AMOUAGE - Imitation for Woman

انگور سیاه نتی هست که من تو هر عطری دیدم تداعی کننده بوی آدامسی و آدامس بادکنکیه . وجه میوه ای ایمیتیشن هم برام تداعی کننده بوی آدامسی خرسی هست .
البته که آکورد فلورال و تلخ و سنگینه نوید بوی جلف و چیپی رو نداره . بوی دخترونه و هپی داره برام این عطر .
دوتا موضوع اینجا اومد ذهنم .
یک : اینکه چرا باید ی همچین عطری تداعی کننده روایح یا ژانر عربی باشه براتون ؟ اصولاً اسم بردن از ژانر روایح عربی حاوی ترکیباتییه که تو ایمیتیشن نیست ‌‌.
دوم : اینکه چرخه معیوب لایک های اینجا کی قراره درست بشه ؟ 🥴🥴🥴
دارم میبینم اینجا کسانی رو که هم رو کامنت من لایک گذاشتند هم رو کامنت شما ؟
بخدا بعضی وقتا فکر میکنم اینا ربات هستند 🤣🤣🤣

جناب افشار عرض ارادت. نه آقا من ربات نیستم. من هم جزو یکی از افرادی بودم که هر دو کامنت رو لایک کردم. فرست ایمپرشنم از نحوه نقدت از عطرها این بود که یه زوایایی رو کاور می کنی که بعضی وقتا blind spot من هستن و آموزشین. این عطر رو تست نکرده بودم و با توجه به نت ها make sense کرد برای من کامنتت. میرسیم به نقد فاطیمای عزیز. دلیل لایک من این بود که لحظه ای که پاتیل ماتیل رو گفت دقیقا می خواستم براش کلاسی معجون سازی اسنیپ رو کامنت کنم که بعداً دیدم خودش گفته. به نظرم خیلی کیوت اومد. خب اینجا گزینه از کجای حرف طرف خوشت اومده نیست و آدم جفتش رو لایک می کنه داداش گلم. چرخه معیوب کمترینش مربوط به لایک هست
it has a lot to do with delusions of grandeur self-aggrandizing fantasies و و و.

سلام
این عطر یه عطر چوبی دودی و اورینتال و گرفته است(با شیرینی نه چندان بالانس) هست با رگه های بسیار ضعیف میوه ای (به زعم بعضی ابنباتی-ادامسی) در حدی که یه چند متر بین شرق و غرب تاب بخوره که بی فایده است.اگر ادامس خرسی بیس چوبی داشت و ازش عود میساختن تو هوای شرجی پخش میشد یحتمل بوی ایمیتیشن تداعی میشد.
در مورد انگور فرنگی، در چه بیس و سبکی باشه مهمه، مثلا یورمن گلد یه انگور فرنگیِ overt و فعال داره اما ادامسی نیست و وجه رسمی و اتو کشیده ای داره، چون یه بیس فلورال(رزی) و مشکی قوی داره ؛ ازون طرف خیلی کارا مثل مارلی ملیورا، امتیست و مادمازل روشاس که تو بیس فرش و فروتی انگورفرنگی رو کار کردن ادامسی و شاد هستن. این عطرم صرفا داره تاب میخوره بین اکورد فروتی و شیرین-دودی.

البته اکثر عطرای بابل گامی(مثل ادامس خرسی) تیوبروزی یا تمشکی هستن و انگور فرنگی جزو نت های فروتیِ دارک تر و سنگین تره و اکثر اوقات بخصوص تو بیس های رزی و چرمی باعث ایجاد یه رایحه ی سرسنگین و رسمیِ زنانه میشه با سیلاژ بالا.

۱) رویکرد heuristics محور
یه مشت موجود کامنت من رو لایک کردن. اه eureka همون یه مشت کامنت فاطیما رو هم لایک کردن. بنابراین یه مشت ربات داریم. I think therefore I am. I also check the number of people who liked another person's comment, therefore I'm a smart Alec voilà

