سلام پژمان جان
تق همه اون خصوصیات رو داره. اما پخش بوش اینطور نیست که یه راهرو رو کامل بپوشونه. یا خط بندازه.
اگر پنجاه هزار تومن به پولت اضافه کنی سه تا پیشنهاد اصلیم برات اینان:
تام فورد اکستریم. نه نویر اکستریم. اکستریم خالی. با کمی مراعات چهار فصله. اگر یه نظر سنجی از بانوان عزیز بگیرن و همه عطرهای دنیا رو براشون تست کنن و بگن کدوم یک شما رو بیشتر جلب میکنه یکی از گزینه ها در این رنج قیمت همینه. پخش بوی بالایی هم داره.
یه نابغه ای هست که که جنس مخالف رو شدیدا تحت تاثیر قرار میده. یکم سخت گیر میاد به اسم: اسکادا مگنتیزم فور من. حواست باشه وومن رو تست نکنی.
دیور هوم پارفوم. که البته مناسب تابستون نیست.

* برداشت بدی نشه از اینکه من مدام میگم جنس مخالف رو جلب میکنن. دلیلم برای استفادهداز این جمله اینه که عطرهایی که جنس مخالف رو تحت تاثیر قرار میدن همون ویژگی هاییه که پژمان عزیز گفتن. شیک. رسمی. نافذ و قاطع.

سال 86 بود که پسر داییم سه دهنه مغازه جنب هم توی یکی از پاساژهای معروف تهران اجاره کرد.در یکی پوشاک میفروخت. یکی ساعت و یکی عطر و لوازم آرایشی. مشتری های خاصی که میومدن براشون ست انتخاب میکردیم. ساعت و پوشاک و عطر رو با هم ست میکردیم. قسمتی از فروسگاه پوشاک به برندهای معروف رسمی تعلق داشت. یکی از ترس هامون این بود که فردی با سن حدود سی سال بخواد از از قسمت پوشاک، کت و شلوار رسمی شیکی بخره. انتخاب ساعت خیلی راحت بود براش، اما انتخاب عطر برای این ست خیلی دشوار بود با توجه به سنش و تیپ رسمیش. چرا که کارهای رسمی اکثرا مخصوص به سن های بالا بودن و خیلی کلاسیک و تکراری بودن. . تا اینکه یک سال بعد تق هرمس وارد بازار ایران شد. اون زمان ادوتوایلت اومده بود. تق رو که تست کردیم یه نفس راحت کشیدیم. بیش از بیست برند عطر داشتیم اما این یکی بهترین انتخاب ما بود برای یه فرد سی ساله که میخواد خیلی رسمی و شیک بپوشه. یادمه دقیقا قبل از عید بود که این محصول رو آوردیم. تا روز عید حداقل ده بار ثبت سفارش کردیم و بیشمار ازش فروختیم. این خوشحالیه ما ادامه داشت تا تابستون. بعضا بهمون میگفتن که این تنده. ما هم مجبور بودیم پلاتینیوم اگوییست یا آزارو پور هوم رو.پیشنهاد بدیم. که باز به ما میگفتن اینا سن بالاست.
اما به فاصله یکسال باز ما جشن گرفتیم. چرا که نسخه پرفیومش اومد که تندیش کمتر بود. همینم باعث شد که پخش بوش کمتر بنظر برسه. تق بعدها ضعیف تر شد پخش بوش. اما کیفیتش رو حفظ کرد. تق هنوز حتی با وجود اینهمه طرفدارش اما باز هم بهش کم توجهی شده. تق باید خیلی بیشتر بفروشه. چون لیاقتشو داره. عطری که برای یه جمع رسمی انتخاب میکنید مهمترین ویژگیش باید این باشه که احساس همنوعی و وحدت بوجود بیاره. اینایی که با عطرای خیلی تند، یا خیلی خاص یا نامتعارف وارد جمع های رسمی وارد میشن من ازشون نفرت دارم. تق عطریه که احترام به جمع رو حفظ میکنه. قاطعیت داره. عمیقه و عین یه ساعت گرون قیمت بر اندام صاحبش میدرخشه.
کنار تق نمیشه مثال دیگه ای اورد. هستن عطرهایی که مشابه این رایحه رو دارن مثل رد وتیور از مونتال یا تیمبوکتو از ل ارتیزان با قیمت دو برابر. اما تق یه چیز دیگه ست. اما اگه میخواستین یه چیزی شبیه به تق با قیمت پایین پیدا کنین که با کیفیتم باشه beat از بوربری هم کار خوبیه که اونجا بجای پرتقال لیمو.رو حس میکنین.
من شخصا توایلت رو.میپسندم.
ارزش خرید: باید داشتش.
فصل مناسب: تقرییا چهار فصل اما بهار خودشو بیشتر نشون میده
سن مناسب: بالای بیست و پنج سال

