اورینتال واژه ای هست که بسیار شنیدید. اورینتال به شرق اشاره داره. به وانیل، ادویه جات، بخور و امبر و عود. سهل انگارانه ست که با همین یک خط ازش عبور کنیم. اما درک معنا و شخصیت اورینتال نیازمند فهم و زندگی با این واژه ست . مادامیکه در شرق زندگی نکرده باشید و از فرهنگ ها و زوایای عرفان، مذهب، عرف ، بنیان و اجتماع شرق به تصویری نرسیده باشید درک این واژه در عطرها براتون مشکل خواهد بود. تفرج و تفرح و درک سیمای سحر انگیز گنبد نمکی جاشک، اعوجاج جادویی سرخ رنگ و داغ طلوع خورشید در بندرعباس ، عرفان خفته در غرب ایران ، تخدر و اوهامی که در موسیقی عرب های خوزستان و بوشهر هست و هزاران نمونه ی دیگری که تنها در ایران هستن شما رو کمک میکنه با جادوی شرق روبرو بشید.
اورینتال در عطر گسترده و پهناوره . از وانیل گورماند پارفوم جنرال گرفته تا کهربای سرکش رانیا جی. این عطرها ابعاد و زوایای مختلفی از اورینتال هستن که باید تست کنین. لزوما بهتزین ها نیستن . اما در دسترس ترین ها هستن در ژانر خودشون
1- Annick Goutal Sables
2- Annick Goutal Ambre Fetiche
3- Serge Lutens Cherugi
4-Cartier le Baiser du Dragon
5- Tom ford Noir de noir
6- James Heeley Cardinal
7- Chanel Coromandel
8- Calvin Klein Obsession for Men
9- Miller Harris Vetiver Bourbon
5- Ormonde Jayne Ormonde Man
10- Serge Lutens Gris Clair
11- Amouage Epic For man
12- Serge Lutens La Myrrhe
13- Ysl Opium
14- Guerlain Shalimar
15- Wazamba Parfum de empire
16-Thierry Mugler Allien
17- Different Company Oud shamash
18- Rania j Ambre Loup
19- Parfumerie Generale PG10
20- Ormondo jayne tolu
21- Naomi goodsir Bois de ascese
22- Mona di orio vanille
23- Lorenzi Villoresi sandalo
24- Jovoy Paris Private label
25- Guerlain Amber eternal
26- Etat libre - Rein intense incense
27- Comme des garcons Avignon
28- Serge Lutens Jeux de Peau
29- Serge Lutens Vetiver Oriental
30- LArtisan Mon Numero10

