Etat Libre d'Orange - Secretions Magnifiques

اتات لیبره د اورنج سکرشنز مگنیفیکز

مردانه - زنانه
کد کالا : ATR-37324
نوع عطر : نا معلوم
check icon ضمانت اصالت کالا
مشخصات رایحه
گروه بویایی : رایحه های چوبی
طبع : معتدل
مشخصات تولید
کشور مبدأ : فرانسه
سال عرضه : 2006
کد کالا : ATR-37324
check icon ضمانت اصالت کالا
تعداد بن این کالا : 0
بن های فعلی شما : 0
می‌توانید مصرف کنید : 0
قیمت پس از مصرف بن ها
تماس بگیرید
رای کاربران
  • عاشقشم
    1
  • نمی پسندم
    11
  • - 25 سال
    0
  • + 25 سال
    0
  • + 45 سال
    0
  • روزانه
    0
  • رسمی
    0
تعداد رای های ثبت شده : 17
ترکیبات اعلام شده
توضیحات

Etat Libre d'Orange Secretions Magnifiques - اتات لیبره د اورنج سکرشنز مگنیفیکز

محصول سال 2006 میلادی بوده و توسط عطاری مستعد و مطرح به نام آنتوان لی ساخته شده است . از ویژگی های این عطر رایحه بسیار دلنشین و معتدل آن می باشد و در دسته عطر های رایحه های چوبی قرار می گیرد. از ترکیبات بکار برده شده در این عطر می توان به زنبق ، چوب صندل سفید ، جلبک دریایی، نارگیل ، اوپوپوناکس ، شیر اشاره کرد.

برند اتات لیبره د اورنج
عطار آنتوان لی
طبع معتدل
سال عرضه 2006
گروه بویایی رایحه های چوبی
کشور مبدأ فرانسه
مناسب برای آقایان و بانوان
اسانس اولیه زنبق ، چوب صندل سفید ، جلبک دریایی، نارگیل ، اوپوپوناکس ، شیر
نمره کاربران
Secretions Magnifiques-اتات لیبره د اورنج سکرشنز مگنیفیکز
رایحه
2.8
4 رای
ماندگاری
8.8
4 رای
پخش بو
8.5
4 رای
طراحی شیشه
5.8
4 رای
این عطر برای من یاد آور ...
نظرات کاربران (20 نظر)
راهنمایی مطالعه نظرات :
* نظرات اصلی که بدون خط آبی هستند نظرات مرتبط با محصول می باشند. نظرات پاسخ که با خط آبی هستند ممکن است از بحث در مورد این ادکلن فراتر رفته باشند.
** برای مطالعه نظراتی که صرفا مرتبط با این محصول هستند نظرات اصلی را مطالعه نمایید.
دوستان یه نکته ی جالب راجبه این عطر بگم
این عطر پربازخورد ترین عطری بود که من تاحالا استفاده کردم!!بله درست خوندید پر بازخوردترین!!!!
من خودمم شدیدا تعجب زده شدم از این همه بازخورد.چند شب پیش می خواستم تو جمعی حاضر شم و از صبحش با خودم کلنجار رفتم که این عطرو بزنم یا نه,شب شد و گفتم ریسکشو میکنم دیگه و چند پافی زدم به خودم و تقریبا نیم ساعت بعد رسیدم,از بدوه ورود با واکنش مثبت میزبان همراه بود و تا انتها هرکس که به نزدیکیم اومد اسمشو پرسید!
2روز بعدش دوباره تو جمعی دیگر استفاده کردم و دوباره بازخورد هایی مثبت از چند نفر گرفتم و خلاصه بدجوری تعجب کردم!اکثره بازخوردها در رابطه با اشنا بودن و دلنشین بودن رایحه بود!اینجا واسه من یه پارادوکسی بین نظرات اینجا و این همه بازخورد وجود داره که دلیلش رو نمی فهمم..
07 اسفند 1399 پاسخ تشکر
7 تشکر شده توسط : Mada_London فاطمه فیضی
جالبه علی جان
البته یه چیزی هم که هست ، یک سری عطر ها از دور خوشن و از دور بوی خیلی بهتری دارند تا نزدیک و برعکسشم هست البته. مثلا اینویکتوس رو از شدت سینتتیک بودن شاید یکی نتونه تحمل کنه روی دستش ولی وقتی بزنی توی یه جمع بازخوردهای خیلی خوبی میگیری در حالیکه خودت اذیت میشی
07 اسفند 1399 پاسخ تشکر
6 تشکر شده توسط : Fatimah Mehran
درود بر امیرِ گل
منم این احساسُ در موردِ خیلی از عطرها دارم. مثلا پریشب جایی بودم که یک نفر اینویکتوس استفاده کرده بود که بسیار گیرا به نظر میرسید با اون پخشِ بویِ عالی. ولی هر وقت خودم استفاده میکنم کلافه میشم.
07 اسفند 1399 پاسخ تشکر
4 تشکر شده توسط : سعید بجنوردی کاوه
دقیقا همینطوره به نظره منم
خیلی از عطرها به خصوص تو نیش ها اینجورین که از دور کاملا فرق میکنند.اوپوس 4 دقیقا مصداق بارز این قضیه بود برای من که ولین بار که فهمیدم چقدر میتونه یه رایحه از دور و نزدیک باهم تفاوت داشته باشه
07 اسفند 1399 پاسخ تشکر
5 تشکر شده توسط : Mehran سعید بجنوردی
چه جالب اتفاقا بنده هم دقیقا همین امروز با برادرم داشتم در مورد این موضوع حرف میزدم و برای من هم اتفاق افتاده(حتی تصمیم خرید برام سخت تر شده از وقتی که وقت بیشتری برای تست عطر میذارم و دستم رو دائما از نزدیک بو میکنم) ،فکر کنم ادم اگه بخواد عطری رو بخره خیلی خوبه که روی دیگران مثل برادر یا خواهر هم تستش کنه که ببینه بقیه چه بویی رو حس میکنن،توی همین سایت هم دیدم کاربری که فرمودن عطری رو دوست نداشتن و مدتی بعد از دادن اون عطر به یکی از اعضای خانواده دیدن که چقدر خوشبو و زیباست و نظرشون عوض شده
07 اسفند 1399 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : سعید بجنوردی پارسی

