XERJOFF - Mefisto

سلام دوستان
چند روز پیش اتفاقی تستش کردم ، رایحه خیلی خیلی دلنشینی داره ،مثل این هست داخل یک باغ پر از میوه و گل قدم بزنی ، فکر میکنم برای بهار و به خصوص تابستان خیلی جذاب باشه ، رایحه به نظرم کاملاً یونی س هست و با تیپ اسپورت بهتره استفاده بشه، موضوعی که واسم جذاب بود ترکیبی داخلش هست که قسمتی از رایحه به صورت مخملی حس میشه ، از دوستان کسی میدونه چیه دقیقاً ؟

به نظرم بیشتر از اینکه متاثر از شخصیت مفیستو باشه، متاثر از کازانووا است. طراوت سیتروسی اولش خیلی زود پودری صابونی میشه و باقی میمونه، انگار یه بازیگر عیاش قرن هجدهمی وسط فلورانس بعد از کلی پودر، یه گل رز گذاشته باشه توی چاک سینه‌ی کت‌اش که منقوش به نقش گل و پرندگانه، بعد این رایحه مرکباتی رو اسپری کرده باشه به کلاه‌گیس‌ و صورت پودر خورده و آرایش‌ کرده‌اش. بازیگری که توی شلوغی بارها چشمت بهش میفته اما طول میکشه تا قبل از اینکه مطمئن شی ناپدید شده، پشت سرت حس‌اش کنی.
به هر حال
نه شبیه مفیستو فاوسته، نه بازیگر مفیستو کلاوس مان، نه نقاشی ادوارد فون کروتزنر، نه مفیستو جوزف فی، شاید یکم بازیگوشی والس اول مفیستو فرانس لیست رو داشته باشه؛
اونم وقتی نمایش مفیستو تموم شده، و همون بازیگر حالا با تبختر و چشمای خمار وارد سالن مهمونی بعد از نمایش شده.
بازیگری که نیمه شب از اتاقت غیبش میزنه، تنها چیزی که قبل از طلوع ازش باقی میمونه یه رد ملایم مُشک روی ملحفه‌ی سرد و سفیده و میون رد سنگینی حضور تنی که حالا غایب شده، هنوز یکم پودر باقیه.