لایلک لاو از آمواج اولین عطر از کالکشن سکرت گاردن این خانه ی عطرسازی هستش. راز و رمزهای "باغ اسرار آمیز " آمواج از اسم عطر شروع شده. جایی که اسم عطر "لایلک لاو" هست ولی از لیلاک در این ‌عطر خبری نیست. بلکه از ترکیب گاردنیا، جاسمین، رز و بنفشه تونستن اکوردی رو ایجاد کنن که چهره و برون دادش مشابه به لیلاک هست. درست کاری که کرید در وتیور گرانیومش با ترکیبی از پچولی، ژرانیوم و چند نت دیگه انجام داد و آکوردی از وتیور ساخت.لیلاک رایحه ای "تکانه ای " داره‌. یعنی شما لیلاک رو میشنوین و بعد از لیلاک ‌عبور میکنین. مثل نرولی نیست که مدواما استشمامش کنین و خطی باشه. این آکورد رو به این خاطر ساختن که لیلاک رو براتون نگه داری کنه‌. و ریتم محوریت خودش رو در تمانی طول عطر حفظ کنه. شما رو به باغی تمام نشدنی و شسته شده از لیلاک ببره و تنها بزاره‌. سفره ی عصرانه رو روی میز سفید رنگ فلزی بچینید. شیر کاکائوی گرم و شیرین خودتون رو روی میز بزارید و منتظر فرا رسیدن تاریکی لذت بخش و سرخ رنگ اسمان بشید‌. به هر میزان این تصویر‌برای شما دلهره آور یا دوست داشتنی یا رویایی یا مرموز باشه با رایحه ی عطر هم همینگونه مواجه میشید. لیلاک لاو امضای همیشگی امواج رو نداره اما میشه تا حدی جهش های ژنتیکی و جرقه هاش رو در‌اپوس هشت جستجو کرد‌. میشد به رسم دیرین عطربازها بهش حمله کرد و اینگونه تصویری پرچم دار رو به خودمون بگیریم. ولی واقعا کار خوبی‌هست. بهتره بگم کار "درستی" هست. تکنیک و کیفیت بسیار بسیار بالا که از ترکیبات سنتتیک هم درش استفاده شده کار‌خیلی جذابی رو ساخته‌. ترکیبی فلورال-گورماند که نمونه ش رو قبلا شاید در تلاش های روژا داو برای به دست گرفتن قلمروی عطرهای فلاوری دیده باشید؛ و یا ژنوتیپش رو بسه در فوژه گورماند انواج یعنی سان شاین جستجو کرد. ترکیباتی فلاوری و ش.هوت انگیز. اما باید اعتراف کرد قسمت های اغواگر این عطر به اون قدرت نیستن. بهمین جهت هم هست که خانم ها لازم نیست ازش بترسن که عطرشون شدیدا تحریک کننده باشه. لیلاک لاو عطری جوان تا میانسال‌، رسمی. مجلسی، اشرافی و اصیلی هست که با وجود پودر کاکائوی گرم و کمی هم مزه ی فرویتی بسیار نافذ شده. اگر خانمی هستید که از پوشیدن گاون های بلند بعنوان لباس های مهمانی ابایی ندارید شما میتونید از لیلاک لاو استفاده کنید. عطری کاملا زنانه اما در زنانگی خودش پیشرو تر از عطرهای هم رده ی زنانه ی دیگری که میبینیم به هر روشی سعی دارن جلوه گری کنن.

Rhubarb ecarlate - Hermes
روباب اکارلت - هرمس (تلفظ انگلیسی)
آرامش رنگی در ریواس سرخ
هرمس با عطر گالوپ در سال ۲۰۱۶ خیلی نا امیدکننده ظاهر شد. هنوزم باید برای رفرنس بر شمردن هرمس به عطرهای قدیمی ترش مراجعه کنیم.
روباب همون ریواس هست که در سفرهایی که در ایران داشتم اوایل بهار در حاشیه ی جاده ای در مسیر ازنا به اراک توسط افراد بومی ساکن اون منطقه دیدم که فروخته میشد. برای دست یابی به آرومای ریواس سراغ ساقه میرن. میدونین که مزه ی ترشی داره. رایحه ی او هم تقریبا همینگونه ست‌. ترش ، آروماتیک کمی اسپایسی که فضایی سبزی رو خلق میکنه گویی با زنجبیل معطر شده. ترشی او از جنس ترشی میوه ای (نظیر ترشی توت نارس ) هستش و نه ترشی گیاهی (اسیدی ) . کاملا رفرشتون میکنه. هرمس روی روباب وقت زیادی نگذاشته جز اینکه برای تامین منبع روبابش سراغ انواع امریکاییش بره که تا حدی شور‌تر و اسپایسی تر هستن. حیفه که این عطر اینقدر راحت بر روی پوست جان بده. فوق العاده آرامش بخش و دوست داشتنی و اعتیاد آوره . اما برای کسی که حتی هدفش از عطر بازخورد دیگران نباشه باز ناامید کننده ست. نا امیدکننده از جنبه ی پخش بو و ماندگاری‌ . علت ِ دست نبردن به استفاده از هیچکدام از فیکساتیو ها، اکستندر ها و استبلیزرها (که منجر به پخش و ماحدکاری و تنسیتی در عطر میشن) صرفا جهت مواجهه ی مستقیم شما با درونمایه ی ریواس بوده. روباب اکارلت ، واقعی ترین و در عین حال آرام ترین رفرنس ریواس هست. نه مثل مرسدس بنز کلاب بر معماری اسپایسی ریواس تاکید شده که فضایی زمخت و کلافه کننده و سمباده ای بسازه و نه مثل ود.کای بای کیلیان از معنای ِ ریواس به م.شرو.ب رسیده. کاش میشد هرمس قدری شیطنت به خرج میداد و فیکساتیو ها رو با روایح سیتروسی کمی بازی میداد تا پخش بوی ریواس بالاتر بره. و حتی از دارچین و زنجبیل و فلفل صورتی استفاده میکرد. بهرحال برای کسانی که عطرشون رو توی کشوی میزشون نگه میدارن و مدام از اون اسپری میکنن و دنبال یه کار با آرامش بخشی بالا هستن کار‌خوبیه.
پیسنهاد میکنم این دو شاهکار از معجون های ریواس رو تست کنید :
Aedes de venustas edp For women
verveine james heeley
این رایحه صرفا جنبه ی شخصی داره اما چون یونیک و خاص هست ویژگی لازم برای تبدیل شدن به عطر‌امضا رو داره. روایح ترش تا حدودی کلاسیک محسوب میشن. ساده هستن. و شخصی که اونها رو میپوشه بایستی صمیمی ، کژوال، خنده رو و کم احتیاط باشه.
خود رایحه ۸ از ۱۰
پخش و ماحدگاری پایین این عطر برای مخاطب عام ناخوشاینده و ارزش خریدس رو پایین میاره.

