JOVOY PARIS - Les Jeux sont Faits

جوووی پاریس لس جوکس سوند فایتس

مردانه
کد کالا : ATR-36768
نوع عطر : نا معلوم
check icon ضمانت اصالت کالا
مشخصات رایحه
گروه بویایی : چوبی معطر
طبع : گرم
مشخصات تولید
نام برند : جوووی پاریس
کشور مبدأ : فرانسه
سال عرضه : 2012
کد کالا : ATR-36768
check icon ضمانت اصالت کالا
تعداد بن این کالا : 20
بن های فعلی شما : 0
می‌توانید مصرف کنید : 0
قیمت پس از مصرف بن ها
1,110,000 تومان
رای کاربران
  • عاشقشم
    11
  • نمی پسندم
    8
  • - 25 سال
    0
  • + 25 سال
    10
  • + 45 سال
    4
  • روزانه
    0
  • رسمی
    12
تعداد رای های ثبت شده : 80
ترکیبات اعلام شده
توضیحات

«لس جوکس سوند فایتس» با نیروی کامل و عظیمش به ما نشان می‌دهد که هیچ اثربخشی نصفه‌ونیمه‌ای به‌کار یک عطر ناب و جذاب نمی‌آید. این آمیزه نیرومند و باطراوت با توجه ویژه‌ای به ناب‌ترین نیروهای مردانگی مردانی ساخته شده است که در هر شرایطی به‌خوبی بر خودشان تسلط دارند و صلابت و آرامش و نیروی خودشان را حفظ می‌کنند. رایحه‌های شراب جین و رام کوبایی با ظرافت و دقت خاصی در این عطر به‌کار رفته‌اند تا سرشت مردانگی ناب را با جذابیتی شگفت‌انگیز آمیخته کنند. با این عطر درست مثل ستاره‌های مشهوری به نظر می‌رسید که در فیلم‌های دهه‌های 50 و 60 میلادی بازی می‌کردند. همان مردانی که همیشه آماده دفاع از شرافت خود یا معشوقشان بودند.

برند جوووی پاریس
عطار آملی بورژوا
طبع گرم
سال عرضه 2012
گروه بویایی چوبی معطر
کشور مبدأ فرانسه
مناسب برای آقایان
اسانس اولیه سنبل ختایی ، شکوفه نارنگی ماندارین، خشکبار
اسانس میانی تنباکو ، زیره سبز
اسانس پایه وانیل ، نعناع هندی ، چوب صندل سفید ، لابدانیوم
نمره کاربران
Les Jeux sont Faits-جوووی پاریس لس جوکس سوند فایتس
رایحه
8.3
24 رای
ماندگاری
8
24 رای
پخش بو
7.5
24 رای
طراحی شیشه
8.7
24 رای
این عطر برای من یاد آور ...
محصولات دیگری از برند جوووی پاریس
عطرگرام
نظرات کاربران (41 نظر)
راهنمایی مطالعه نظرات :
* نظرات اصلی که بدون خط آبی هستند نظرات مرتبط با محصول می باشند. نظرات پاسخ که با خط آبی هستند ممکن است از بحث در مورد این ادکلن فراتر رفته باشند.
