لویی ویتون آمبر نومد ــ گردبادی با بوی چوب عود برای آغاز کردن سفری در قلب صحرا.
با گذر زمان و گذشت روز، مسیر خورشید نیز الگوهای درخشانی از سایه و نور را روی تپهها میآفریند. درحالی که همهچیز بیحرکت به نظر میرسد، بیابان زنده میشود و مسافر را بهسوی یک اودیسه شورانگیز میکشاند. لویی ویتون آمبر نومد، طراحیشده برای عاشقان عصارهها و نتهای کمیاب یا نایاب، این حس نامتناهی را با یکی از اسرارآمیزترین ترکیبات در جهان عطرسازی، یعنی چوب عود، به بیان درمیآورد و غلظت خاصی به آن میبخشد.
ژاک کاوالیه این ماده سرکش، زیبا و سرمستکننده را بهطرز ویژهای با رگههایی از لوبان و جلوههای خاص تمشک آمیخته میسازد. در دوردستها، بوی روایح دودی را احساس میکنیم که بهسوی آسمان شناور است. لویی ویتون آمبر نومد ــ بوی عود هرگز تا این اندازه اسرارآمیز نبوده است.
| نوع عطر | ادو پرفیوم |
| برند | لویی ویتون |
| عطار | ژاک کاوالیه |
| طبع | گرم |
| سال عرضه | 2018 |
| گروه بویایی | شرقی چوبی |
| کشور مبدأ | فرانسه |
| مناسب برای | آقایان و بانوان |
| اسانس پایه | لوبان ، رز ، شمعدانی ، روایح دودی، عود، تمشک ، زعفران ، چوب درخت قان ، چوب عنبر |
رایحهای از سفر، از آفتاب بر شنهای طلایی، از نسیمی که میان تپههای کهربایی میرقصد و روح آزاد را به پرواز میخواند.
او عطر سرزمینهاییست که نقشه ندارند، رایحهی روحی که هیچ مرزی را نمیشناسد،
روحِ جهانگردی که میان آسمان و خاک، میان شرق و غرب، میان رؤیا و بیداری در حرکت است.
امبر نومد، همان لحظهی درخشانِ طلوع است در دل صحرا،
آنجا که کهربا در آغوش باد گرم میدرخشد و زمین از بوی رزین و چوب، شعر میسراید.
عطری ساخته از اشتیاق کشف، از سکوتی باشکوه و آرامشی ژرف که تنها در قلب مسافران حقیقی یافت میشود.
در نتهای نخستینش، گرما چون آغوش خورشید بر پوست مینشیند؛
در میانه، صمغ و کهربا روح را در مهی طلایی فرو میبرند؛
و در پایان، ردّی از چوب و نور باقی میماند — گویی قدمهای فرشتهای از دل بیابان گذشته است.
لویی ویتون، با امبر نومد، نه عطری بلکه یک فلسفه را آفریده است:
فلسفهی زیستن در سفر، یافتن معنا در مسیر، و درک زیبایی در ناپایداری لحظهها.
این رایحه، نجواگر حقیقتی عمیق است ، اینکه هر ماجرا، ادامهی ماست.
امبر نومد، همان رایحهی فرشتگانِ رهرو است؛
فرشتگانی که بال ندارند، اما روحشان از کهربا و نور ساخته شده.
رایحهای که چون دعایی طلایی از اعماق وجود برمیخیزد و میگوید:
آرام بگیر، زیرا راه همان مقصد است.
درود بر لویی ویتون، بر این سحر کهربایی که میان گرما و آرامش، میان خاک و افق، انسان را به خود بازمیگرداند.