تنباکو بیشتر حس میشه، در کل، رایحه همه پسندی نیست و اصلا بلایند بای رو توصیه نمیکنم، نکته دوم، در ابتدا که این عطر رو استفاده کردم، اصلا خوشم نیومد ! یعنی خورد تو ذوقم ولی بعد دو سه ساعت، دوباره تستش کردم و فهمیدم چه قدر رایحه اش خاصه ! مورد بعدی، برای این فصل اصلا مناسب نیست، توی فصل زمستون و بهار به ویژه شب توصیه میکنم که حس یونیک بودن و خاص بودن و لاکچری بودن رو به شما میده، رایحش یکم در شروع تیز و شیرین هستش که به خاطر وجود موم زنبور عسل و خود عسل هستش، سرتون رو درد نیارم، آها در مورد ماندگاری، به نظرم ماندگار ترین عطر کالکشن Portrait هست و توی این فصل هم من امتحان کردم و حدود 8 ساعت ماندگاری داشت و همین ابتدای کار سه چهارتا بازخورد مثبت گرفتم ! موفق و پیروز باشید
24 خرداد 1401 پاسخ تشکر
9 تشکر شده توسط : mohsen مهدی ارجمندی

سلام و عرض ادب خدمت دوستان محترم🌹🙏.

رادکلیف فرزنده نامشروعِ یک اشراف زاده انگلیسیِ که بشدت مغرور و جاه طلبِ ، این بچه مایه داره مغرور و البته خوشتیپ، در عیش و خوشگذرانی حد و مرزی ندارد و مرزهای عیاشی رو جابجا کرده ، شبها به گرانترین کازینوی لندن میره و در اتاق vip پوکر دور میز game میشینه ، طبق عادت سیگاربرگ مونت کریستواش را آتیش و توی زیر سیگاری میزاره، ورق ها را تو دستش میچینه و‌ در حین game هرزگاهی گیلاس ویسکی شیواز را از دستان از ما بهترون میگیره و لبی تر میکنه و پشت بندش سیگارش را کنج لب میزاره و چند اسموک نرم میگیره و بوووووووق... ،بعدش منشوری میشه و مجبورم سانسور و کات کنم 😉.

رادکلیف را میشه نسخه بروز و اپدیت شده توباکو وانیل دانست ، حتما میدونید که توباکووانیل بیس تنباکویی بسیار جذابی داره ، جوری که خیلی تمیز بوی زرورق سیگار مارلبرو رو القا میکنه ، در رادکلیف همون بوی تنباکوی ته پاکت مارلبرو را داریم با این تفاوت که در این عطر عناصری حضور دارند که تمام و کمال در خدمت تنباکو هستند تا بهش پروبال بدهند و به ناب ترین و سکشوال ترین حالت ممکن تنباکویی در قالب سیگار برگ را به تصویر بکشن.

بررسی رایحه 🍷🔥👇👇👇
شروع رادکلیف شروعی گرم ، شرجی و تقریبا قدرتمند هست که بصورت جدی حولِ رایحه ی کاه مانند، کاراملی ، خاکی و نیمه اسموکی تنباکو و بیس شیرین و پودری عسل متمرکزه .
تنباکو در اینجا اکوردی متشکل از کاه و عسل است که با همراهی تونکا و دارچین که هرکدام خاصیت بازسازی توتون رو دارند قدرت میگیره و با رایحه ای متحد و یکپارچه سیگار برگ کوبایی رو فضاسازی میکنه که حسی بسیار نافذ ، لوکس و اشرافی دارد.

بعد از اینکه فضا از اون هیاهوی دقایق ابتدایی خارج و بقولی بستر تنباکویی تثبیت شد و راه خودش رو پیدا کرد ، رایحه ای نرم ، بلوط مانند و الکلیک که حسی شبیه کوکی زنجبیلی را در پس زمینه دارد نمایان و با تنباکو همراه میشه که با ایجاد بالانس در عطر نمیزاره شیرینی عطر خیلی غلیظ و بسمت سرریز شدن بره .