** برای مطالعه نظراتی که صرفا مرتبط با این محصول هستند نظرات اصلی را مطالعه نمایید.
8
رایحه
8
ماندگاری
6
پخش بو
9
طراحی شیشه

LesJeuxSonFait
بار اولی که این عطر رو دیدم این اسم برام خیلی آشنا بود. یه ضرب المثل فرانسویه . چند هفته بعد خیلی ناگهانی حین رانندگی یادم افتاد‌. "کار از کار گذشته" .. اسم رمان و شاهکاری از سارتر به لحاظ سبک روایی. که به فرانسوی همین میشه اسمش. من نتونستم چیزی پیدا کنم در این رابطه که جووی و آملی بورژوا (عطار) گفته باشن از این الهام گرفته باشه. اما مگه میشه شما فرانسوی باشین و سارتر رو تفاخر سرزمین تون ندونین؟ از من بپرسین بهترین کار جووی کدومه؟ من میگم lys epona. میگین پیدا نمیشه برای تست. میگم خب سایکدل.... ولی حرفمو تموم نمیکنم. به سایکدلیک احترام میزارم و میگم قطعا "کار از کار گذشته".. بله ژو سون فه. آملی بورژوا پشت این عطر هست. این تکلیفمون رو مشخص میکنه.‌ بی اینکه اصا بدونیم چه خبره میگیم خب حتما یه تم حیوانی و مشروبی توش باید پیدا بشه. این عطر هیچ کهربایی نداره. از بس هر وقت صحبت از این کار میشه کهربا رو بهش میچسبونن که چیزی نمونده ازش متنفر بشم بهمین زودیا. اینکه فرگرنتیکا نوشته اکورد امبری داره به این معنا نیست کهربا داره. اکورد امبری با شیوه های مختلفی ساخته میشه که یکی از خوباش ترکیب وانیل+ لابدانوم+صندل وود هست. ترکیبی غلیظ و خوشمزه و شیک. اضافه کنید به این مجموعه تنباکو و رام رو و پیوسته به اینها امصای جووی: پچولی که به همراهی تم گرم و ادویه ای انجلیکا، فضا رو دگرگون میکنن. با اینحال کماکان عطری نفوذناپذیر و سختگیر هست.
راستش مدتیه که فکر میکنم دارم وارد سن میشم. همین شده که عطرایی که انتخاب میکنم کمترین برونگرایی ممکن رو دارن. البته از قبلش هم عقیده داشتم جلوه گری و بروزنمایی کاری ریاکارانه و دور از حقیقتی هست. عمیقا عقیده دارم که جلوه گری از راه عطر نوعی فریبکاری هست.‌ اما کی بدش میاد گاهی لذت گناه الوده ی فریبکاری‌رو تجربه کنه و از احتیاطات خودساخته ی خودش فاصله بگیره؟ اینگونه‌ لحظاتی ایجاد میشه که انسان دست به تحقیر خودش میزنه ولی براش شیرینه و مایل هست کانون توجه‌ باشه در حالی که سزاوارش نیست. این امر هم ابزاری میطلبه که عطرهایی نظیر این از پسش بر میان ‌تا حدودی. اما این جلب توجه به معنای جذب توجه نیست. لزوما از عطر شما تعریف نمیکنن اما قطعا بهش واکنش نشون میدن.
ارزش خرید نسبت به قیمت بیش از هفت هستش که برای یه کار‌نامتعارف نمره ی بالاییه.‌ گرم و شبانه و جوان و تاحدی شیرین و سنسوال و ادویه ای و عرق ریز و محرک. بهترین کار جووی همینه از نظر من اگر‌تمام موارد رو در نظر بگیریم.‌ ماندگاری‌متوسط‌ به بالا و پخش بوی خوبی داره.
16 مرداد 1396 پاسخ تشکر
21 تشکر شده توسط : چیناسکی محمد جواد رضوانی
چه خوب که عطرافشان این کارو اضافه کرد و چه خوب که جناب ایکاروس چند خطی برش ریویو نوشت.
ایکاروس گرامی، آیا هیچ آکورد چرمی هم در این کار تشخیص میدین؟ فضای اینکار برای من خیلی شبیه ام از پیوردیستنس هست، البته اینکار خشک تر و بوزی تره ولی حتی تو تست موازی که بین این دو داشتم شباهت زیادی حس کردم، آیا شما هم چنین چیزی حس میکنین یا من باید به فکر عمل بینی باشم؟
16 مرداد 1396 پاسخ تشکر
م. س عزیز سلام

عمل بینی واسه بویایی آخه؟؟؟؟ توام که شدی اون دوستشون که گفته بود مولکولهای بویایی سنگین (مثل نت پچولی و وودی ) راه تنفسی رو کیپ میکنن.. بگذریم..
تشابهاتی هست حتما. ولی اینکه در تناسب نطیر به نطیر با هم باشن نه اینجوری نیست.
16 مرداد 1396 پاسخ تشکر
2 تشکر شده توسط : امیر امير مساوات
گرامی خواستم مزاحی کرده باشم، گرچه به خوبی اون قضیه مولکولهای سنگین نبود! :)
ممنونم از پاسخگویی.
16 مرداد 1396 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : Behzad Fathi
من شش ماه طول کشید تا تونستم این شاهکار دنیای عطر رو هضم کنم و بفهمم.