هرکسی دوست داره صحبت رو به روش خودش انجام بده تا اون چیزی که نظرش هست رو بتونه ارائه بده. ولی بیام و یک نکته بگم:
در این زمان عطرها به چهار نوع تقسیم میشن: عطرهای قدیمی، مدرن و پر فروش (یا همون دیزاینری و باربرشاپی و استریت پرفیوم) و در آخر تکامل نیافته های بین جدید و قدیم.
اول پرفروش ها: مثل دیور سواژ، بلو د شنل، YSL Y، اونتوس و بیش از ۹۰٪‌ عطرهای بازار. وقتی صحبت در خصوص این عطرها هست کسی به دنبال بوی خاصی نمیگرده. همه در خصوص اینکه این عطر چقدر همه پسنده صحبت میکنن علتش هم اینه که این عطرها ساخته شدن که عطر باشن و بوی خوب و همه پسندی بدن تا شرکت ها ازشون با تولید بالا بفروشن. این عطرها برای سال های درازی ساخته میشه و ری فرموله شدن توشون شایع هست. همیشه هم در طی زمان به روز شدن، مثلا شما میگین این بو قدیمی هست یا این بو جدیده ولی اون خاصیت همه پسندی هی تکرار میشه. همچنین برای این بوها به دسته بیشتر اشاره میشه: مثلا فرش، فورال، وودی و اورینتال. تغییر فاز هم توی این عطرها یا نیست یا خیلی کمه.
دوم قدیمی ها: دیدین برای یک عطری میگن بوی دریا میده، بوی جنگل میده، بوی رز میده و… این هنر عطرسازی قدیمی هست که تا قبل از ۱۹۹۰ بسیار رواج داشت. مثل کرید گرین ایریش که شما میگین این بوی آبشاری میده که زیرش خزه رشد کرده. یا کارون یاتاقان که بوی جنکل کاج و بلوط میده. مثال های زیادی در این خصوص هست. توی این عطرها هنر این بوده که به شما اون حس به خصوص القا بشه. نت ها توی این عطرها به صورت زیر مجموعه ای و تکی هستن مثل سیتروسی یا سافت فلورال که فقط در همین زیرمجموعه تقویت شده اند. این به این معنی نیست که هنوز از این عطرها ساخته نمیشه بلکه طرفدار خودش رو داره ولی مثل گذشته دیگه همه همین شکلی نیستن.
سوم عطرهای بین دو دوره هست: این عطرها بعد از سال ۹۰ روی بورس اومدن که شما عطر رو میزدین و عطرها با تغییر فاز بوشون به شدت عوض میشد. مثلا اول بوی سیتروسی میداد بعد میرفت توی فاز گلی و در آخر یک دفعه چوبی. میتونم به عطری مثل ارولفا، هیمالیا یا کجال هوم اشاره کنم که اینجوری هستن. این دوره خیلی کوتاه بود و خیلی هم طرفدار نداشت.
و در آخر عطرسازی مدرن: اکثر کارهای نیش قوی در حال حاظر توی این دوره هستن، امواژ، زرجوف، اورتو پاریسی، ممو و غیره. کارهاشون سمت داره ولی نه خیلی مستقیم. برای مثلا مگاماره از اورتو پاریسی: بوی نمک میده، بوی دریا میده ولی فقط بوی نمک و دریا میده؟ نه، یکم تنده، یکم ترشه، یکم سبزه، بنسدانول داره، ساندالور داره که نت های اصلی صندل هستن ایتل موتال داره و ایریس داره که کار رو کمی پودری کردن، عود، مشک و ایسوسوپر که کار رو ملایم کردن در او طرف نورلیمبنول و تیمبرول همراه با جاوانول که بوی عنبر رو کریستاله میکنه تا هم پخش بو داشته باشه و هم ماندگاری. وقتی بوش میکنین اون بوی کریستاله کاملا دماغ رو قل قلک میده. و یک کار اکواتیک، سبز، اروماتیک، چوبی هست.
یا همین کار، وقتی بازش میکنی بیشترین چیزی که نظرت رو جلب میکنه فلورال بودنه ولی فقط فلوراله؟ نه یک پخش بوی سیتروسی داره، سیتروس ملایم مثل پرتقال شیرین، لیموی سبک و یکم لیموی ترش در کنارش ته مایه چوبی شرقی، صندلش نه به صورت مواد اولیه بلکه خود صندل هستش، مشک و کهربا کار رو شیرین و صاف و یکم صابونیش کردن ولی نه اوقدری مشک داشته باشه که بخواد کار رو تمیزش کنه، ایتل موتال همیشه با اسطخودوس استفاده میشه که یکم هم کار رو پودری بکنه و ایسوسوپر باعث پیوند خوردن بوی سیتروس به فلورال میشه پس یک عطر فلورال، سیتروسی، اورینتال هستش.
ولی در این عطرها اینکه به این شکل بهشون اشاره بشه فایده ی چندانی نداره.
من میام و برای این عطرها از کلمه هایی مثل همه پسند، خاص پسند و اگزاتیک استفاده میکنم. اگر نتی نت اصلی باشه اون نت رو بیان میکنم و در خصوص ماندگاری و پخش بو صحبت میکنم. گاهی وقت ها ریز شدن در بوی عطر کار رو خراب میکنه و ذهن رو گمراه.
پس این عطر یک عطر گلی به حساب میاد با یک گل ملایم، اولش کمی سیتروسی هست و این بوی سیتروس تا مدتی با عطر هست، تقریبا بوی گلش تا آخر همراهیش میکنه و در آخر بوی گل صابونی شیرین داره.
عطر به شدت همه پسندیه. بیشتر زنانه حساب میشه چون بوی گلش نسبتا قوی هست ولی به اندازه کارهایی مثل رویال میرفیر و فرنچ لدر گلش زنونه نیستش.
وقتی عطری این قیمت رو داره من دوست دارم پخش بوی زیادی داشته باشه و ماندگاری بالا، ولی این عطر یکم از لحاظ پخش بو و ماندگاری ضعیف هست. البته کلا کار ملایمی به حساب میاد.
پخش بو: ۳ الی ۴ پاف برای پخش متوسط و متوسط رو به کم.
ماندگاری: حدود ۴ ساعت متوسط و متوسط رو به کم و ۲ ساعت در حد بادی سنت ولی محو.
بویایی: کار یونی سکسه ولی یکم به سمت زنانش بیشتره. به شدت همه پسنده مخصوصا برای سر کار یا مهمونی های خیلی رسمی. اگر علاقه به کارهای فلورال دارین پینهادش میدم.
بلایند بای؟ میشه انجام داد.

