سیاوش جان بحث در مورد رزام جنحالی هست و من تاییدش میکنم از دیدگاه خودم اما عمدا اسمی ازش نبردم تا گفت و گو راجع بهش رو در ذیل خودش از سر بگیرم.

م.س گرامی

اسنس مریم از مواد تشکیل دهنده ی زیادی ساخته شده که هر کدوم ویژگی متفاوتی رو براش خلق میکنن. مثلا آقای ایکس شخصیتی دمدمی مزاج ، دلسوز ، زودرنج و وسواسی داره. حالا اگر تو بخوای برای من تنها با صفت دلسوز تعریفش کنی من رو با خطرات ناشی از مواجهه با خود واقعی آقای ایکس تنها گذاشتی. در مورد کارنال فلاور قضیه این بود. مریم چند صفت ناپسند داره که اونجا سانسور میشه. ایرادی هم نداره ولی خودش رو از ادعای مریم بایستی جدا کنه. در توبروز 3 مریم در یک سمپاتی با نت های انیمالیک و نت هایی که بافت کلاسیک و موقر دارن فرو میره. در یک همدردی و هم دلی و گفت و گو قرار میگیره. در واقع مریم با نیمه ی پرحاشیه ی خودش با نت های انیمالیک و شیرین (که شیرینی گستاخ و چرب و حیوانی دارن)! همخوانی میکنه و اینگونه با دست خودش یک آکورد میسازه. یک اکورد که ادعایی یر مریم نداره. در شماره 1 مریم آخه چه گفت و گویی داره با آیرون و زعفران؟ یک ارتوپد چه حرف مشترکی با یک زمین شناس داره آخه؟ هیچ نقطه ای در مریم نیست که انگیزه ی لازم برای تعامل با جیر داشته باشه. شماره 2 رو بیا اصلا راجع بهش حرف نزنیم.شوخی و مضحکه ست.

در مورد برندی که گفتی. در یک گفت و گویی که سابقا اینجا داشتیم گفته بودم به این برند علاقه دارم و پیشنهاد کرده بودم تست کنی. کماکان بر این پیشنهاد هستم. برند خیلی وظیفه شناس و کار بلدی هستش. اگر عطرهاش اینجا روی سایت قرار گرفته باشه راجع بهشون صحبت میکنیم

تصور کنید بنز E500 تولید 1991 میلادی امروز در ارگونومی یک کراس آور اسپورت دیده میشد. واکنش تون چه میبود ؟ بگید که من هم همان واکنش رو نشون بدم. آزارو پور اوم اینتنس که بار اول در سال 92 میلادی تولید شد امروز در قاب یک اورینتال فوژه تولید شده؟ هنوز صدای "زنده باد" بزرگی که در روز اول لانچ دیور جولز گفتم توی سرم هست. تا جایی که ممکن بود به نسخه اصلی وفادار مونده بودن. اما این حرکت اونم از آزارو اصلا توجیه پذیر نبود. خراب کردن چهره ی آزارو پور اوم اینتنس با یک دارچین فیک برای خلق مش... برندی ؟؟
خب مگه potion dsquared در دسترس نیست چرا بایستی سراغ این ماکت افاضات بی بنیه رفت؟
کار متوسطی هست حقیقتا و پیشنهاد من یقینا خرید و اعتماد به dsqaured potion هست و یا با کمی انتحار رفتن به سمت بنتلی اینتنس.

هر 5 انتخاب ، انتخاب های خوبی هستن. من شخصا اوامو ویلورزی رو ترجیح میدم بین اینها ولی خب به پوشاک و اکسسوی کلاسیک پایبند میمونم و به فضای آکادمیک پناه میبرم برای لذت بردن ازش.