به هر کسی از اطرافیانم که نشون دادم با اولین استشمام تنها واکنش این بود: افتضاحه!
این رو گفتم تا کسی این کار رو بلایند بای نکنه.
کاراکتر این کار ایجاب میکنه که آدم رو پس بزنه یعنی حواست باشه : من غیر قابل نفوذم.
تو نمیتونی به من نزدیک بشی مگر خودم بخوام.
بس که این کار رسمی و دست نیافتنی هست.
از ایکاروس عزیزم بابت معرفی این کار و سایر شاهکار هایی که تست کردم و دارم که همگی باعث رشد فهم و تربیت قوه ی بویایی ام شدند بینهایت سپاسگزارم.
من هم با ایکاروس عزیز، موافقم که این کار بهترین اثر برند جووی هست.
16 مرداد 1396 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : PerfumeAddicted امیر
بعلت علاقه بنده به ریشه شناسی لغات (etymology اتیمولوژی) و وجه تسمیه (story behind the names) از کودکی تا کنون عادت دارم که از هرچی خوشم بیاد، باید برم معنی و ریشه لغت ش رو پیداکنم حالا از هر زبانی میخواد باشه. چون دکتر ایکاروس به این مطلب اشاره کردند که این اسم ، نام فیلم نامه ایست از ژان پل سارتر (از فلاسفه و ادیبان فاخر معاصر و بنیانگذار مکتب اگزیستانسیالیزم) واون رو بهترین کار ( jovoy ژووا ) دونستند ، بر آن شدم که حتما بیشتر دربارش تحقیق کنم لذا حاصل تحقیقم رو اینجا تقدیم می کنم :
Les jeux sont faits له ژو سون فِه ، عبارتی ست فرانسوی که همانطور که مطلعید و ایکاروس عزیز گفتند در فارسی ترجمه شده : " کار از کار گذشته است" و نام فیلمنامه ایست از سارتر به ترجمه حسین کسمایی ، ولی من توی فرهنگهای مختلف فرانسه به انگلیسی از جمله لاروس ، بررسی کردم ترجمه و برداشت های مختلفی ازش میشه کرد از جمله : " تاس ریخته شده (انداخته شده) " ، " بازی انجام شده " ، " سرنوشت تعیین شده ست (و یعنی کاری ش نمیشه کرد) "
حالا قصه چیه؟ بذارین باهم خلاصه داستان این فیلمنامه رو مرور کنیم: ( Eve ایو ) و (Piere پی یِر) دو شخصیت اصلی داستان، بعد از مرگ ، در جهان مردگان بهم دل می بندند در حالیکه اصلا همدیگه رو در دنیای قبل از مرگ ندیده و نمی شناختند. ایو که از طبقه متمول جامعه ست بدست همسرش "آندره" مسموم شده می میرد(آندره قصد داره با ازدواج با خواهر ایو، تمامی املاک خانوادشو تصاحب کنه). دقیقا همون روز هم مردی از گروه مقاومت یا شورش علیه دولت حاکم وقت (یعنی پی یِر)، بدست همرزم خائنش کشته میشه و این دو در دنیای مردگان همدیگه رو ملاقات کرده و عاشق همدیگه میشن.بخاطر عشق این دو بهم به اونا یه فرصتی داده میشه تا به دنیا برگردن و اگه بتونند توی 24 ساعت همچنان عاشق هم بمونند و شکی به دل خود راه ندن، اونوقت به دنیای مردگان بر نمی گردند و می تونند بار دیگه زندگی رو تجربه کنند. این دو پس از مردن و پی بردن به یه سری حقایق، ارزو می کنند که کاش زنده بودن و کارهای ناتمامشون رو انجام بدن ، پی یِر متوجه میشه که حکومت توی تمام این سالها از اعمال گروهش خبر داشته و با آمادگی نظامی کامل منتظرشورش اونا بوده تا به یکباره اونا رو دستگیر و سرکوب کنه. ایو هم متوجه خیانت های همسرش میشه. بازگشت به زندگی بنظر آسان و شیرین است ولی با مشکلات زیادی همراه است. حضورشان در دنیا اوضاع رو برای خود اونا تغییر میده عشق اونا در دنیای مردگان رنگ و بوی دیگه ای داشت ولی در این دنیا عناصری اهمیت می یابند که روابط اونا رو خدشه دار میکنه و نهایتا عدم تحقق ارزوهایشان و در پی شکست اونا ، مجدد به دنیای مردگان بر می گردن.
