البته امیدوارم این روند پرسش های مصداقی به این شدت ادامه پیدا نکنه . چون برای مثال هیچ کدوم از این دو مورد در لیست عطرهای این صفحه نیستن و توضیحی که داده میشه عملا هم این صفحه که مربوط به یه عطر زنانه هست رو خراب میکنه و هم بعدها گم میشه و هرچه نوشته شد بی فایده میشه. خواهشم اینه که از مدیریت سایت بخواید عطرهای مورد علاقه تون رو ثبت کنن و بعد ذیل خود محصول سوال رو بپرسین. این یکبار گذشت حالا

رویوی هر دو رو میزارم . این دو تا در مقام مقایسه نیستن. از دو کتگوری مختلفن. اولی رسمی و موقر برای سنین میانسالگی و دومی پر انرژی تر و برونگرا .


1- رویوی invasion barbare MDC

Invasion barbare
MDCI
Last Year In Marienbad
فیلم "سال قبل در مرین باد" از شاهکارهای تصویری دنیاست. دیدن این فیلم 96 دقیقه ای برای من گاه شش تا هفت ساعت زمان میبره و حتما و قطعا در ادامه بهش میپردازیم.
اینویژن باربار با شروع آلدهیدی-خشک در کنار افشره ای از بنفشه ی خاک گرفته و قلبی آروماتیک-اسپایسی-سیتروسی و قوی که به مشک پودری هم تنه میزنه وارد بدنه ای از فوژه میشه که کلاسیک هست میشه اما خوشبختانه به مانند سارتوریال از پنهالیگونز راه رو به سمت فضای آرایشگاهی نمناک و فلزی و دستمالی شده نمیبره بلکه در اتمسفری شفاف و خشک از لوندر که از طرفی مختصری شیرین و از طرف دیگر مختصری چوبی-فلزی هست قرارتون میده. این فضا پرفورمنس و اجرایی فکر شده و تصویر پردازی شده داره. بلافاصله با اولین اسپری اینویژن وارد فضای فیلمی که گفتم میشید. دوربین ها با فاصله ی مناسب ، نورپردازی ها حرفه ای و مکان اصیل و با نژاد و با هویت که منتظر شمان که اکتی متناسب با این میزانسن داشته باشید. اما به جای موسیقی فرانسیس سیریگ و وقاری تا به انتها مستحکم، به مرور وارد انزوایی کسل میشید که از نقص خلقت وانیل و پچولی در انتهای کار حاصل میشه.
کار خوبی هست تقریبا و شش و نیم تا هفت از ده میزان انتظاری هست که بر آورده میکنه.


2 - رویوی سولیل دو جیدا

Soleil de jeddah Stephane Humbert Lucas
Ballistic missile test a success
6.5/10

سولیل دو جیدا /خورشید جده/
جزو معدود کارهای استفان آمبر لوکاس هست که روشن هست و تاریک نیست. سولیل روایت طلوع تا غروب آفتاب یک روز بهاری در جده ست به روایت نت هاش. سولیل چرمی نیمه تاریک ، مخملی ، کمی دودی که از برچ و ایزوبوتینل و بنزوئین ساخته شده و چوبی و خاکی و پودری و نیمه حیوانی میشه که این چرم از پس تلالو طلوعی میاد که نت های سیتروسی تیز و با نمک و جویسی و سبزینه ی فرش و با طراوت و بالزامیک و معطری میسازنش که ظرافتی از عطر چای رو در خودشون بهمراه دارن.
کار خیلی خیلی خوشبو و درخشنده ای در زمینه ی کیفیت و رایحه و بازخورد. یک چهارم مایع عطر رو پرفیوم غنی و درجه یک تشکیل میده که در نوع خودش کم نظیر محسوب میشه. با پراکنش بویی شایع کننده و بمب گونه که وارد هر محیطی بشید اونجا رو از آن خودش میکنه. اینکه بخواین برای پنجاه میل از اون حدود دویست و بیست یورو هزینه کنید کاملا به خودتون بستگی داره

توی رویوش نوشتم عزیز. کاملا زنانه ست و حتی یک تیک مردانه رو هم علامت نمیزنه.