این لاین آکوا دی پارما معرکه ست. منیولیا نوبیله از آکوا دی پارما!!
خود مگنولیا ظاهری از روایح فلاوری اما درونی سیتروسی-آروماتیک داره.ظرافت و ریشه ای از رایحه ی لیموی شیرین خیلی روشن و فرش و آبدار و البته مست و سنگین و وزنده چیزی هست که از مگنولیا انتظارشو داریم. اما این لاین آکوا دی پارما به واژه نوبایل مزین شده‌. واژه ای که روایح رو نجیب و اصیل و آرام و اهلی میخواد. مگنولیا نوبایل رایحه ش رو از یک سیتروسی لیمویی با نبضی پودری و اتمسفری با طراوت و آبدار و روشن شروع میکنه و به سمت اتمسفری شفاف تر و سبک تر ولی کم آب تر و میوه ای تر حمل میکنه.. مگنولیا نوبایل صحبت بر سر استعدادهای غریزی لیمو و مگنولیا در ایجاد جنبه های پودری، آکواتیک و میوه ایه‌. عطری به شدت آرامش بخش و دوست داشتنی و نجیب با پخش بوی متوسط و ماندگاری قابل قبول که از منتها الیه نبوغ ِ تقطیر و استخراج نت ها بیرون اومده. بسیار بسیار با کیفیته و بسیار زیاد دوست داشتنی و سیری ناپذیر.
برای این عطر کاراکتری حدودا میانسال و یا در‌ اواخر جوانی میشه متصور شد که در‌ محیط رسمی و بسته نظیر مطب ، اتاق کار ، دفتر و یا کلاس درس کوچکی حضور پیدا میکنه. کاملا قابلیت استفاده ی مشترک‌بین آقا و خانم رو هم داره‌ .
نمره ای که میشه بهش داد ۷ و نیم از ده هست.

سلام
اینها رو تست کنید :
Hermes bel ami
tendre est la nuit majda bekali
mon est rouge majda bekali
bvlgari black
ambre eternal Guerlain
Epic amouage
sycomore chanel
oud velvet mood maison frsncis kurkdjian
soul costume national
royal oud Creed
1740 histoires de parfumes
imperial patcholi dior
ambrarem histoires de parfumes
petroleum histoires de parfumes
frapin terre de sarment
paradis perdu frapin
tango masque
montecristo masque
yatagan caron
bandit rober piguet

