اسم جان گالیانو رو سرچ کنید و لباس هایی که طراحی میکنه رو خوب و با دقت تماشا کنین. ببینید چه نابغه ایه این بشر و برند دیور چقدر ساده لوحانه و سهل انگارانه اونو از دست داد. به لباس هایی که طراحی میکنه خوب دقت کنید. تجمل و یونیک بودنی که از ظرف پوشاک خارج میشه و به یک جواهر حیرت انگیز بر تن صاحبش خودنمایی میکنه. گویی از جای دیگری آمده که هیچ کدام از خصلت های بشری و غرایز انسانی و زبان های زمینی در اون جاری نیست. بعد بیاین و :

این عطرو منقرص کنین لطفا.

شاهکار خارق الهاده تیری موگلر که هر روز میگذره بیشتر به شکوهش پی میبرم.و برای من حکم وینتر ویرهای جان گالیانو رو داره. همیشه به محصولات جان گالیانو فکر میکردم اما مدتی بود که فراموششون کرده بودم. در توصیف وومنیتی عاجز بودم تا اینکه دیدم یکی از نوابغ عطرشناسی ایران در معرفی این عطر فال وینتر سال ۲۰۰۴ جان گالیانو رو ضمیمه ی معرفی این عطر کرده بود.
رساله لانگنیوس که در باب شکوهمندی زبان نوشته شده و از نظر من در عالم ادبیات بی همتا و بیماننده یکی از مضامینی که غیر مستقیم میشه ازش برداشت کرد اینه که یک اثر شکوهمند فارغ از فاکتور زمانه. یعنی به زمان محدود نمیشه و در دام زمان گرفتار نمیشه. وومنیتی شاهکار بی بدیل تیری موگلره قطعا که اسیر زمان نیست و برای همه دوران هاست چون مقیاس ها و ظرف های زمانی رو بر نمیتابه .
به عنوان کسی که اصلا حرفه ای نیست ولی بی شمار عطر داشته باید بگم یک سوپر شاهکاره. و خریدنش از غذای امشب واجب تره. به مرور با این عظمت آشنا میشین. درست وقتی که دیگه تولید نمیشه . وومنیتی یک عطر نیست بلکه عملا یک کانسپته از دنیایی که از کشفش عاجزیم و ازش بیخبریم.

برای کسانی هم که به پخش بو عشق میورزن باید بگم شگفت زدتون میکنه.

و در باره سوالتون .من شخصا Jador edp رو هرجایی بو کنم فرار میکنم. من نمیتونم به شخصه این بو رو حتی ثانیه ای تحمل کنم. پس بهمین خاطر نمیتونم نظر بدم. ببن این و ای دی تی من شخصا چون کلاسیک پسندم و ای دی تی تا حدی کلاسیکه من اونو ترجیح میدم. اما اگر اهل تیپ های کژوال و راحت و غیر رسمی هستین این انتخاب بهتریه.
همانطور که عرض کردم زنبقش از زنبق های دیگه جذاب تره. یعنی منی که از زنبق خوشم نمیاد از این هوشم اومد. مخملی تر و نوازشگره.

