آلایا رو بار اول در نسخه اکستریت که نسخه ی بسیار گران قیمتی هم بود تست کردم. عضد الدین آلایا در تدارک گسترش فشن دیزاینرش هست و با هجوم به سمت بازار فشن دیزاینر توقع توجه و احترام داره. اگر کویغ دونژ از برند ارمس که من بهش 9 داده بودم رو میخواید تست کنید ولی با کمک یک ادیتور میخواید رنگ چرمش رو کمرنگ تر کنید برید سراغ آلایا. هر چند با وضوحی پایین تر از کویغ دونژ . آلایا در اصل عطری شبه اورینتال فلاوری هست که به بتن ریزی چوبی-مشکی-حیوانی ختم میشه و در مجموع چهره ای چرمی-لوسیونی مابین خشکی و چربی پیدا میکنه. رایحه ی فلاوری از جنس لوسیونی-چرمی هستش که نسبتا چرمی ابریشمی و مخملی و دلپذیری هست برای کسایی که چرم زبانه کش دوست ندارن و رایحه ی حیوانی هم کاملا آرام و لطیف ساخته شده. آلایا جوانی زیبارو و دوست داشتنیه که رفته جلو کنفرانس بده و صداش میلرزه اما به مرور اعتماد بنفسش رو پیدا کنه و شیوا سخن میگه.
از جمله دیزاینری های نادیده گرفته شده ی دو سال قبل بود که به مرور داره جاش رو پیدا میکنه. میشه خیلی بهش گیر داد اما حسناتی داره که با لبخند از کنارش رد میشیم.
میتونه یه خرید ایمن برای خانم ها و اقایونی باشه که توهمی از چرم رو دوست دارن تا خود چرم رو. به لطف استیک کردن فیکساتیو با اکثر نت ها انتطار پخش بو و ماندگاری ادامه دار داشته باشید که البته همین نکته هم از شفافیت کار کم کرده. در واقع الایا پخش بو نداره بلکه فوران بو داره.
حیف برای این طراحی شیشه که منو یاد بمب های سوپر سنتتیک بی کیفیت میندازه.
5-5.5 از 10

از این نمره ی کم نترسید و تستش کنید. توی ایران ازش هست

پسا زنبق
مسیر روشن این خانه ی عطرسازی کاملا به سمت موفقیت و جدا شدن از غاطبه ی برندهای عطرسازی یک شبه ی دنیاست. بیان اصالت عطرها در این برند کاملا مشخصه. هر چند اندکی ابهام در گفتار در کارهای این برند به چشم میخوره. گول واژه ی ایریس در اسم این عطر رو نخورید. زنبقی که استفاده شده رو قبلا هرگز بو نکردید. این زنبق مختص به لبنان هست که من نمیدونم چرا همه ی جهان وانمود کردن این زنبق مختص اس.رائی.ل هست. کما اینکه زعفران ارث پدری ماست و اکنون به اسم اسپانیا و اینها میشناسنش. بگذریم. عصاره ی زنبق رو از ساقه های زیر زمینیش میگیرن که اسمشون ریزیوم هست. در این زنبق که اصولا گلبرگ هاش سفید رنگ هم هستن عصاره مربوط به ریزیوم هاست اما ریزیوم ها سطحی تر و به خاک نزدیکترن. عطر با بوی همین زنبق شروع میشه. شروعی که من بهش میگم گوشت گیاه. گوشت خنک و خیس گیاهان. بوی ریشه ی گیاهان بدون استشمام قسمت های خاکیش که توسط میخک اروماتیک و اسپایستیک میشه. همینجا پرفیومری مدرن شروع میشه:عطرهای بای فازیک. اگر ساده بگم : بخشی از عطر صفحه میشه و بخشی دیگر بر او میتابه. و شما ما بین این دو قرار میگیرید. جایی که این عطر صفحه ای نقره ای و تا حدی طوسی داره و نوری که روش میتابه مه گرفته و نیمه تاریک هست و این دو فاز مستقل از هم اما متناسب با هم تغییر پیدا میکنن.. ایریس نازارنا عطری میانسال و ثروتمند هست که گوشی موتورولا رو به سامسونگ ترجیح میده و بجای ظاهر سوناتا سراغ کیفیت کرولا میره. به درون خونه بیش از نمای بیرونیش اهمیت میده . عطری با شروعی از گوشت گیاهان که حتی تا حدودی منحرف هم هست. درست مثل دیدن مرد میانسالی که موهای دست و بدنش رو اپیلاسیون و ابروهاش رو نازک کرده. حالتی پارافیلیک و منحرف. اما زود تمام میشه. و از این حالت گوشتی-گیاهی وارد فضایی خاکستری میشه که توسط سایه های تاریک اشغال میشه. دروواقع رفتن به سمت توهمی از چرم که حالتی نرم و شبه پلاستیکی داره و با تکه هایی از چوب شلوغ شده و سایه ای که توسط بخور(بهتره بگیم : بخار) ملایم با دوده ی بسیار خنکی که با ارتفاع کمی ازش جریان داره. ایریس نازارنا هیچ ربطی به زنبقی که میشناسید نداره. عطری گیاهی-نیمه چرمی-بخاری و ملایم که خیلی از سطح پوست جدا نمیشه و بیشتر مختص به قرار عاشقانه ی مردی میانسال، ثروتمند ، باهوش و کم حرف هست که اصالت و در عین حال قدرت و ذکاوت بالایی داره. مردی که هر آن قرار هست از شدت بالای کیفیت زندگیش سورپرایز بشید بی اینکه این کیفیت رو در قالب قاب های از پیش شناخته شده ببینید.
7 از 10

