سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
Azzaro pour homme یک رایحه شبیه گیاهان آبزی و معطر است این رایحه تولید سال 1978 است که توسط تیمی از طراحان در آزمایشگاه همین شرکت طراحی شده است. .
نکته : این عطر طی سالیان تولید دچار تغییرات در شکل ظاهری می باشد.
عطر ادو تویلت آزارو پور هوم بهعنوان یک عطر فوژه، آروماتیک و چوبی که قابل شارژ مجدد است، نشانهای جاودانه از مردانگی کاریزماتیک دارد. این عطر چوبی با رد سرزنده و نیرومندش، ترکیبی از مایههای هوسانگیز طبیعی و زیباییهای غریزی را نمایان میکند. پژواکی از طیف آزارو پور هوم و بازتابی از سبک خالق آن، لوریس آزارو.
نوع عطر | ادو تویلت |
برند | آزارو |
عطار | ریچارد ویتز، جرارد آنتونی |
طبع | گرم |
سال عرضه | 1978 |
گروه بویایی | معطر فوژه |
کشور مبدأ | فرانسه |
مناسب برای | آقایان |
اسانس اولیه | ترنج ، لیمو ترش، اسطوخودوس ، سالویا ، ریحان ، زنبق ، زیره، رازیانه |
اسانس میانی | نعناع هندی ، خس خس ، سدر ، چوب صندل سفید ، هل ، دانه سرو کوهی |
اسانس پایه | دانه تونکا ، مشک ، کهربا، خزه درخت بلوط ، چرم |
در شروع خزه بلوط، لاوندر، نوتهای مرکباتی هم به وضوح حس میشن. نوت زنبق مصنوعی (مثل دانهیل قهوه ای) و همینطور نوت جونیپر (بخصوص در درای داون) حس میشه. اما به جز چند دقیقه اول، تغییر نوت چندانی نداریم.
عطر خیلی خیلی شیک و باکلاسی هست و کاملا به تن یک آقای میانسال کم حرف و متین با لباس رسمی میشینه. رایحه زیبا و شاعرانه ای داره در عین پختگی. در عین حال اون حس کهنگی ای که در بعضی عطرهای قدیمی (مثل آرامیس آرامیس، دیویدوف زینو، دریک...) هست، آینجا وجود نداره و بنابراین دلیلی نمیبینم که یک جوان نتونه این عطر رو بپوشه. ای کاش این عطر موندگاری نسخه های قدیمی رو داشت، اما مناسفانه موندگاری کمی داره. در هوای سرد زیبایی خودش رو نشون میده.
{پانوشت: حدودای سال 74، مغازه عطرفروشی ای در شیراز (در چهارراه مشیر به سمت خیرات)، این عطر رو در سه یا چهار سایز مختلفش کنار هم پشت ویترین چیده بود. جعبه خیلی شکیلی داشت با اون فرم خاص حرف A روی جعبه، برچسب قیمتی که روی سایز 100 میلش زده بود 30000 بود، که فکر میکردم به ریال هست (چون اکثر عطرهای رایج اون موقع همین حدود قیمت داشتن: لومانی ها، میلتون لویدها، ساندرا، ...). اون روزها اول هر ماه به اندازه خرید دو سه تا نوار کاست پول توجیبی داشتم که میرفتم از پاساژ سینما بهمن نوارهای نیوایج میگرفتم (ونجلیز، کیتارو؛ ...) تا اینکه یه روز که 3000 تومن پول توی جیبم داشتم رفتم داخل مغازه و ... فهمیدم که قیمتش 30000 تومنه! تا مدتهای زیادی اون عطرهای آزارو همچنان پشت ویترین بودن. اون دوران خیلی از چیزهای پشت ویترین برای سالها پشت ویترین میموندن. مثلا مغازه خرت و پرت فروشی ای سر کوچه مون بود که از چاقو و پنجه بکس و تلمیح (زنجیر برای دعوا!) داشت تا قلک و قلیون و اسباب بازی و ... . چندتا اسباب بازی گرون قیمت همیشه پشت ویترینش بود که کسی زورش نمیرسید بخره. از اون موتور سیکلتها و ماشینهای شارژِی ای که مردم از مکه میاوردن و میگذاشتن توی بوفه و بچه شون هم فقط گاهی که مهمون میومد اجازه داشت از بوفه پایین بیاردش و پزش رو بده. این ویترینها شهر فرنگی بودن برای خودشون و میتونستن هر روز و هر دفعه تا مدت طولانی بچه ها رو مشغول تماشا و رویاپردازی کنن- یه جورایی مثل همون عروسک بزرگی که در بینوایان پشت ویترین مغازه اسباب بازی فروشی بود و کوزت هر روز بهش سر میزد و باهاش حرف میزد. اگه یه وقت یه بچه بهونه این اسباب بازی های گرون رو میگرفت و کشون کشون دست پدرش رو میگرفت و به مغازه میرفت، مغازه دار متوجه چشمکها و ایما و اشاره پدر میشد و میگفت: " این فروشی نیست بچه جون! برای قشنگیه!"}