سلام. توی صفحات قبل رویو شده توس بنده تغ هرمس.

در مورد سوال بعدی تون خب سلایق مختلف هست و من سلیقه ایشون رو نمیدونم. عطرهایی که دوستان معرفی میکنن اکثرن عطرهایی با باخورد و رایحه ی مناسب هستن.

ممنون از لطف تون دوستان. من تک تک پاسخ لطف همه رو نمیدم که کامنتینگ رو مشغول نکنم اما از همه سپاسگزارم.

م.س عزیز
کنش کینتیک و کمووینامیک کنش هایی هستن که بین گیرنده های بویایی و مولکول رد و بدل میشن. بعضی مولکول ها با شدت یا افینیتی بیشتری یک گیرنده رو اشغال میکنن و در نتیجه شامه رو مشغول خودشون میکنن و بعد از مدتی هم نسبت بهشون رگولاسیون منفی یا بنوعی میشه گفت مقاومت و تحمل ایجاد میشه و کمتر حس میشن. برای همین شما میتونید یکسری نت رو قربانی کنید که اونها قربانی این پدیده بشن تا نت های مورد علاقه تون دیر تر نسبت بهشون تحمل ایجاد بشه.. نت های سبک قربانی نمیشن مگر اینکه به یک اکورد سنگین متصل باشن برای همین معمولا نت های سنگین قربانی میشن. نتیجه این میشه پس از مدتی که مملوک زرجف رو بو میکنید دیگه اون بوی قبلی رو استشمام نمیکنید بلکه بوی مرکباتش رو بیشتر دریافت میکنید. چون گیرندهای مولکولهای سنگین به قدر کافی دچار down regulation شده. توی عطرایی که تعداد زیادی نت داری ممکنه به کلی شامه ت گیج بشه پس از مدتی. برای همین میایم به مقدار مساوی از هر آکوردی استفاده میکنیم. مقدار اینجا همون وزن مولکولیه. میایم هر اکوردمون رو با فیکساتیو و اکستندر و پرمنتر اشباع میکنیم و وزنش رو موازنه میکنیم. یه سری نت رو که نمیخوایم توی این فعل و انفعالا رسوب کنه و میخوایم بیشتر شنفته بشه رو بهش هیچی وصل نمیکنیم و توی روند عطر سازیمون پس از بستن عطر بواسطه پرومر ها اضافه شون میکنیم. جسمین و زعفران با خیلی از مولکول ها سازگاری دارن و رایحه شون در خومت این هطر هست و در این عطر هم استفاده شده قطعا و معمولا جسمین و رز و زعفران از جمله نت های پرطرفدار برای این تکنینک هست.

عزیز جان این دو عطر دو روی مختلف چهره ی مردانه هستن. یاتاقان اجازه ی کمتری به شما جهت پوشیدن در مکان های مختلف میده و عطری بیشتر شخصی ، عصرگاهی ، پاییزی هست . تولیدات اخیر رو من شخصا تست نداشتم اما نارضایتی هایی شنیدم که نمیدونم چقدر صحت دارن. راکی مانتین هم پخش ماندکاری پایینی داره که شما رو وادار میکنه فول ور کنین یعنی به تعداد زیاد اسپری کنید. عطری خوش مشرب ، اجتماعی تر از یاتاقان و چهار فصل تر از او هست.

Close up
سلین وغلغ بنای الفکتیو استودیو رو بر الهام از عکاسی گذاشت و از عطارهای مختلفی برای تبدیل برداشتش از عکس ها به عطر کمک گرفت. آنیک مناردو رو یکی از بانوهای صاحب نام عطر میدونیم که اینجا برای تبدیل ایده ی سلین به عطر به کمکش اومده. ایده ی سلین آلبوم عکس چشمان زیبا تو از سورن ونملیان ارمنی هست. سوپر کلوزآپ هایی که از چشم انسان ها و حیوانات با لنز ماکرو گرفته شده.
کلوزآپ که خیلی هم در یک سال قبل تحسین شد یکی از بهترین گزینه های شما برای انتخاب بعنوان عطر امضا ست اگر فردی اجتماعی و چند بعدی هستید و در طول روز محیطهای مختلفی میرید. از طیف آکادمیک تا رسمی و البته مهمانی رو کاور میکنه.. عطر امضا شرایطی داره که یکیش کاور کردن طیفی از سلایق و دیگری داشتن مولفه های شخصی هست. مولفه های شخصی عطر ، آکورد شیرین و دو جنسه ی عطر هست که خصیصه های اجتماعی متعددی داره. در واقع رایحه ای قابل اعتماد، محترم ، خودمانی و مشخص داره که به حافظه ی افراد تگ میشه.آکوردی که هسته ی تنباکویی-لیکوری و محوری فرویتی-گورماند داره که علی رغم نور کمش فضایی آرام و قابل اعتماد داره و از راز آلودگی درش خبری نیست. برونگراست و بازخورد گرفتن رو بلد هست. ماندگاری خیلی خوبی روی لباس و ماندگاری نسبتا خوبی روی پوست داره.
مناردو خیلی ریسک نکرده و تصویر سلین رو به یک خروجی تجاری و در عین حال قابل قبول تبدیل کرده.

