سلام.
پاسخ من عینا پاسخ جناب کبیری عزیز هست. قبلا هم از دور و نزدیک دیده بودیم دوستان مونتل رو هم میکوبن در حالیکه به صرف تست چند عطر از یک برند نمیشه قضاوتی کلی داشت. کویر د عربی، دارک عود، عود لایم، ماسک عود از این برند عالی هستن و هر کدوم از سر تیترهای سبک خودشونن. به این حرفها توجه نکنید. مارلی شگیا رو من شخصا برای خودم اصلا نمیپسندم اما دیدم دیگران ازش استفاده کردن و بازخوردها و توجهات زیادی دیدن و خودشونم لذت بردن.

افشین جان سلام.
دو برند ابتدایی تسلطی بر زوایح مزکباتی ندارند واضحا. جووی مرکبات رو بلد نیست بهیچ وجه و میشه به راحتی ازش چشم پوشید. پارفوم د امپایر (به تلفظ انگلیسی) مرکبات رو از لهجه ی ایتالیایی و اصیلش جدا کرده و بهش انگیزه های شخصی و کم کاربرد خودش رو ضمیمه کرده. حتی فرانسوی هم نیست . مرکبات دز این بزند با لحن چوبی شکل میگیره و از مرکباتی که میشناسیم دور و جدا هست. تئوری نوینی نیست البته اما تئوری شکست خورده ایه. اسکندر بلافاصله خشک و زبر و مقابله گر میشه. آزمور هم تابستان رو رها میکنه و به اواخر پاییز میره و تازه در اون فصل هست که به کار میاد. من این دو برند رو برای مرکبات برندهای خوبی نمیدونم. علاقمندانی که سخت گیر نیستن آتلیه کولون برندی مرکبات ساز براشون هست. اما هرمس بواسطه ی حضور یکی از اساتید بنام مرکبات برند معتبری برای مرکبات هست. اما دو ایراد وجود داره. یکی پرفورمنس نه چندان دلچسب بیشتر کارهای مرکباتی این برند هست. و دومی تاکید و اصرار النا بر ستون های کلاسیک عطرسازی فرانسوی که خیلی وقته برای مخاطبین امروزی جذاب نیست.. فرانسوی ها مرکبات رو بعنوان یک اجرای ضروری میشناسن و برای همین هم با مرکبات برخوردی عام دارن.. میبینین که بیشترین تعداد عطرهای مرکباتی جهان در فرانسه ساخته میشه. در واقع فرانسوی ها عاشق ساختن عطرهای مرکباتی هستن. و هر کدوم یک لاین شلوغ از اسامی مرکبات دارن. کاری که النا در تغ انجام داد رو نگرین به نظرم بهترشو در Vetyver Chantecaille انجام داد. هرچند روی کاغذ تکنیک های النا قوی تر بود اما در خروجی کار نگرین بهتر بود. یا او دو کولون از شنل جزو بهترین مرکباتی های تاریخ عطر سازی هست. یا bigarade concentree از فردریک مال. اما در نهایت نکته همینجاست که برای اینکه مرکباتی خیلی خیلی قدر پیدا کنی باید خیلی در تاریخ عطرسازی فرانسه جستجو کنی چون مرکبات در فدانسه یک انر باری به هر جهت و روزمره و تکراری هست.. مرکباتی های دیزاینری فراوانی دارن که در سطح اتفاق میفتن و وارد درونمایه مرکبات و روایت اون نمیشن که از قضا خیلی هم معروفن و پر فروش ترین عطرهای مرکباتی جهان هستن. از دیور تا آرمانی عطرهای مرکباتی بسیار پرفروشی دارن. آکوا دی پارما برند قابل اعتمادی هست برای عاشقان مرکبات. یا برند میسون مارتین که باز چند تا مرکباتی خوب و مدرن داره که به بافت مرسوم فرانسوی نمیخورن. یا تام دکسون. یا خود لومانیست از فراپن. ولی باز هم فرانسوی ها به برداشتی حدید از مرکبات فکر نمیکنن خیلی وقته چون سالهاست یاد گرفتن پرتقال رو پوست بگیرن بعد بخورن. حال آنکه ممکنه یک سیبریاییی پوست پرتقال رو رنده کنه و با آب پرتقال بخوره چون اونجا مرکبات یک اتفاق همیشگی نیست و سعی میکنه نسبت بهش خلاقیت و حساسیت ایجاد کنه. حالا بیا از فرانسه بزنیم بیرون. بریم مثلا به یکی از دور افتادهوترین حونه های ایالت اورگان امریکا :
برند olo رو داره که مرکباتی های کاملا ویژه ای رو داره.