سلام خانم گیلدای عزیز. بابت لطفتون ممنون.
بیاین یکم راجع به آیریس صحبت کنیم. آیریس یا زنبق و یا به تعبیری سوسن چرا اسمش آیریسه؟ به خاطر داشتن آیرون. یا آیرود. یه ترکیبی که در زنبق وجود داره و علت معطر شدن اون هستش. بعضی هارو دیدم میگن فلان عطر بوی گل زنبق میده. خب این عزیزان دارن اشتباه میکنن. عطر گل زنبق از گلبرگ هاش حاصل نمیشه بلکه از ریزیوم یا ساقه زیر زمینی زنبق تقطیر میشه. که از قضا تانن هم داره که تانن همون تلخیه چاییه مثلا. این عطر زنبقی که درون عطرهاست نهایتا شصت درصد با بوی گلبرگهاش مشابهه. پس بر اساس بوی گل زنبق قضاوت نکنید. چرا بوی زنبق توی محصولات دیور اینقد جذابه؟ چون جناب دیماشی از روش دیگری برای تقطیر و تعریق زنبق استفاده میکنه . در روش عادی از بخار سالین استفاده میشه اما ایشون از اسید و ساکارز هم استفاده میکنن که حالت نیمه پودری جذابی میگیره و تلخی آمینویید و تانن از بین میره.
اینهارو برای چی گفتم؟ به این خاطر که زنبق در این کار از قبلیا هم خوش رایحه تر شده و شیوه تقطیر ارتقا پیدا کرده یا هر چیز دیگه ای.
من بهترین jador رو این میدونم:
Jador l'or
جدوغ اصلی رو من عطری کلاسیکتر و سن بالاتر دیدم. و ابسولوت رو نه کلاسیک اما کماکان مناسب سن سی به بالا دیدم.
اما له اور از نظر من به عنوان یک آقا شیکترین جدوغ ممکنه. لوکس ، اشرافی، درگیرکننده و تحریک آمیز.
ولی وول (به تلفظ فرانسوی. و در لغت به معنای حجاب هستش اما در تعبیر استریت تاکش به معنای عشوه و sail هستش . که نمیدونم کدوم منظورش بوده. اما یقینا ترکیبی از این دوتاست. یک جور معصومیت که با بوی رایحه همخوانی داره) .
وول قراره یه عطره همه پسند باشه که کسی نمیگه وااااااو. البته به نظر من. ولی اکثرن میگن اوه چه بوی خوبی. پخش بوی متوسطی داره و عطری پاییزی بهاری دوست داشتنی.

سلام. جناب گله داری ارادت.
یه پیشنهادی دارم. بعد از چند روز که استفاده نپای نکردین ازش و شامه تون بهش حساس شد دوباره، درفضای بسته اتاق اسپری کنین و یکساهت به(عد برگردین. این بو همان بوییه تا آخر عمر عطر ، روی بدنتون قراره از شما پروجکت بشه.نه اون بوی ابتدایی. یقینا بعد از بکساعت خواهید دید که با انک نواغ سابق رودر رو نیستید. بویی که دیگران بعد از یکی دو ساعت از جانب شما استشمام میکنن تا چهل درصد با انک نواغ فرق داره. نتیجش رو بگید. ممنون . ارادت مند

توی کامنت قبلی اسم کرید بوا دو پورتوگال به عنوان عطر کلاسیک رو جا گذاشتم اسمشو. نتیجه تایپ کردن حین درست کردن ناهاره.. ببخشید جدن جناب کبیری عزیزم. . اولی شد وتیور . دومی شد بوا دو پورتوگال.
تابستونیام شدن سیلور مانشن و همالیا. اما راجه به ارولفا و رویال واتر حرف خواهم زد در آینده نزدیک. شاید با اون توضیحات بدت ن نیاد از اونا.

سلام.
قبلا دوستان راجع به اکستریم سوالای زیادی پرسیدن اما از اونجایی که یقین داشتم که به مجموعه عطر افشان اضافه میشه صبر کردم که وقتی اومد راجع بهش حرف بزنم.
همین اول تکلیف رو روشن کنم که اگه میخواین بدونین چقد با انک نواغ اصلی فرق کرده باید بگم تقریبا خیلی. و آیا واژه اکستریم(به معنای حد منتها و غایی) لایق این عطر هستش باید بگم نه. از نظرم خود انک نواغ یه منتها بود در سبک خودش و نیازی به اکستریم نداشت. اما این به معنای اینه که نخریمش؟
ببینین از نظر من عنوان انک نواغ برای این عطر غلط بود. این تقریبا ربطی به انک نواغ نداره. انک نواغ وودی بود و این بالزامیک و دودیه بیشتر. به تبع دارا بودن وتیور و سرو حتما احساس مشابهت با نواغ بهتون دست میده اما بعد از چند بار استفاده متوجه میشین با عطر دیگه ای سر و کار دارین. یه عطر دودی عالی که از چوب ترمه درونش خبری نیست و بجاش چوب صندل اضافه شده . این کار کاملا گیراست. شروعش با سرو خشک و رایحه موم ماننده. موم شیرین نیست رایحه ش. نوشته لیمو اینجا. اما بهتون قول میدم از طراوت لیمو خبری نیست . من ده بار تست کردم اما لیمویی به اون معنا حس نکردم . بعد از پنج تا ده دقیقه بوی لالیک قبلی رو حس میکنین. همین مرحله بود که کاملا سورپرایز شدم. بوی زنگا هیاتی وتیور رو میداد. یکی از گرون ترین عطرهای وتیوری دنیا. با سی درصد اختلاف حدودا بوی اونو میداد. اما به فاصله یک ربع تا نیم ساعت دود از راه میرسه و دقیقا انگار وتیور رو بخور میدن جلوتون. شما مثل کودکی که اسباب بازیش افتاده داخل آتیش نمیدونین که آیا دستتونو بسوزین و اسباب بازی رو بر دارین یا دلتونو بسوزونین و بی خیالش بشین. من پیشنهاد میکنم دلتونو بسوزونین. چون مرحله بعدش و دودی که به کار اضافه میشه خیلی جذابش میکنه. و بعد یه مقدار خیلی خیلی کم پچولی من احساس کردم که با بوی صندل چفت شده بود و یبار اینو حس میکردی یبار اونو.
قبلا به یکی از بچه های اینجا گفتم نگیرش چون سلیقه شو حدس میزدم. اما تستش کنید حتما. با دقتم تستش کنید.
ماندگاریش نسبت به نواغ فرق نکرده اما پخشش بیشتر شده. دوسش خواهید داشت اگه بخور و چوب و تلخی اذیت نکننده میخواین.