5.5-6 از 10
نمره ی شخصی من به این کار هست.

سلام
50 میل این کار رو بنده به قیمت 79 یورو خربداری کردم. بین 800 تا 100 یورو برچسب قیمت خورده در اروپا.

رانیا جی رو دوستداران عطر با امبر لوپ میشناسن اما این روباید در ذهن علاقمندان این شناسنانه رو آپدیت کرد. هابانرو جزو معدود عطرهای تنباکویی هست که مختصات حسی شما رو دچار تغییر جدی میکنه. به این صورت که شما رو پرت میکنه به زمان و مکان غریب و آشنایی که نمیدونین چه وقت بوده و کجاست و تنها با پردازش تخیل و تصور میشه خود را بازیافت.. به کافه های خشک و کهنه و فرسوده ی آمریکای لاتین که از لابلای استهلاک بافت چوبی دیواره های کافه میشه رد میخ هایی که یک زمان قاب عکس های انقلابی ها و چریک ها رو بر خودش داشت دید. کهنگی و عمق و نوری که از لابلای درزهای پنجره ی زنگار بسته وارد حجم تاریک و غبار گرفته اما گرم و زنده ی کافه میشه در این عطر چوبی-تنباکویی دیده میشه. از پله های کافه پایین میرید. بوی کهنه و چرک و کنی..اک مانندی از عود عصم بر گشته سوز و دود غلیظ حاصل از سوختن تنباکوی کوبایی که بر نیمه ی ارتفاع کافه بی حرکت ایستاده و چهره ی مشتریان کافه رو پنهان کرده رو میبینید. از کنار مشتریان کافه عبور میکنید و از کنار بوی کت های چرم عرق کرده و باروت گرفته شون در لابلای بوی ته گرفته ی شیرین تنباکو و عسل وقتی که بر میز ورق هاشون رو میچینن. یاد حرف لدو ایوو میفتم که گفته بود در کوبا هیچ خبری از هیچ زنی نیست. چهره ی مردانه ی جهان که در او شاخصه هایی از مادر جهان وجود نداره و جهان بی هیچ امیدی به ادامه یافتنش در پر کردن باروت تفنگ ها سپری میشه. رنج کشیده و مهر ندیده از جهان چشم فروبستن. اما این عطر کسی نیست که چگوارای این کافه باشه. یاغی و فرمانده نیست. یک عضو عادی در این کافه ست. و این مغموم بودن جهان این جهان رو تکرار میکنه.
پاییز رو به عطرهای تنباکویی هم بدید.
6.5 از 10
پخش بوی متوسط که برای کار تنباکویی تصمیم درستیه. و ماندکاری خوبی داره.

سوراکی گرامی . سلام. "چمر" 5 ام ژوئن در wpc2018 در ideas & technology بعنوان یکی از 10 طرح برگزیده آزاد شرکت خواهد داشت. با توجه به تخفیف های زیادی که تورهای شهر نیس فرانسه برای کنگره ها قائل میشن فرصت خوبیه علاقمندان جدی شرکت کنن. این کنگره رو یکی از مفیدترین و آموزنده ترین کنگره های عطر میدونم برای کسانی که میخوان ورود جدی تری داشته باشن. اقبال خوش یاری شده و شرکت های طراز اول ساخت اسنس هم حضور دارن که میتونین نایاب ترین، یونیک ترین و پیشرفته ترین و البته گران ترین اسنس ها رو رایگان در 3 روز تست کنید و از دوره های کوتاه مدت و رایگانی که در حاشیه کنگره برگزار میشه استفاده کنید. حضور امیلی باند بعنوان یکی از شگفت انگیزترین اساتید عطر در این کنگره فرصتی هست که با چهره واقعی و علمی عطر روبرو بشید.

ممنونم سرکار خانم. صفحه ی شخصی ندارم در حال حاضر.

م.س عزیز
د لا نوی شماره 1 رو سنشوال ترین کار روژا داو باید دونست و غنی ترین خروجی از ترکیب این کلمات که روژا داو بطور تکراری ازشون بارها استفاده کرده. این عطر بین اورینتال و اورینتال فوژه قرار میگیده. د لانوی 1 یک جور عطر مولتی سنتر هست. اصطلاحا اینها رو آکوردهای گرد میدونیم. به این معنا که دوایری در عطر وجود دارن که وزن های مساوی دارن و با هم به سطح میان. این جزو تکنیک هایی هست که شما عطر هایی رو که با نت بالا میسازید ازش استفاده میکنید. توی این تکنیک وزن آکوردهای ابتدایی ، میانی و انتهایی مساوی هستش. برای همین هم هسته ی مرکزی اولین آکورد از هسته ی مرکزی آکوردهای بیس نت سنگین تره چرا که نت های اطراف هسته ی اوپنینگ از نت های اطراف هسته ی بیس نت سبک ترن. پس باید توازن ایجاد بشه. هسته ی مرکزی اوپنینگ جاسمین هست که هز هسته ی بیس نت که سایپریول هست سنگین تره . آکورد بعدی هسته ای از رز داره. آکورد بعدی هسته ای از زعفران و آکورد بعدی از گایاک و سپس سایپریول هست. پس پچولی و وتیور و کاستوریوم و استیراکس کجان؟ با تیزهوشی بعنوان هسته ی آکوردها انتخاب نشدن تا به سطح بیان و در بستر ته نشین نشن.
این توضیحات طولانی و خسته کننده به این خاطر هست که بدونی خطی که این مراکز رو بهم متصل میکنه در واقع همون خط و همون خروجی و دریافت بیوفیزیک و کمودینامیکی هست که تو احساس میکنی. اما چیزی که داری ازش لذت میبری اتمسفر پیرامون این خط هست. یعنی اون مه نرم و خنک فلاوری میوه ای و البته معجون چوبی-پودری-بالزامیک و شیرین خیلی نرم و آغوش کشنده ی بنزوئین و سرو و پچولی هستش که با تیزهوشی بعنوان هسته انتخاب نشدن تا بتونن در هوا جریان داشته باشن و بر بستر عطر رسوب نکنن که تکرار مکررات قبلی نباشن. داو شمعی داره به اسم سدر اطلس که یکی از منحصر به فردترین روایح چوبی-درختی-سبز جهان در رایحه ی همین شمع هست. از همین سرو در این عطر استفاده شده که آنچنان خنک و مرطوب و دوست داشتنی هست که مکررا در عطر جستجوش میکنید و تند تند نفس میکشید و بوش میکشید.. کاستوریوم بواسطه الیمینیشن اوره خیلی خیلی ترکیب ش.هوت آلودی ساخته و بنزوئین و لابدانوم بسیار گرم و مهربانش بین اون اتمسفر گلی-فرویتی-خاکی (باغی -گلخانه ای) میوزه. تکنیک ساخت پیچیده ست و بسیار زمانبر و پر هزینه ست. اما ارزش این رو داشته که براش زمان بسیاری صرف بشه. روژا داو از جمله عطاران مولف نیست و نبوده . اما با فاصله ی فراوان نسبت به بسیاری از دیگر عطران جزو بهترین متخصصین ساخت عطر در جهان عطره. مولف نیست چون ویرایشی جدی بر هیچ کتگوری نداشته ، شروع کننده هیچ جریان ، استراکچر ، دیزاین و ایدئولوژی تازه ای در عطرسازی نبوده، عطر انقلابی (مثلا وتیور گرلن، میتسوکو، لوغ بلو ، دربی و ..) نساخته . اما با اینحال بر تکنیک های موجود شدیدا مسلطه. د لانوی 1 در کنار دیاگیلو یادگارهای داو برای آینده خواهند بود. داو کارگردان و بازی گردان قدری هست و میدونه از چه کاراکتری برای نقش هاش استفاده کنه. انتخاب های عالی برای بازیگران و بازی به موقع و کافی اونها در اولویت توانایی های داو هست. شگرد و موضع اصلی این عطر ایجاد افیونی از رازآلودگی در دیگران هست که خودش مولد حسی گرم و البته سنشوال و ش... زاست.
بطور کلی دلانوی 1 یکی از نافذترین عطرهای جهان عطر در کتگوری اورینتال و اورینتال فوژه محسوب میشه که مختص به مهامانی مجلل و البته رسمی هست. عطری کاملا دینامیک و خوش مشرب. برای این برچسب قیمتی پیشنهادش نمیکنم مگر اینکه فاکتور قیمت براتون اصلا مسئله نباشه.
در بازخورد و در کاراکتر (و نه در ساختمان و کتگوری) میشه سراغ موارد زیر رفت:
kama از ava luxe
Mamluk -xerjoff
Ambre dore maitre parfumeuer
Musk nomade annick gutal
Oud for love
Tropic of capricorn -olymlic orchid
Winter woods sonoma
Giesha noire aroma m
Afrika olifant nishane
Encence mythique guerlain