۲) رویکرد منطقی (مخصوصا وقتی قراره بقیه رو قضاوت کنیم و مانیفست چرخه معیوب صادر کنیم)
یه مشت موجود منو لایک کردن. همونا فاطیما رو هم لایک کردن.
آیا لایک کردن به معنای موافقت صد در صد است؟
بله »»»» اینا ربات هستن »»» چرخه معیوبه (این گذاره به شدت تقلیلگرا و ریتارده. فقط یه ریتارد می تونه دنیا رو اینقدر ساده ببینه و رفتارهای آدمها رو)
خیر»»»» اینا آدمن »»» یه ذره لحنم رو tone down کنم بعد مانیفست بدم در موردشون هان؟
همچنین آدمها لایک می کنند برای متحد شدن،finding allies, گرایشی که برمیگرده به دوران پارینه سنگی. پس یه عده ای از اون موجودات قصدشون ally شدن بوده. سوال منطقی. آیا من خیلی هات شات هستم و نیازی به دوست و متحد ندارم؟ پس بگم همه شون رباتن. Safety is in numbers brother

و اینجوریه که منطقه ای به نام خاورمیانه ایجاد میشه با معضلات لاینحل. چون در کانتکستی که نیاز به منطق هست، منطق خاموشه و احساس روشنه heuristics دقیقتر و ad infinitum

سلام مجدد فاتیما جان:
😂😂😂😂😂😂😂
ما هم تو خانواده یکی مثل شما رو داریم خواهرم مثل خودت بود. هنوز هم هری پاتر میبینه کلی کیف میکنه.
شاد باشی دوستم

سلام و روز خوش پرنیان عزیز:
نه قصد ریش سفیدی دارم و نه هدفی برای پند و اندرز دوست خوبم فقط میخواستم کمی از تجربه هام تو این خانه و نحوه عملکرد اعضا برات بگم که شاید کمی راحت تر و ریلکس تر با بعضی موضوعات کنار بیای. آداب و کنش های رفتاری جهان سوم و خاورمیانه ای که ازش نام بردی رو خوب میشه تعمیم داد به آداب و رفتار در فضاهای مجازی در این حوضه و همین خانه عطری که در آن هممون داریم عشقبازی میکنیم. صد البته که شما خودتون بسیار با کمالات و اطلاعات و بسیار منطق گرا هستید و بواسطه حضور تازه در این فضای مجازی باید خدمتت بگم که این مسائل و تنش ها همیشه بوده و هست . بواسطه عدم باورپذیری و احترام به فضای مجازی در مقایسه با اروپا و آمریکا، همیشه الفاظ تند و انتقاد هایی بسیار تند و شدید چه به و چه نا به جا در این صفحات وجود داشته. پس پیشنهاد میکنم برای اینکه هم خودت و هم ما بتونیم از حضورت استفاده کنیم و لذت ببریم خیلی راحت از بعضی مسائل گذر کن و صبور باش . سبک و ریویو های تو جذاب و جدید و خیلی مدرن هست. تذکره به موزیک ها و باند های جذابی که با روایح تشبیه میکنی و اصطلاحات و میکس با مزه فارسی و انگلیسی که در نگارشت هست برای شخص من و قطعا باقی دوستان جذاب بوده و هست.
حضور افراد بیشتری مثل تو برای بسط این خانه عطر فارسی لازمه ولی یکمی حوصله و از خودگذشتگی میخواد که میدونم هممون از پسش بر خواهیم آمد دوست عزیزم.
پیروز و پایدار باشی