نت چرم رو زیر بهترین عطر چرمی فعلی موجود تو عطرافشان بررسی کنیم. این مقاله کاملا تالیفی هست و حاصل تجربه و کار شخصی پس با ذکر منبع ازش استفاده کنید لطفا.


چرم، رایحه ای که اطلاعات غلط در موردش اونقدر زیاد هست که اصلاحش سالها زمان میبره. رایحه ی چرم (چرمی که در زندگی شهری باهاش در ارتباطیم) به سبک و شیوه ی دباغی اون ربط داره. دباغ ها چرم رو به منظور حذف بوی بد حیوانیش، معطر کردن اون، از بین بردن باکتری ها و افزایش خصوصیات عایقشون ، دباغی میکنن.اسپانیایی ها چرم رو با مواد مختلف لعاب میدن و برای معطر کردنش به طور سنتی از روایح هربال، کافوری و مشکی معطر میکنن. چرمی که برشکا، لووه، زارا و الگانزو در پوشاکشون استفاده میکنن برگرفته از این رایحه ست و بعضی از شما ممکنه بوی چرم رو فقط با این بشناسید. اما چرم روسی رو با مقدمه ای بررسی کنیم.چرم های لش و نرم امروزه عمدتا از این تیپ چرم هستن.
■ قیر درخت توس از حرارت و تقطیر خشک درخت توس به دست میاد. این ماده و مایع سیاه رنگ رو روس ها، قزاق ها و دباغ های اروپای شرقی روی بافت چرم پوتین ها میمالیدن تا هم مقاومتش رو بیشتر کنن و هم در برابر گرما ، رطوبت و سرما عایق کنن. قیر درخت توس در عطرسازی استفاده نمیشه دیگه. اولین کسی که این رو باب کرد که هنوز هم قیر درخت توس در عطرسازی استفاده میشه، حتی مترجم خوبی هم نبوده. رایحه ی پوتین های قزاق ها که با قیر توس دباغی شده بود به مرور معروف شد به رایحه ی "چرم روسی". و این رایحه رو خیلی ها سعی در بازسازیش کردن. یکی از راههای ایجاد این رایحه البته تقطیر رزین درخت توس و یا استخراج اویل موثره ی این قیر بود. اما راههای بسیاری برای تقلید رایحه ی اون وجود داره که از مهم ترین هاش مشتقات کینولین هست. هنوز هم بسیاری از منتقدین عطر دنیا اعتقاد دارن از اویل درخت توس حتی در "شنل کویغ دو غوسی" هم استفاده نشده ولی با اینحال هستن افرادی هم که میگن از نوع خاصی از درخت بتولا آلبا استفاده شده درش. بهرحال آن چه که مسلم هست عطرسازی مدرن به دلایل فراوانی سراغ استفاده از اویل برچ تار (قیر درخت توس) نمیره.چرا که اگر شما تنها یکبار با این اویل کار کرده باشید خواهید دونست که قرار دادنش در یک ساختمان عطری به شدت سخت و نا منعطف و پرچالش هستش. این قابل توجه شما که اگر بمانند دوستان سعی کردید رویونویس بشید به هر بوی چرمی نگید قیر درخت توس. کینولین بوی خاکی اما خشک و قوی با دو جنبه ی وتیوری-تنباکویی و امبری-تاریک داره که امروزه عموما به جای اویل درخت توس استفاده میشه. همانگونه که وقتی عطار نت "پودری" رو معرفی میکنه و منظورش استفاده از پنکک و کرم پودر در ساختمان عطر نیست،همانطور هم سالهای بسیاری هست که از قیر درخت توس در عطرسازی استفاده نمیشه یا اگر هم قرار بر استفاده باشه از رزین ها، اویل ها و تقطیر تحت فشار سی او2 هست و نه حاصل تقطیر خشک و جمع آوری قیر..

از دیگر نت هایی که باهاش #چرم میسازن میتونیم بطور ضمنی از این موارد اسم ببریم :
■ اویل درخت#سرو_کوهی. با رایحه ای تاریک، دوده ای ، خشک، داغ و نسبتا سوخته و تا حدودی جنگلی بعنوان یکی از نت هایی که عطرهایی با القای تصویر چرم روسی میسازن شناخته میشه. از نمونه های تازه ساخته شده از این چرم رو میتونین در آیریش لدر از ممو ببینید که اونجا البته اندکی به فضای آروماتیکش پایبند بوده.

■ #کاستوریوم : زمانی استفاده میشه که عطار قصد پایبندی به طبیعت چرم رو داره. کاستوریوم برای ایجاد ساختمان چرم عمیقا نیازمند به نت های خشک و چوبی هست و الا که رایحه ی روغنی و اوریکی اون ممکنه باعث بشه از چرم فراترش ببره. پو دو بت از بدند لیکوئید لیمجینغ از مشتی ادویه هم استفاده کرده تا همزمان هم به چرم و هم به تکسچر انیمالیک چرم وفادار بمونه. یاتاقان از کارون از جمله نمونه هایی هستش که به چرمی از جنس کاستوریوم نمیرسه اما به خوبی نشون میده که چه قابلیت عجیبی میشه از چهره ی چرمی کاستوریومی خلق کرد. کوئیغ از مونا دی اوریو از جمله تلاش های مدرنی از چرم کاستوریوم هست که تصویری آن سوی یاتاقان خلق میکنه و نشون میده روی دیگر کاستوریوم در ساختمان یک عطر میتونه چقدر بکر و حیوان نما و البته ستخگیر و خشن باشه. نایز تن هم از تصاویر دیگر کاستوریوم برای خلق عطری چرمی هست. اما همینجا یک مطلب رو بگم. رایحه ی چرم ابتدا به منظور دستیابی به خود رایحه ی واقعی چرم ایجاد شد. اما بعدها چرم به منظور خلق شیپغه فلورال ایجاد شد و یا بهتره بگم چرم در بسترهای فلورالی ایجاد شد. نایز از جمله جرقه های این فکر بود که چرم رو به میان شمعدانی میبرد و تصویری دلخواه از چرم کاستوریوم رو خلق میکرد.

■ رزین #لادن تلاش دیگری برای دستیابی به چرم بود که خودش رو با tabac Blond از کارون به ایده و در tendre est la nuit به پدیده و در Cuir Mauresque از سرج لوتنز به مسیر جدیدی بدل کرد. در اوهیرا هم که تصویری طلسم کننده گرفت .

■ #ایمورتل: خب همه اسمشو داد زدید : 1740 ایستواغ . ایمورتل رایحه ای شیرین از جنس فلاوری-مانده و نیمه کپکی که از طرفی طراوتی مثل رز تازه و چای خشک داره. ایمورتل در تماس با نت های اسپایسی ، میخک، استیراکس ، مر و کندر میتونه نماهای متفاوتی از چرم رو ایجاد کنه. هنر جنگ جووی هم یکی دیگه از انواع تجربه های چرم با ایمورتل هستش.

■ #بنفشه و #زنبق. گفته بودم که اسانس استخراج شده از ریزیوم های زنبق چگونه بویی خلق میکنه. اسانس استخراج شده از ریشه های زنبق اما متفاوت از ریزیوم های زنبق هست و حالتی کره ای-عرق گونه، شه. وانی ودر عین حال بهاری داره. مثل : ؟؟ شما بگید

راجع به آلدهیدها سوال شده بود.. یک مقاله مفصل راجع به آلدهیدها دارم که بخشیش رو اینجا میارم.

آلدهید ها ترکیباتی هستن که در انتهای خودشون یک گروه #کربونیل دارن. اما این به درد الان ما نمیخوره. آلدهیدها به فضای عطر یک بار صابونی -گلی ، صابونی-فلزی ، صابونی-سیتروسی و یا چرب و حیوانی میدن.
آلدهیدها رو میشه به طرق مختلف تقسیم بندی کرد. ما بریم سراغ یکی از تقسیم بندی های آموزشی تر آلدهید. .

. ■ C8Aldehyde:
رایحه ای از جنس صابونی-اروماتیک-پرتقالی و اندکی خشک به عطر میده. مثل صابون خشک و خیس نشده. اما اون تیزی رو نداره. تجربیات موفقی با این آلدهید نداریم. مثال هاش : .
.
▪ Allure Homme sport Chanel:
شنل بار اول بطور رسمی با شماره ی پنج خودش آلدهید رو رسمی کرد هر چند قبل از او برندهای دیگری هم آلدهید رو استفاده کرده بودن. از اون بعد بود که شنل داخل قرمه سبزی هم آلدهید ریخت. الور_اوم_اسپرت عطر خوبی نیست. عطری به شدت پرحرف و کلافه کننده که در ملغمه ای سیتروسی ه هایی آلدهیدی هم استفاده کرده. میتونه به راحتی باعث سردرد اطرافیان بشه و اصلا بعنوان عطری تابستونی توان فول ور رو نداره بلکه بایدبا احتیاط استفاده بشه..


. ■ C9Aldehyde
از پرکاربردترین آلدهیدهاست که رایحه ای صابونی-آروماتیک متمایل به شمعدانی اما کمی با دوز اسپایسی کمتر و یا متمایل به رز اما کمی دوز اسپایسی بیشتر و یا متمایل به مشک اما کمی برافروخته تر داره. .
.

.
و چند الدهید دیگه که بعد ها در صفحات مربوط به خودشون راجع بهشون صحبت میکنم

موگله کولون کار بدی نیست. برای هوای شرجی نت های سبز و همچنین از بین مرکبات لیمو قوی ترن در بین عطرهای خنک. من در هوای شرجی نپوشیدم این کار رو ولی بعید هم میدونم با توجه به ساختارش عمری داشته باشه.

سلام.
بله تا حدس بوی عروسک هم میده ولی این موارد نزدیکتر هستن:
Cacharel LouLou
Shiseido energizing
Hanae mori- hanae mori

مهدی عزیز سلام. نیاز به تهیه جزوه به این شکل نیست. مواردی که بیشتر براتون سوال هست رو بپرسید و به مرور در زمان و جای خودش پاسخ میدم. من اگر بودم این زمان رو صرف مطالعه ی نت ها از یک رفرنس میکردم. رویوخوانی از شما عطرباز نمیسازه. این اشتباه رو دیگران بسیار تکرار کردن. رویوخوانی تنها به علائق شما جهتی کاذب میده. و باعث میشه ذائقه تون بخشی از خودتون نباشه. من از دیور سواژ خوشم نمیاد و رویوی من ممکنه شما رو هم بیزار کنه حتی قبل اینکه تستش کرده باشید. رویوها تنها قرار هست نظرات و تجربیات ما رو انتقال بدن. در دام رویوخوانی نیفتید. در مورد ار عطرس سوال دارید بپرسید و در زمان کافی پاسخ داده میشه

دیپتیک برند خوبیه. تمرکزش بر الهام از فرهنگ و ذائقه های مکان های مختلف علی الخصوص جنوبشرق آسیاست و بازار اصلی فروشش هم اونجاس. منتها بر خلاف ژو ملون به خوی وحشی طبیعت شرق آسیا متمرکزتره. خیر این کارش در اون روایت از تنباکو و وانیل نقل نمیشه. کاری هست با چارچوب چرب بالزامیک اما دوده گرفته و چسبنده که تا حد زیادی بواسطه رز داماسک خلسه برانگیز و سیاه و تاریک میشه. کار دوست داشتنی ای میشه برای آب و هوای پاییزی و پیاده روی در بیرون.

من clair de musc رو عطر بی آزاری میدونم. مقاله ای که راجع به مشک نوشتم بخشیش به مشک سفید اشاره کرده. این عطر از رایحه ای فلاوری-آلدهیدی-پودری که شبیه به لوسیون هست به مشک میرسه. ترکیبی از آیرون و نرول دو مشتق اصلی زنبق و نرولی. عطر بی آزار، مهربان ، لطیف و البته کم بنیه ای هست. عمر کمی هم روی پوست داره. نسخه ای نرم تر و کمتر صابونی از سیلور ماسک نازومتو.. کار بدی نیست. ولی صرفا جهت یک ارتباط بسیار نزدیک و صرفا جهت یک خودآرامی.