نظرات | ایکاروس
ترتیب نمایش

Baraonda
Nasomatto

همین ابتدا کاملا هرم بویایی ای که گوالتیری پیشنهاد داده رو بریزیم دور و اون رو طبق معمول شوخی گوالتیری با تازه رونویس ها بدونیم. به شامه ی خودمون اطمینان کنیم.
بارائوندا مسیری از تولد و بلوغ یک رایحه ی چوبیه. مسیری که با استیل پروپیونیل و نمایی toaste-نمکی-وتیوری و کاراملیک از نوع سوخته و شبه پودری آغاز میشه و بلافاصله به بلوغی چوبی-روغنی-زبر میرسه که توسط صندل وود، میخک، ادویه، جوز هندی و شاید شاید اورنیل شکل گرفته و دقیقا از همین نقطه رو به سمت تیز شدن اما در عین حال شخصیت پذیرفتن، لوکس، زنده و ریچ شدن قدم بر میداره و برای ایجاد این فضا سراغ توهمی از مش.روب میره. رام؟؟ مگر اینکه هرگز شیشه ی رام رو از نزدیک ندیده باشید که اینو بگید. گوالتیری مشخصا و واضحا سراغ میکسی از وانیل و دارچین میره که با بخور اوکموس و رایحه ای سنتتیک و شبه فرویتی که با اندکی هل و رزین شیرین کندر قاطی شده، ساخته شده. رایحه ای فرویتی که نمیتونم متوجه بشم چیه اما یقین دارم در میان فورانون ها تجربه ش کردم و گسیلی فرویتی-شیرین-کافوری-سولفوری-اورینی و گس داره و فضای این رایحه ی مشر..وبی رو کمی چرب، نسبتا شه..وانی، چرک،انمیالیک(؟!) و مرموز میکنه و در نهایت از چوب شیرین و اسپایسی اولیه ، چوبی شه..وانی و لوکس میسازه که نیمرخی از چرم داغ رو هم تداعی میکنه. داستان این کار نسبت به دیگر ساخته های گوالتیری متفاوت هست. عدم توجه گوالتیری به پچولی و عود در این تیپ عطرها باور نکردنی و تازه ست. شاید اون رایحه فرویتی تلاشی سنتتیک برای خلق لانگ شاتی از عود بوده باشه اما هر چه هست از استراکچر عود و تصویر پچولی خبری نیست. بارائوندا رو باید به کتگوری وودی-اسپایسی و تا حدی اورینتال وودی سپرد و در توضیح اسپایسی ش کاتالوگ ضمیمه کرد چرا که حداقل شش ترکیب سنتتیک یا طبیعی اسپایسی مختلف درش قابل ردیابیه که اینها کمک میکنن عطر فضای مشر..وبی رو در قالب یک پوشش و نه یک کالبد بر خودش ببینه. پوششی که نازک ولی در عین حال سنگین و خوش ساخت و داغ هست.
بارائوندا لوکس هست و با معیارهای ما برای واژه ی "لاکچری" تقریبا خودش رو تطبیق میده و این شاید اولین تجربه ی واقعی گوالتیری برای خلق لوکس بوده. چرا که او از جمله عطاران "آنتی لاکچری" محسوب میشه.
خوشم اومد ازش. بازی کوتاه و جالب و ساده ش رو خوشم اومد.
7 از 10
51 تشکر شده توسط : MAHMOUD Reza2000
اومبغی ایندیگو یه عطر چرمی نیست. عطری بالزامیکی ، شاد و هپی و دوست داشتنیه. تونالیته ی بالزامیکی که از سمت پلام میاد دقیقا مشابه با تونالیته ی بالزامیکی عود هست : فرویتی-شیرین که لواشکی شده. همین پلام خودش میتونه بعنوان نتی که چرم حیوانی و شیرین رو میسازه هم فعالیت کنه منتها نه در این عطر. اون ورقه ی نازک و چرب و دودی که شاید روی هم رفته ده درصد از لایه های کل عطر نباشه و خیلیا به اشتباه میگن چرم هست ، حاصل سافرالین و کندر هستش. از چند سال قبل تا ابد هر جا زعفران دیدید اینجور بخونید : چرم شیرین متمایل به جیر. سافرالین ماده ی موثره ی زعفران هست که الان یکی از نت های مهم چرم ساز و جیر ساز هست. نمونه ش رو هم همه میشناسین. توسکان لدر و بلک زفرون بایردو.
شیرینی بالزامیکی اومبغی کپی پیست مزه ی عود در سانتال رویال گرلن هست. با همون شکل و شمایل. منتها اینجا اونقدر پلاستیکی و مصنوعی نیست .
اومبغی عطر شاد و هپی و کژوال و خوشرو و با مزه ایه. جاده ی چالوس عصر روز تعطیل، شیشه ی ماشین پایین، داد و جیغ و فریاد با صدای ابی ..
5 از 10
پخش بوی خوب و ماندگار متوسط به بالا.
20 تشکر شده توسط : سعید رضایی شوشتری امیر علوانی