قبلا هم صحبت شده افشین جان. کشورهای حاشیه خلیج فارس سعی دارن با حاتم بخشی در هر صنعت و حرفه ای افراد تاپ اونها رو به کشورهای خودشون بکشونن و در کنارش از علم و تجربه شون هم استفاده میکنن. کلاس هایی که روژا داو ، عبدالسلام عطار و ویلورزی در خلیج فارس برگزار میکنن شاهد این مصداقه. در واقع کیفیت بازار خودشون رو با ورود این چهره ها تبدیل به مرکز توجه میکنن. سال قبل هم یکی از بوتیک های تهران اعلام کروه بود که به یکی از خانه های عطر سفارش ساخت یک عطر ایرانی رو داده. تفاوت قطر و کویت و امارات با ایران در اینجاست که این کشورها زمینه ی رشد رو از قبل ایجاد کردن. حداقل 70 برند اماراتی در کشور امارات فعال هستن . ورود روژا داو یا حتی اسمش به امارات باعث توجه و تلاش برای بهبود کیفی محصولات میشه. خرید و تجهیز بهترین لاین های هوایی دز این کشورها اولین قدم برای ورود اسامی این کشورها به لیست "توجه کنید" بود. مقایسه کنید با کار اون بوتیک در تهران و یا بوتیک های دیگه که هرزگاهی هم که عطاری رو دعوت میکنن او رو به یک شام و چند سلفی منتهی میکنن. اندی تاور و گوالتیری اگر در خانه ی خودشون نباشن مطمئنا در خاورمیانه پیداشون میکنین و مشغول چه کاری؟ مشغول یافتن منابع این کشورها و بهره گیری و معرفی اونها به جهان. فارغ از افت کیفیت وجه ایرانی ، خود ایرانی ها در نگرش به پیشرفت دچار سندرم نقص توجه و بیماری عدم توان برنامه ریزی بزای پیشرفت هستن . به جای سزو شام در رستوران ها با عطارها میشه اونها رو وادار به آموزش و صحبت پیرامون محصولاتشون کرد. یک مشکل بزرگ این هست که هیچ چیز سر جای خودش نیست. فضای عطر در ایزان مثل هر فضای دیگه ای توکسیک هست. فضاهایی چند گانه که مدیریت اون خودجوش و به دست افرادی هست که سود کوتاه مدت رو به جهت نا امن بودن شرایط اقتصادی شون به سود بلند مدت ارجح میدونن. و از طرفی تحت راهنمایی افرادی هست که از رقت آگاهی بالاترین استفاده رو بردن تا در این بین صاحب عنوانی بشن.حقیقتی منطقی و مداوم و نا امید کننده آن بالا ایستاده و با نواری قرمز به دکمه ی خروج اشاره میکنه و عاطفه ای در سینه میتپه که از فشار دادن این دکمه اجتناب میکنه.

سلام.
وازامبا متفاوت از فیل هست. وازامبا هیپی، کله شق و خودرای هست و در عین حال مغموم و دل چرک. یک جنون عجیبی توی این کار هست که بعد از مدتی سر باز میکنه. وازامبا وایبی دیوانه و شیدا از مر بالزامیک و شور داره که در کنار رزین و بنزوئین شما رو برای لحظه ای به دل سایکدلیک جووی هم میبره. جنونی که از پس اندوه فراوان اومده و تبدیل به یک احتلال روانی به شکل بلندخندیدن شده. بک گراند شیزوفرنیک کار پر از نت های نرم و شیرین دوده ای هست که این دوده به واژه ی اینسنس نمیرسه البته و کوتاهتر از اون هست. اما فیل کمی تاریک تر از وازامباست در عین حال واضح تر و کمتر از وازامبا کمپلکس هست و میشه نت اای اصلی رو تا حدی تفکیک داد. چشیدن طعم بالزامیک در این کار بواسطه پلام و سیب حالتی لواشکی و قره قوروتی گرفته. فیل مثل بسیاری دیگه از کارای لوتنس کدر بودن خودش رو داره تا به دست ساخت بودن و اصالت خودش تاکید کنه و همین نکته کارهای لوتنس رو کمتر قابل پوشیدن میکنن. وازامبا اما رایحه ای هست که باید خود شخصیت وازامبا باشید و اینگونه فردی پوشش ، ظاهر و گفتارش بدون مراعات چارچوب های اجتماعی و برآمده از جهان درونی و منحصر به خودش ساخته شده.