یک‌ میز چوبی کوچک. ملودی‌های باخ. بارانِ لطیفِ پشت پنجره. مرورِ خاطراتِ مُدور در مدارِ حافظه. چشیدنِ مزه‌ی شیرینِ شکلاتِ خیال و دست‌ی که هم‌چنان آن‌قدر توان دارد تا بدون لرزیدن استکانِ غمگینِ چای را بلند کند و پس‌ازآن بنویسد ای زیبا؛ نشانِ چشم تورا از کدامین اقیانوس باید گرفت! عجب صبح شاعرکشی. به‌به. سلام عزیزانم :) پرنیان به‌قولِ اینشتین رفیقِ تنهایی‌هایِ ناجورِ هسته‌ای e=mc2 و "این مسائل آن‌قدر ساده‌ هستند که تنها به‌فکر یک نابغه می‌رسند" :) در کنار استدلال، کالبدشناسی و تجزیه‌ی کاربلد وُ اساسیِ تو جانم وَ نیز به‌منظور بهره‌مندی از خدمات پس‌از فروشِ اندیشه‌های ژرف، اگر بخواهیم از لئون فستینگر، ایوان پاولف، لاکان، فروید و تاثیر ضمیرنامرئی بر برون‌گرایی اشخاص عبور کنیم و به ایستگاه جوان‌مرد قصاب برسیم، از دخترک چشم مشکی فال بخریم، یک فنجان قهوه‌ی over extracted ناامیدکننده بنوشیم و مسئله را از دیدگاه کتاب‌فروش‌های بغل خیابان انقلاب نگاه کنیم به‌این سرفصل بامزه و فیلسوفانه می‌رسیم که اين‌جا اصلا ما نه با 'لایک' بلکه با 'مرسی جیگر که هستی' یا همان 'تشکر' سروکار داریم :) که از لحاظ محتوا، مفهوم و ماهیتِ وجودی بسیار انسان‌دوستانه و شریف‌تر از متد یا الگویِ لایک است. با رجوع به تعریفِ علی‌اکبر دهخدا از چگونگیِ کارکردِ "تشکر" در یک "انجمن" یا "اجتماع" به‌این مهم می‌رسیم : "سپاس‌داری نمودن". ازاین‌رو در چنین الگویی برای مثال من نوعی حتی می‌توانم با آرا و نظرهای یک نویسنده کاملا مخالف باشم ولی از ایشان تشکر کنم صرفا به‌خاطر این‌که صاحب‌قلم بداند که من و ما چه مخالف و چه موافق "قدردان" او هستیم زیرا باور داریم نوشته‌ها فارغ از فرم و محتوایی که دارند از یک ایده‌ی مشترک تغذیه می‌کنند : تلاش برای پیش‌رفت آگاهی جمعی! از طرفی اتمسفر این‌جا به‌گونه‌ای‌ست که اعضا شبیه به خانواده هستند و همان‌طور که می‌بینیم کافی‌ست یکی از دوستان رنج‌دیده باشد پس تمامِ دیگران با او احساس هم‌دردی می‌کنند که این خود نشان‌دهنده‌ی "حسِ خویشاوندی و قرابت عاطفی" کاربران نسبت به یک‌دیگر است. با توجه به اصلِ "بچه‌محل غیرتی" و کشش‌های دودمانیِ مذکور می‌شود نوشت فاطیما می‌تواند آن خواهر زیبای ما باشد... گیسو رها در باد بود و برادرها در پستوهای شهر زخمِ خود می‌فشردند و هم‌چنان با لبخند می‌گفتند هی دیوانه‌ که چشم آهو داری هیچ نترس جانِ برادر که سینه‌ی ما به اندازه‌ی تمام سرب‌های تاریخ جا دارد وقتی قرارمان جنون و رهایی باشد... و افشار آن برادر کینگ آرتور مسلک که شمشیر در سنگ ندارد اما چه‌باک که کلنگ در دست و گاهی بر ملاج دارد :) پس جدای از تمامِ ابعادِ قابل بحث و بررسی؛ گاهی‌اوقات [در چنین جریان‌هایی] دلیلِ تشکر از طرفین این است که ما از هر دو شخص بابت گفت‌گو، چالش و مناظره‌ی پیش‌آمده سپاس‌گزار هستیم و هردو را به‌یک‌اندازه دوست داریم. حالا شاید، شاید، شاید و فقط شاید چون ایرانی هستیم و به‌ذات دختردوست یکی را کمی بیش‌تر :) باران که می‌بارد من می‌شوم آن پسربچه‌ که برای اولین بار با پای برهنه برروی چمن‌های وحشیِ یک خانه‌ی روستایی در حال دویدن است. نتیجه : دولبخند و سه‌بار سکوت! این‌یکی بماند برای خنده‌های شما. پرنیان، فاطیما، افشار و هم‌چنین سعید عزیز قدردان شما هستم و سپاس بابت این‌که در این دوره‌ی سرد هستید، می‌نویسید و نقش می‌زنید بر این صفحه‌ی سفید و سیاه تا مبادا این تاریخِ بدِ بدِ آدم‌خوار مارا ببلعد.