8
رایحه
10
ماندگاری
9
پخش بو
10
طراحی شیشه
تافی سفید رنگ با طمع شیری، از جنس با کیفیت خارجی را درون یه اکواریوم دارای جلبک رها کنید، سپس بیرون بیاورید، مقداری اسپرم روی آن سوار کنید، و آن را با بوی انسان تازه به دنیا اومده ترکیب کنید، میشه رایحه این عطر.
به شدت خاص و ساختار شکن هستش، با پخش بوی خوب و ماندگاری بالا.
اگر انتظار از عطر فقط رایحه باشه، این به دردتون نمیخوره، ولی اگر دنیای عطر را فراتر از رایحه میدانید و درکی از هنر و علوم دیگر دارید، شاید به شدت بپسندین
10 اسفند 1399 پاسخ تشکر
5 تشکر شده توسط : nazanin امیر هوشنگ طاهری
آقای جمیلی کامنت شما خیلی عالی بود و لذت بردم، با نظر شما اولش ادم میگه خب بخرمش بعد هرچقدر گذشت ترسناک تر شد،تافی شیری با کیفیت—جلبک—اسپرم—انسان تازه به دنیا امده.
یا خدا،با این اوصاف فعلا از چند کیلومتریش هم رد نشم بهتره
10 اسفند 1399 پاسخ تشکر
4 تشکر شده توسط : nazanin ماتیو دلارو
مش قاسم عزیز
تستش خالی از لطف نیست و قطعا تجربه ی خیلی متفاوتی هستش.با اولین بار که استشمامش کنی شدیدا تو فکر فرو میری!
10 اسفند 1399 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : کاوه

صحبت از جناب ایکاروس شد و کراماتش
یادم افتاد که همواره حواریون رو از بعضی عطرهای نیش نما منع میکرد
و همواره میفرمود که هر عطر بدبویی نیش نیست
21 اسفند 1399 پاسخ تشکر
4 تشکر شده توسط : سعیده دهرویه مهریار

ایتالیبغ دُغاونژ سِکْغِسیون مَنیفیک
شبیه به خون، عرق، اسپرم، بزاق؛ 'ترشحات باشکوه' همچون آمیزشِ جنسی، آدمی را به اوج لذت‌هایِ نفسانی می‌رساند. همان لحظه‌ی باشکوه و خارق العاده‌ای که میل وُ هوس بر عقل وُ منطق چیره می‌شود! [پچ‌پچ های داخل خانه!]

آبستنِ نطفه‌ی شیطان!
نطفه ای که برای رشد و بقا به رَحِم نیاز نداشت
او ساکن مغز مصلوبش شد وَ از آشوبِ ذهنَش تغذیه کرد
جنینِ نفرین شده‌ای که در زمانِ موعود از طریق دهان، قِی می‌شود!
سَرِ فلزی، بدنی مرکب از شیطان و حیوان، دهانی پُر ازخون، چشمانی همچون نمک دریا، شمایلی لزج و پوستی شبیه به جلبک‌هایِ رها شده در عمقِ آفتاب ندیده ی اقیانوس
دجالِ تک چشم و نفرین شده برروی جغرافیایِ شرقیِ پوست او به دنیا خواهد آمد...
کوتوله‌ی مزدور شیطان، پس از تولد شیر تازه دوشیده شده‌ی ماده گاوی پیر را می‌نوشد
در پهنایِ سفید و چربِ شیر، رگه هایِ لخته شده از خون، کنتراستی مضطرب ایجاد می‌کند
ناگهان از گوشه‌ی لب دجالِ کوتوله یک قطره از آن شیروخون برروی خاک مطرود و نمدار چکید
اینک؛ فصل سرخِ شرارت...!!

این عطر با حجم بالایی از جریان های دریایی و کشش های واضح لاکتونیک شبیه به بوی شیر (تازه دوشیده شده با میل های چرب و حیوانی) آغاز میشه که درونیات جلبکی (با بکگراند نمکی) دارن و به قلب یک فضای فلورال الدهیدی بسیار عجیب، وَهمی و پیچیده که درون مایه های فلزی'خونی با رگه های ظریف و شکننده پودری داره کشیده میشه و در نهایت میره به سمت نت های چوبی که توسط سندل و نارگیل، ماهیت خامه ای و شیرین ایجاد میکنن و اطرافشون رو جریانی شبیه به رزین اسپایسی می‌گیره که گاها اطوار بالزامیک هم از خودش بروز میده...!

درآخر چیزی که با چوب همراهی میکنه لهجه کلی عطر بهمراه باقی مونده های پودری از زنبق و جریان های رزینی است...!