اخر سال که میشه همه کارشون رونق میگیره بجز شغل من. همین هم باعث میشه فرصت بیشتری داشته باشم که یجوری باید پرش کنم. دوره دانشجویی توو کار مد بودم و شاید تجربیاتی داشته باشم که بدرد بخوره. این توضیح به این معنا نیست که حرفه ای ام. ابدا. اصلا حرفه ای نیستم. مخصوصا در رابطه با عطر. اما خب همونطور که عرض کردم چون پنج سال بطور جدی برای تامین مخارجم در کار مد (اعم از پوشاک و ساعت و لوازم آرایشی) بودم شاید بشه توصیه هایی کرد که راهگشا باشه. مخصوصا اینکه دم عید هم هست و شاید بشه راهنمایی کرد دوستان رو. زیر عطرهایی که دارم و توی لیست عطر افشان هست از این بعد نت میزارم. امیدوارم مفید باشه برای دوستان.
یکماه قبل همینجا نوشتم که این عطر رو مناسب زمستان ندیدم. و بهتره بزارمش برای بهار و تابستان. نه نظرم عوض نشده.
خب رایحه غالب این عطر هل هستش. کافیه همین الان سراغ کابینت آشپزخونه برید. قوطی یا جعبه هل رو بردارین و بوش کنین. هل تازه بوی تندی داره. این تندی اما تندی تلخی نیست. بلکه شیرینه. یه مشت از هل رو بردارین بریزین توی چایی.. و بزارین با چایی دم بیاد. بوی هلی که از دور از سمت قوری چای میاد، بوی این عطره. وقتی لیوان رو نزدیک دهان میکنین بوی خود چای رو هم حس میکنین. همین اتفاق در این عطر هم میفته. یعنی با تم تند هل شروع میشه اما به مرور بوی چای هم اضافه میشه. بوی چای اینجا اما کاملا حس خنکی داره. حالا فکر کنین در نبود شما یکی رفته بوده سراغ قوری چای و بهش لیمو اضافه کرده. کی اینو متوجه میشین؟ وقتی که چایی رو دارین میخورین. توی همین عطر این اتفاق دقیقا میفته. یعنی وقتی به عطر دقیق میشین و کاملا عطر خودشو پیدا میکنه بوی لیمو کاملا قابل تفکیکه. مادربزرگ من همیشه عصرا وقتی چایی میریخت یکم عنبر دود میکرد توی خونه. اینجا دقیقا همین اتفاق باز رخ میده. عنبر از مخاط سیستمگوارش نهنگ ها ترشح میشه و بعد دفع میشه. عنبر در فرهنگ ایرانیا بوی معنوی داره. ولی بطور کلی عنبر بوی تحریک کننده ای داره و جذب کننده و اعتماد آوری داره.
این مجموعه از هل و چای و لیمو و عنبر اما در نهایتا میخوان چیکار کنن و چی بسازن؟
ببینین. فرهنگ بویایی هر کشوری در برداشتی که از بوی.اون عطر میشه موثره. هل برای من تکراریه. چای هم همینطور. عنبر هم برام بوی سجاده نماز مادربزرگمو داره. اما همه اینها بوهای خاطره ساز دوست داشتنی ای هستن. اما آیا میشه با این ترکیب رایحه ها رفت مراسمات و جشن؟ میشه لباس های شیک و رسمی پوشید؟ یا میشه اسپرت تنتون بکنین؟
بعیده.
اما میشه پیراهن روشن پوشید. ساده پوشید کلا. سنی بالای 25 سال داشت و تصور قبلی عموم از شما هم تصور یه شخصیت قابل اعتماد، ساده و بی حاشیه ای باشه.
موهاتون فشن کنین و اینو بزنین؟ من فکر نمیکنم.
آرایش غلیظ داشت و اینو زد؟ هرگز.
اگه ساده پوش، بی حاشیه، خودمونی و خاکی هستین ارزش اینکار از ده بالای هفته.
راجع به ماندگاری و پخش تا بهار نمیتونم چیزی بگم. اما الان که متوسطه.
ارزش نسبت به قیمت: بستگی به نیازتون داره.
ریسک بلایند خریدن: متوسط
فصل مناسب: بهار و تابستان
بهترین گروه سنی: بالای سی سال.

میشای عزیز!
دقیقا علت تفاوت دیدگاهمون رو عرض کردم. توسکان لدر جنبه مگنتیکش برای جنس مخالف غالب تره. برای همین خانم ها توسکان لدر رو کنار هر چرمی بزاری میگن توسکان بهتره. به لحاظ کیفیت چرم عرض کردم که کولونیا لدر محصول آکوا دی پارما بهتر از توسکانه. به نظر من البته. شما چرم فروشی رفتین حتما. توی یکی از خیابونای تهرون که همه میشناسیم بورس چرم فروشیه. همه میدونیم بهترین مغازه اون راسته کدومه. بوی چرمی که از اون فروشگاه میاد قابل مقایسه با مابقی نیست. من قبول دارم بازخورد توسکان بهتره. مشکل من با توسکان اینه که خیلی باید موازین کلاسیک پوشیدن رو رعایت کرد. کت و شلوار شکیل و درجه یک و تمیز و خوش رنگ، ساعت برند، کفش های براق چرم. جای ریسک زیادی نداره. و گرنه میتونه به لودگی کشیده بسه یا حداقل وجاهت عطر یک میلیون تومنب رو دیگه نداشته باسه. . . اما اگر یه نفر بخواند تیپ های جشنواره ای، چرم، خاص، نا متعارف، عجیب غریب بزننه قطعا توسکان حرفی در مقابل کولونیا لدر نداره. کولونیا بازیگوشی های شیرین توسکان لدر رو نداره. از اون تمشک مضحک ولی تحریک کننده خبری توش نیست. اما واقعا با نفوذه. محکم می ایسته و کاملا قاطعه و اجازه ی شوخی و تمسخر و لودگی رو نمیده. یه مردی که سرتا پا قرمز میپوشه و پاشنه شلوارش رو یه وجب بالاتر از کفش کوتاه میکنه و ده جور زیور الات میپوشه و سه قلم آرایش میکنه نگاه مثبتی بهش نمیشه. حالا همین جناب چهار تا اسپری از این عطر یعنی کولونیا رو بزنه. نمیگم تمام نقایص اون تیپ برطرف میشه اما تبعات منفی اون تیپ کمرنگ میشه. . ناخودآگاه یه قاطعیت شیک جاشو میگیره. برای من به شخصه همین عمق و قاطعیت توی عطراست که اهمیت داره. نه صرفا فقط رایحه. چرمی که در کولونیا بو.میکشم خیلی قدره. خیلی قاطعه و لج بازه.. حتی اگر اشتباه هم کنه طوری پاش وای میسته که انگار حق با اونه. . برای من تاثیری که بر دیگران میزاره مهمه. توسکان خیلی خوبه. هیچکسی شک نداره. میشه با یه دست کت و شلوار خوش رنگ باهاش سلطنت کرد. اما فقط کت و شلوار شیک. اگر از من بپرسن پدرخوانده چه بویی میده میگم احتمالا توسکان لدر. خیلی باید برای خلق اون شخصیت در خودت زحمت بکشی که حالا این عطر به اون شخصیت بشینه. نمیشه ساعت پتک فیلیپس بیست میلیونی دست کرد اما سوار پیکان شد. یا حداقل من اینطور فکر میکنم. برای من که هر ده سال یکبار با اصرار خانوادم کت و شلوار میپوشم توسکان توی چرم ها هیچ وقت گزینه اول نیست.
طولانی شد. پوزش. از همه. اما فکر میکنم یکی از کارایی که میتونیم بکنیم اینه که اگه عطریو داشتیم بگیم با چه تیپی بیشتر بهمون میومده یا فانتزیمون برای اون بو چیه. ممکنه یه نفر بیاد بپرسه توسکان خوبه یا یه عطر دیگه. من اگه بجای بر شمردن رایحه ها یا نت هاش بیام بگم چیزی که من فهمیدم از این عطر این کاراکتره شاید بهتر بشه بهش کمک کرد.

به میشای عزیز
رده قیمتیش زیر 450 تومنه. نکته خاصی نداره برای افتراق بدل و اصلش. خیلی بعیده بدلش وجود داشته باشه. فقط یه نکته که اینتنسش رو نخرین. یعنی من نمیپسندم. خیلیا عاشق اونن. اون پخشش بیشتره. اما ظرافت رایحه هاش از این کمتره. تا نسخه های سال 2005 ش پخش بوهای باورنکردنی ای دارن. اما به مرور ضعیف تر شده. همین ضعیفش به راحتی از من نمره ی هفت میگیره اگر فرض کنیم اینترلود نمرش ده باشه. با خرید این در واقع هم دارین کرید دو پورتوگال رو میخرین و هم اون شاهکار نایاب گرلن یعنی هبیت روژ که الان که اسمشو آوردم تنم یخ زد. بوش اونا رو هم در بر میگیره. و بعد از مدتی استفاده متوجه میشین که شالیمار و تق هرمس هم توو بعضی جاها کاملا از رو دستش نگاه کردن.
[...]
اگر دوستش نداشتین آگهی کنید من میخرمش. این رو به عنوان تضمین پیشنهاد عرض نمیکنم. من یکی از پر مصرف ترین عطرهام همینه و بهرحال فرقی نمیکنه از شما بخرمش یا از مغازه.