در ادامه اکورد تنباکویی رادکلیف که عسل و تونکا بهش عمق دادن و بیس الکلیک و شبه بلوطیِ رام محرک و سکشوال کرده با رزینِ پخته شده ، داغ ، وودی و شیرینِ امبر وود هم آغوش و با روکشی موم دار ، انیمال ، بنزوئینی و نیمه الدهیدی لایه بندی میشه که رایحه ای گرم ، محرک و بمعنای واقعی کلمه ش ه و انی و سکشوال را رقم میزنه.

اونایی که سیگار برگ میکشن هنگام خرید برای اینکه تستش کنن و ببین اورجینالِ یانه ، اول رپر سیگار را لای دو انگشت خیلی نرم لمس میکنند که ببین توتونش خشک یا نه ، بعد یه آن سیگارو بصورت افقی جلو بینی عبور و همزمان عمیق بو میکشند ، اگه اصل باشه یه حس نمور و کاه مانند بعلاوه رگه های ریز از شیرینی وانیل یا کارامل یا البالو و تمی شبه اسپایسی و دارچینی ازش به مشام میرسه ، بیس تنباکویی این عطر شبیه رایحه ای که هنگام تست سیگار برگ وارده بینی میشه 🔥.
واقعا رایحه تنباکویی نرم ، محرک و دوست داشتنی داره ، تنها نکته منفی قیمتشِ که ادمو دو دل میکنه چون با این قیمت تنباکوی خوب کم نداریم ، ماندگاری خوب ، پخش خوب در یکساعت اول و متوسط بعداز این تایم دارد ، تا چهار ساعت پخش مفید یعنی حداقل از فاصله یک متری حس میشه .
با تشکر از مدیریت محترم عطرافشان 🙏🌹.

[EDITED] 1400/09/29 23:52
29 آذر 1400 پاسخ تشکر
46 تشکر شده توسط : مهران میرزایی Mahan
آقا علیرضای گل و استاد عزیز چقدر زیبا توصیف کردید ..نمیدونم چطور بیان کنم که چه اندازه از متن عالی و پر محتوی شما لذت بردم و از این سایت هم برا فراهم کردن این شرایط سپاسگذارم
07 اسفند 1400 پاسخ تشکر
5 تشکر شده توسط : امیر شهریار اسماعیل پور smaeelpoor sh
سلام و عرض ادب دوست محترم جناب فخری عزیز ،
شما لطف داری بزرگوار ، در محضره شما عزیزان درس پس میدم 🌹🙏.
( جای قلم جناب مسیح و اقای روحانی خالی ست ، اگر نظر بنده رو میبینن یه لطف کنند و دست به قلم بشن ).
07 اسفند 1400 پاسخ تشکر
18 تشکر شده توسط : 𝐴𝑟𝑑𝑒𝑠𝒉𝑖𝑟 𝑆 noredin fakhri
در یکی از کتاب‌های هاروکی موراکامی به این جملات می‌رسیم: خندید. شاید هم نه. ولی به‌نظرمن که این‌طور رسید. خندیدنش به صدای باد می‌ماند که از اعماقِ گودالی مخوف به گوش می‌رسد. کلاهی که نیمی از چهره‌اش را پوشانده بود، از سر برداشت. جایِ چهره‌اش، هیچ ‌چیزی دیده نمی‌شد. فقط گردبادِ کوچکی از مه بود. بلند شدم و به سمت کارگاه رفتم و از آن‌جا یک دفترچه و یک مداد نرم آوردم. دوباره روی کاناپه نشستم و آماده‌ی کشیدن پرتره‌ی مردِ بی‌چهره شدم. اما نمی‌دانستم از کجا یا اصلا چطور شروع کنم. در چهره‌اش چیزی بجز پوچی پیدا نبود. چطور می‌توان به چیزی که وجود ندارد، فرم بخشید!!؟

حس من این روزها برای نوشتن بسیار نزدیک به همین جملات است؛ شبیه به مردی که می‌خواست پرتره‌ی نیستی را بِکشد!