کامیار عزیز سلام.
در این صورت این موارد رو تست کنید
:Etat libre la fil du monde
Etat libre rein
Daim Blonde Serge Lutens
Pure malt Thierry Mugler
Chanel edition Blanche EDT
Trefle Pur Ateliere Cologne
Seville l Aube L Artisan
Armani cedre
Jule et mad Aqua se..xitus 20 ml
Penhaligons Levantium
Penhaligona Ostara
NR Bleu Noir
Rasasi al wisam
Ateliere Cologne Vetiver Fatal
Jour d Hermes Gardenia
Gin fiz lubin
Itsaca Lubin
Ungaro pour L homme 3 & 2
Acqua di parma fico di amalfi
Mon numero 9 L Artisan
Hermes rhubarbe ecarlate
این لیست فکر کنم برای الان کافی باشه. مواردی رو آوردم که حدس زدم شاید تست نکرده باشی.

کامیار عزیزم سلام.
شیپغ رو در صفحه آزارو پور اوم توصیح جامع دادم.
در مورد عطز پیشنهادی .. چطور بگم.. من اگه توی سن تو بودم یه کار دیزاینری ساده و با قیمت مناسب و خوشپوش میگرفتم. قیمت مناسب مهمترین فاکتورم میبود تا بتونم عطرهای بیشتری بخرم و بیشتر کنجکاوی کنم توی روایح. لالیک وایت. کنزو لئوپار. مون بلان لجند. و Cartier l envol نهایتا. توی این سن ببین خودت چی دوست داری . گوش نده به من خیلی

وحید جان با کمی هزینه ی بیشتر سل د وتیور از دیفرنت کمپانی رو تست کنین. چه بسا که میتونید بلایند بای کنین.
اما با هزینه ی کمتر cuir vetiver از yves rocher .