ابراهیم عزیز سلام.
قبلا در همین صفحه تمام عطرهای شاخص هم رایحه با توباکو وانیل رو تقریبا اسم بردم. و تفاوت هاشونم گفتم.
منتها از مجموعه کارهای عطرافشان مارلی هرود نزدیکتره به این کار.

شخصا شیک ترین کار کرید رو وتیور گرانیوم میدونم. و یکی از بهترین عطرهای دنیای کلاسیک که بسیار اشرافی و عالیه(اما یونیک نیست. یعنی بوش نو نیست و رگه هایی ازش رو در عطرهای مختلف یو کردین حتما) میدونم.
کارهای تابستونیم توی کامنت قبل توضیح دادم

مسعود نظامآبادی عزیزم
سلام
ریویوی طولانی ای در مورد شنل و علی الخصوص همین چند عطر نوشتم که هر زمان فضای غالب این پیج آرام گرفت و فرصت پذیرش رو به خودش داد درجش میکنم. اما به گوشه ی خیلی کوچکی از اون بسنده میکنم اکنون.
اورتیکاریا یا کهیر یا هایو بیماری ای هستش که همه مون یکبار تجربه ش کردیم. پوست دچار خارش میشه و بعد روی سطح پوست گردی های متورم قرمزی ایجاد میشه. در زمینه تماس با آلرژن ها و و واکنشهای آلرژیک بوجود میاد اکثرا. نتیجه بیوپسی پوستی در سه درصد از بیماران باعث دیدن سدیمنت گلیکول بوده . یعنی رسوب ماده ای به اسم گلیکول در اپیدرم پوست که در واقع این ماده مثل چسبی براای نگهداری الکل عمل میکنه. در عطرسازی سنتتیک از این دست مواد و شیوه ها برای افزایش ماندگاری استفاده میکنن. چرا این بحث رو پیش کشیدم؟ از این حقه هایی که گفتم بسیار وجود داره. اینها با تست های ساده قابل کشفن و خیلی راحت در منزل میشه به کیفیت ساخت یک عطر تا حدی پی برد. که به مرور راجع بهشون در ذیل محصولات مختلف صحبت میکنیم. چون اگر بخوام یکجا همه رو در مورد یک عطر بنویسم جبه گیری سختی بوجود میاد.
من شخصا بهترین محصول شنل (در این رنج نه اگزکلوسیف) رو همین میدونم. از جنبه کیفیت منظورمه. آرام آرام و به مرور صحبت میکنیم. و عزیز جان! در مورد خرید یک عطر شخصا نظرات و فروش جهانی آخرین ملاکمه. چرا که بعضی از برندها الان در صدر پر فروش هان که محصولاتشون به تمامی معنا بی کیفیته . میشه بعدن سر فرصت راجع بهش صحبت کرد.
دوستدار تو

جناب زارعی روز پنج شنبه قراره نسخه تولید شده سال۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ رو تست کنم. اون زمان خدمتتون عرض خواهم کرد. اولین نسخه تولید شده اون پخش و ماندگاری قابل توجهی داشت.
در مورد مشابهاش عرض کنم که در بین محصولات کیلیان دو نورد مشابه داره این کار که قیمت بالای یک تومن دارن و از نظر من ارزش خرید ندارن.