محمد معین عزیز سلام.
سنگینی سینه اگر‌به معنی سنگینی در تنفس باشه ما بهش میگیم هایرسنسیتیویتی و هایپر ریسپانس بودن سلول های راه های هوایی و به درات خارجی. یعنی برونش ها و مجاری تنفسی در پاسخ به این مولکول ها دچار انقباض میشن. دقیقا پاتوفیزیولوژی آسم هم همین هست‌.
اگر هیچ مشکلی در درایو تنفسی و‌راحتی در تنفس ایجاد نمیشه این تشخیص احتمالش کمتر میشه‌. و تشخیص های دیگری مطرح میشه. ثابت شده مولکولهای بویایی که در‌ارتباط با سیستم گوارشی هم هستن میتونن باعث هایپرسکرشن یا ترشح بیش از حد اسید معده هم بشن که با تحریک عصب واگ باعث گرفتگی مجاری تنفسی میشه (یکی از دلایلی که در رفلاکس معده در ریه بعصی افراد ویز میشنویم که بخاطر تنگی مجرای تنفسی ناشی از تحریک اون عصب هست).
بهرتقدیر بهترین پیشنهاد در اینگونه موارد ابتدا این هست که مدتی از عطرها به دور باشید ببینید آیا این روند بازهم تکرار میشه. اگر ادامه یافت که بفرمایید تا عرض کنم چه بایستی کنید.

"سول" .
ترکیب بخورِ تند ِ دارویی و جوهری امضای عطرسازی عربیه. کی میتونه بگه این ترکیب جذاب نیست؟ هرم و التهابی که در عمق اتفاق میفته و تعریق وار بیرون میزنه‌. اما عملا به ندرت شاهد یک اجرای بی نقص در عطرسازی و یک محصول تمام و کمال بودیم. چرا؟ چون درکِ این فضا لازمه ش زیستن و مجاورت در این فرهنگ و تاریخ هست و این نقطه ایه که عطرسازی از یک "حرفه" عبور و به یک "زندگینامه" تبدیل میشه. تاریخچه و عمق و نگاه عطار به هستی و زندگی، همگی در ناخوداگاهِ عطر اتفاق میفته. میتونیم از دوبرانا بعنوان عطرسازی که روح عربی رو کاملا درک کرده اسم ببریم. و هیچ شاهکاری در عطرسازی عربی در بین عطاران غیر عرب به پای ساخته های دومینیک دوبرانا نمیرسه. دومینیک دوبرانا بین سه عطار اول دنیاست از نظر من. کسی که آنقدر در فرهنگ های مختلف نفوذ کرده که اسامی مختلفی هم گرفته. عبدالسلام عطار اسمی هست که امروزه دوبرانا رو با اون میشناسیم.
نکته ی مهم در عطرسازی عربی دقت به این نکته ست که رایحه بایستی به مانند جوهری نامرئی و مه آلود در فضا متراکم بشه.‌ نت هایی که اون ها رو شناسنامه عطرسازی عربی میدونیم اغلب متراکم و نا منعطف هستن. این نکته آنقدر ‌مهم هست که عرب ها گشته ها (چوب و ذغال های بخور ) رو به روغن های مختلف آغشته میکنن تا سرعت سوختن اونها رو کم کنن و در دودی که برمیخزه رگه هایی غلیظ ایجاد بشه.. ازسویی تِم لذت و وهم و مخدر و گرمی که در این فرهنگ ‌هست رو شما تنها بایستی سالها تجربه کرده باشید که بتونید پیاده ش کنید. در واقع اتمسفر‌ عربی یک لیست بسیار طولانی داره که بایستی تمامی‌گزینه هاش رو در عطرتون‌ تیک‌ زده باشید.

بریم سراغ سول. سول گزینه های کم و معیارهای اندکی از بافت عربی رو میشناسه. هنوز گرمه. هنوز لذید و غلیظه. دارویی و شیرین و اسپایسیه. ولی همینجا عطار خیلی زود از کاوش برای شناخت خصوصیات بیشتر و افزودن اونها به مایع عطر خسته شده. سول دو اشتباه بسیار بزرگ کرده. یکی‌ لایه ی کثیف امبری و دومی شیرینی ِ غربی (در صورتیکه میبایست کاملا دارویی میبود).‌کاملا میشه متوجه شد که تحت تاثیر ام ۷ ایوسن لورن که مرز عطرسازی عربی و غربی بود ایده شکل گرفته.