سوییس :
- Humiecki & Graef : اورادییوس و یکی دو کار دیگه داره که شاهکارن
- برند امانوئل لوین: عطر lake یکی از عجیب ترین برداشت های مرکباتی ممکنه.
-اندی تاور: معرف حصورتون هست دیگه.
-odur: جیوانی سامارکو یه برند داره بهمین نام که داره پشت سر هم شاهکار میسازه. این برند هم متعلق به او هست. توی فرگرنتیکا دو تا کارش هست ولی جیوانی 5 تا کار داره تو این برند. هر 5 تا سیتروسی چوبی. ا

هلند :
Rituals : برداشت های خاکی-زمینی از نرکبات که قبلا دیده نشده.
کافیه oasis و تغ رو کنار هم تست کنید.
Hiram green: دو تا کار داره با فضای مرکبات. یکی گرم و امبری و یکی خنک. تست کنید و بعد مقایسه کنید با همزاداشون در برند هرمس. داخل پرانتز: مون بلام از این برند برای خانم ها انتخاب افسونگری هست.


دانمارک :
Zakroperfume: اگر بخوایم گزا شوئن رو در ابعاد بزرگتری تصور کنیم میرسیم به زاکرو پاولف. یکی از قویترین و باهوشترین عطاران کنونی دنیا که از کسانی هست که عطرسازی رو تغییر خواهد داد.


آرژانتین :
Fueguia: من حرف نزنم. خودتون صفحه ش رو ببینید. مرکباتی های این برتد عالین.


آلمان :
:)
Anat fritz:
Tzora از این برند رو با هر عطر فرشی که دوست دارید مقایسه کنید. و بعد به معنی مرکبات در عطر و حایگاه و کاربردش دقت کتید.


Biehl: از برندهایی هست که افرادی میدن سراغش که از روایح تکراری خسته شدن و نیش های مطرح رو همگی تست کردن.
دو کار با بک گراند مرکباتی داره که al03 و pc02 هستن اگه درست یادم مونده باشه.


Jf scwaraloze : کارای مرکباتی این برند عجیب ترین لحن مرکبات هستن. تصویر واضحی از اتوریته ی المانی ها.


میشه تا روزها این لیست رو ادانه داد. من فاکور گرفتم از روس ها ، ایتالیایی ها، لهستانی ها و ژاپنی ها. فرانسه در مرکبات اسیر سنت خودش شده.

اشکان عزیز
سلام و از جهت پاسخ ندادن من رو میبخشی. در مورد کتابی که عنوان شد ابتدا قصد این بود که به صورت حزوه های تایپ شده در اختیار همه قرار بگیره. اما زحمتی که سالها بزای یک مجموعه کشیده شده به راحتی با پاک کردن اسم مولف و جا زدن به نام خود به باد میره. همین اکنون هم در بعضی سایت ها مقاله های خودم رو به اسامی دیگران میبینم. خاصه اینکه ملال آور هست که با جملات خودت برای خودت کری خوانی کنن. آموزندگی و علم همیشه بایستی توام با حلم و نجابت باشه و من شخصا از این نقص آسیب زیاد دیدم که از چاپش منصرفش شدم در زمان کنونی

Perfume addicted
سلام. از سایت aftelier میتونین کتاب و گایدلاین مندی افتل رو بهمراه کیت های آموزشی ابتدایی تهیه کنید. من در ایران چیزی رو نیافتم و تستی نداشتم از اون کارها. اما شخصا برای آموزش به دوستانم توصیه میکنم از سایت مذکور پک و کیت ها رو تهیه کنن.
و در مورد سوال دوم. تقریبا تمامی نت های شاخص رو اینجا بررسی کردیم. اما به مرور یکبار دیگه هم یادآوری و مرور میکنیم.