درود برشما. علیرضا ی عزیز این اواخر چنان برخورد و قضاوت‌های سرد و ناجوانمردانه‌ای نسبت به گرایشِ بی غرض و نوشته‌های من واقع شد که از شدتِ آن اصابت ستونِ فقراتِ کلمات شکست و دیگر توانِ جمله شدن ندارن! هیچ‌گاه خودم رو نمی‌بخشم که با نوشتن در این مرجع باعث شدم چند نگاهِ دون و نامبارک با دشنه‌ی بی‌خبری به جان جملات بیوفتند و صورتِ زیبای کلام رو به بزمِ خراش ببرند. آن هم فقط چون نگاه می‌کنند نام مسیح درکنار آن‌ها درج شده وَ با خودشون می‌گن حال که او را دوست نداریم و بیزار هستیم پس نوشته‌هایش را هم نابود می‌کنیم. کلمات مقدس هستند و ربطی به نویسنده ندارند. وقتی مقام ادبیات ارزشمند واقع نشد آن کسی که به نوشتن ادامه می‌ده جز یک خودخواهِ نادان و لجباز هیچ نیست. جایی که هیجانِ من بابت درست دانستنِ قواعد به انفجارِ هورمون‌های نابالغ و خام جوانی تعبیر می‌شه و حاکم عزیزتر از جان می‌نویسند 'قابل به اغماض است بر هوشیاران' وَ عمق و اثرات جانبیِ این جریان نمی‌دانند یا آن یکی بخاطر ظرافتِ مقام شعر به من کنایه می‌زند که 'از جرات حرف نزن. تو مراقب باش مداد شمعی هات آب نشه' یا خانمی که هیچ مرا نمی‌شناسد، نمی‌داند، نخوانده و لباس من به تن نکرده ناگهان از راه می‌رسه و می‌نویسه هی تو که اسم خودت رو مسیح گذاشتی آگاه باش که روح آدم‌ها را میکشی! عزیزم من عمیق‌ترین مفاهیم کلمات را به دوش میکشم و به شما اطمینان می‌دم که خلاص شدن از زیر این ناداوری‌ها کار هر کَس نیست! رستم می‌خواهد و افسوس من نه رستم هستم نه سهراب و نه هیچ جنگاور دیگری. بی‌شمار هستند این دست مهربانی‌ها که اگر بنویسم حمل بر گریه و زاری می‌شه. امید اینجا بنان می‌خونه عزیز. وقتی هیچکس نگفت ناجوانمردان این‌ها که می‌گویید حاصل کم خردی شماست. وقتی تماشاچی بودن جای دفاع از حق رو می‌گیره و باج دادن به دیگران کرسی عدالت رو آتش میزنه. نوشتن در این بین یک ارتکاب مسخره و جنون‌آمیز است. این و این‌ها باعث شد من از سرزمینِ خونین مالِ نوشتن؛ از بین جنگ های نابرابر و تیزی شمشیر جهل به جغرافیای آرام و بیخیال خواندن پناه ببرم. گاها تمامِ تلاشِ سران بر این است که ساکنینِ شهر خاکستری بگویند شعبه‌ی بی‌خبری قاضیِ ملوس دارد وَ این رسمِ نادَخِ فریبکار را هیچ‌کس نمی‌بیند وُ برای کسبِ شهرت یا حاجت تعریف می‌کنند از یکدیگر به دروغ و از کمبودِ دیگران سهم می‌گیرند. بورسِ صعودیِ تزویر وُ اوراقِ بی‌بهایِ دغلکاری. کلمه می‌فروشند و مقبولیت می‌خرند و کلیه ندارند برای دفع سفاهت. اما من دوست دارم سنگ پرت کنم به سمتِ شیشه‌ی قطارِ جهالت که با سرعت حرکت می‌کنه و پیشه‌ی علمی و ادبی مارو به قهقرا می‌بره. میخوام اونی باشم که همه با انگشت نشونش میدن، هیچ‌کس دوستش نداره، ازش بیزار و خسته‌ان، کسی نمیگه خوب و مهربونه، حتی یک نفر نمی‌خواد کنارش بایسته ولی آخر شب وقتی تو تنهاییِ خودش به یادِ نصیحتِ حضرتِ جانان فردوسی و حکیمِ عالی میرداماد نسبت به اصلِ بروزِ حقیقت و روراست بودن با آدم‌ها میوفته لبخند میزنه و به خواب میره. من یک رو دارم و ایده‌ی خودم رو مخفی نمی‌کنم. زیرورو کشیدن با توجه به اوضاعِ میزِ قمار و حزب باد بودن در آداب من نیست. آدم‌ها رو بازی نمیدم. بهشون دروغ نمی‌گم. خیالاتِ خام تو خورجینِ کمبودهاشون نمی‌ذارم. از نیازهاشون به نفع خودم سواستفاده نمی‌کنم. دوست دارم یاد بگیرن. پیشرفت کنن. متعالی باشن. با ترفندِ تعریف‌های جعل اونارو در باتلاقی که گیر کردن بیشتر فرو نمی‌برم. بهشون میگم بیایید باهم فرار کنیم از این منجلاب. پیشِ رو تایید نمی‌کنم پشت سر بخندم. بهشون خیال و توهم تزریق نمی‌کنم. دوست ندارم آدم‌ها با تمجیدهای فرضی و غیرواقعی فکرکنند کارهایِ بدی که انجام میدن خوبه. میل ندارم از همه بیهوده ستایش کنم و به به و چه چه راه بندازم که همه فکر کنن خیلی خوب، معصوم و عاری از بدی هستم. پیر و پیرانه بودن به چوبِ مرشد آمد پدید نه به نوازش از برای خبطِ واقع!! چه‌بسا همون فکر هم دروغینِ و همه میدونن حقیقت چیه. این رو بدونیم تعریفِ غیرواقعی از آدم‌ها بهشون اضافه نمی‌کنه بلکه کم میکنه. این کارها باعث میشه شخص دروغِ دیگران رو باور و هیچوقت واقعیت رو نبینه. این رفتارها از نگاه روانشناسی جنایت و توهین محسوب میشه. این‌که شما به گربه بگی پلنگ و پلنگ رو عقاب تصویر کنید. این توهم آدم‌ها رو به کشتن میده! خوبی نیست. خودِ خیانت و نوعی ترویجِ معیوب ماندن است. مثالِ کلاسیکِ این فصل تاکید بر راننده بودنِ فردی است که هیچوقت رانندگی نکرده. قطعا این شخص میره ته دره! دوست کسیِ که سوئيچ اتومبیل رو ازش می‌گیره و بهش رانندگی یاد میده. بله من غلطِ کلام به آنها می‌گم که بیدار بشن. زیرا از خوابِ آدم‌ها تغذیه نمی‌کنم! میل دارم آب سردی باشم که رویِ سرِ مُرده‌ها می‌ریزن. شاید و شاید یکی دوباره به زندگی برگشت. ولی اگر کسی مُرد من سرِ خاکش نمیرم و از غذای بعدِ مرگش خودم رو سیر نمیکنم!! البته، تقریبا هیچوقت زورم نمی‌رسه. چون توان، کارآیی، آگاهی، ادراک، اعتبار و اطلاع مورد نیاز رو ندارم و کلا این کاره نیستم. خودم کلی اشتباه دارم و دم به دقیقه گند بالا میارم. ولی خب. بقول تارکوفسکی. باید یکی فریاد بزنه اهرام بزرگ رو هم میشه ساخت. اگر بعدتر نساختیم مهم نیست. باید اصلِ تلاش و آرزو وجود داشته باشه.