‌*ماقبل جریان اصلی فلورال،، حس های جلبکی ایجاد میشه که کاملا نمدار است و حافظه‌ی نمکی داره / اینجا عطر خیلی زیاد به حس و حال تعرق های هورمونی نزدیک میشه! تعرقی که در حین سکس برروی پوست تازه شسته شده‌ی آدمی ایجاد میشه! بد بو نیست، اصلا. اما دلهره آور،، چرا!

*هنگامی که جریان فلورال غالبِ رایحه ای حس میشه کاملا مرطوب با تم شیری و بوی بسیار خام حیوانی، نزدیک به بوی چمن های آب خورده تو گرما!

*گاها آکوردهایی ایجاد میشه که برای من حسی شبیه به لحظات قبل از خونریزی بینی رو تداعی کرد! زمانی که لخته خون ما بین حلق و بینی جمع میشه!!

*در گام های مختلف این عطر اتفاق های شیمیایی مختلف میوفته! مثلا در همون آغاز رایحه ای حس میشه شبیه بوی چسب هایی که برای لوله کشی ساختمان استفاده میکنن... عمیقا تندونیز؛ این رایحه خیلی میتونه ایجاد انزجار و تهوع کنه، یه جور آشوب و اضطراب با خودش داره // بعدتر رایحه ای شبیه به پلاستیک خیلی خیلی صنعتی و خشک!

*آکوردهای فلزی این عطر حس فلز زنگ زده که مدت طولانی تو سرما و تاریکی موندن رو منتقل میکنه!!

یک عطر با طبع معتدل، عمیقا حیوانی با شمایل خونی، الدهیدی فلورال فلزی، دریایی اکواتک، (جلبک)، با آکوردهای نمکی'شیری'خونی، چوبی نارگیلی رزینی و ماهیت عمیقا شیمیایی. [درواقع آنتون لی تو این عطر شیمی رو شرحه شرحه کرده!]

نکته: سِکْغسیون منیفیک یک پروژه اکسپریمنتال موفق برای آنتون لی محسوب میشه! این نه صرفا یک عطر، بلکه یک جاندار مرموز وَ رادیکالِ که در آزمایشگاه عطار خلق شده! میزان نگاه ماست!!

کسانی که آنتون لی رو بهتر می‌شناسن میدونن که ایشون عمیقا معتقد هستن دوره‌ی کلاسیک ها به سر رسیده و باید به دنبال انتزاع و جریان‌های ساختار گریز تازه رفت! مرسی لی :) باشد که درک بهتری نسبت به چگونگی های هنر و پروژه های تجربی داشته باشیم!!

رایحه : دَه یا صفر!
باتل، نشر و سیاژ : هفت
ماندگاری! وحشتناک بالا. با هیچ شوینده ای شما نمی‌تونید این عطر رو از بین ببرید. ماندگاری این عطر کمک اساسی به کانسپت کلی میکنه! چطور؟ حتما شما هم در افسانه ها شنیدید که شخصی 'جن زده' شده! این عطر چنین مفهومی رو با ماندگاری ایجاد میکنه. گویا یک نیروی بیگانه وارد کالبد و پیکر شما میشه و قرار نیست به این سادگی ها میزبان خودش رو رها کنه! فرقش اینه که فرد مصروع رو گویا با انجیل میشه به جهان عادی برگردوند! اما برروی این عطر انجیل، تورات و آب مقدس هم تاثیری نداره!

اگر موسیقی متن فیلم 'سالو' به کارگردانی پائولو پازولینی سوداگر توسط اِنیو موریکونه فقید ساخته شده،، این عطر هم رایحه ای محسوب میشه که از تک تک سکانس های اون فیلم به مشام می‌رسه!

مناسب برای تمام جنبندگان و هیچکس!
چهارفصل [به هیچ وجه نمیشه این عطر رو در امکان عمومی پوشید! کاملا فرقه ای و زیرزمینی باید باهاش روبه رو شد!]
تایپ و استایل : دوستانِ سریال کیلر، وَمپایر و کانیبال! و تمام کسانی که در آینه ها دیده نمی‌شوند!!!

[متن فوق حاصلِ برداشت من از نسخه تولیدی در سال 2008 است!]

هشدار:
احتمال ایجاد تهوع، انزجار، بیزاری، تزلزل، ترس، اضطراب و پریشانی در لحظه مواجه با این عطر وجود داره


با حرکتی بی‌جا باعث شکسته شدنِ چوب خشکی شد
صدایی برخواست! جغدی کورکورانه خواند
کلاغ ها غارغار کنان از بین درختانِ بی برگ به قلب آسمان دودگرفته پرواز کردند
ترس، برروی سَرش پتو پیچید وَ دلهره در زیر تخت پنهان شد
مابین پچ‌پچ های مرموز که از دهانی خارج نمی‌شد اما فضا را پوشانده بود،، شیطان و کوتوله سَرشان را به سمت او برگرداندند.
وَ او از حافظه‌ی زمان پاک شد!!