Ostara Penhaligons
Fresh Romantic
من یه دسته بندی شخصی دارم برای این تیپ عطرا و بهشون میگم فرش رومانتیک . چون عطرای رومانتیک معمولا یه دوز تاریک و گرمی همیشه در خودشون دارن. این همون حس رو در قامتی بهارانه و شاعرانه و تازه ایجاد کرده. برق بهارانه ی سنبل و نرگس زرد در اثر نعنا که چهره ی عاشقانه و رومنسش رو از گرمای شیرین عسل و مزه ی موزگونه و نرم یلانگ میگیره. کار خیلی خوبیه واقعا. و میشه بعنوان یه عطر یونی برای بهار بهش فکر کرد. منتها من شخصا با برش نت ها و بی تکلیف موندن خیلی از نت ها مثل اوکموس مشکل دارم در این عطر و البته با بوی اوسیمنیک سنتتیک نرگس در این کار که از نیمه کاملا کم توان میشه و اون آوای خش دار و حیوانی و ملایم و سنسوال نرگس رو از دست میده.
با اینحال کار خوبیه و میتونید برای بهار و البته سایر فصول شدیدا ازش لذت ببرید.
7/10
24 تشکر شده توسط :  حسینی شکیبا

Ramon Monegal
Cuirelle "معاشقه در آغوش مخمل"

اولین کاری که از رامون مونگال تست کردم impossible iris بود. چقدم دوسش داشتم. زنبقی که هیچ ربطی به زنبق نداشت منتها چقدر دوست داشتنی و خوشمزه بود. یادمه توی رویوش نوشتم دوست دارم مچ دستمو گاز بگیرم. هر چند نمره ی پایین بهش دادم و پروندشو بستم ولی بالاخره برای خودم گرفتمش و بعد هم مورد سوقصد یکی از بانوان فامیل قرار گرفت.
ولی یکی از کارایی که باز ربطی به اسمش نداره اما زاویه ی دید هنرمندانه ای داره همین عطره. عطری که با خامه ی وانیلی-شیری خوشمزه ای شروع میشه و بعد با کمک آکوردی فلاوری نرم، شیرین، روشن و ملیح که با همدستی یاس، گاردنیا، مریم و زنبق درست شده و از پچولی و دارچین گرم شده، تا توهمی مابین جیر و چرم رو خلق کنه. جیری مخملین و نرم و خوردنی که مثل اکثر کارای مونگال دقیقا قسمتی از پوست شما میشه.. اکثر کارای مونگال در واقع کارهایی مناسب برای فواصل نزدیک هستن. و اصطلاحت عطرهای عاشقانه محسوب میشن. یکی از بهترین کارهای این برند برای ورود بهش همین کار هستش.
5.5 از 10. ولی باور کنید این کمترین نمره ای بود که ممکن بود بهش داده بشه. و از این بابت متاسفم.
16 تشکر شده توسط : Mahdi Behzad Fathi