یاد بگیریم قواعد زیرمجموعه نظر شخصی قرار نمی‌گیرند. ما نمی‌تونیم جدول مندلیف رو بر اصلِ سلیقه چیدمان کنیم و بگیم کسی اعتراض نکنه! ای کاش یاد بگیریم هیچوقت نمیشه یک چپِ تندرو، یک راستِ افراطی و همزمان یک میانه رو محتاط بود. ای کاش یاد بگیریم کسانی که حقیقت رو نادیده می‌گیرن فقط برای چندتا تایید و تکذیب بدرد جامعه‌ی ما نمیخورن. این‌ها آفت هر جامعه‌ای هستن. جمعیتی که یاد گرفته بی‌خود از آدم‌ها تعریف کنه و همانقدر بی‌خود برخی رو ازبین ببره. دخترِ باسواد، باهوش، فهیم و زیبایی که فقط عاشق یک پسر شده رو با سنگ می‌زنیم و آن زنِ ناجور و عقب افتاده‌ای که فقط دماغش دیده میشه رو بزرگ می‌کنیم. کسی که میگه واقعیتِ کتاب این است رو منهدم می‌کنیم ولی آن کسی که چرند به خوردمون میده رو آباد. وقتی در خیابان با مشت تو صورت زیبای یک دختر می‌زنند تماشا می‌کنیم ولی آخر شب وقتی شهوت از گلومون زد بیرون بین زنانِ اطراف خودمون از حقِ زن و لعنت به مردان ترسو دم می‌زنیم! از بالا تا پایین؛ حالِ جریان خرابه! باید به هم یادآوری کنیم که هرکسی در جایگاه واقعی خودش قشنگه. هیچکس نباید فکر کنه با چنگ زدن به اصولی که بلد نیست زیباتر میشه. واقعیت‌هاش باید شناخته بشن و همان‌ها به حد کافی زیبا هستند. بلوف خیلی زود مشخص میشه و اگر کسی چیزی نمیگه چون اهمیتی نمیده و یا اگر کسی از بلوفِ ما داره تعریف میکنه نشانِ این نیست که کارمون رو بی‌نقص انجام دادیم و هیچکس نفهمیده. او داره خیانت میکنه به ما. باید بفهمیم هرکسی در مقام حقیقی و با دانشِ به دست آمده (که بابتش تلاش کرده) می‌تونه به اطرافیان کمک کنه و محبوب واقع شه. کسی که غلط ترین کلام مارو تایید میکنه دوست ما نیست. فقط بی‌تفاوتِ یا بی‌خبر. همین. من میخوام هیچ کدوم از این‌ها نباشم. طرد میشم؟ ایرادی نداره. کسی از من خوشش نمیاد؟ بازم ایرادی نداره. باقی با فریبکاری خودشون رو باز بالا می‌کشن و من از اتوبوس جا می‌مونم؟ خوشحالم از این بابت. همه با بدی ازم یاد می‌کنن؟ به جان میخرم. برای من یک دوستِ واقعی و نزدیک از میلیون‌ها استادگوی بی‌تفاوت ارزشمندتر است.