بد ندیدم مطلبی رو که جای دیگری منتشر کرده بودم اینجا هم بزاتون قرار بدم تا شاید به دردتون بخوره.
بررسی عطرهای خانه ی عطر فردریک مال.
(قسمت اول)
فردریک مال حریصانه به دنبال تبدیل خودش به یک دایرکتوری و پرچم دار در عطرسازی بود. در غیاب گرلن و ضعف سیاست گذاران جدید این برند، بهترین فرصت بود که خودش رو پیش بکشه. از طرفی او به مانند گرلنی که در دهه های قبل میشناسیم به دنبال روح اصیل و اسطوره ای رایحه ها بود که روحی مشروع ، نجیب و محترمه. جذب النا ، روپیون و بوردون همه در مسیر این سیاست بود. فردریک مال آزمایشگاههای تخصصی قدری داره. حتی خیلی جاها به ایفرا گایدلاین میده و او رو در زمینه های علمی کمک میکنه. یک نت بارها و بارها پالایش میشه و از فیلترهای انسانی و ماشینی متعددی عبور میکنه تا تایید بشه. خیلی کشش ندم. جمله ی بوردون در ارتباط با هدف فردریک مال من رو یاد جمله ی مشابه از گرلن بزرگ میندازه که ما به دنبال ادعایی نیستیم که وجود نداره. ما از کاستی و ناپرهیزی،پرهیز میکنیم. تلاش مال ساختن مدرن-کلاسیک بوده تا کنون. آوردن قرن بیستم به قرن حاضر با کمک ابزارآلات. اما بریم ببینیم چه خبره، چند عطر که در این خانه جنجالی تر هستن رو مرور کنیم و رد بشیم.
■ پرتریت آو لیدی : محبوب ترین کار مال در جهان همین عطره. ساخته ی روپیون که به ساخت عطرهای فلاوری فریاد کشنده معروفه . پرتریت آو لیدی عطری چیلی-اسپایسی و هرم گونه ی شیرین(از نوع بالزامیک) از عناصر اورینتال خاورمیانه ای هست که شام.پاینی از رز طبیعی رو برجسته کرده. به استریپتن آزار دهنده ی رز داماسک کمی سخت گرفته و لایه های ترپنی اون رو گسترش داده تا به رز سنتیفولیا و هایبرید آلمانی-فزانسوی نزدیکش کنه. این عطر پر از سایه روشن های بسیار چیره دستانه ست. نور و تاریکی در این عطز یه یک میزان قدرت دارن. این عطر رو ایرانی ها معمولا نمیپسندن. نمره ی من به این عطر 7 از 10 هستش. و روی کاغذ و در علم شیمی ترکیب عناصر یکی از خوش ساخت ترین عطرهای اورینتال فلاوری یک دهه گذشته ست. عطری ثروتمند که فاکتور قیمت هم نمیتونه چهره ش رو خدشه دار کنه. نمره برای استفاده عام در ایران: 4 تا5 از 10. خارج از ایران: 9/10.
■ ماسک راواژر (با تلفظ عامیانه ای کا در ایران میشناسیم) مشک آفات. جزو چند تا عطری که اصلا شناسنامه ی مال رو نداره. ترکیبی هارش و آزار دهنده . دوست پسر بلک ارکید. بازخورد بالایی در هوای سرد داره. گستاخ و بی ملاحظه و کم عقل کلماتی هست که میشه راجع بهش گفت. 3 از 10. نمره برای استفاده عام:7 از 10
■ کارنال فلاور : من به چیزی میگم کامل و پرفکت که: سعی نکنه نقص هاش رو بپوشونه. بلکه سعی کنه اونها رو ترمیم کنه. به قول تاکاشیمایا: انسانها رو با اسکارهای روی تنشون و زخم ها و جوش های صورتشون دوست دارم تا با چهره های آرایش کرده. کسی در خوشبویی این کار هیچ شکی نداره. اما من نمیتونم یک زنی که با کمک یک ارایشگر چیره دست تمام کاستی های صورتش رو پنهان کرده، خنده هاش حاصل جراحی و چروک های پنهان صورتشون حاصل بوتاکس هستن رو یک روز تمام بهش خیره بشم.
مریمی شکوفه نداده ، جوان و با طراوت تنها بخشی از مریم هستش. از پژمردگی خامه ای ، از تزلزل دمدمی مزاج مریم و از اداهای زنانه ش هیچ خبری نیست. یه خط صاف که تا بی نهایت امتداد داره. همین نقص ها ، زیبایی های مریم هستن و شما نمیتونید صرفا جهت رایحه ای که من مخاطب ازش لذت ببرم یک رایحه رو تحریف کنید و مخاطب حرفه ای رو از شنیدن و دیدن قسمت هایی از مریم محروم کنید . شما باید میتونستید از این نقص ها در مسیری درست استفاده کنید. مثلا اون مریم دل شکسته، رنجور و معذب سرج لوتنس رو بسازید. حذف آنترانیلیت ، فارنسول و گرانیول از مریم تحریف تمام قد مریمه . نمره ای که با اغماض بهش میدم 5 از 10 هست. نمره برای استفاده ی عام: 8.5 از 10 . ک کماکان در لیست پیشنهاد برای کسی که از یک عطر فلاوری بازخورد و پخش بوی بالا میخواد.
■ وتیور اکسترا اوردینری : هماهنگی اسم و عطر جالبه. این یکی از گواراترین کارای این برنده. از پرفروش ترین هاست و طرفداران وتیور عاشقش خواهند شد. برعکس کارنال فلاور من میتونم بخش زیادی از روز رو بهش نگاه کنم و ازش لذت ببرم. بذر خاکی و خشک وتیور زمانی کاشته میشه که نارنج عطر تمیز و شبه شامپوییش رو در هوا منتشر میکنه. خشکی ناب وتیور که از دل زمین بایر بیرون میاد در هوای سیتروسی برگاموتی که از بهشت بر جو زمین نازل شده ، لحظه ی حول حالنای عیده. 7.5 از 10 . نمره برای استفاده عام : 8 از 10

■ فرنچ لاور : برای ترسیم فرنچ لاور شما بایستی تنها سازنده ی این عطر باشید. چیزی که مخاطب عام رو فرا میگیره یک بوی خشک چوبی و ادویه زده و کمی دارویی و سبز با لحنی از انقوزه ست که مخدر و دارویی اما غیر شربتی و خشکه. گویی نعنای خشک خاک عبار گرفته اما با خشمی نیمه حیوانی و نیمه دارویی و البته با صدای کوتاه و زمزمه کننده لزوم کشف فرنچ لاور این هست که حقیقتا ماهها باهاش زندگی کنیو. فرنچ لاور شما رو به آرامی عاشق خودش میکنه. پروسه ای که صبوری میخواد و از حوصله ی مخاطب عامی که یک میلون تومان پای عطرش پول داده تا لذت ببره خارجه. فرنچ لاور کاراکتری هست که من ارزو میکردم او میبودم. 8.5 از 10. نمره برای مخاطب عام : 5 از 10

در بین عطرهای ارزان قیمت سراغ این موارد برید:
Cuir vetiver Yves Rocher
Bentley infinitie edt
Artisan black jhaon varvatus
Prada amber pour homme
Guerlain vetiver
Lacoste 12.12 noir
Potion dsquared
Guerlqin homme intese
Trisaardi uomo

لووه انسزیا .. جوهر سبز لووه که جواهر فراموش نشدنی لووه هم هست.
کمپلکس میانسال و ثروتمندی که ناگهان در انبوه مشغله هاش به تاریکی جنگل کاج پناه میبره و متفکرانه قدم میزنه.

"چرمی جنگلی" و گرم و بخوری که مابین زمینی خزه ای-خشک و اتمسفری گلخانه ای و تمیز و معطر و اسپایسی شروع میکنه به وزیدن.. به غایت متفکر ، عمیق .
حتما تستش کنین . اگه دلتون یه اسکلت وودی-سبز با نمایی کهنه اما دل پذیر از کاج و پیچک و سرخس میخواد بخرینش. چهار فصل و اعتیاد آوره. با پخش بوی مناسب. اگه یه کار رسمی و اداری و افیشل میخواین اینو حتما تست کنید.
7.5/10

اگر از دنبال کنندگان روایح گلی و راحت پوش هستید و یه کار لایو ، با بازخورد، شکیل و در عین حال منعطف و مودب میخواید، فور اور از ماریا کری یکی از گزینه های خیلی خوبی هست که با محدوده ی قیمت پایین میتونید تهیه کنید. عطری مس.ت و مانیک با ظرافتی ایندولیک از مریم و لوندی دلچسبی از گاردنیا که افکتی روشن و نرم و آبدار از دو سو بهش اضافه میشه: یکی از سیب سبز و یکی هم از نیلوفر آبی.. اضافه کنید به این مربع، لحنی میوه ای خوشمزه و آرامی رو.. و خوشحال میتونید باشید که در تابستان هم با وجود اینکه گلی هست پژمرده و آزارنده نیست.
طراحی شیشه رو ببینید تو رو خدا..
7/10

امواج دوباره سراغ فوژه رفته. قبلا سراغ یک فوژه گورماند رفت (سان شاین) و حالا سراغ بهم ریختن اسکلت فوژه آروماتیک !!!
فوژه رو قبلا توضیح دادم. فوژه بطور کلی و تیپیک به اتمسفر سرخسی میگن. جنگلی از سرخس که در عطر با محوریت اسطوخودوس و گلسنگ و تونکا و تاکید و تشدید از سوی وتیور و اوکموس شکل میگیره. فوژه رو اولین بار آقای پاول پکت با ساختن فوژه رویال برای برند هوبیگانت روی کاغذ آورد و اصطلاحش رو رسمی کرد. اما قبل از او ، رویال انگلیش لوندر از کرید رو میشه پیدا کرد که حول این اتمسفر عبور میکنه. اسطوخودوس از دو جنبه بهش پرداخته میشه. گاهی برای ایجاد بویی فلزی-آرایشگاهی که میشه در شکل اغراقی و آیکونیک به سارتوریال از پنهالیگونز اشاره کرد. در طرف دیگر اسطوخودوس رو میشه در پوشش سیتروس آروماتیک ازش اسم برد مثل فوژه رویال. اما یک اسطوخودوس سومی هست که ورای اینهاست. لاوندین شکلی از لوندر هست که پاش رو از مرزهای تعریف اسطوخودوس فراتر میبره و به تنهایی خودش یک عطره. با قامتی خشک، نا صاف و زبر و در عین حال غلیظ و کرمی و وزنده و گرم. برکن با استفاده از این اسطوخودوس از اسطوخودوس عبور کرده تا شما مدام به واژه ی اسطوخودوسی که در ذهنتون دارین رجوع نکنین و تجربه ی جدیدی از بکارگیری اسطوخودوس رو در عطر نشون بده. از طرفی در اینجا به معماری فوژه هوبیگانت برای ایجاد یک عطر آروماتیک فوژه رجوع نشده و قصدش تاکید به بنای کهنه ی آروماتیک فوژه نیست. حتی ابزار خودش رو برای ایجاد یک آروماتیک فوژه تا جایی که تونسته دور ریخته. با کمال ناباوری رایحه ی عطر از فضایی پژمرده، خشک و دارویی از اسطوخودوس شروع میشه که با لیمویی نه چندان تازه ای به پژمردگی ابتدایی عطر تاکید میکنه. همین رایحه سپس چرخشی به سمت فضایی گلخانه ای و نیمه گرم خواهد داشت که از دل چند رایحه ی سنتتیک از انواع چوب (شاید صندل وود) و پچولی اسپایسی و شمعدانی و حتی تونکا بیرون کشیده شده. تغییر چهره ی عطر بدون مقدمه و بدون ایجاد منطق روایی ایجاد شده. معماری غیر خطی و مدرن و تعریف جدیدی از هرم های بویایی که جاش اینجا نیست. جای این خلاقیت ها فوژه نیست. شاید هم این جاه طلبی امواج هست که در یکی از اصیل ترین و نجیب ترین کتگوری های عطر میخواسته ساختمانی مدرن ایجاد کنه و این مسیر رو بشکنه. فضای بویایی انتهایی گنگ و مبهمه و یک پارچه و کامل نیست و در نهایت به درای داونی چوبی-اسموکی میرسه که بی هویت و بی شناسنامه ست و صرفا نقطه ی تلاقی چند رایحه ست و از خودش کارکتری نداره.
منهای پایان تقریبا گنگ ، برکن عطر مردونه ی خوش مشرب و قابل اعتنا و کلاسیک مآبی هستش.

■خلاصه: برکن فوژه ای آروماتیک و اشتراکاتی با شیپغ هست. عطری چوبی-سرخسی-خزه ای که با ارتفاع کمی بر سطح خاک جنگلی-بوته ای نفس میکشه. کاری که کنتراست های متعددی از تمیز -خاکی ، گرمی-خنکی و چوبی-سبز داره.

6.5/10
پخش بوی معقول و استانداردی برای این کتگوری داره.