امیدوارم دوسش داشته باشین البته

اگر دلیلی وجود داشته باشه که میانسالی رو به جوانی ترجیح بدم یکیش همین عطره. بی اغراق میگم. خیلی خیلی خیلی شیک، رسمی، مرتبه. یعنی اگه بخوام حدس بزنم الان مدیرعامل های معروف دنیا با رنج سنی بالای چهل سال چه بویی میدن یکی از ده تا رایحه ای که به ذهنم میرسه همینه. من سالها روز پدر برای پدر عزیزم هدیه میگرفتمش. یه سال چیز دیگه ای گرفتم و حسابی تند شدن و بهشون برخورد. یه شاهکار هست با قیمت خیلی مناسب که سخت گیر میاد البته به اسم انتیوس از شنل. antaeus. اونم با همین توضیحات عطر شکیلی برای اقای میانسال.
فکر میکنم عطر افشان اینو هم داشته باشه: ازارو پور هوم. اگر به هر دلیلی این دو تا رو دوست داشتین و الان دیگه نمیخواین ازش استفاده کنین این عطر بهترین جایگزین خلف این دوتاست. با قیمت خیلی عالی.

یکی از بهترین کارای چرمی که من داشتم آکوا دی پارما کولونیا لدر هستش. تازه اون موقع فهمیدم چرم چیه. از ابتدای سال 91 تا اواسط 92 بیشتر پولم رفت پی خرید تام فورد. بیشتر کاراش رو خریدم منهای چندتا که یکی از مهمتربناش عوود وود بود و توسکان لدر. چند وقت پیش بود که یه شیشه نصفه لدر رو از دوستی هدیه گرفتم. کاملا متوجه سطح پایینش در مقابل آکوا دی پارما شدم. اما یه برتری خارق العاده داره نسبت به آکوا دی پارما داره : برای جنس مخالف مگنتیکه. ولی اقتداری که پشت آکوا دی پارما به عنوان یه رایحه لوکس هست رو به اون اندازه نداره. خربد هیچ کدوم از این دو تا آدمو پشیمون نمیکنه قطعا. برای رستوران رفتن و قرارهای رسمی شبانه کارای خوبین.

جناب آقای علیزاده عزیز سلام و احترام و ارادت های خیلی زیاد. حدود صد دلار رو من از ترانزیت های فرودگاههای آنکارا و دوحه قیمت دارم که البته بدون جعبه بودن. ولی شخصا 150 دلار میخرم. اما همونجور که فرمودین حتی در گرون ترین فروشگاههای تهران بالاترین قیمتی که سراغ دارم 580 تومنه. و به هفتصد نمیرسه.
مهدی عزیز!
من در مورد عطر اصلا اصلا اصلا حرفه ای نیستم. ولی در عوض تا دلت بخواد او سی دی هستم. وسواسی و کامپالسیو. هر چیزیو نمیتونم بو کنم. ترکیب این دو تا با هم منو گیج میکنه. نه که سرم گیج بره. نمیدونستم دارم چیو بو میکنم. همزمان چرم بو میکردم و همون لحظه رز و زعفران هم بوشون میومد. یجاهایی فک میکردم دارم آلبالو میخورم که یهو گوشامو میگرفت میگفت دیگه از این کارا نکنیا. بعد یهو عنبر و پچولی و عسل میگفتن اشکالی نداره صبر کن تا بوی وتیور بیاد. بعد دوباره میزد پس کله م میگفت دیدی توسکان رو حروم کردی. . میکس کردن عطرها یکی از سخت تربن کارای هنریه بشره. اما انکار نمیکنم که نتیجه میکسشون با هم برام جالب بود. میکسشون با هم منو یاد یکی از کارای دیگه بوند انداخت. به اسم نیویورک عود saks. اما اصلا این به معنای نیست بری اونو تهیه کنی. اصلا نمیرزه چون بوش یهو یجاهایی متعفن میشه. از بهترین مبکسایی که با هم داشتم ترکیب فارنهایت دیور و تق هرمس بوده.

