کار متوسطی در معماری و ساخت اما بسیار خوب در خروجی. یک ایراد بزرگ بهش برجسته بودن قلب عطر هست که این ویژگی در اپوس 1144 اونوم هم بود و این خصلت باعث میشه زود از عطر کلافه بشید. من برای خودم انخابش نمیکنم ولی میتونم بگم با یک پوشش کاملا رسمی به شدت خودنمایی میکنه.

م.س عزیز
تلقین بوی نیوه گندیده برای بالزامیک درست هست. بالزام اصولا به بوی قره قوروت نزدیکتر هست. حال سورس این رایحه بالزامیک چی باشه باعث یکسری تغییرات درش میشه. تفاوت لود طبیعی و عود سنتتیک در بالزامیک بودنش هست. هیچ عود سنتتیک بالزتمیکی در حال حاضر در دنیای عطر نداریم. و عطارها وقتی میخوان با عود سنتتیک به لود طبیعی برسن از المی در کنار عود سنتتیک بهره میبرن.
در مورد بوزی که سوال پرسیده شده .. بوزی به روایح مشروبی اشاره میکنه. بوی وی.سکی. بوی کنی..اک...
بادیان رومی از اون دسته نت هایی هست که باز هم بوزی تلقی میشه. چرا که ویزگی های لازم برای اتلاق بوزی رو داره. سر دسته بوهای بوزی بوی اسک.اچ هست که از تقطیر مضاعف اوکموس بهمراه اضافه کردن یک ترکیب شیرین چوبی پدید میاد. یا برای بوی رام که یک نوع مش.روب هست سراغ ترکیب وانیل ، یک جز بوزی و دارچین میرن اصولا..
سوال آخر در مورد کارهای پودری لطیف بود. شم النسیم از برند گروسیمث یکی از کارهای پودری دلنشین جهان عطره. ایریس پودر از فردریک مال هم همینطور. ولی "ترین" رو من خودم نمیگم. با گفتن"ترین" ها تمام کنجکاوی و اشتیاق برای جستجو از بین میره.

سلام
نسخه ای که مد نطرم بود نسخه 1996 بود . من این نسخه رو تست نداشتم.
اینها هم کاملا به منظور شما نزدیک هست:
Meow katy perry
Vanille extreme sud pacifique

فردریک نال بسیار علاقه دازه در غیاب گرلن تبدیل به گرلن جدید جهان عطر بشه. کار دشواریه. هرچند بنام ترین عطارهای جهان یکی در میون دارن براش عطر میسازنولی خب این رویا فعلا رویای دوری هست.
Music for while کاملا نشان خواهد داد کارگردانی پشت فردریک نال با سوتفاهم اداره میشه. من خواتده بودم که مال قرار هست در این کار آکوردی شیرین ارائه بده که تاکنون هرگز در جهان عطر استشمام نشده. با ترکیباتی که ذکر شده یقینا سراغ مالونیت میره. من در جهان تنباکو و سیگار هم نیش و دیزاینر داریم. مالونیت و میتیل مالونات از تز های سازندگان سیگارهای اسکاندیناویایی هست. تنباکویی با مزه شیرین و بوی خیلی خوش رایحه. با توجه به حضور قطعی پلام توی این کار حتنا از متیل مالونیت استفاده میشه که یک شیرین میخکوب کننده و پربازخورد هست..این ترفندها کاری نبود که گرلن میکرد.
الوعد یا promise سراغ کابوس ایرانی ها از رز رفته. رز بلغاری و رز ترکی. قوام این رزها در بافت چوبی بسیار سخت گیرانه ای ایجاد شده که ازش یک عطر فرا رز بسازه که بشینه روی تخت سلطنت رزهای جهان. اما کاملا شکست خورده. چرا که این حجم از رز حتی برای دوست داران رز هم غیرقابل پدیرش هست. اهنگ رز در این کار وجود نداره. رز آهنگ خودش رو داره و اینجا یک اجرای هوی یا دث متال از رز صورت گرفته. از ابتدا دیستورت های بدخیم کار کل کار رو لو میدن.
در مورد عطارها خیلی نمیشه مانور داد. روپیون به صورت مشتاقانه و خستگی ناپدیر همیشه در دیزاینری ها حصور داره و اونجا بعضا فالت های بزرگی میده. مثل کشمیر ارمانی کد که امسال ساخت. فاجعه ست . اما بعدن وقت بشه به امضا و روند عطرسازی هر عطار هم میپردازیم.

