سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
PARFUM D'EMPIRE Le Cri de la Lumier - پارفوم دی امپایر له کری د لا لومیر
محصول سال 2017 میلادی بوده و توسط عطاری مستعد و مطرح به نام مارک آنتوان کورتیکیاتو ساخته شده است . از ویژگی های این عطر رایحه بسیار دلنشین و گرم آن می باشد و در دسته عطر های گلی چوبی مُشکی قرار می گیرد. از ترکیبات بکار برده شده در این عطر می توان به ترنج ، آلدهید ، تمشک ، رز ، زنبق ، مشک ، نعناع هندی ، روایح چوبی، گل ختی اشاره کرد.برند | پارفوم دی امپایر |
عطار | مارک آنتوان کورتیکیاتو |
طبع | گرم |
سال عرضه | 2017 |
گروه بویایی | گلی چوبی مُشکی |
کشور مبدأ | فرانسه |
مناسب برای | آقایان و بانوان |
اسانس اولیه | ترنج ، آلدهید ، تمشک |
اسانس میانی | رز ، زنبق |
اسانس پایه | مشک ، نعناع هندی ، روایح چوبی، گل ختی |
فارغ از واقعیت و شفاف
یک عطر فلورال (به طور غالب) که اولین بار که در مورد این عطر خوندم داخل کامنت ایکاروس زبر wonderoud بود.
خیلی از عطرای برندو تست کردم و باهاشون وقت گذروندم
تحسین کردم ،شگفت زده شدم و در بعضی موارد نا امید. کورتچیکیاتو قاعده بازی در حوزه برندشو خودش تعیین میکنه و یه مخلوق خط کشی شده رو تحویلتون میده. دقیق ، خیلی دقیق انقدر دقیق که اعصابتونو خورد میکنه
بعد از چند وقت سراغ کتاب ۲۰۱۸ لوکا تورین رفتم و بین خوش تراش ترین ها اسم آشنایی به چشم میخوره
بله همین عطر. وقتی میریم سراغ توضیحات به طور خلاصه از یک شروع جادویی خبر میده. تورین به حضور موزون رز و زنبق تو این عطر خیلی اصرار داره و ازش به عنوان یکی از زیباترین استارت های اخیر عطر سازی نام میبره.
تو این نقطه یه جرقه ای تو ذهن من زده شد که این چیه؟ در نهایت یک تقلبی بی هویته یا یک شخصیت مستقل و بارز؟
از یه سایت داخلی سمپلشو سفارش دادم و تا وقتی ک برسه یه کم درموردش رفتم خوندم.
معنی فارسی عطر "شیون نور" تفسیر میشه که طبق توضیحات خود کورچیاتکو ۳ سال برای ساخت این عطر وقت گذاشته و ایده عطرو از خیلی وقت پیش داشته . تو صحبتای خودش میگه که ambrette شفاف ترین نتیه ک تا بحال تو عطر سازی دیده و میخواسته یک عطر با محوریت اون بسازه تا این ک به این نقطه رسیده .عطری ک نمایانگر گریه در هنگام تولد و مرگه . یک تقابل ک الگوگیری ازش چیز جدیدی نیست مثل تقابل و تضادی ک سورچینلی برای خلق but not today ازش استفاده میکنه.
بگذریم
سمپل ک رسید سر فرصت نشستم و اسپری کردم.اولین چیزی ک به ذهنم رسید این بود: چرا انقد کم رنگه؟
گونه های سرخاب زده واقعا یک تفسیر خیلی به جا از کار بود علی الخصوص تو این مواجهه اول. رنگ قرمز کمرنگ رزی کم رمق ،خسته و شکننده ولی همچنان دنبال بهانه ای برای دنبال کردن کار بودم. رفتم یه دوری زدم و برگشتم بعد از ۵ دقیقه همچنان گیجم هموم قیافه ماتم زده و کمرنگ.
ازش گذر کردم و تقریبا ۵ ساعت بعد بهش سر زدم. تغییری اتفاق افتاده جنس رایحه عوض شده . بافت مخملی به
خودش گرفته و از اون کمرنگی فاصله گرفته.
انقد واضح نیس که به طور دقیق بشه بهش پرداخت ولی زبرتر شده. جالبتر و ... یک شیپغ با قیافه ای نه چندان جدی. این جا واقعا بنظر میرسه با یه شیپغ طرفیم که خیلی برای من یاد اور عطرهای کلاسیک chanel عه
تو این نقطه برای بینی من این کار شیپغ هست ولی تقلبی نیست. این جا صرفا پرده ای از یک شیپغ داریم که به قدرت و صلابت شیپغ های استخون دار نیست(مثل میتسوکو) خیلی شکننده تره و خیلی خودشو با کتک به انتهای بینی میرسونه. بنظر میرسه خزه بلوطی ک این جا استفاده شده واقعا رام شده و از قدرتش کم شده تا در خدمت هدف کلی عطر باشه (شفافیت). با توجه به زاویه دید هر فرد ممکنه این نقطه از عطر هیجان انگیز و تشتک پران یا به قول ایکاروس عزیز یک جرقه تقلبی در دل دنیای شیپغ باشه
جالب شد برام . عطرو تا نقطه انتهایی دنبال کردم. درای داون کار یک مشک آشنا داره. یه مشک خندان که قیافه ای جدی ندارد، مغموم هم نیس. لبخند میزند اما همچنان کم رنگ است.
درای داون کار منو خیلی یاد درای داون scusami میندازه ولی کم رنگ تر و شفاف تر.
این بار اول تا اخر کار دستم بود . مسیر داستان رو میدونستم و اماده بودم برای پرده به پرده داستان الان وقت دقت در جزئیات کاره.
چند روز بعد ،بعد از سپری کردن در دل عطر هایی که بنظرم تلاقی با این عطر داشتن به سمتش برگشتم.
این بار حس گزنده و ترش در کنار رز و زنبق، زنبقی که بخاره. زنبقی که تو برخورد اول نادیده گرفته بودمش الان داره خودشو نشون میده. تعبیر کمرنگ تعبیر درستی نبود.
کمرنگی جای خودشو به شفافیت میده شما میتونین عبور نور از بین این ورق رو ببینید.
خیلی اشرافیه و سرش بالاست. به قول لوکاتورین باید گابریل از شنل چنین بویی میداد. از نظر posture منو خیلی یاد شماره ۱۹ میندازه . مستقله. ادامه در میانه راه روایتی شیپغ از عطر داریم که چون قراره بند و بساطو برای پرده آخر جمع کنه خبری از اون اوکموس جوندار نیست و با دست تکان دادنی از این ایستگاه عبور میکنیم (تغییری برای من از تست اول نداشت). پرده آخر همچنان شاد ، خندان و ردی از گرد و غبار زنبق به چشم میخوره کمی میوه ای و به مقدار زیادی مشکی. تمام
بعضی نقاط در دنیای عطر بیشتر به جای این که پوشیدنی باشند سرگرم کننده اند. روایتی ، چهره ای و چه بسا شخصیتی دارند که با شما همنشین میشود و صحبت میکند.
Le cri دقیقا در همین نقطه خودش رو تعریف میکنه
از جایی به دور از واقعیت و دور افتاده.
در نهایت ازش یک شیشه گرفتم و به تماشایش نشستم در هر زمانی که موقعیتش بود.
فوق العادست و هیجان انگیز
کلیت کار شلوغه ولی در هر پرده شاهد تعریف ساده با تعداد محدودی بازیگریم(مینیمالیسم در عین وسیع بودن )
۱۰/۱۰