باری. جملات بسیارند و حوصله‌ها اندک.
عزیزانم این نوشته رو لازم نیست کسی تایید کنه ولی اگر نقدی داشتید حتما بنویسید. نمیخوام کسی بر سرِ دوراهیِ دوستی گیر کنه و با تایید چنین نوشته‌ای برای خودش دشمنی بخره. من دوست‌های خودم رو خوب میشناسم. مخصوصا در این روزهای اخیر. سپاس. علیرضا شما آدم خیلی مهربان، صلح طلب و دیگردوستی هستی. من بارها تلاشتون برای ارائه حقیقت رو دیدم و به شما افتخار میکنم جانم. آگاه باش که مهربان و صادق بودن امکان داره تلفات زیادی داشته باشه. اگر نیش نخوردی شاید فقط نوبتت نشده. راه دشوار و اسب‌ها همه مرده‌اند! خود شما هم نیازی نیست واکنشی نسبت به این نوشته داشته باشی جانم. خرسند که بنده رقمی نیستم که با نبودنم ریاضیات بهم بریزه. به رسالت خودتون ادامه بدید و در این بزمِ قربونت برم های الکی واقعیت رو فراموش نکنید. وقتی کسی اشتباه آکادمیک داشت بهش اعتراض کنید. خواهید دید که چندتا از این دوستی‌ها پوشالی هستند!! به امید روزی که جرات تعریف تازه ای به خودش بگیره و دوستی قربانی تعامل و باج دادن نشه!

به یاد همان نمایشنامه‌ی کذایی از شکسپیر افتادم. طوفان! جایی که مابین خشم دریا و زیر حجم جادوها اریئل می‌گوید : جهنم خالی‌ست؛ تمام شیاطین همین‌جا هستند!!
08 اسفند 1400 پاسخ تشکر
32 تشکر شده توسط : m sheykhzade مهران میرزایی
درود مسیح جان عرض ادب و احترام ، از همینجا برای جناب روحانی هم سلام میفرستم .
قبلا هم گفتم، بزرگترین ایراد مجازی اینه که در کامنتهای انتقادی چون بحث فیس تو فیس نیست ، ممکن کسی که نقد کننده ست با یک حس دوستی کامنت را بنویسه ولی طرف مقابل ممکن کاملا برعکسش را تصور و فکر کنه که نقد رنگ و بوی گارد گرفتن و بقولی تخریب داره ، برای حل این موضوع طرفین میتونن به کامنتهای قبلی و نوع نگارش طرف مقابل استناد کنن ،چون خیلیا سربسته نقد میکنند ولی بعضی هم مثل کاملا رک و صریح پیام رو بیان میکنند.

راستش مسیح جان گاها بخاطره نقد به شرکتی ها متلک شنیدم منتهی چون سربسته بوده ازش گذشتم ( با اینکه بخش عمده درآمدم از کارشناسی و مشاور بودن در همین حیطه ست ولی گاه بخاطره نقدهایی که چون مطلع به ایرادات هستم و بیان کردم متلک شنیدم که حتما منافعی رو دنبال میکنم😊🙃 ، همینقدر سطحی بین...) ، در مباحث عطری گاها ادرس غلط دادن رو میبینم ولی طبق عادت سعی میکنم مستقیم اشاره نکنم و داخل پاکت توضیحاتی میدم که اون متن اشتباه رو بصورت سربسته تصحیح کنم ، اگه ببینم شخص روی اشتباهش پافشاری میکنه مستقیم بی کم و کاست توضیح میدم ( یه سری مباحث اشتباه در مورده عطر چون میدونم از کجا سرچشمه میگیره کاربران را مقصر نمیدونم ،متاسفانه در اینستا و گوگل فارسی به وفور میتونی نوشته و مقالات اشتباه را ببینی ، به چشم دهها فیک فروش ، اسانس فروش و حتی عطر اورجینال فروش را دیدم که دست به قلم شدن و مقالات به ظاهر تخصصی و متن های عطری پر از اشتباه نوشتن و به اشتراک گذاشتند ، کاربر با این تصور که اون متن صحیح هست میاد و با نیت خیر به اشتراک میزاره ،اینجا رو فقط از عزیزان تمنا میکنم به هر منبعی استناد نکنند چون بعضیاش از اشتباهم گذشته و سوتی های بیش از آماتوری ست ).
داداشم برات آرزوی موفقیت میکنم و فقط میتونم بگم سخت نگیرید و به نوشتن ادامه بدید هم شما و هم اقای روحانی.
پایدار باشید👈💓👈💓
09 اسفند 1400 پاسخ تشکر
40 تشکر شده توسط : مهران میرزایی nazanin
درود برشما... بله جانم. اگر اينترنت نبود شهر ساکت تر میشد!! :)
قبلا هم عرض کردم، هشتاد درصدِ اطلاعاتِ وبلاگی اشتباه و در بهترین حالت یک برداشت سطحی از اصول هستند. دوستان گاهی حتی مفهوم و حقیقت‌هایِ تازه خلق می‌کنند! بخاطر همینه که برخی اوقات با یک سری اصطلاح یا تعریف برخورد می‌کنیم که فقط تو خاورمیانه و با دقت در ایران میشه باهاشون روبه‌رو شد :) یعنی امکان نداره در یک کتاب، جزوه، مکتب، رساله یا مقاله‌ی تخصصی اون اصطلاح، عبارت یا تعریف رو ببینید! همینه که دوستان غربی میگن Smart phones, stupid humans :)