بوی کوهستان پر از درخت میوه تو اردیبهشت که با یه باد خنک بوی شکوفه ها غلیظ به مشام میرسه
کلا این برند و دیزاین شیشه رو خیلی دوس دارم
من به عنوان کار یونیکس میپسندم و حتی بیشتر زنانه
اینم مثل الور هوم اسپورت کار خاص نیست چون خیلی از ادکلن های گلی از روش کپی کردن
تصورم از مردی که این ادکلن رو استفاده میکنه یه جوون سالهای ۱۹۹۰ هست با پیراهن هاوایی 😄

خنک - زنبق زیاد - گلی
من دوس داشتم

درود
تلخه یا شیرین؟

با سلام
من فقط زنبق و رز رو بیشتر حس کردم و خیلی دامنه تغییرات رایحه محدود بود و از نظر ریاضی کلا رایحه از اول تا آخر خطی بود

بعنوان یک خانم که بوی این عطر رو فقط از یکی دیگه استشمام کردم باید بگم فوق العاده هست جوری که توی پاساژ داشتم خرید میکردم بو مثل بمب باز شد و واقعا دنبال بوی عطر گشتم و از آقا اسم عطرشون رو پرسیدم عطری برای سنین جوان هست مثلا ما بین ۲۶ الی ۳۵سال میشه گفت تقریبا اسپرت و بوی لوکس و جذاب ولی واقعا از امتیاز پخش بو تعجب کردم چون میشه گفت یک فضای بزرگ رو گرفته بود ولی این اتفاق برای حدودا ۵سال پیش هست شاید ریفرموله شده باشه

این عطر رو فقط رو بلاتر تست کردم اولش که زده شد عاشقش شدم ولی بعد گذشت نیم ساعت بوی صابونی و شفافی گرفت که اصلا مورد علاقه من نبود ولی نمیدونم چرا زرجوف رو خیلی دوست دارم صرف فرصت باید برم چند مدل ازش تست کنم برای بهار بخرم ولی خب رایحه های جدابی و عجیبی داره و تک

یکی از دوستان ازم سوال می‌کرد چرا انقدر کارهای زرجوف نسبت به بقیه کارها گرونه در جواب بهش گفتم به نظر شما چه فرقی بین این دسته از کارها و برند هایی مثل بولگاری، دولچه اند گابانا و ..... هست؟ گفت این نیشه و اون ها دیزاینر گفتم همین؟ به چه دلیل میفرمایید این نیشه این اسم نیش از کجا میاد؟

دوست عزیز شاید برای یک مخاطب ساده اگر دو انتخاب بزاریم مثال یکی آکوا بولگاری و یکی هم مفیستو بدون اینکه هیچ اسمی نام ببریم و قیمت رو بگیم بنظر شما کدوم رو انتخاب میکنه؟ ما این تست رو برای چند نفر انجام دادیم نتیجه این بود که هشتاد درصد افراد آکوا بولگاری رو انتخاب کردند اما چرا؟

معیار مخاطبین ساده خوشبویی و سادگی هست ناخودآگاه ساده تر رو انتخاب می‌کنند مفیستو عطری هست که چندین لایه داره و خیلی پیچیده تر و عمیق تر هست نسبت به دیزاینری ها تعداد آکورد ها حداقل دوبرابر اکثر دیزاینری هاست هم سیتروسی هم فلورال و هم امبری و مشکی اما آکوا بولگاری یک آکواتیک و سیتروسی ساده هست و ممکنه چندین نت دیگه هم کنار این ها استفاده شده باشه اما محسوس نیست عمق کار بسیار متفاوته چیدن چندین آکورد کنار هم بسیار نیازمند هنر و دانش هست و زمان بیشتری برای خلق اون اثر صرف میشه و همچنین هزینه متریال میره بالا طبیعی هست که انتظار قیمت دو برابر هم باید داشت که البته درصد غلظت هم متفاوت هست اما مخاطب عام به عمق کار، متریال و هنر توجه میکنه؟ خیر، ارتباط گرفتن با کارهای ساده و کم تراکم واقعا راحت تر از پیچیده هاست دلیل انتخاب عام هم همین هست؛

آلبرتو موریلاس استاد روایح عامه پسند هست روایحی شفاف، ساده ولی بسیار خوشبو خلق میکنه و هدفش مارکت هست البته هنرش رو در خلق روایح نسبتا حرفه ای در لرد جورج نشون داد، این هست فرق نیش و دیزاینر، چیزی به نام عمق و هنر به علاوه ی متریال، این دلایل قیمت بالا و انتخاب مردم عام که البته برای ما کشور فقیر و نابود به لطف بعضی ها بالاست وگرنه پرداخت ۳۰۰ دلار برای یک عطر خوب در تمام دنیا کار سختی نیست و کاملا معقوله نه مثل ایران حقوق یک و نیم ماه یک کارمند؛

نکته ی دیگه که پیشنهاد شخصیم هست اینه که همه ی ما عاشقان عطر نیز گاهی به دیزاینری ها نیاز داریم گاهی باید سراغ سادگی رفت و از خستگی ذهن کاست، باور کنید نیازی نیست در یک اوقات فراغت ساده و یا رفت و آمد بار سنگین نیش ها را به دوش کشید گاهی اوقات انتقال یک حس خوب کافیست .......

شبیه 212(for men)نیست؟