Paolo Pasolini, Salo
Ennio Morricone
14 دی 1400 تشکر
42 تشکر شده توسط : Amir سورنا مقدم
به به مسیح جان چه کیفی داد خواندن این کامنتت
خیلی لذت بردم از این متن جذاب و تفسیر هایی رو که گفتی همشون رو تصویر سازی کردم برای خودم و چه زیبا نگاشتی حال این موجود غریب و وحشی رو .
15 دی 1400 تشکر
16 تشکر شده توسط : سورنا مقدم میثم شفیعی
فیلم سالو عملا وجه کثیف سلبریتی ها و سیاست مدار های معروفه!
تازگی در یوتوب ویدیویی دیدم درباره ی گرمیز و برند بلنسیاگا و تصاویر تبلیغاتی از این برند که علنا نشون دهنده ی کودک آزاری و پدوفیلیه.
نه تنها این برند، بلکه ۹۹ درصد سلبریتی های مشهور، سیاست مدار های کشور های مختلف خصوصا آمریکا و.. واضحا دارن به کل مردم دنیا میگن که: ما اینیم، نسل کودک آزار و روان پریش! و اما همچنان مردم طرفدار پر و پا قرص خودشون و برنامه های تلویزیونی مزخرفشونن. جیمی فلن، الن شو، کیپینگ آپ ویث دِ کاردَشینز، کاردی بی، بیانسه، کیم، مدانا، جی لو و...
چرا اصلا این عطر باید تداعی کننده ی صحنه های فیلم سالو باشه؟؟
این عطر مالِ سلبریتی ها و لحظه لحظه ی زندگیشونه. مال برند هایی مثل بلنسیاگا و گوچی و دیزاینراشونه، مال جو بایدنه، هیلاری کلینتون... مال ایناست. وایب منزجر کننده ای که داره، تداعی کننده ی مراسمات و موزیک ویدیو ها و شو ها و کت واک های معروفه..
این آدما باید این عطرو بپوشن. این صحنه ها باید این بو رو بدن..
و اینکه میدونیم چقدر عطر ها به شخصیت ها مرتبط ان و اصولا عطر، بهترین عملکرد رو زمانی داره که فرد، شخصیتش و نوع استایل و رنگ لباسش به اون بخوره..
این عطر عجیب برازنده ی ۹۹ درصد از سلبریتی های منفور هالیوودیه!
اگر اون قدر بد شانس بودید که روزی یکی از اون هارو دیدید، این عطر رو بهشون هدیه بدید.
انقدر شایسته ی این آدمای بی خود و بی جهته که فکرشم نمی کنید.
آقای مسیح سه بار به من گفت که برم و این فیلم رو ببینم. چون این فیلم، بطنِ آلوده ی همین دنیا و سیاست هاشه.
اگه میخواید به ذات حقیقی سلبریتی ها و سیاست مدارها و دنیاشون پی ببرید، اره چرا که نه؟ حتماا سالو رو ببینید.
میخواید بدونید اصلا ذات سلبریتی ها و سیاست مدار ها چه بویی داره؟ این عطر رو بو کنید..
کاش آقای مسیح زودتر برگرده:(

[EDITED] 1401/11/30 00:32
29 بهمن 1401 تشکر
29 تشکر شده توسط : Amirreza سورنا مقدم
با عرض سلام خدمت نازنین عزیزم
چه عجب در این دیار شخصی پیدا شد که کارهای پازولینی فقید رو دنبال کرده باشه!

بوی زباله‌دان های شهر همیشه بر عطر برخاسته از گلدان‌های شهر چیره‌ست! حتی اگر تمام شهر رو گل بکاریم هیچکس نخواهد گفت چه بوی دلنشینی درحالیکه اگر یک سطل زباله واقع در خیابان را وارونه کنیم همه به آن خواهند پرداخت و خواهند گفت: چه بوی گندی!
همانطور‌ که زیباترین رمان‌های دنیا بدون شخصیت‌های منفی مفهومی نخواهند داشت!

همانطور که سیاست روی دیگر جنایت‌است که تنها بجای کلاه‌خود کت و شلوار برتن کرده!
29 بهمن 1401 تشکر
18 تشکر شده توسط : فرهاد سعیده دهرویه
سلام آقای صفری
آقای مسیح همیشه تماشایی ترین فیلم ها رو معرفی میکنن. روزی در کمدشون هم کلی فیلم خوب معرفی کرده بودن:)
یه ویدیو دیده بودم از جو بایدن، که داشت کنار گوش دختر بچه ای، چیزی می گفت. دختره خیلی معذب و ناراحت به نظر می رسید و جرات هم نداشت ری اکشنی نشون بده. قشنگ یاد دوک در سالو افتادم که با لبخندی کریه به بچه ها نزدیک میشد و اونا هم به اجبار باید سکوت میکردن..
برای همین چیزاست که در خیلی از کشور ها، پخشش ممنوع شده. آخرش هم که پازولینی رو کشتن..
آقای مسیح یه جا گفته بودن: هر آنکس بیش از حد حقیقت داشته باشد به آتش کشیده خواهد شد:)
بله:) و فرقی هم نداره کجا و در چه زمانی..
تا بوده همین بوده..
29 بهمن 1401 تشکر
20 تشکر شده توسط : الف ش مهریار
همچین می‌گید «چه عجب کسی پیدا شد که در این دیار (اگه منظورتون سایت عطرافشان باشه) فیلم‌های پازولینی رو دنبال کرده باشه» انگار عطرافشان محل اظهار فضل در مورد فیلم‌هاست. اگر منظورتون از «دیار» ایرانه که باید بگم پازولینی و سالو خیلی وقته بابت پز روشنفکری به لجن کشیده شده متأسفانه. واقعاً موندم این چه حرفی بود که اینجا نوشتید!
29 بهمن 1401 تشکر
7 تشکر شده توسط : مهدی علی رشوند
با سپاس از توجه شما بانو لیلیان عزیزم

خیر! منظور از “دیار” این کلبه پوچ و پوشالی بود که توسط یک‌سری عقاید و تفکرات کاملا ساختارشکنانه و ضد چهارچوب انسانی که متاسفانه تحت عنوان “روشن‌فکری” شناخته شده‌اند، ساخته شده بود.
خدمت‌شما عرض کنم بنده فیلم سالو و سایر کارهای جناب پازولینی رو جهت تقویت ادبیات لاتین تماشا کردم آن‌هم درهنگامی که برای ادامه تحصیلات تکمیلی عازم غربت بودم، نه صرفا در زمینه ارائه یک کارنامه برای اظهار طز‌های پوچ و بی‌اساس به اصطلاح روشنفکرانه!