توصیفِ ایکاروس عزیز و دیگر دوستان عزیز از رایحه این عطر کامل بود منم بنوبه خودم برداشتمو مینویسم امیدوارم اشتباهات احتمالی رو دوستان گوشزد کنند: از نظر من این عطر ، (( بوی امبر سلطان سرژ لوتنز + روایح تند و گرم و ادویه ای )) داره. یعنی شیرینی امبرسلطان رو حذف کنید بجاش ادویه بخصوص زردچوبه و کمی فلفل و.. اضافه کنید میشه له ژوسون فه. البته نت امبر نداره ولی بگفته ایکاروس عزیز آکورد امبری ش ناشی از (لابدام+وانیل+صندل) بوده بهرحال فرقی نمیکنه من بوضوح بوی کهربایی اونو حس می کنم و این حالت ادویه ش هم بخاطر نت انجلیکا یا سنبل ختایی ( Angelica Archangelica ) هست.
اما حالا این رایحه چه ارتباطی میتونه با داستان سارتر داشته باشه که این اسمو روش گذاشتن؟ خدا می دونه و خود عطارِ عطر... کسی نظری داره؟ توی اینترنت خیلی گشتم نتونستم چیزی پیدا کنم لطفا دوستان اگه نظری دارن بگن.من که کلی فکر کردم توی اینترنت راجع به نمادشناسی المان های عطر و .. تحقیق کردم و چیزی که بنظرم رسید رو اینجا میگم دیگه قضاوتش با دوستان اینم بگم که اینا نظر شخصی خودمه ممکنه اشتباه باشه:
من المان های اصلی و پررنگ این عطرو (( امبر(کهربا) + انجلیکا(یعنی روایح ادویه ای) )) می دونم.
بقیه نت ها رو کم رنگ یا در حاشیه می بینم. کهربا (صمغ فسیل شده) رو من نمادِ سرنوشت و تقدیر می دونم چون اولین چیزی که باشنیدن اسمش تو ذهنم متداعی میشه اون حشره ی به دام افتاده شده و اسیر شده توی صمغِ خوش رنگه ، یعنی دست تقدیر و سرنوشت. روایح ادویه ای ناشی از انجلیکا رو من نماد و سمبل عشق می دونم، چرا؟ ببینید ما ادویه رو برای چی به غذا می زنیم برای طمع و بو و رنگ دادن به غذا چون غذا گاهی بدون ادویه بدلیل بدمزگی یا بی مزگی بسختی قابل خوردنه. عشق هم یه جورایی به زندگی خشک و ماشینی و حیوانی انسان یه حالت تقدس و غیر زمینی و متافیزیکی میده ریشه نام انجلیکا هم که با لغت انجل و فرشته مرتبط هست که خود میتونه دال بر غیر زمینی بودن این المان داشته باشه.
نمادشناسی کهربا اما، در فرهنگ های متفاوت دنیا، مختلف است که من کاری به اونا ندارم و چیزی که عرض کردم راجع به کهربا تنها نظر و برداشت شخصیم در ارتباط با کهربا و در ارتباط با این عطر گفته شده ، ولی جهت اطلاع دوستان عرض کنم که کهربا در فرهنگ یونانی ، نماد اشک خدایان و قهرمانان اسطوره ای است، در فرهنگ چینی ،باور بر این است که روح ببر در این سنگواره یا فسیل نزول کرده ، و آپولو یا خدای روشنایی با کهربا مرتبط دانسته شده است.