خلاصه: سول عطری هست اورینتال ، غلیظ ، شیرین از نوع کثیف و برونگرا و گرم که میتونه گزینه ی خوبی برای زمستان باشه. خصوصا اگر شما تیره پوش و رسمی میپوشید. توصیه ی من براش این هست که ابدا عطرهای اورینتال رو با چرم نپوشید. چون ترکیبی خیلی اغراقی و بیش از حد متعارف برونگرا و خود محور و نارسیست ایجاد میکنه‌
۵ از ۱۰: نمره ی من .
. ۸ از ۱۰برای استفاده ی عام
پخش بو و ماندگاری: ۸
رد بو : هفت و نیم
تطابق پذیریو راحت پوشی : ۶

الفتولوژی بعد از تجربه ی بدی که گالاردی با برند "بلدی" داشت (بد از نطر میزان فروش) تجربه ی بسیار خوبی داره میشه. پارانا فضایی جویسی فرویتی از ترکیب وودی-شیری سایپریول و نت های میوه ای و در راس ش هلو و نارگیل و آناناس و انگور داره. در عین حال با کمک ترخون آروماتیک میشه که نتیجه کمی شور شدن و شفافیت و طراوت بالای رایحه ست‌.
کاریه که نفس کشیدن توی اتمسفری که ایجاد میکنه خوشاینده. پخش بوی مناسبی داره و ماندگاری قابل قبولی. کارای این برند یک بار باید کاملا و با دقت تست بشن.

سلام
محسن ایزانلوی عزیز
اینها رو تست کنین:

guerlain l instant extreme
Dia amouage
Habit rouge drescode 2016 guerlain
potion dsquared
adventure davidoff
royal oud creed
vetiver geranium creed
chanel sycomore
aedes de venustas iris nazarina
iris cendre naomi goodsir
La fin dumonde etat libre
bvlgari black
midnight in paris
dior homme parfum
chanel edition blach
chanel coromandel.
fredric malle mosieur
oud malaki chopard
Gian franco ferre Edt
chypre palatin mDCi
la fume classic Miller haris
cardinal james heeley
خرید نکنید فعلا‌‌ یه مدت فقط تست کنید. اگر‌تازه آشنا شدید با نی مقوله ممکنه هر عطر نیسی رو در استشمام اول دوست داشته باشید. و هزینه ی سنگینی بپردازید و بعد از مدتی به سادگی از عطرتون بیزار بشید. یک سری پیشنهاد نوشتم در کتگوری های مختلف .

در مورد پیور دیستنس ها:
هر دو یی که گفتید از تطابق پذیری پایینی برخوردار هستن. یعنی پوشیدن شون کار سختی هست. شرایط و مکان هایی که اینها رو به خودش راه میده معمولا برای هرکسی اتفاق نمیفته. و اگر‌غیر از اون شرایط و زمان ها هم اینها رو بپوشید هم عطرتون رو به هدر دادید و هم حتی گاها موجب آزار دیگران شدید چون معمولا عطر محیط های بسته نیستن چرا که وارم آپ میکنن. بلک روی کاغذ عطر بدی هست. کیفیت متوسط در ساخت و معماری سنتتیک و نامتعارف و نا منعطف که خاص تخصص آنتوان لای هست اما بد اجرا شده. اما ام قضیه ش متفاوته. کیفیت و پرفیومری رو توامان در بالاترین سطح داره. با اینحال من فکر میکنم عطری نباشه که بتونید هر جایی بزنید. مواردی هم که "ام" رو باید زد خیلی به سختی پیش خواهد آمد. من "ام" رو برای خرید معمولا پیشنهاد نمیدم اما برای تست چرا.