صحبت راجع به این لاین لالیک با تیتر "خوشایند" میتونه شروع بشه. خصوصا همین کار شیپغ سیلور . منتها این تیتر جای خودش رو به واژه "رقت" میده. رقیق بودن کیفیت ، رقیق بودن ایده و رقیق بودن کیفیت و پرفورمنس. همه چیز در سطح متوسطی قرار میگیره اما کماکان اون واژه خوشایند در میان هست. شاید بزچسب قیمت واژه ی "رقت" رو قدری بیشتر به ما تحمیل میکنه. این لاین کماکان دیزاینر از نوع اکسپنسیو مارکت هست. این محصولات رو عموما در فروشگاههای میشه پیدا کرد که با مخاطب چانه ای بر سر قیمت ندارن. از طرفی شما کاملا حس میکنید که با محصولی ارتباط برقرار کردید که بواسطه ی فرمولی مطمئن جهت خوشایند شما قصد فریب شما رو داره. لاینی که عطارش اصلا اهل ریسک نیست و عینا چیزی رو ساخته که همه تاییدش میکنن ولی تشویقش نه. در واقع این تیپ کارها از واژه ی " زشت " پرهیز دارن و با هر کنشی سعی میکنن خودشون رو محتاطانه موجه جلوه بدن. مثلا برای چرم سراغ یک چرم ایمن با کیفیت معتدل میرن و خودشون رو در سناریویی سخت قرار نمیدن. همینم میشه که یک چرم دیراینری خیلی ساده و نازک و شفاف رو انتخاب میکنن. با این قیمت ها در بازار نیش میشه انتخاب های متعددی داشت.
مدت هاست چشم بر لالیک بستیم متاسفانه. در کالکشن نویر پریمیر این برند هم مورد دندان گیری ندیدیم متاسفانه هر چند اونها هم گزینه های خوشایندی داشتن که شاید با تعدیل قیمت تصمیم خرید رو منطقی میکردن.

کیفیت روایح باب طبع من نیست عزیز جان. اما اگر با تعبیر شما از پروفورمنس بخوایم این برند رو قضاوت کنیم به راحتی مارلی رو پشت سر میزاره. در طی این سالها شخصا هرگز عطری رو در پخش بو رقیب blue sapphire ندیدم. آن قدر قوی که بلافاصله شامه شما اشباع میشه و دیگه خودتون چیزی رو حس نمیکنید و تمام عطرهای پیرامون رو در خودش خفه میکنه. دوز بالای فیکساتیو ها و هایر اکستندر ها آنقدر قوی کار شده که اینترلود و نیسان در برابرش مثل یک کولون تابستانی ضعیف بنظر برسن. هرچند یک بار مشمول ریفرموله شده اما باز هم کاری به شدت قوی از جنبه س پخش بو محسوب میشه. باقی کارهای این برند هم پخش بوهای بالایی دارن. اکثر کارهاش هم بازخوردگیر های قهاری هستن. کیفیت اما در این بزند دز دزجه دوم و سوم از اولویت قرار گرفته.

سلام و درود.
ذیل عطر blue saphire از همین یرند تعدادی از موارد شاخص این برند رو رویو کردم.