به آرش عزیز
بله. ریفرموله شدن. دست به کیفیت نزدن اما از ماندگاریش کم شده. تقریبا تمام عطرای دیزاینرا توی این سالای اخیر ریفرموله شدن. نسخه ای که عطرافشان داره زیر شیشه ش نوشته 1319. عالیه. با این قیمت عالیه. اگر زمانی خواستی بخریش همینجا بخرش. یکی از دوستان من از عطرافشان خریده بود و من کاملا تاییدش میکنم. هشتاد تومن کمتر از قیمتی که من گرفتم. تازه اونم بخاطر اینکه مشتری اون فروشگاه هستم کلی تخفیف میگیرم و با این وجود شده بود اون قیمت. یه چیزیم در خفا بهت بگم: قدرت تمایز و درک عطرها بین عامه مردم پایینه جسارتا. من گرون ترین و بهترین نیش های دنیا رو هم بزنم بشینم توی مترو خیلیا به اونی که یه کنزوی صد تومنی استفاده میکنه واکنش بهتری دارن. من دیشب رستوران بودم. ایمورتل از بایردو رو زده بودم. میز کناریم جمع کردن رفتن اونور :-D یا برعکس این بود که هفته قبل بنتلی اینتنس صد و پنجاه تومنی رو زده بودم و توی صف عابر ایستاده بودم. همه میگفتن اوه چه بوی فوق العده ای اسم عطر چیه؟ . این در حالی بود که نفر اولی که کارش تموم شد یکی از بهترین های دنیای عطر یعنی لیناری فوکو رو زده بود. شاید ده سال پیش که خیلی جدی تر رفتم دنبال خرید عطر منم با اون بوهای عامه پسند بیشتر لذت میبردم. اما الان سلیقه بویاییم عوض شده. منظور اینکه من دارم از دید کسی اینارو پیشنهاد میدم که قطعا حرفه ای نیست ولی سلیقش سلیقه عوام هم نیست. من موسیقی راک و بلوز دهه هفتاد رو میپسندم اما عامه مردم عاشق پاپ و رپ ایرانی خودمونن. پس تکیه نکن به نظرات ما. اما اگر دستت اومد تستشون کن. اگرم دستت نیومد دست نگه دار از خربدشون. و بین کارای ارزون تر و با کیفیتی که توی همین سابت هم راحت پیدا میشن انتخاب کن. من هرگز دیور اوم اینتنس رو استفاده نکردم. هزار سال دبگه هم استفاده نمبکنم اما میبینی که جزو محبوب ترین هاست. و بیشترین کامنتها و بازخوردای مثبت رو داره. اما هدفم اینه که کیفیت عطر و کیفیت رایحه رو در اولویت بزارم و طبق این پیشنهاد بدم. مگر اینکه خودم بهت بگم این کار بین عوام هم بازخورد شدیدا مثبتی داره.

سلام. منظورتون رو از خنک متوجه نشدم میشا جان. یعنی برای دماهای خیلی خیلی بالای ظهرای تابستون یا برای بهار مثلا که عطر فقط خنک باشه یکم؟
بعضی عطرها مثل دیویدوف کول واتر توی هوای گرم مثل یه سطل آب یخ عمل میکنن. اینجوری یعنی؟
خب شما بهتر میذونی من قدرت اینو ندارم یکی معرفی کنم. اما دسته بندیشون میکنم.
یه کار ارزون تر نسبت به بقیه کارا که کمتر استفاده شده و به شدت با کیفیته برای ظهرای داغ تابستون: dior dune
اگه تیپ خیلی رسمی و جشنواره ای بپوشی یکی از گزینه هات اینه بین عامه عطرهای دیزاینر برای هواهای خیلی گرم: chanel eguiste platinum
شاید خیلیا بگن مردونست اما با اون تیپ کاملا متفاوته.

هواهای اخرای بهار و یا عصرا و شبای تابستون: بهترینش کارنال فلاور، نیویورک نیکولای و کرید بویس دو پورتوقال و اینویژن باربار.
سیلور مانشن از کرید هم عطر خوبیه برای هوای گرم. اما یکم داره اپیدمی میشه. من شخصا بدم نمیاد ازش اما بازخوردای خیلی خوبی داره. ضمن اینکه پخش و ماندگاریشم خیلی خوبه.

حالا فک کن من تا حالا هیچی ننوشتم و مستقیم اومدی کامنت منو خوندی و فقط مواجه میشی با جمله پایین:

نیویورک نیکولای. new york nicolai

با تیپای کلاسیک، شاهکار و قله عطرهای نیمه خنک تا خنکیه که تا امروز بو کردم. با احترام به کرید پورتوگال و اینویژن باربار.