L eua de hiver :

کارهای مرکباتی مال اکثرا با کیفیت و خوشبو هستن و واقعا آرام کننده و خوش لحن اما این کار فردریک مال ... معصومانه ترین عطری که تا به امروز بوییدم. این عطر به بافت درونی روایح پودری نمیره. بلکه از دور ایستاده و داره اتمسفر حول یک گلخانه ی هلیوتروپ با گلبرگ های بنفش و سفیدش رو بو میکنه در حالیکه ابتدای صبح هست و آسمان در پاک ترین ساعاتش ایستاده. شاهکار واقعا ساخته ازش النا. برعکس انچه که مایوسانه راجع بهش میگن ماندگاری متوسطی داره و پخش بوی قابل قبولی. ولی باز هم اغنا کننده نیست.
8 از 10


Noir epices:
از بدترین کارهای مال همین کار هست. رایحه غالب مرکبات گرم ووشیرین که در یک محور فلزی-نیمه گزنده-سمباده ای-براق و خسته کننده از زنجبیل و میخک و ژرانیوم درون ظرف آماده نشده و لخته بسته ی وانیل ریخته میشه . در تست اول به مرکبات گرمش علاقمند میشید اما در تست دوم شیشه ش رو از پنجره بیرون میندازین. کار بسیار بد ساخت و ضعیفیه.


Un fleur de cassie:
جان من است او. اما برای خرید بی مقدمه سراغش نرید. یک شیشه از آرت و تکنیک پیش روتون هست. یک وقاحت منطقی در این عطر هست که زنانه و کوبنده و سخنوره. یک رایحه ی شیرین ، شکیل، اشرافی ، پالایش شده و بی نظیر از میموزا که به مانند رایحه پوست نرم موز که اینجا بیکران با کیفیت و ولع آمیز هست در اتمسفری پودری-صابونی-اسپایسی قدم میزنه. خود میموزا به جنبه های مرطوب و نیمه چوبی-نیمه پودریش بیشتر وفاداره. اتمسفری که اقاقی افیونگر و کمتر دیده ای شده ای داره که گزش گرم گیاهان اطراف و نوازش نسیم بسبار تمیز و لطیفی رو هم نشان میده و با شکوهترین روز سال رو رقم میزنه. روزی که احساس سلامت و امیدواری و پیروزی تمام جان تون رو گرفته. شاهکار بی کم و کاست فردریک مال . 9 از 10

Therese:

ده از ده.
در معیار خوشبویی به ندرت عطری توان مچ انداختن باهاش رو داره. فضایی فلورال-فرویتی-شیپغ که بلافاصله به الگویی فلاوری از آکورد چرم زنانه و معصوم اضافه میشه. نفس عمیق. جرو حاکمان کتگوری ای که اونتوس درونش هست . بجز چهار مورد عطر هیچ عطر شیپغ فرویتی حتی از فاصله ی دور هم باهاش قابل رقابت کردن نیست. این چهار مورد خودشون در لیست 100 عطر برتر تاریخ عطرسازی هم حتما هستند.
میتسوکو گرلن که خودش شناسنانه و هویت عطرسازی هست و از عطر و عطرسازی بزرگتره. میتسوکو از نام عطر و از کل صنعت عطرسازی بزرگتره.
دومی femme rochas. سومی quadrille از belanciaga. و چهارمی la belle helen از mdci. در خوشبویی اما همین مورد آخر بهمراه therese واقعا در کل روند عطرسازی کم سابقه هستن.

این سه مورد آخر لیستت رو هم سه تا اسپیس بزنیم و ازشون رد شیم .

Frend جان
سلام
درک چرم پیچیده ست. شما باید بتوانید لطافت نوازش گلبرگ های یک گل رو در قالبی تحت عنوان چرم گل تصور کنید. یا زبری برگ های تنباکو رو در قالب چرمی خشک و کهنه. کویع کوبا از آن دسته عطرهاییست که به سبب الهام ریزبینانه ش از ادراک چرم بسیار مورد توجه هست.
کویغ کوبا سراغ یک تماس اشرافی ، دلنواز ، صلح اندیش و مخملین لز چرم میره که با دنیای نازک و لطیف و پر خاطره ی خودش با ابزاری که در جهان خودش بهش دسترسی دا ه دست به خلق تصورش از چرم میرنه. اگر یک گلبرگ به اندازه سطح یک کاغذ آ4 در اختیارتون بزارن آیا درخ اهید یافت که یک ورقه ی چرم یا جیر نیست؟ پی بردن به تصویر چرم به مراتب کاری سخت تر لز پی بردن به ماهیت چرم هست. چرم در عطرهای پست مدرن عموما بر ماهیت اصرار میکنه ولی درستش این بود که از تصاویر مختلف چرم غافل نمیشدن. این عطر یک نقاشی رنگارنگ و تنباکویی-فلاوری-هربال هست که پریشانی حیوانی چرم رایج رو نداره، و قالب تصنیف و وزنش از آهنگ پودری-چوبی در سرتاسر کار از ریتم و اجراش مراقبت میکنه. بسیار دلنواز و لطیف و خوش برخورده و جزو نولردی که میشه با پوشیدن یک بافت پاییزی ، یک شال و قدری لبخند دیگران رو هم در لنتخاب درستش شریک کرد.
7.5 از 10

غریب جان
قبلا در پیجم در رابطه با کنش های باختینی توصیحاتی داده بودم و گوشه ی ذهنم هنیشه در میان کنش های باختینی ، کنش "من برای دیگری" آن چیزی بوده که در عطر حادث میشده. باختین اعتقاد داره ما برای فهم خودمون ناکافی هستیم چرا که ما تصویری از خودی که از بیرون دیده میشه رو نداریم. با این اعتماد که باختین رو میشناسید و این روال کارناوالی از جنس داستایوفسکی رو دوست میدارید پیصنهادم به شنا تست این عطرهاست:
Chanel coromandel
Spice and wood Creed
Acqua di parma Oud
Magnolia nobile Acqua di parma
Versila vintage profumi del forte
Absolue d osmanthe peris mont carlo
More than words xerjoff
Tolu ormonde jayne
Vetiver insolent miller harris
Bergamoto b22 le labo
Dryad papilon artisan
Black tourmaline olivier durbano
La fume classic miller haris
Close up olfactive studio
Amouage dia
Amouage lilac love
Amouage honor
Fredric malle vetiver extra ordinary
Acqua universalis maison francis kurkdjian
Iris nazarena aedes venustas
Mdci cuir garamante
Roja dove danger
Roja dove vetiver
Gotgio saniyrrh imperiale
Jovoy amber primier
Dior feve

ف.ک گرامی
کفتن یک اورینتال امبر از نوع وانیل-رزین بیس هست که شیرینیش رو از مرکبات گرم و وقارش رو از تینکچر پودری میگیده. یک گرمای ملایم داره و یک خوشرویی شکیل.
شما رایحه ی کهربا در نطر بگیدید که خاک وانیل در کنار رزین شیرین در قالب یک امبر پودری و خوش چهره خودنمایی میکنه. نمره ی من بهش 6.5 تاو7 از 10 هست.
این لاین به طار کلی لاین متوسط به پایینی هست.

هر میل عطر در کولون های تابستانی با افشانه ی استاندارد چیزی حدود 13 اسپری هست. و در عطرهای اورینتال با علظت اکستریت حدود 5 تا شش اسپری. افشانه های زرجف مقدار بیشتری رو در هر بار اسپری میکنن. عطرهای نازومتو مثل بلک افغان یک میلشون تا 15 اسپری هم میرسه. اما میانگین کلی حدود 7 تا 10 اسپری هست.

کماکان بسیاری از سوالات من بی پاسخ ماند. هجمه به من وقتی هیچ چیز به من ارتباط نداره و صحبت اصلا راجع به یک عطر هست که من راجع بهش نه کامنتی دادم نه میشناسمش..
واضح هست که من مسول رفتار کسانی که به بنده اظهار لطف دارند نیستم. من همان آقایی که خودش رو "دوست " من معرفی کرد رو هم دیدید که چطور سرجاش نشاندم چون با کسی تعارفی ندارم. خانم سحر از شخص من ناراحت نشدن از واکنشی که دیگران بهشون داشتن ناراحت شدن. حتی من برای اینکه فکر میکردم ناراحتشون کردم و این کدورت براسون باقی مانده پیشنهاد دادم فضای سایت رو ترک کنم. اون درات معلق هم که فرمودید در پاسخ به فردی درون این سایت داده نشد. یکی از افرادی که سابقا الفبای عطر رو هم از بنده اموخته بود و علط های رویوش رو براش میگرفتم در کنار فحاشی ها و یارگیری ها و شوآف های هر روزه ش در فضای مجازی یک تئوری ما قبل علم راجع به پدیده ای گفته بودن که من در قالب یک شوخی رمزگونه با م.س در میونش گذاشتم و در پاسخ به فرد خاصی درون سایت نبود. من همیشه خویشتن دار بودم. با هر چالشی هم فصا رو ترک کردم که ارامش برگرده . باز هم میگم علت این کنایه ها و توصیف افرادی که شاید ابعاد عاطفی شون با شما تفاوت هایی داشته باشه و توصیف اونها به دانشجویان سیگاری پیرامون استاد رو متوجه نمیشم. شاید اصلا حق با شما باشه ها. اما اینکه حتی در ذیل یک دعوای نامرتبط سعی میکنید کماکان مباحثی از این دست رو وسط بکشید رو متوجه نمیشم. من دو خطاب رو بی پاسخ میزارم. خطاب بی ادبانه. و خطاب توام با القاب و عناوین و تحسین رو. شما از بین هزاران اپیزودی که برای من در این سایت رخ داده چند مورد رو دیدید و بد هم دیدید و کماکا بر اساس اون قضاوت میکنید. من حتی هرگز به واسطه ی توهین ، نقد ، تهمت (یا هرچیز دیگر که اسمش رو میزارید) و در زمان عیبت من در سایت به من روا داشتید شما رو مواخده نکردم یا رفتاری نسنجیده و کدورت امیزی باهاتون نداشتم. این دیالوگ های طولانی رو همه از من زمانی به یاد دارن که میخوام فردی رو متوجه اشتباهش کنم. بهرحال در همین نقطه از جانب من این بحث تمام شده ست و بایستی تنها میگفتم متوجه این کنایه ها هستیم و بوده ایم و صبوری میکرده ایم و نگذارید به حساب اینکه جوابی نداریم یا تحریکات و تحرکات رو نمیبینیم. صبوری میکنیم که با عافیت طی بشه.