با سپاس از شما
30 بهمن 1401 تشکر
9 تشکر شده توسط : فرهاد 🄼🄾🄽🄰
نازنین جان عزیزم …

قطعا این لطافت و عواطف مخملی که از بیان و ادبیات شما کاملا پیداست ، ریشه در جان و روح والای شما دختر زیبا داره،

بنده مطالعه زیادی در زمینه فاشیست داشتم و آثار فاشیست و تفکرات نئوفاشیسم رو در اروپا عینا شاهد بودم ،از دست نوشته‌ها تا تفکراتی که بعضا در بارهای کهنه‌وقدیمی در حال تبادل هستند رو شنیدم و خوانده‌ام،
با تمام این تفاسیر پیشنهاد می‌کنم برای درک‌بهتر و تکمیل مفهوم و‌ پیام فیلم سالو ، فیلم آمارکادو (amarcado) رو‌نیز مشاهده کنید، فیلم یک درام روان همراه با فرهنگ و تفکرات مردم ایتالیا هست که صرفا روح و عواطف مردمان را که توسط سیاست‌مداران تسخیر و زندان میشه رو دقیقا به تصویر میکشه

با سپاس از تو رفیق عزیزم نازنین جانم
30 بهمن 1401 تشکر
15 تشکر شده توسط : فرهاد 🄼🄾🄽🄰
سلام جناب صفری
شاید منظورتون فیلم امارکورد "Amarcord" اثر فدریکو فلینی هست. فیلمی بسیار دیدنیست. ممنون از معرفی این فیلم روشنفکرانه .
30 بهمن 1401 تشکر
14 تشکر شده توسط : فرهاد ر رها
امیرجانم با سلام…
بله دقیقا ، متاسفانه بنده با توجه به دوری از ادبیات لاتین تا حدودی دچار ضعف در نوشتار شده‌ام و عینا چیزی که تلفظ صحیح لغات هست رو می‌نویسم ،
با سپاس از یادآوری شما
اگرچه حداقل پونزده سال میگذره از زمانی‌که بنده تین فیلم رو دیدم
به من حق بدید
30 بهمن 1401 تشکر
9 تشکر شده توسط : فرهاد رابین هود
نظرات محدود شده است
1
رایحه
10
ماندگاری
10
پخش بو
1
طراحی شیشه
مختصر و مفید بگم:بدبو ترین و منفورترین عطریه که تاریخ به خودش دیده همین کاره..تامام.
03 مهر 1401 پاسخ تشکر
7 تشکر شده توسط : یاس TIMELESS

1
رایحه
10
ماندگاری
10
پخش بو
1
طراحی شیشه
مختصر و مفید بگم:بدبو ترین و منفورترین عطری که تاریخ به خودش دیده همین کاره..تامام.
03 مهر 1401 پاسخ تشکر
7 تشکر شده توسط : Amir میثم شفیعی

با درود، در چندین سالی که عضو این سایت هستم چون حوصله نوشتن نداشته و مهمتر آنکه خودم را در این سطح نمی بینم به ندرت دست به تایپ شده ام و بیشتر از نظر دوستان استفاده برده ام.‌ اما با توجه به اینکه نظرات مختلفی در خصوص این کار دیدم،‌توضیح و ذکر چند نکته را ضروری دیدم:
قبل از تست کارهای این برند، خاصه این عطرش، آگاهی از تفکر موسس این برند در درک روایح راهگشاست. به طور کلی این برند خلاق و قالب شکن هست در پی رهایی از قید و بندهاست. اگر شروع این‌ غالب شکنی را در برند ال آرتیسان بدانیم، نقطه اوج آن را می‌توان در این برند دانست. خالق عطر، فارغ از سلیقه و میل مخاطب‌یا بازار و سود و زیان‌میخواد دست به ابداع یک کار نو بدون رعایت سنت،‌هنجارها و چهارچوب این حرفه بزنه، یه اثری هنری خلق کنه و برخلاف جریان آب شنا کنه، شاید اصلا هدفش ساختن عطر برای پوشیدن‌نیست بلکه هدف خلق اثر هنری به مثابه یه نقاشی هست که باید هر از گاه فقط نگاهش کرد و بوییدش و شاید هیچگاه نوبت به پوشیدن نرسه.
دقت بفرمایید که جزء زیادی از وجود مادی ما را خون و سایر ترشحات تشکیل داده و اصلا انسان از نطفه آغاز می گردد. این حقیقتی بلاتردید است. این واقعیت است که در مواقع خاصی رابطه های جنسی، بسیاری از بوها برای انسان رنگ و معنایی به غیر از حالت عادی می دهند. مگر می شود چشم بر روی زشتی ها بست و فقط خوبی ها را دید. مگر می شود فقط طراوت اولیه گل را قبول داشت و‌ افت رایحه در خمودگی
و پلاسیدگی اش را ندید که همگی جزیی از هستی اش هست و اگر نبینیم دلیل بر نبودش نیست بلکه‌چشم‌فرو بسته ایم. به نظرم این عطر، دقیقا این قسمت از وجود ما را نشان‌می دهد که بلاشک در درون همگی‌ماست چه بخواهیم و چه نخواهیم. بله، بوی تعفن آوری دارد، نمی شود منکر شد ولی اگر از زاویه ای که گفته شد به آن نگاه کنیم می بینیم که به واقع، عطار در راستای هدف قالب شکنی برند، بسیار پویا بوده و مبادرت به خلق یک اثر هنری بدیع کرده که مخاطبان‌خودش را دارد، کسانی که باور دارند این دنیا جمعی از زشتی ها و زیبایی ها ست و هر دو لازمه هم هستند و همین امر، یکی دیگر از جذابیت های این دنیاست. اما، اما، اما: اگر حدود یکی، دو ساعت از اسپری آن بگذرد بسیار جالب و حتی دلنشین و قابل تامل می گردد که اتفاقا در راستای صحبت های فوق، این‌میتواند معنادار باشد و نشان از تکامل آدمی باشد! آدمی که خاک به افلاک می رسد. بنابراین، با این دید، به نظرم اگر کلکسیون دار هستید، وجودش در کلکسیون ضروری است. مثال دیگر‌ در راستای توضیحاتم، کار جاسمین سیگارت از این برند است. ترکیب یاس با سیگار!!! حقیقتا خلاقیت و هنر را می توان در این کار دید و این چنین می شود که با عطر ، یک شاهکار هنری زنده خلق میشه بدون اینکه پوشیدنش جالب باشه.
بارها دیده ام‌ بزرگواران از باب توصیف عطر به داستان پردازی (که گاها و نه تماما، از مقوله عطر دور شده و حتی در مواردی بی معنا می گردد و بیشتر حس می شود که سعی در نشان دادن سطح فضل و ادب دارند؟!) یا بیان صحنه های فیلم‌ می پردازند. خیلی هم عالی، ولی بیایید سخت نگیریم. پیچیده اش نکنیم. سازنده این عطر کارش را خوب بلده. کسی که پیوردیستنس بلک را و .... ساخته که حیرت آور، اما صرفا یک عطر و رایحه است در اینجا هنر سازی کرده است.
ببخشید که خیلی طولانی شد، در پایان از باب رفع خستگی عرض کنم، دیدم کاربری گفته این عطر را باید به سیاست مدارها و سلبریتی های آن سوی دنیا که فاسدند داد که نشان از ماهیت آنها دارد... به نظرم نیازی نیست راه دوری بروید که همین حوالی بسیارند از آنها که نیازمند این عطر باشند.
01 اسفند 1401 پاسخ تشکر
13 تشکر شده توسط : الف ش آلالیتا
سلام و عرض ادب به همگی
چقدر عالی شد که این نوشته رو اینجا دیدم. چند مدت بود که میخواستم در مورد یک مسئله چیزی بنویسم و حالا این موقعیت فراهم شد.
کانسپت یک عطر، به این معناست که عطار، موضوع و یا منبع الهامی رو در نظر داشته تا با توجه به اون مسئله، روایح و نت هارو با هم تلفیق کنه و نحوه ی پرفورمنس (منظورم عملکرد و تغییر نت هاست) رو با توجه به همون موضوع بررسی کرده و فضا سازی کنه و در نهایت اثری رو برای ما به ارمغان بیاره. کانسپت یک عطر و متنی که راجبش نوشته میشه به عنوان یک اصل در نظر گرفته میشه اما این به این معنا نیست که بقیه ی نوشته ها و متن ها بی ارتباط به عطر باشند.
آقای مسیح وقتی خانه فوشونی رو به من معرفی کردند توضیحاتی رو برای من یادداشت کردند و در آخر به من گفتند که تمام اون نوشته هارو فراموش کنم و منتال دیفالتی نداشته باشم و بعد به سراغ این خونه برم. چرا که یک مقصد و یک نقشه ی گنج وجود نداره و هر فردی نقشه گنج منحصر به خودش رو داره. (برداشت و نتیجه ای که ازش میگیره و اینکه در نهایت فرد به کجا و چه حال و هوایی دست پیدا میکنه..)
و این در مورد هر اثر هنری صدق میکنه.. اما در مورد عطر، هر فرد با توجه به کتاب هایی که خونده، فیلم هایی که دیده، تجربه هایی که کسب کرده، آب و هوایی که در اون زندگی میکنه، نوع دیدی که به جهان پیرامونش داره و غیره، یک برداشت و تحلیل متفاوت از اون عطر خواهد داشت و به نحوی کاملا متفاوت با هر فرد دیگه ای، اون رو بررسی میکنه و راجبش مینویسه.
در نتیجه هیچ داستان سازی و نوشته ای اعم از نوشته های ادبی، فلسفی و غیره ، نمیتونه بی معنا به عطر تلقی بشه. و همه ی متون، تماما برای هر فرد نویسنده و چه بسا بسیاری از خوانندگان، معنا و مفهوم دارند..(عزیزان، هیچ کس ادعای ادب و فضل نداره. هر کس این حس رو داره، لطفا بریزه دور همینجا. در غیر این صورت برای دانایان به اشاره، تعبیر دیگه ای خواهد داشت:)
شخصا خونه ی ایتالیبغ دوغانژ و کار بلدی و طبع ساختار شکنانه اش رو خیلی خیلی زیاد دوست دارم.
فضای منزجر کننده ی منسِکغسیون منیفیک، من رو یاد گرایشات کثیف مشهورین به کودکان انداخت و آقای مسیح رو به یاد سالو و شما رو به یاد بخش وجودی انسان..
ما کثیفی این فضا رو نسبت به برداشت خودمون شرح دادیم و شما هم قشنگی اش رو با توجه به برداشت خودتون..
بسیار هم زیباست.
و اینکه بله. چند هزار تُن از این عطر رو باید به افراد همین حوالی هم هدیه کرد..
باید باران ها بیاید:)
پ.ن: آقا\خانم حسینی عرض ادب. دو پاراگراف اولی که نوشتم به این هدف بوده که صحبت کلی کرده باشم تا همه بخونن نه اینکه صرفا جوابیه ای در رابطه با متنتون باشه. به عبارتی نوشته ی شمارو بهانه کردم:)

[EDITED] 1401/12/01 22:57
01 اسفند 1401 پاسخ تشکر
23 تشکر شده توسط : مهریار Mehran
👌
01 اسفند 1401 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : nazanin
به هر اندازه ...
محبت و تعلق به ترش و شیرین دنیا را
در قلب و ذهن خویش کمتر ساختی ...
آزادانه‌تر خواهی اندیشید ؛
و تفکرت از حصار تعلقات خواهد رَست .
و بالهای اندیشه ات ؛
تفکرات تو را تعالی خواهند بخشید .
آسمان را دریاب ...
باید راهی شوم !
02 اسفند 1401 پاسخ تشکر
11 تشکر شده توسط : مهریار Mehran

با سلام
من فکر می کنم وقتی ما با یک متن مواجه میشیم و اون رو مورد خوانش قرار میدم (نه خواندن ساده و سهل انگارانه) دو رویکرد وجود داره. هیچ کدوم هم بر دیگری برتری ندارن، هدف شما به عنوان خوانشگر هست که به یکی ارجحیت بیشتری میده.
فعل فرانسوی (savoir) رو در نظر بگیرید که به عنوان دانستن در فارسی ترجمه شده اما این دانش در رابطه با چیزی بیان میشه که ابژه یادگیری و آنالیز شدن باشه. یعنی من میخونم متنی رو، با خواندنش و آنالیز کردنش یک سری فکت یاد میگیرم. Knowledge یا همون دانش هدف غایی این نوع خوانش هست. اما در همون فرانسه فعل دیگری داریم به نام connaître که باز در فارسی دانستن ترجمه شده. این دانستن، دانستن تجربی هست، یعنی بی خوابی، غرق شدن در سطور، همذات پنداری با شخصیتها، زیستن ایماژ های ذهنی نویسنده. در این نوع خوانش، هدف غایی زیستن تجربه خصوصی intimate شخصی هست که خالق اثر هست. من نقد صریح و سیستماتیک یک عطر رو همون قدر دوست دارم که نقد به زعم شما راه دور رونده و فضل فروشانه . هر دو آبشخوری فراهم میکنند برای پرورش شناختی epistemological بنده.
راه دور رفتن هم به گمانم در جایی که راه های نزدیک مسدود باشن، یعنی هیچ جوره نشه نقدشون کرد روش خوبی هست برای نقد بازی ماکیاولیستی قدرت که همه ما با درجات مختلف قربانیش هستیم مگر اینکه کتاب the prince ماکیاولی رو با جان و دل آموخته باشیم و توان ترانسفر کردن دانش رو در کانتکستهای مختلف داشته باشیم.
طولانی شد کمی. عذر تقصیر.
01 اسفند 1401 پاسخ تشکر
25 تشکر شده توسط : Mehran آماتور 2
عزیزدلم پرنیان جان سلام؛ تبریک میگم که انقدر خوب می دونی . در تکمیل صحبت هات خواستم بگم قطعاً خیلی از ماها یه چیزایی بلدیم خوندیم اما یادش نگرفتیم و درکش نکردیم !
اگر ما آدمها می پذیرفتیم که بعضی ها زبان درست تری در نحوه بیان دارند که البته قابل تعمیم هست به همه چیز و باز می پذیرفتیم که برخی ممکنه در حیطه ای نسبت به بقیه ارجحیت داشته باشن دنیا پر از ماکیاولیسم نمیشد.
من از دوستان خوب عطرافشانی تشکر می کنم که با نقدهای تخصصی تر و بقولی دور رونده :) موجبات آگاهیم را فراهم می کنند .
بدرود
02 اسفند 1401 پاسخ تشکر
11 تشکر شده توسط : Mehran پرنیان

1
رایحه
10
ماندگاری
10
پخش بو
5
طراحی شیشه
مناسب ترین ساخته بشر برای ایجاد تهوع و استفراغ، و به نظرم این محصول برای جن ساخته شده و نه انسان. دوستی برای شوخی به من دکانتشو داد و بو کردم، شیر فاسد ۱۰۰۰ ساله که با خون هم زدنش.
24 مهر 1402 پاسخ تشکر
10 تشکر شده توسط : ادیب جلالی یاس
بعضی اوقات زمانی که خیلی عمیق غرق این دنیا میشم یه تفکر ترسناک به ذهنم میاد .
تو دنیای امروز که همه مفاهیم در حال وارونه شدن هستن ، اینکه مفاهیم سیاه و منفی به هنر رخنه میکنن و برای خودشون شاخه ای پذیرفته شده میشن درواقع فرزند ناخونده هنر هستن .
و ترسم دقیقا اینه این جریان پا به دنیای عطر بزاره و تبدیل به شاخه ای خاص از عطرسازی بشه و به جنبه ی هنریش هم صحه گذاری شه !!!!
دقیق تر بخام بگم تو دنیای بشر یبشبینی ناپذیر به جایگاهی برسیم که وارونه حرکت کنیم و هنر و خلاقیت رو در هرچه بدبو تر بودن عطر تعریف کنیم ، حتی فکر بهشم برام آزار دهندس اما مثله همین محصول که شما میفرمایی و تک و توک کارهایی که لانچ میشن اخیرا بخصوص از برند نازاموتو با بوی خون و اسپرم و ..... صرفا برای من آزار دهنده و علامت خطرن .