خارج قسمت.
یک مطلبِ کوچولو درباره‌ی شیشه‌ی تغ هرمس بنویسم؟ :) غالبا ما در هنر تجسمی و هندسی [به‌صورت تخصصی] هیچ طرح، الگو، تصویر و شمایلی رو ساده در نظر نمی‌گیریم! آن چیزی که بشر تحت عنوان سادگی می‌شناسه در واقع نوعی از پیچیدگیِ غیرملموسِ. یک ستونِ فلزی یا سنگیِ بسیار بلند وَ مکعبی رو تصور کنید. چه کسی می‌تونه چنین هندسه‌ای رو تفسیر کنه؟ سادگی در تعریفِ کلاسیکِ خودش یک مدلِ ژرف از انتزاع محسوب میشه :) بنظرم شیشه‌ی تغ هرمس دقیقا همونیِ که باید باشه. من شخصا اون لیکوئید رو در هیچ باتلِ دیگه‌ای نمی‌تونم تصور کنم... سیالِ فراموشی... باتلِ تغ در ذهن من شبیه به یک حافظه‌ی خالی شده است! خالی از خاطره... خالی از آدم‌ها... خالی از حسِ رنجورِ به یاد آوردن...! به آدم‌هایی که فراموشی دارند تا به‌حال دقت کردید؟؟ شفاف هستند. خیلی شفاف... نور از کالبد اون‌ها عبور میکنه... باتل تغ خلق شده برای خیال‌بافی :)
09 اسفند 1400 پاسخ تشکر
23 تشکر شده توسط : مهران میرزایی nazanin
سلام علیرضا جان عرض ادب و احترام

ممنون که اینطور مهربانانه مینویسی
واقعا گرمای دوستی رو توی کامنت هات میشه حس کرد ، همینطور دلسوزی ، همینطور یک رنگی.

ما نباید با نقاب دوستی وارد اینجا بشیم و صفحات سفید عطرافشان را با تکه چوبی که در آتش دشمنی ، سو تفاهم و خشم خود سوخته ، سیاه و زشت کنیم و فریاد ناجی بودن سر بدیم

این چه منشی ست که با جناب و آقا و دوست بزرگوار و انسان شریف ، کسی را خطاب کنیم و بعد زشت ترین القاب رو به او نسبت بدهیم

من نمیتوانم با اینترنت و گوگل و دیکشنری بیگانه باشم ، آیا من لایق کنایه و تمسخر و توهین هستم؟

در آخرین کامنت دیور هوم ، بنده متهم به استفاده از اینترنت و مترجم شدم ، و در ادامه در صفحه استمرار و حلول ابتذال به بنده توهین شد ،

منش دوستی و مهربانی و دلسوزی اینه ؟؟؟
اینجوری سنگ به شیشه های جهالت میزنند؟؟؟
اینجوری همه رو از منجلاب بیرون میکشند؟؟؟

ما اینجا کاربران عطرافشان هستیم نه شیاطین!!!

اصلا کسی چه حقی دارد اینجا به کاربری توهین کند؟ اگر اینطور فکر میکنه پس منتظر جواب هم باشه!

وقتی کسی با ساده ترین قوانین سایت آشنا نیست نباید از دیگران ایراد بگیرد ، توهین کند و خیلی راحت تهمت بزند


علیرضا جان باز هم ممنون بابت پیام های سرشار از مهر و دوستی شما

سپاس و بدرود
10 اسفند 1400 پاسخ تشکر
12 تشکر شده توسط : مهدی ارجمندی mehrdad

8
رایحه
9
ماندگاری
10
پخش بو
9
طراحی شیشه
بوی شیرین، تند و گرم جذابی داره
10 فروردین 1400 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : dani

باسلام
دوستان اگر کسی از این عطر داشته و یا تست کرده لطفأ یه توضیحی بدین
09 اردیبهشت 1399 پاسخ تشکر

Atrafshan logo
عطرافشان
پشتیبانی سایت
عطرافشان
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