جناب حجازی سلام
اینیشیو برند خوبی هست. و محصولاتی که داره هم عموما محصولات خوش ساختی هستن ولی خب هنوز ظرفیت پذیرش نت هایی به این میزان سنتتیک در بین جامعه ی منتقدین ایجاد نشده. یکی از اونها خود من هستم. چون حقیقتا از ساید افکت های این ترکیبات اطلاعات موثقی وجود نداره. با این حال کاری که روش دست گذاشتید شما رو از جهت پرفورمنس و رایحه و بازخورد مجاب میکنه. اما کاری خاص یا منحصر بفرد نیست. رایحه ای نرم و بی آزار و لاکتونی-وانیلی با ته مزه ای مشکی و فرویتی-خامه ای که البته غلیظ و خشک و مردانه هست داره که این جور کارها راحت بازخوزدشون رو میگیرن از دیگران. ولی کاری نیست که اگر در بدو عطربازی هستید نود میلش رو لازم داشته باشید. امسال و به تازگی side effect از این برند رو تست کردم که عطری تنباکویی بوزی و خوش رایحه و شامه نواز هست. اما اونهم بزای این قیمت مقداری بالاست. من شخصا divine attraction رو دوست دارم از این برند و توصیه میکنم اصلا سراغش نرید.

سوراکی عزیز ! تقریبا تمامی هیستوریز ها رو رویو کردم و قبلا خیلی هاشون رو درج کردم در حاهای مختلف اما یک نکته ای هست که باعث شد بعدها که به سایت اضافه شد رویوشون رو ننویسم. من از قاطبه ی کارهای این برند خوشم نمیاد. برای من کماکان در این برند توبروز شماره 3، کغمن بیزه ، امبرارم، پترولئوم، 1740 و تا حدی فیدلیس خوشایند هستن و سایرین آنقدر پر از ایراد هستن که رویوی من رو به سمت سینمای نوار میبرن. از بین کارهای توبروزی این برند شماره 3 همونطور که از سال قبل هم گفتم کاری شگفت انگیز چه از جهت کیفیت و چه از جهت ساخت و معماری هست . استباها یکی از دوستان فرمودند که من کارنال فلاور فردریک مال رو رفرنس مریم میدونم. خیر. من از قضا کازنال فلاور رو بزرگترین تحریف گر مریم میدونم. مریمی که در توبروز هست به نیمه حیوانی و افسونگر مریم اشاره داره. کغمن بیزه عنوان بهترین سافرالین جیری که من تست کردم رو ازم میگیره. امبر 114 هم کار مخاطب پسندی هست اما یک کار نامشخص و گنگ هست که تنها بوی خوبی داره اما خبری از رایحه ی مستقل درش نیست. کار بد توصیف کردن حوصله سر بر هست. یک زمانی ما کار بد پر ادعا و پر سر و صدا داریم و رویوش به دل مینشینه. مثلا ماسک راواژور از فردریک مال. یا پیوردیستنس بلک. ولی یک زمانی صحبت هم راجع به بد بودن یک کار خالی و تهی هست. بعضی کارهای این برند فاجعه هستن. خصوصا اینکه این برند جز توبروز 3 واقعا فلاور رو نمیشناسه. و هر تلاشی برای فلاور کرده به در و دیوار خورده. از کارهای متوسط این برند یکی 1899 و دیگر 1725 هستن که اولی مخاطب پسند و دیگری با کاراکتر اما کدر و بیمار و پر از لکنت هست. این سطح از قیمت به نظرم برای بسیاری از کارهای این برند گزاف هست.

و در مورد سوال بعدی :
خاطرم هست یک خانمی از یک عطرزنانه استباده میکزدن و گفته بودن سردرد میگیرن و ازشون پرسیدم که اهل غرب کشور هستید و ایشون تایید کردن. ترکیبات چند گلی متشکل از طیف هتروژنی از گلها (مثلا یکی سفید یکی زرد و یکی رزی) با هم دیکه باعث سردرد میشن در اون مناطق عموما. این نکته به دلیل آستانه ی پایین تر تحریک نوورسپتورها در پاسخ به اونهاست. در ایران لرها و بخشی از کوردها از هاپلوگروپ آر 1 بی هستن که آستانه ی تحریک پایین تری به یکسری از محرک ها دارن. این نکات رو بایستی در عطرسازی حرفه ای دونست که جامعه ی هدف رو با توجه به اون انتخاب کرد و الا کارکرد دیگه ای ندارن.