بنظرم تنها پاشنه آشیل هنر سیال بودن و بیش از حد منعطف بودن و فاقد مرز بودنشه که وقتی با ذات عصیان گر بشر همسو میشه کاملا سیاهی رو به عنوان ارزش ذاتی خودش به نمایش میزاره و مسیرش عوض میشه ، مسیر هایی مثله بلک متال در موسیقی و بروتالیسم در معماری و هزاران هزار مثال که همگی خوندیم و دیدیم.
البته که بلندی این بحث به قامت علم فلسفس اما دست کم آرزو میکنم صنعت عطر به این سمت و سو نره و اصالت خودشو حفظ کنه .
01 اردیبهشت 1403 پاسخ تشکر
19 تشکر شده توسط : Amir Kambiz

در بعضی نظرات واقعا اغراق شده ... این پرفیوم هیچ چیز عجیب و غریبی ندارد ... نه بوی ترشحات جنسی ، نه عرق و نه شیر فاسد شده ... کاملا رایحه ی نرمال و معتدلی داره ... بوی شکلات تافی شیری + نارگیل ... در کل اون چیزی نیست که راجبش شنیده بودم عطری که برای جنیان ساخته شده و تهوع آوره ، خیر ! بسیار نرمال فقط همان لحظه ی اسپری کردن بخاطر تندی اولیه ممکنه باعث بشه یه عده فکر کنن با یه پرفیوم عجیب و تهوع آور روبرو هستن بعد پنج دقیقه رایحه متناسبی به خودش میگیره که شما حتی میتونین به صورت روزانه و در جمع دوستان هم ازش بهره ببرید .

[EDITED] 1403/01/30 22:29
30 فروردین 1403 تشکر
4 تشکر شده توسط : Perfumex آرش
سلام
هيچ چيز عجيب و غريبي نداره و نظرات اغراق شده!!!!!
دوست عزيز مطمين هستيد كه اين كار رو تست كرديد؟
آكورد خون و اسپرم عجيب و غريب نيست؟
اگر تست نكرده ، ريويو كرديد حداقل تشريف ببريد به خود توضيحات توليد كننده كه تاكيد به آكورد خون و اسپرم در اين كار داره.
31 فروردین 1403 تشکر
13 تشکر شده توسط : فرهاد هاشم پور
آقای شفیعی عزیز ... من چیزی که لازم بود بگم رو طبق تجربه شخصی خودم گفتم . کاری به این ندارم که خالق عطر چه چیزی در مورد پرفیوم گفته و یا نظر بقیه در موردش به چه شکلی بوده ... من اونی رو گفتم که خودم تجربش کردم بدون تاثیر پذیری از نظرات دیگران ... بله مطمئن باشید من یک هفته ای میشه که دارم از دکانتش استفاده میکنم و جهت خودنمایی و بدون تست کردن این نظر رو بیان نکردم ، اگر شما هم بدون تحت تاثیر قرار گرفتن نسبت به نظرات بقیه یا خالق عطر و بدون هیچ جانب داری ازین عطر استفاده می‌کردین اصلا شاهد نت هایی به مانند اسپرم و خون نمیشدین که هیچ اصلا این عطر رو در زمره عطرهایی قرار نمی دادین که در موردش نظری ثبت کنین ! یه رایحه بسیار پیش پا افتاده با نت های شیرین که دقیقا بوی تاقی شیری میده بدون کوچک ترین پیچیدگی ... حتما سری به کارهای سورچینلی و گوالتیری بزنید تا ناهنجاری رو مشاهده بکنین . با تشکر

[EDITED] 1403/01/31 23:52
31 فروردین 1403 تشکر
3 تشکر شده توسط : Mahyar امیرعلی نجاتی
با سلام
حقیقتا” از این اصرار و پافشاری شما به نشر داده های غیر واقعی متحیرم. عطرافشان جای مناسبی برای اینکار نیست.
توصیه برادرانه من به شما این هست که عینک فیلسوفانه را برداشته و به نظریه دانینگ کروگر رو مطالعه عمیق بفرمایید.( تاثیر متقابل عدم اعتماد به نفس و با داشتن دانش و برعکس، اوج اعتماد به نفس در ناآگاهی).
حال پاسخ شما:
۱- فرمودید (اگر بدون تاثیر پذیری از دیگران نظر میدادید…)، اقای برادر، خود کمپانی و خود عطار میگویند که ما از آکورد خون و اسپرم استفاده کرده ایم، حال شما میگویید نه ، عطار اشتباه کرده از تافی استفاده کرده!! عجیبا” غریبا
۲- فرمودید (چرا برای این کار غیر پیچیده ، نظر ثبت کردی): خود شما که مطابق پروفایل تان، هیچ ریویویی به غیر از این کار وجود نداره، به من خورده میگیری؟ واقعا عجیبا غریبا.
حوصله پاسخ به مابقی موارد رو ندارم چون موضوع برای همهگان واضح هستش. امیدوارم همه مون عاقبت به خیر بشیم.
01 اردیبهشت 1403 تشکر
10 تشکر شده توسط : فرهاد هاشم پور
نظرات محدود شده است
Atrafshan logo
عطرافشان
پشتیبانی سایت
عطرافشان
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