8.75 از 10

سلام و احترام. در روزهای اخیر از جانب عالیجنابان کبیری ، شهرام ، نیازی و دوستان دیگر از بنده ی کمترین خواسته شد با حضور در عطرافشان به این مشاجرات و نزع و ستیزها که خاطر دوستان رو مکدر کرده بود پایان بدم. جویا شدم چه قسم از نزاع و مشاجره؟ پاسخ شنیدم که بعضا پرخاش و تندپرانی به شخص بنده. فرصت کوتاه داشتم اما امر این عزیزان رو مطاع دونستم و صبح امروز گذری بر کامنتها داشتم. نکته ی توهین آمیزی به خودم نیافتم که لازمه ی پاسخی باشه جز یک توهین : دفاع سر سختانه جناب رئیسیان از شخص خودم. خوانش و تصحیح دیکته ای که ایکاروس و هر انسان دیگری با رفتارش مینویسه از مدیوم و قاب مجازی از زاویه ی ناآشنایی هست و نه از زاویه ی بدخواهی و در این مدیوم هر نقدی از نظر من مجاز هست. جناب رئیسیان اگر حقیقتا از همراهان بنده حقیر بوده باشید بایستی بر این نکته مشرف بوده باشید که ایکاروس و یا هر منتقدی که نقد بی محابا و خالی از ته نشینی و گرته ی تعارف براش در اولویت هست ، از نقد تند استقبال میکنه. شما رو متصل میکنم به پاسخ شاملو به نقد شفیعی کدکنی. آیا از من نقد آرام خوانده اید که انتظار دارید دیگران من رو آرام نقد کنند؟ ادبیات نقد ، گاه علمی ، گاه کوچه بازاری ، گاه آکادمیک و گاه سخیف میتونه باشه اما اگر قرار باشه نقد شکاننده نباشه و فریاد نزنه که واویلاست. خودمانی تر بگم : قر دادن و شکلک و لوس بازیه. بیشترین ضربه رو از دوستانی پاک نیت اما خلط مسلکی چون شما دید ایکاروس که با فریادهای استاد استاد تون ضلع و محیط و مثلث به دور بنده کشیدن و با حاشیه و اضلاع و زاویه های تیزی که برای من ساختید مانع نزدیک شدن دیگران شدید. فضایی در او مثمر ثمر هستی که حضورت آشفتگی به بار نیاره. بدبینان و ساده دلان علاقه چسبنده ای به پرخاشگری نسبت به من در اینجا داشتن که حضور من و کلیت سایر رو رو با تشنج همراه میکرد. من به بهای ایجاد آرامش از این فضا جدا شدم اما کامنتهای شما دقیقا جدایی من رو بی معنا میکنه. هر نقدی به من وارد هست جزچند مورد که توهین به خانواده م مقدمه و موخره ی خط قرمزهای من هست. دیگری سواستفاده تجاری از نام ایکاروس هست. اینکه احیانا دوستی حسب اقتضای کلامش بنده رو با القاب مختلفی مورد لطف قرار داده که توهین نیست مهراد جان. یا از سر نا آشنایی هست یا از سر مدوامت شما در مقابله با اونها. ایکاروس یک باکس در این سایت داره که سعی کرده قابل لمس و قابل دفاع باشه و اگر این باکس نتونه از خودش دفاع کنه و برای هر نقدی لازم باشه خود ایکاروس یا کسی جز او پاسخگو باشه که از قضا ایکاروس سزاوار نقد تند هم هست. به لذت تون از عطرها ادامه بدید لطفا و بیش از پیش به واژه "حرمت" چشم بدوزید. حرمت خویش و حرمت مکان و حرمت کسانی که از ما بزرگترند و میبینند و کسانی که کوچکترند و می آموزند.
برقرار باشید و در امان و آرامش.