Xerjoff Fiero
And the Italian dead man
زرجف برندی هست که حول اصالت کاراکتر مانور میده . شارپ بودن و رزولوشن واضح با کمترین لکنت از ویژگی های پرفورمنس اکثر کارای این برند است. تاکید بر جزئیات دقیق در لاین شوتینگ استار بیشتر از لاین کازمورتی هست. فیرو از لاین کازمورتی از استایل ایتالیایی و کلاسیک متبلور میشه که به اصالت تاکید زیادی میکنه. اتمسفری مرکباتی-فوژه با بدنه ای سبز-صابونی و رفتاری بالغ که به جزییات رفتار بیش از جزئیات ظاهر توجه کرده. رفتاری که با تمی مرکباتی-شرجی از لیموی گازدار و ابعاد حیوانی-گیاهی نرولی تشکیل میشه که در همین نقطه خودش رو از عطرهای مرکباتی دیگه جدا میکنه و لحظاتی بر فضای سبز فوژه تامل میکنه. تنها آقایون و ترجیحا آقایون بیش از سی و پنج سال سراغش برن. حین انتخاب استایل ذهنتون رو از کراوات، پوشش کژوال و پوشش های بافتی مخفی نگه دارید و به یقه ی باز اما ظاهری آراسته و تمیز فکر کنید.
6 از 10 رو از من میگیره بواسطه قیمت حدودا یک میلیون تومانیش. اما برای کاراکتری که گفتم میتونه انتخاب شایسته ای باشه. .
26 تشکر شده توسط : Mahmoudreza ganjali علی
با خالق این برند -فیلیپو سورسینلی- دوستی نزدیکی دارم اما بدون هیچ شناخت نزدیکی و تنها از روی شیوه ی زندگی و علائق او کاملا میتونید متوجه بشید با چه کسی در ارتباط هستید. افکار شدید متحجرانه ی گوتیک در کنار شیفتگی فیلیپو به غریزه ی انسانی و مسخ او در قرن هفدهم میلادی کمپلکسی بوجود میاره که از او یک هنرمند دیسکانستراک نسبت به زمانه ی امروز ساخته. خوشپوش ترین کار این برند 1144 هست. غلظت اینکار اکستریت هست و قیمت حدود ششصد هزارتومان داره و عطری هست که از من 9 میگیره. اما لاوز شاهکار و جزو سه عطر بدتر ده سال گذشته ی جهان عطرسازی هست و از من 10 میگیره. لاوز برای کسانی که از نزدیک فیلیپو رو میشناسن میدونن به چه معناست : Laboratorio Atelier Vesti Sacre.
با اينحال صرف گرفتن نمره ی بالا مجوزی برای خرید بلایندش نیست. اگر تا پیشانی در هنر فرو رفتید و از هر چیزی که نفسی در هنر کشیده به وجد میاید بعنوان یک مخلوق شکوهمند هنری سراغش برید نه عطری که قصد بازخورد ازش داشته باشید. من رویوش رو میزارم برای یک زمان دیگه.

اما رویوی عطر شیک و همه پسند این برند رو اینجا میزارم.
Opus1144
Unum
وقتی تیری ویسر در عرض چند سال بیش از سی فلنکر مختلف برای شالیمار گرلن میسازه و هر بار که هر کدوم رو بو میکنین نا امید تر میشین و به مرور علاقه تون رو به وانیل هم از دست میدین پیدا میشن برندهایی که بی ادعا و بی سر و صدا یک گوشه ی دنیا وانیل رو آن چنان لذیذ ایجاد میکنن که تمام نقص هاش رو میبخشین و بهش نمره ی بالا میدین. این عطر دقیقا نقطه ای از مرز بندی های جدید عطرسازی ایستاده که تمام عطارهای مطرح بهش پشت کردن و منتقدین بهش نگاه نمیکنن. اپوس با شیشه ای سیمانی رنگ هدیه ی برند اونوم و ارادت او به معماری گوتیک هست که در سال هزار و صد و چهل و جهار میلادی جامه ی خودش رو به تن بسیاری از بناهای مذهبی جهان پوشوند. بناهایی با دیوارهای بلند که به نقاط نوک تیزی ختم میشن و با گنبدی به پایان میرسن. دیوارهایی ساده اما شکوهمند که ممکنه دیدن هر روزه ی اونها براتون تکراری بشه. همان اتفاقی که برای اپوس یازده چهل و چهار میفته‌. پخش بو و ماندگاری حیرت انگیز و البته خطی که در نقطه ای بسیار دور قراره به گنبدش وصل بشه و تمام بشه. و همین هم تنها نقطه صعف این کار هست. ماندگاری و پخش بسیار زیاد در دراز مدت از این عطر یک‌کار خسته کننده میسازه. اما تا اون زمان شما یک شیشه از اون رو تمام‌کردین. این عطر در کمال حیرت در غلظت اکستریت پارفوم ساخته شده که برای قیمت ششصد هزار تومانیش یک سورپرایز بسیار گنده ست. از طرفی غلظت اکستریت د پارفوم برای یک عطار برای رایحه ای برجسته از وانیل که استخوان بندی زیرین و پِی اون رو اسکلت پودری- چوبی قراره بسازه یک ریسک بسیار عظیم بود که تا حالا کسی جرات اینکار رو نداشته و اینکار رو نکرده. یعنی احداث بنایی با چند تن بتن بر روی یک پایه ی چوبی. این عطر با رایحه ی وانیلی غلیظ و خامه ای، رزینی و البته خاکیش و پخش بو و ماندگاری ناتمامش عطری چهار فصل برای لذت بردن و لذت بخشیدن محسوب میشه. این عطر سر فصل جدید وانیل خواهد بود. وانیلی که از این به بعد او رو در این شمایل خواهیم یافت. شدیدا ازش لذت میبرم.
45 تشکر شده توسط : خلفی حامد