O Hira SHL777
از کجا شروع کنیم راجع به #امبر یکم ساده حرف بزنیم. عبدالسلام عطار بهترین کلکسیون فسیل #کهربا توی دنیا رو داره. نبوغ و قدرت و علم و یکتا بودن عبدااسلام به کارش اومد و تونست شیوه ی "تقطیر خشک" رو برای استخراج روغن از فسیل کهربا ایجاد کنه. عبدالسلام توی وبلاگش نوشته بود که بوی این روغن شبیه به بوی کندر ترش و دودی هستش تقریبا. همینجا این نکته رو پس اصلاح کنیم: میشه از فسیل امبر روغن و رایحه استخراج کرد اما خب وقتی میدونیم رایحه ش چطور بویی داره پس چرا با ترکیب مواد مختلف نسازیمش؟ آکورد امبر رو بارها و بارها براتون توضیح دادم. بیس تیپیک و معمول امبر اینجور ساخته میشه: وانیل+استیراکس+ لادن.
بسته به اینکه مقدار کدوم یکی بالاتر باشه رایحه ی اکوردمون فرق میکنه.بسته به اینکه چه نوعی از مواد بالا استفاده بشه هم همینطور. حالا گاهی هست که این موارد بالا با موارد دیگه ای جایگزین میشن. اون چیزی که افراد آماتور راجع به امبر میشناسن اینه: خونگرم. یکم اسپایسی. یکم دودی. تاریک.
به مرور آکورد امبری از یه رایحه ی حیوانی گلی تا رایحه ی شیرین و گرم و خوردنی تنوع پیدا کرد.
من روغن استخراج شده از فسیل امبر رو تونستم استشمام کنم. خیلی از عطارای دنیا در اول راهشون محکومن به اینکه از " ادن بوتانیکال " سفارش روغن استخراج شده از فسیل امبر رو بدن تا بدونن قرار هست چه درک اولیه ای از امبر داشته باشن. روغنی که از فسیل سی میلیون ساله ی درختان کاج هیمالیا استخراج میشه. واو به واو تفسیر بویاییش رو بخونید: تاریک. غلیظ. مه آلود. دودی. گرم. چوبی کاملا خشک. چرم حیوانی خشک. کمی اسپایسی و شیرین و گزنده.
اما برسیم به استفان هامبر لوکاس. بعد از عبدسلام عطار هیچ کس و هیچ کس و هیچ کس توان خلق چنین سناریوهای تاریکی رو نداره. سناریوهایی که نویسنده شون هرگز رنگ روشنایی رو ندیده. جادوی سیاه و به نوعی والدمورت جهان عطرسازی. فانتزی های سحر انگیزی که در خلا محتوم رخ میدن. رنج قیمتی بالای عطرهای این برند باعث شده که در کتگوری مقایسه با روژا پارفوم مورد بحث قرار بگیرن. بین داو و استفان هامبرت فاصله از سفیدی تا سیاهیه. با هر ذایقه ای شما میتونید مخاطب داو باشید اما سد بزرگ سیاه و جادویی و اسرار آمیز استفان هامبرت لوکاس تنها به درصد معدودی از شما اجازه ی ورود میده. "او هیرا" ( با تلفظی که براتون آشناست) عطری هست در ارتباط با استحاله ی جادویی آکورد امبری بر پایه رزین و رزن های امبرینای موجود در لادن در کنار روغن استخراج شده از فسیل امبر و طعم بالزامیکی تاریک و سیاه پچولی. بی هیچ امبرگریسی در این بین.
.
.
.
من توصیف کاراکتر این عطر رو پاک کردم از متنم که دلیلی براش دارم که بعدها اینجا اشاره میکنم بهش.
.
.
و در مورد سوال دوستان.
قبلل چندین بار در رابطه با نحوه ساخت آکورد امبر صحبت کردم اینجا. آکورد امبر اینگونه ساخته میشه :
وانیل +بنزوئین + رزین+ ...
اون سه نقطه توسط اسپایس ، چوب ، عسل و کاکائو و نوارد دیگری میتونه پر بشه و شکل آکورد امبر تغییر میدا کنه. در بعضی متون دیدم که نمیشه از فسیل امبر (همون فییل چند صد هزار ساله ) اویل استخراج کرد. چرا میشه. منتها همونجور که توی متن گفتم خیلی هزینه بر هست. و عطارها ترجیح میدن بوی اون رو بازسازی کنن..

سیاوش عزیز سلام. من شخصا راستش از چیزی خوشم بیاد میرمش ولو بدونم که شاید ارز مادیشو نداشته باشه. چرا که در نهایت این ماییم که به یک عطر بواسطه علاقه و حسی که نسبت بهش داریم بهش ارزش میدیم. اما شما بلک از کام دز گاغسونز و تیمبوکتو رو یکبار دیگر مرور کنید. وایب های مشترکی بین این کارها هست که شاید اون بتونه شما رو راضی نگه داره

هر تفاوت کیفیتی نسبت به نسخه اصلی = عطر فیک. حال چه به اسم نسخه خاورمیانه. چه به اسم نسخه اروپایی.
هیچ برندی از یک محصول دو ورژن نمیسازه.
هیچ برندی تستر نمیفروشه.
هیچ برندی اسانس عطر نمیفروشه.
هیچ اسانس عطری جایگزین عطر اصلی نیست.
هیچ عطری رو از طریق اسانس محک و قضاوت نکنید.
هیچ اسانسی رو به طور کلی تست نکنید.(بعضی سایت ها هستن که سمپل عطر میفروشن. توجه کنید سمپل. نه اسانس. سمپل ها ظرف های کوچک 2 میلی هستن که در بسته بندی کوچکی قرار دارن و روی شیشه شون اسم و نام برند قید شده. بعضی دوستان البته شیشه اصلی رو میخرن و داخل ظرف های 2 تا 5 میلی اسپری میکنن و میفروشن. که تعدادی شون قابل اعتماد هستن. )
هیچ اسانسی کیفیتش به عطر اصلی نمیرسه ولو اگر پخش و ماندگاری بیشتری داشته باشه.