افشین حان برندی که عبدالسلام رو امروز به ما معرفی میکنه مثل صد ها برند دیگه ی دنیای عطر که زیر سایه ی کثیف مافیای تبلیغات و بازاریابی دیده نمیشن بعد از خلق چهار شاهکار بی چون و چرا و تعداد دیگری عطر فوق العاده عالی به انزوا رفت‌. (برند لاویا دل پرفومو ) دومینیک دوبرانا ( عبدالسلام عطار ) از اساتید واقعا هنرمند جهان عطر هستن و پشت این خانه قرار گرفتن. تجربیات ایشون بواسطه ی سفرهای بسیارشون چکیده ای از جهان عطرسازیه. اصرار بسیار زیاد بر نت های طبیعی و اصیل و بسترهای بسیار بسیار سنگین و خشن و محکم ویژگی این عطرها هستن‌. فضای کلی عطرها بر اصالت گرایی تمرکز داره و علی رغم فضای کلاسیک اما ابدا کهنه و قدیمی و تکراری بنظر نمیرسن. مخاطبین این عطرها قاعدتا بایستی سنی بالاتر از سی سال و محزون و مکدر و در عین حال rich باشن. این خانه عطرهاشو به سه لاین تقسیم کرده‌. سری عطرهای عربی، ایتالیایی و جهان. در لاین عطرهای جهان شون چند کار باورنکردنی دارن که اینهان:
Tcharas
Tartan leather
Grezzo
از برندهای خوب جهان عطر نهایتا به زحمت پنج درصدشون در ایران هستن. که بیشترش برمیگرده به اینکه وارد کننده ها در یک اجبار غیر قابل گریز در حصار تبلیغات هلدینگ ها قرار میگیرن و وادار به وارد کردن برندهای محدودی میشن. در ایران کارهای این برند و این عطار وجود نداره اما تذکر میدم از این بابت کسی هم از غیبت این برند سواستفاده کنه و با قیمت گزاف بفروشه یا بخواد تهیه شون کنه.

SHL777 - 2022 Generation
عود تموم شدنی نیست . نهضت عود با عود کامبوج بلوا به پا کرد و بعد با عود عربی اوج گرفت و بعد با عود سنتتیک از بین رفت. اما دراین بین عودهایی هم بودن که به یاد موندن. جوبیلیشن امواج. عود رویال آرمانی. عود میسون فرانسیس کورکجان. رویال عود کرید . عربین نایت دل پوزو . عود وود تام فورد. العود ل آرتیزان و خیلی کارای دیگه. عود از مزه ی قره قوروتی ترش تا رایحه ی حیوانی و کثیف و از عود نرم و شیرین تا عود تلخ و زهم به بازار اومد.
این عطر بازسازی عود عربی بوسیله ی عود هندی هست!!! عود عربی انعطاف چندانی نداره و از بدو ورود قوی و تاریک و اورینتال هست. حتی در خودش تینکچری از کهربا رو مخفی کرده. اما در این عطر عود از فضایی فرویتی-سیتروسی که خاصیت اوپنینگ عود هندی هست رو به عودی دنس و مرموز و تاریک و مواج میره که ویژگی عود عربی هست. برای این کار کافیه شما در اوپنینگ تون از مرکبات منتولیک نظیر لیمونن و یوزو استفاده کنید که برنده و دینامیک هستن و در عین حال خیلی زود جان میدن. و درانتها از پچولی و تولو و مایروگزیلون استفاده کنید که خفه کننده و سنگینه. از این توضیحات بگذریم. رایحه این عطر همون تصویر قبلی شما از عود هست اما در چهره ای کاملا متفکر و مرورگر و کنجکاو. یعنی رایحه ای با شروعی دلپذیر از عودی نیمه شیرین، دارویی و مرکباتی و دل انگیز و ادامه ای زمزمه کننده، مرهم گونه ، کم نور ، گس، مشرقی و باهوش که این هوش از تلخی ملایم و نیمه خشکی حاصل میشه.
اما بیاید یه قراری بزاریم. عود رو صرفا رایحه ای جهت پوشش کاملا رسمی و خشک ندونید. اتفاقا عطرهای عودی یک نقص دارن و اون نبودن آکوردی به اسم آکورد "شیطنت" هست. با عطرهای عودی چهره ی ژولیده و پر مو و پوشش بسته و متعدد و شلوغ و کراواتی ، تصویری که از شما خلق میکنه تصویر یک آدم شکست خورده و بی بنیه ست. با عطرهای عودی شیطنت کنید و از پوشش باز و امروزی استفاده کنید.
7 از 10

به این معنا نبود حرفم. پس از تست متوجه میشید.