سارتر میگه انسان محکوم است به آزادی و انتخاب. یعنی چی؟ یعنی انسان از اونجاییکه در تولد و مرگ و برخی مسایل مثل نژاد و زبان و قومیت خود اختیاری نداره پس محکوم است به انها (determinism یا جبر آیینی یا تقدیر و سرنوشت). ولی حق انتخاب داره که خودش روش زندگی و آینده و اعمالش رو بسازه و انتخاب کنه (اختیار free will). کاری نداریم به فلسفه آتئیستی اگزیستانسیالیزم ِ سارتر ، چون جای بحثش اینجا نیست. ولی برای من دو المان مهم این عطر یعنی کهربا با تقدیر و سرنوشت و جبر در قصه ی سارتر (و بطور عام قصه زندگی بشر که Eve یا حوا هم میتونه اشاره ای به ادم و حوا داشته باشه) و المان انجلیکا یا روایح ادویه ای با عشق و آرزوها و آمال انسانی و تقدس بخشی ما به کلیه عناصر موجود در زندگی میتونه مرتبط باشه . خود این داستان میتونه استعاره ای باشه از هبوط انسان روی زمین و بازگشت مجددش به ........ سارتر ، بشر رو خالق سرنوشت و سازنده شخصیت خود می داند که آرزوها و اعمالش را بر می گزیند. از نظرسارتر ، سرنوشت در هر صورت برنده ست ، آزادی و اختیار، شاید توهمی بیش نباشد ولی ضروری ست و انتخاب های افراد نیز هم سو ست با آنچه باید اتفاق بیفتد..... بگذریم
من امبرسلطان سرژ لوتنز رو دوست دارم و به همین دلیل ازین عطر خوشم میاد که اون رایحه رو گرم تر و ادویه ای تر و پرشور تر و خاص ترکرده و شیرینی ش رو حذف کرده، در مورد کاراکتر این عطر اساتید سایت باید نظر بدن من که فعلا چیزی به ذهنم نمیاد چون همش درگیر اارتباط این عطر با این داستان بودم شاید بعدا چیزی دیگه به ذهنم برسه بنویسم ... منتظر نظر اساتید و بزرگواران سایت هستم با احترام برقرار باشید .
17 آبان 1396 پاسخ تشکر
12 تشکر شده توسط : پارسی Hossein Mdz
ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز
از روی حقیقتی نه از روی مجاز
یک چند در این بساط بازی کردیم
رفتیم به صندوق ابد یک یک باز
ما یا نباید به این دنیا می امدیم ولی حالا که متولد شدیم دیگه کار از کار گذشته!
ما محکوم به زندگی هستیم چه بخواهیم و چه نخواهیم.ما مانند بازیگرانی هستیم که داریم نقش خود را بازی میکنیم و این نقش و بازی حقیقت زندگی ماست که تا ابد با آن سنجیده خواهیم شد.
یک چند ز کودکی به استاد شدیم
یک چند ز استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید
از خاک بر آمدیم و چون باد شدیم
کاراکتر این عطر مردی ست که محکوم به بازی در حقایق زندگی ست.از زندگی کردن رنج میبره ولی امیدش رو از دست نمیده.هر چند که خوب میداند در این مبارزه ی تراژیک زندگی در پایان این مرگ هست که پیروز میشود و همه ی این جنون و دیوانگی و معجزه فقط و فقط کار دست انسان هست.
آسمان نتوانست بار امانت که کشید
قرعه ی فال به نام دیوانه زدند
Perfumeaddicted از متن شما خیلی لذت بردم و این برداشتی که در بالا نوشتم تحت تأثیر متن و کامنت شما درباره ی این عطره.
خیلی ممنون و یا حق
18 آبان 1396 پاسخ تشکر
5 تشکر شده توسط : ssh م  س
PerfumeAddicted گرامی،
ممنون از نوشته ارزشمندت که مشخصه براش وقت و انرژی صرف شده، البته از شما انتظاری جز این هم نمیره.
من جایی خوندم که این عطر ادای دینی به صنعت سینمای دهه شصت فرانسه هست. یه سالن سینما رو در نظر بگیرید با صندلیهای چوبی که روکش چرمی قرمز دارن و فضایی که پر از بوی سیگار و م.شروب هست، حالا یه رول فیلم قدیمی هم اونجا آتش گرفته و با بوی خود فضا ترکیب شده. این عطر قراره ما رو به اونجا ببره، حتی رنگ خود مایع هم یادآور رنگ قرمز روکش صندلیهاست.
این عطر یه کیفیت انیمالیک خفیف هم تو دل خودش داره که منو یاد سنگینی تجمع آدمها تو یه محیط بسته میندازه.
واقعا کلمه شاهکار برازنده این کاره، رایحه ای که مشابه نداره و هر عطربازی رو به ستایش خودش وادار میکنه.
18 آبان 1396 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : حسن کبیری PerfumeAddicted

Atrafshan logo
عطرافشان
پشتیبانی سایت
عطرافشان
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