AU Coeur Du Desert

او کغ دو دوزغ ؛ در قلب بیابان؛
عاطفه ی صحرا از دریچه ی ذوق و قریحه ی اندی تاور محصول سال 2016.
اگه از همراهان قدیمی نظرات من باشید نظر من رو راجع به تاور 02 میدونید. من از دشمنان اون عطرم و همیشه از مخالفین پر و پا قرصش بودم. نظرم در ارتباط با اون چه از جنبه ی سلیقه ی شخصی و چه تجربیات و آموخته ها راجع بهش منفیه. عطری پر ادعا ، خارج از کاراکتر و هارش و گستاخ که از اسمی که براش انتخاب شده بسیار فراتر میره و تحریفش میکنه. نت هایی که با بی پروایی و سهل انگاری با سرعت به هم اضافه میشن بی اینکه هیچ کدوم به پرسونا برسن. اما بشنوید از برادر کوچکی که ژنوتیپ خودشو از برادر بزرگتر تقلید میکنه اما نقائص و خصیصه های منفی برادر بزرگ رو کنار میزاره. خودش رو با جثه ای اکستریت و غلیظ تر تقویت میکنه و به شیوایی سخن میگه. اگر مترونوم و سرعت 02 رو کاهش بدید و تندگویی پرخاشگرایانه ی او رو به شیوایی نغزی مبدل کنید به این عطر میرسید. در همین شمرده گویی و بیان نغز کلماتی رو میشنوید که از شنیدنشون حظ میکنید. گویی صحنه ی بال گشودن پرنده ای رو اسلو موشن کنید و چیزهایی ببینید که قبلا ندیدید. شما دقیقا شکوفه دادن مرکبات رو اکنون حس میکنید. مشکل من حیف و میل اونهمه ترکیب خوش گواری بود که داخل 02 بود. این عطر به روشنایی صبح پناه برده، به اندام کهربایی خودش پچولی ملایم و آهسته ای رو تزریق کرده که در کمال شگفتی در کنار وتیور ، چرم شکیلی رو ایجاد میکنه در حالیکه ابهت کهربا رو رعایت میکنه.
کابوی جدید تاور این عطر هست. و اگر جامه ی آهن دوخت و سنگین پوش و نخراشیده ی صفر دو بر تن شما ننشسته میتونید سراغ این کار برید.
جنجالی ترین عطر این اواخر همین بوده و حیفم اومد رویوی فارسی ازش نداشته باشیم در حالیکه یا خیلیا تستش نکردن یا نمیخوان قصاوت عجولانه در ارتباط با 02 رو تکرار کنن و فعلا سکوت کردن. خیلی از کسانی که طرفدار 02 بودن نهایتا یکسال تونستن تحملش کنن و بعد در لیست فروس گذاشتنش.