سلام به آقای افشار و دوستانی که پیامم رو میخوانند و نمیخوانند و تشکر از ادمین گرامی و دلسوز عطرافشان.
لایک کردن لزوما به معنای موافقت تام نیست. بلکه به معنای لذت‌بردن از بخشی از محتوا میتواند باشد.[بجای لذت‌بردن میتوانید کلمه‌های دیگر بگذارید].
بنابراین این چرخه با این استدلال من،نه تنها معیوب نیست بلکه صحیح و سالم نیز هست. نشان از دقت خواننده دارد.
فراتر از این، به دنبال لایک و تعدادش نباشیم(لطفا برداشت نکنید که شما یا دیگران رو اینطور فرض کردم) . آن احتمالی که دادم،صرفا یکی از احتمال‌های موجود بود. شاید لایک کردن برای شخصی،فی‌نفسه‌ لذت‌بخش هست. من حق سلب این لذت رو از او ندارم.
بستگی به زاویه دید شما و تجربه‌ی محیطی شما دارد(محیط به تعریف من هرآن‌چیز/فردی هست که اثر میگذارد و نمیگذارد).
ایام به کام .

با سلام خدمت همه دوستان
این مبحث لایک ها برای یار کشی و از این چیزا نیست از نظر من هر کدوم از دوستان که بدون چشم داشت و توقعی تجربیاتش از عطر ها رو در اختیار بقیه میزارن کمترین کاری که میتونم انجام بدم همین فشار دادن گزینه تشکر هست.من قدردان همه دوستان هستم با به اشتراک گذاشتن تجربیاتشون حالا تحلیل عطر باشه یا نوشته های دوستانی مثل آقا مسیح که غیر از برسی عطر در نوشته هاشون خنده رو روی لب میارن مثلا تو کامنت عطر آیکون از آنتونیو باندراس حتما دوباره برید بخونید نظراتشون رو . و در پایان ببخشید که وقتتون رو گرفتم ممنونم از همه دوستانم

سعید جان بله موافقم باهات و مرسی از لطفی که به من داری.

مسیح جان point's taken. درس پاتولوژی خاورمیانه رو باس با دو لبخند و سه سکوت پاس کرد. پاس میشم گمونم.

چه بر ما رفته که چنین دور شده ایم از همدیگر؟؟؟؟
چند وقتیست که فضای دلنشین و معطر عطرافشان اون گیرایی قدیم رو نداره، هنوز معطر هست، شیک هست ، مدرن هست ولی آن آرامش مد نظر را ندارد، لذت هایش انگار مثل قدیم خالص نیست، گویا دچار ریفورموله شده و گاها از موارد تصنعی هم استفاده شده هر چند اندک.
فضای دلنشین نظرات ، گاها شده محل بحث و جدل.
من از هنر و فلسفه به اندازه دوستان و عزیزان این جمع دوستانه، بهره ای نبرده ام اما مگر غایت هنر نزدیکی قلوب نیست؟ مگر نه اینکه ما معطر میشویم ،بیشتر از دل و جانمان واسه محیط اطرافمان، که از وجود ما لذت ببرند؟که عزیزتر باشیم؟ که سرمای هوا را برایشان گرم و مامنی باشد و گرمای هوا را با خنکای معطر شده مان برایشان دلنشین کنیم.
که اگر در گذری از کنار غریبه ای گذشتیم ، عطر ما روحش را تسکین دهد، آلامش را فراموش کند بی آنکه ما را بشناسد،پس چه شده است که تو این مسیر ما گسستمان بیش از پیوستمان هست؟ خب ما که باید نزدیکتر میشدیم....
آن هم دوستان و عزیزانی که خود هنر دان و هنر شناسند،بهره مند از فلسفه و مسلح به علم و دانش اند.خود جاذبند و معطر .

سرکار خانم پرنیان گرامی .
و دیگر همه ی دوستان پری وش ام .
سلام ها .
در تایید فرمایشات دوستان ام .
یک دکمه ی تشکر و صدها معنی و مفهوم !
که هر کس به یک یا جمعی از دلایل ذیل دکمه را میفشرد :
- سلام .
- به جمع ما خوش آمدید .
- من شما را دوست دارم .
- من از طرفداران نظریات شما ام .
- از نظر شما سود بردم .
- با یک ، چند یا کلیت نظر شما موافق ام .
- ممنون ام که برای ما وقت گزاشتید .
- مخالف ام ، لیک زحمت کشیدید .
- بیشتر حاضر باشید ، بیشتر بنویسید .
- تجربه ی شما به کار من آمد .
- زیبا نوشتید .
- من شما را دنبال میکنم .
- من هم پرسشی مشابه داشتم .
- نفهمیدم چه گفتید لیک از سعی تان ممنون .
- من هم همسلیقه ی شما هستم .
- ممنون که به فکر منافع ما هستید .
- مخالف ام اما درک میکنم .
- شما را دوست ترین داریم .
- لطفا همین موضوع را ادامه بدهید .
- شاد شدم .
- ممنون که مرا قابل شمردید .
- من نیز تجربه ای مشابه دارم .
- علاقه ی من به این موضوع بیشتر است .
- مرا در خاطر داشته باش .
- شما آدم خوبی هستید .
- من همه را دوست دارم .
- ناراحت نباشید ، بمانید .
- حق با شماست .
- آن دیگری هم چون شما زحمت میکشد .
- از دشمنی بکاهید به دوستی بیفزایید
- ایهام و استعاره ی شما را گرفتم .
- دقیقا برای من هم چنین شد .
- ممنون که پاسخ دادید .
- من نیز چنین گویم .
- شما به جای ما گفتید .
- و ده ها مفهوم دیگر که باید در شرایط اش بود تا درک کرد .

من خود ، اولین حضور ( پیام ) هر کس را ارج مینهم .
شخص برایم مهم است نه صرفا نظر ! دید من چنین است هرچند شاید نادرست باشد !
هماره در کنار دوستان ام حضور دارم .
مهمتر از چیزی که مینویسند برای من ، این است که حضور دارند در کنار من .
یک دوست همیشه که درست نمیگوید لیک من هماره ممنون حضورش هستم .
بقول صحیح برخی دوستان ، برخی نظرات بیش از فشردن دکمه ، تشکر نیاز دارد .
برخی دوستان ام مهم نیست چه میگویند ، حضورشان طلاست بر من .
شخص ، نظر .
هر کس بنا به سلیقه ی خود یکی از دوی فوق را مهمتر میشمرد . این بستگی به دید شخص دارد راجع به این خانه .
جوان ها بیشتر باید تکیه بر نظر کنند تا بیاموزند
اما حقیری چون من باید بیش از چیزی که میگیرد ، هدیه دهد .
به زعم من مهر سرلوحه است . غیر ازین هیچ چیز ماندنی نیست . همه چیز به صاحب اش بر میگردد جز مهر که هم به صاحب اش باز میگردد هم به مصحوب اش هم به اصحاب اش !
یک دانه اش را که کاشتید طبق قانون صریح و بی بدیل جهان ، پس از رُست ، ده ها عودت میدهد !
برای من شخص مهم است چون دنبال کردن بی مهران آدمی را به سرچشمه ی نامردمی رهنمون میکند .
آنچه در عالم ، در آدم !
کشاورز مزرعه ی شما ، خود شمایید !
بدی زود میروید و رشد اش سریع تر است !
بر مهر صبور باشید . تنها این است که بار میدهد هرچند دیر تر !
دوستان عزیزم ، بر عطرهای حقیقی معطر شوید که عطرهایی که میدانید ، ماندگاری ندارند لیک عطور حقیقی خاموشی ندارند !
به جایی میرسید که : بی نقاب میبینید !!
همه کس و همه چیز را !
این جمله را فراموش نکنید .
ارادت های بسیار

کامبیز جان سخی عزیزم، ای زیباترین، چشم. حرف تو حقه. خودتم عشقی. چشم. اگر دور و بر اکباتان گذرت افتاد یه روزی، من هستم و جک دنیلز. هم پیاله شدن با تو افتخار بزرگی خواهد بود برای من.

عزیزم شما مو رو میبیند . من پیچش مو 😂
اگر به اشتباه اینجور براتون تداعی شده که من دلخور یا ناراحت تعداد لایک هستم . اشتباه متوجه شدید .به حضورتون عارضم که اونایی که منو میشناسند که هیچ اونایی هم که نمی‌شناسند شاید بد نباشه بدونن تو این ۱۲-۱۳ سالی که فعالم تو این حوزه . همیشه و همه جا دست کمک دادم به همه . از وقت و مالم گذشتم برای توسعه فرهنگ عطر بازی . ۱۲ سال پیش که من اینجا تو عطرافشان کامنت و ریویو میزاشتم . هیچکدومتون نبودید . سالها ادمین پیج ل.لیوم بودم . سالهای ادمین چند گروه تلگرامی هستم و رسالتم رو انجام دادم . چند ماهی هست دوباره برگشتم . به درخواست چند دوست . اینجا عطر فیک و پرشده تو عطرگرام منتشر میکنند ‌‌. اینجا در مورد اسانس و عطر های های کپی حرف میزنند . اینجا نقد عطر میزارند از دکنت هایی که معلوم نیست سورسشون کجاست . اینجا شب شعر راه می‌اندازند . اینجا بادی اسپلش رو با اسانس تقویت می‌کنند . اینجا عکس از فرمول عطر میزارند بدون هیچ منبعی . اینجا پر از اشکاله . اینجا فروم عطره . باید در مورد عطر حرف زده بشه . در مورد موضوعات دیگه . هستند جای مربوط به خود اون موضوعات . سعی میکنم مفید واقع بشم . استاندارد فروم های آنلاین عطربازی باید بالا باشه ‌‌. چه اینجا که یکی از قدیمی‌ترین هاست چه جاهای دیگه .‌.
خلاصه اینکه موضوع فقط لایک کردن یا دلخوری و... نیست . من شخصا نیازی به توجه کسی ندارم ...
همه رو دوست دارم و با هیچکسی هم مشکلی ندارم .
ولی باید این بساط خاله بازی بعضییا که فکر میکنند اینجا خلوتگاه ترشحات ذهن پریشانشون هست جمع بشه ‌..
مخاطبی که اینجا کامنت میخونه . اصغر و اکبر و صغری و کبری نیستند که دل و قلوه رد و بدل بشه .
اینجا صدها یا هزاران نفر در طول روز مخاطب داره که بصورت چراغ خاموش نظاره گر این مطالب هستند ‌...
حالا بگذریم ....
مطلب طولانی شد ...
انشالله دست به دست هم بعنوان کاربران عطر افشان سعی در ارتقا این فرهنگ داشته باشیم ‌‌...
🌸🌸🌸
ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز . از روی حقیقی نه از روی مجاز
یک چند دراین بساط بازی کردیم .رفتیم به صندوق عدم یک یک باز .
مخلص 🙌

چشمتان روشن سرکار خانم پرنیان
چه افتخاری بیش از این !
عطر مینوشیم به یاد خدا !
به یاد و همراه ِ خدائیان .
و : میخوانیم و میخندیم 😁
ارادت ها

آقای افشار، میشه زیر عکسایی که از کلکسیونتون شیر میکنین یه شرح و ریویو هم بذارید؟😄 شخصا از کلکسیونتون برای تست ایده میگیرم و یکسری عطرای محبوب جدیدمو هم اخیرا از همین مسیر پیدا کردم 🍻 اگر درموردشون بنویسین ممنون تر از پیش میشم، کلا زیر عکسای کلکسیونی شرح عطر تاثیرگذارتره (بیشتر میگیره ادمو😂)
سپاس مجدد از شما و همه عطربازای باتجربه ی سایت که تجربیاتشون رو بی چشم داشت share میکنن ؛)

سلام جناب افشار

البته بخشی از اعتراض شما به جاست اما من فک میکنم درمورد بیان بعضی مطالب احساسی و..تو این محفل یه نکته اینجا از قلم افتاده و اون اینکه عطرها وروایح به شدت حاوی حس مکان هستند و اصولا دلیل تولید و فروش خیلی از عطرهای نیش همین مطلب هست و دلیل تلاش برای بیان حسی از عطرها تو این محفل در بعضی موارد همین هست.

حالا اینکه این حس مکان و برداشت حسی شخص به چه شکلی بیان بشه خوب جای بحث داره.جدای از اینکه نحوه ادراک و شناخت هر شخص از داده های محیط کاملا خاص خود شخص هست و متاسفانه بعضا بهش توجه نداریم بیان این احساسات درونی خودش نیاز به شناخت این احساسات داره که خوب این چیزیه که من فک میکنم خیلی از ما و مخصوصا نسل ما درش مشکل داره یعنی چه در شناخت احساسات درونمون و چه در بیانش بعضا به وضوح مشکل داریم.

این مساله البته صرفا به این موضوع عطر ختم نمیشه و از جزئی ترین تا کلی ترین مسائل زندگی بسط داره.کسانی رو میشناسم که یه عمر سر بحث عدل خداوند به نتیجه ای نرسیدن و البته اگاهی هم نسبت به این احساس درونیشون ندارن اما همچنان دنبال طریقت هستن یا کسانی که میل باطنی شون هیچ سنخیتی با شریعت نداره اما تلاش میکنن که با پرداختن به فروع شریعت شبیه مومنین باشن و البته این یه مثاله و به خیلی از مواردی که با احساسات درونی ارتباط داره بسط پیدا میکنه و همین احساسات نشناخته و بیان نشده است که بعدها به شکل رفتارهای هیجانی و تکانشی مخرب ظهور میکنه.

هرچند اعتراض شما و بعضی دوستای دیگه درباره طرح مباحث اینچنینی تو این محفل به جاست اما به شخصه هر تلاشی برای شناخت و بیان احساسات درونمون رو بسیار مفید میدونم که خوب شاید بد نباشه فروم جداگانه ای تو این محفل به این منظور در نظر گرفته بشه.البته به شرطی که لااقل تو این یه مورد خودمون باشیم یعنی تو این احساسات و این بیان خودمون باشیم..

با احترام و عرض ادب
دوستان فرهیخته و ارجمند، در این محفل که یقین دارم تمامی اعضای آن از شایستگان و نیکان کشور هستند، گردهم آمده اند تا از این همنشینی تجربه ای از کمال و سعادت و دانش چه در زمینه خود عطر و چه به بهانه عطر، بهره مند شوند. اینکه فقط به همون نت‌های عطر پرداخته بشه و گفته بشه ابتدای رایحه فلان و انتهای آن فلان هست، مطمئنا از محبوبیت این محفل کاسته خواهد شد و این سایت با سایتهای دیگر هیچ تفاوتی نخواهد کرد. در سایتهای خارجی مثل فراگرانتیکا اگر به مثل عطرافشان روایت نویسی نمی‌شود دلیل بر این نیست که ما هم مثل آنها باشیم، چه اشکالی دارد یکبار هم که شده معیار خودمان باشیم، چه اشکالی دارد خودمان اولین ها باشیم... چه بسا که عطرافشان واقعا با این مدل روایت نویسی برای عطرها در تمام جهان منفرد هست و این واقعا شایستگی بسزایی دارد. در کشوری مثل آمریکا به علم تاریخ بسیار اهمیت می‌دهند که از همون تاریخ جهان الان دارند به تمام جهان قدرت نمایی می‌کنند چراکه مو به مو همه اتفاقات تاریخ رو در تمام کشورهای جهان بررسی می‌کنند و نقاط ضعف و نقاط قوت همان کشورها رو شناسایی می‌کنند. اما در کشور ما به مهمترین و تاثیرگذارترین علم آن یعنی ادبیات اصلا هیچ ارزشی قائل نیستند و چه بسا در چندین دانشگاه هم قرار هست این رشته را حذف کنند که واقعا جای تأسف هست. چراکه ادبیات صرفاً به معنای آموختن شعر و داستان نیست بلکه همین ادبیات در رفتار و کلام و تفکر بسیار تأثیرگذار هست. ما با ادبیات میتوانیم تفکری شایسته و رفتار و کلامی شایسته داشته باشیم که حتی در نحوه زندگی و یا معیار انتخاب عشق و یا نحوه تحمل اندوه را هم از همین ادبیات میتوانیم استناد کنیم. اما افسوس و صد افسوس که مهمترین علم رفتار و کلام را به بی اهمیت ترین جلوه دادند و هر روز شاهد ناملایمتی ها در هر مکانی حتی مجازی هستیم.....
ما اینجا روایت عطرها را با علم ادغام کردیم که شاید حتی فقط یک واژه ی جدید را به عطردوستان هدیه کنیم، چیزی که قطعا با آموختن آن واقعا حس خوشحالی را ایجاد می‌کند. عطرها صرفاً بخاطر خوشبو کردن تولید نمیشن، بلکه بیشتر برای ایجاد حس خوشایند و درگیر کردن روان انسانهاست، که حتی در تعیین جنسیت جنین هم می‌توانند نقش داشته باشند. عطرهایی که القا کننده هورمون های جنسی هستند و در زمان مناسب تن‌پوش می‌توانند در سوق جنسیت جنین، اثر سینرژیستی داشته باشند و یا قادرند تخیلی از آینده را تداعی کنند، تخیلی که سالهاست منتظر مقرر شدن آن هستیم و یا خاطرات گذشته زندگی را تداعی کنند که ترسیمی از رویای بودن در گذشته های شاد را تداعی می‌کنند که اکنون آن رویاها را با گذر زمان از دست داده ایم.... بله روایت عطرها رسالتی از دغدغه ی انسان دارد که پیش نیاز خاطرات گذشته یا رویاهای آینده هست، درست مثل اینکه در دانشگاه برای رشته های پزشکی و پیراپزشکی درس‌هایی مثل ریاضیات و فیزیک و شیمی در ترم های اول ارائه میشه، چراکه بعدها برای درس‌هایی مثل بیوفیزیک، بیوشیمی فیزیک یا رادیوبیولوژی همه اینها پیش نیاز هستند....
بنابراین روایت نویسی برای عطرها بنظرم پیش نیازهای خاص خودش را می‌طلبد تا مخاطب علاقمند بتواند با آن روایت خاص، شخصیت خودش و خاطرات و تخیل خودش را با نت‌های این عطر سازگار کند که اگر برایش مجذوب کننده بود، به لیست خریدش افزوده خواهد شد.
همه ما توان خرید عطرهای اورجینال را نداریم و معرفی عطرهای کپی قانونی که شباهت نزدیکی به همان عطرها دارند، کمک به عزیزانی هست که می‌توانند شاخص بهتری برای خرید داشته باشند چراکه بسیار پیش آمده که با انتخاب نادرست برای همین عطرهای کپی قانونی، هزینه را از دست داده اند.
تفاوت عطرافشان با سایر سایتها چه داخلی و خارجی در این است که دارای روح هست، روحی که روان انسان را در خود حمل می‌کند و احساسات انسانی را آشکار می‌کند. احساساتی از غم و شادی، از جوان و مسن از زن و مرد، از مجرد و متاهل که در هیچ سایت معطری وجود ندارد یا حداقل من نمی‌شناسم.
سعی کنیم معطر فکر کنیم و صرفاً برای پوست و پارچه و مخاطبان معطر نباشیم..... تفکر معطر خودش به تنهایی گرانترین عطر جهان هست که برای هر انسانی اصالت خاص خودش را دارد...
سپاس از همراهی و شکیبایی شما بزرگواران......

البته ضمن ارادت خدمت تمام کاربران محترم ......جناب افشار گرامی بسیار بجا و به موقع گفتی و الحق خوب هم گفتی .........

موافقم....شخصا از مدیریت سایت درخواست تنظیم منشور اخلاقی یا اساس نامه ای را دارم که کابران را ملزم به بحث راجع به عطر بکند و هر مطلب نامربوط حذف شود...متاسفانه سطح کیفی نظرات را حتی با ۶ ماه قبل مقایسه میکنیم،نتیجه اصلا جالب نیست!!! عطرافشان بعنوان یک مرجع قدیمی فارسی زبان رسالت بزرگی دارد و انتظار میرود که با اتخاذ تصمیم درست ،سطح کیفی سایت را همچون گذشته بالا نگهدارد.شاید گفته شود هیچکس وظیفه ای در راهنمایی دیگران برای خرید فلان عطر ندارد،بله ! ولی وظیفه ای اخلاقی و نانوشته هم وجود دارد که وقت آن کسی را که به قصد گرفتن مشورت و راهنمایی به این سایت مراجعه کرده با با مطالب بی سر و ته و غیرمرتبط به هدر ندهیم.همه ما قهرمانان زندگی های شخصی خودمان هستیم ،با توانایی ها و علایق کاملا مختلف و بعضا متضاد.ولی دلیلی نمیبینم که در یک سایت تخصصی از فتوحات خودم مطلب بیان کنم ...خیلیها بدون داشتن اکانت و پروفایل مرتبا مطالب سایت را دنبال میکنند ،بماند که شنیدم که حتی نظری را از اینجا کپی کردند و در سایت دیگری زیر یک عطر کامنت گذاشتند!!! با وضعیت فعلی دوستان کاربلد و قدیمی مجبور به سکوت یا ترک سایت خواهند شد و این متاسفانه یعنی تنزل کیفی محتوای سایت....صلاح کار خویش خسروان دانند.سپاس بخاطر این سالها که خواندیم،یاد گرفتیم و بهره بردیم.