7 از 10
57 تشکر شده توسط : فرهاد پارسا نیا
Fidelis

فیدلیس عطری اورینتال شیپغ هست با عطسه ای فلاوری.
فیدلیس از کتون تمشک(که بر حسب شامه توهمی از چرم ، گازوئیل و یا عود میتونه ایجاد کنه) که او رو از سی جی هربال تهیه میکنه و همچنین از بستری خاکی-اسپایسی ساختمان عطرش رو میسازه. و درون این ساختمان کهفته شد رایحه بازسازی شده از رز بلغارستانی و زعفران میپیچه. نمای کلی این ساختمان شما رو به یاد عطرهای چرمی شیرین میندازه ولی آورلود و هجمه ی اسپایسی-خاکی کار (برگرفته از اصلاع مشترک پچولی و قهوه و رزین و هل) او رو قدری بالغ تر، خشک تر و حوصله سر بر میکنه.
کار متوسطی هست.
5-5.5 از 10
6 تشکر شده توسط : matin mo hadi
سلام. نمیدونم دقیقا کجا اما این عطر رو بارها در عطرافشان بررسی کردم. وتیور فاتال از دل وتیور هائیتی بیرون میاد که وتیوری آبدار و خوصمزه و کمی شیرین اما ترد و سوزنی هست که شاداب نگهش میداره. اما قبل از بررسی خود عطر باید برندش رو بررسی کنیم. برندی ضعیف که اوپنینگ کار رو خوب کار میکنه ، از نت های سنتز شده ای استفاده میکنه که به نظر رایحه رو مشابه رایحه ی اصلی کار میکنه و پایان بندی های بسیار بدی داره. شما یک ربع تا نیم ساعت با عطر پیش میرید و بعد هر تکه از عطر جایی میره . محو میشه یا از بین میره و استحکام و چارچوبش فرو میپاشه. وتیور فاتال کمی از دیگران چارجوب قوق تری داره اما باز بهر تقدیر در ادامه عطری که دوست میداشتید رو از دست میدید و یک جور بی نظمی و شللوغی نت ها که رایحه ی سازمان بندی شده ای ندارن و صرفا تک خوانی شلوغی از چندین خواننده هست رو دارید. وتیور قالب خودش رو از دست میده و به وتیور سوخته ای مبدل مشه که حاصل اکسایش زودرس وتیورلن جزئی از خنیره ی وتیور هست. اماا. با توجه به قیمت گزینه ی خوبی محسوب میشه. دو سه سال از دورانی که میشد این رو پیشنهاد داد گذشته. برای شروع در اتمسفری نزدیک (نه رایحه) پیشنهادم قدری صبوری و جستجو برای خرید ارزان تر این سه تاست:
petit matin maison francis kurkdjian
Hugo boss cotton and verbena
miller harris veti vert

8 تشکر شده توسط : محمد Z S
عود با نسل عودهای کامبوج استارت شناخته شده تری زد ، با عود عربی به اوج رسید و با عود سنتتیک اپیدمی و گاه بدنام شد.
ساتین موود در کنار خود عود از این لاین ، گزینه های وسوسه کننده ای برای خرید هستن. عود ساتین بر گرفته از عود سنتتیک هست که بولد و برجسته و خطی و قوی نمایش خودش رو ارائه میکنه. یک نکته رو تا همیشه در خاطر داشته باشین. عطرهایی که از ابتدا شروع بسیار قدرتنمدی دارن عطرهایی هستن که در کوتاه مدت ازشون خسته میشید. و در مورد خود عطرهای عودی یک نکتع رو بخاطر بسپرین: اتفاقا با عطرهای عودی شیطنت کنید. قرار نیست لزوما کت و شلوار تیره بپوشید. پیشنهاد من عود ساتین نیست مگر اینکه دلبستگی به عود داشته باشید که از منظر انزوا و تاریکی نیاد بلکه از نگاه اعتماد به نفس و قدرت اومده باشه . در واقع عود ساتین، عود رو به فرجامی روحانی نمیبره بلکه از اون سعی میکنه به یک پرتره ا ی مستبد و قاطع برسه.
5.5 از 10
9 تشکر شده توسط : سعید Mahdisss

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan