نظرات | ایکاروس
ترتیب نمایش
سلام. مدت زیادی بود عطر زنانه رویو نکرده بودم.
این عطر بلک اپیوم هست. به اتدازه کافی نظر داره و تشریح شده قبلا. من میخوان راجع به فلنکر دیگر‌این عطر بپدپردازم: YSL black opium nuit blanche

Black opium "nuit blanche" YSL
نوی بلونش یا " شب بیداری " که گهگاه حتی به شب مهتابی هم تعبیر میشا در بعضی رویوها ، کاری از ایوسن لورن هست که در بین اینهمه کار بدی که اخیرا تولید میشه کار قابل قبولی هست. بارها گفتم ایوسن لورن به چه سرنوشتی دچار شد. ایوسن‌لورن رو اورآل خرید و برای مقاصد پولشویی تولیدی هاش رو‌به کشورهایی‌نظیر مکزیک و مصر انتقال داد و کیفیت عطرهاش هر روز ضعیف و ضعیف تر شد‌. بلک اپیوم رو ممکنه تست کرده باشین اما بلک اپیوم نوی بلونش رو امکانش کمتره چون کمتر شناخته شده ست. بلک اپیوم به تبع اینکه غنی از رایحه ی نافذ و خونگرم و هرم گونه و صمیمی قهوه ست، خوش برخورد و پر از زندگی شده‌. وانیل نجواگر و پودری و روشن فرانسوی این عطر قوی و گیراست.‌بلک‌ اپیوم اصلی به شیرینی‌ تمایل داره و گورماند تر هست. با جذبه ست و میشه در طول روز هم اگر ‌هوا‌ معتدل باشه ازش استفاده کرد. استایل کژوال و رسمی رو هم‌ پوشش میداد. اما نوی بلونش به تمامی قدرت فرویتی خودش رو به سودای درخشش در جشن های شبانه بخشیده و نت های سرگیجه اور (منطور سردرد آورر‌نیست. بلکه خلسه کننده و نارکوتیک هست) ‌نرولی و جاسمین و عرق برنج رو در خودش غرق کرده تا مردهای رسمی و مقتدری که سخت شکست میخورن رو از آن خودش کنه‌ . کاملا شبانه شده و تقریبا رسمی، پر بازخورد و قابل احترام. درخشان و زیبا و دلفریب. اما با اینحال مثل خواهر بزرگترش رگه ی برجسته ای از دلفریبی تعمدی درش موج‌میزنه‌ که باعث میشه خانم هایی که بسیار بر روابطشون محتاط هستن یا ازش استفاده نکنن یا با احتیاط سراغش برن. شیرینی کنترل شده، اغوا آمیز در کنار تلخی ملایم و دلنشین و جذاب قهوه ی فرانسوی که بسیار بسیار با کیفیت کار شده در کنار طیفی از ابهامِ گرم و مبهم و پودری ِ نت های دیگه کاری رو ساخته که میشه با احترام باهاش برخورد کرد‌. اکورد پودری در این کار یکی از پیچیده ترین‌اکوردهای پودری هست که تاکنون‌کسی سعی کرده سراغش بره. آکوردی پودری شبیه به آنچه که از بوی‌لوسیون های مرطوب‌کننده سراغ داریم. کمی مرطوب و کمی صابونی و کمی چرب و معطر که در کنار وانیل و قهوه خودش رو کاملا غرق در وسوسه و جذابیت میبینه.
پخش بوی‌متوسط در‌کنار‌ماندگاری‌مناسب باعث میشه بهش نمره ی ۶ و نیم رو داد‌. که ننره ی خیلی خوبیه برای این سبک کارها‌ که غولهای جهان عطرسازی همگی یک صاهکار در این کتگوری دارن‌ .
بلک اپیوم اصلی و نوی بلونش بلک‌اپیوم رو هر دو تست کنین. اولی رو خانم ها راحت تر میپذیرن اما دومی اونها رو قدری خاص تر و دورتر قرار میده.
12 تشکر شده توسط : MAHMOUD MahgolSa
سلام. ممنون جناب کبیری و معذرت که کامنت شما رو ندیدم. تلگرام من هم حکایتی شده. ببخشید که بی ماسخ موندین‌ .

نمیشه یک گروه خاص رو متهن کرد به اینکه عمق ندارن. مثلا آگار وود و اوک وود و حتی چوب درخت بنه ، عصاره لنتیسک و امثال اینها شدیدا عنیق و نافذ هستن از قضا‌. یا حتی گاها بعضی انواع کاج .‌
بعضی انواع گلها رایحه ی سطحی ای دارن. مثلا نرگس ، لیلاک و حتی مریم. اما یاس ، بیصتر انواع رز ها و حتی گاردنیا رایحه ی نافذی دارن.
اما چیزی که از یک عطر رایحه ای عنسق میسازه آکورد و تایمینگ آکورد و همچنین استفاده از فیکساتیو مناسب هست. آنچه که مد نطر شماست قدرت و اراده و سلطه طلبی عطرهاست. در این صورت بایستی یه این ترکیب ها فکر‌کنید:
چرم+م*شروب
چرم+اکورد پودری
نت های انیمالیک (کاستوریوم، هیراکس ) + اکورد امبری
پچولی +قهوه (یا کاکائو)
پچولی + رام
پچولی + رز
عود+ رز
لابدانوم+ کهربا
لابدانوم +المی یا +اپوپوناکس
Myrrh+ عود یا +کندر یا +بنزوئین
اکورد چوبی + م*شروبی
وتیور + چرم یا +پچولی یا +ژرانیوم

مواردی که شما با ذائقه فعلیتون نباید سمتش برید:
تنباکو+عسل
وتیور +مرکبات

Lavs خب واقعا کار قابلی هست. و به شدت هم با کیفیت ساخته شده. قیمت مناسبی هم داره. ضمن اینکه در غلظت اکستریت پارفوم هست. ذائقه افراد مکررا در حال تغییره. من بهتون قول میدم سال دیگه چندین کار گلی هم داشته باشین. هر چند الان خیلی دوست ندارید. این چرخش بین روایح تا سالها ادامه داره‌ . برای همین عرض میکنم که از یک پلت فرم کارهای زیادی نداشته باشین و اگر ناگهان متوجه شدید عاشق چرم هستین سه تا کار چرمی نخرین‌.
5 تشکر شده توسط : Jamal nazemi Marmar
ف. ک عزیز سلام

Borneo رو فکر میکنم در ادامه ی جستجو به دنبال کورومندل پیدا کرده اید‌. من کورومندل رو قبلا هم گفتم که یکی از بهترین عطرهای دنیا میدونم‌ . Borneo نسخه ی کمتر شیرین کورومندل هست که از اون پشت چشم نازک کردن ملیح و شیک و دلنشین و فریبنده ی کورومندل درش خبری نیست. برادر شلخته و پیرایش نشده ی کورومندل‌. برادر واقعی کورومندل رو میشه ریچوود سرجف دونست‌‌ . کورومندل و borneo هر دو از یک پچولی استفاده میکنن. اما بستر جوبی کورومندل در این استراکچر تقریبا در دنیای عطرسازی بی رقیب هست. ما بسترهای جوبی به شدت قوی تری از کورومندل داریم البته. منتها در این هدفی که کورومندل دنبال میکنه واقعا کار شاخصی نداشتیم. نداشتیم تا سیزده ماه پیش فکر میکنم که فردریک مال یکی از بهترین کارهاش رو لانچ کرد:
Monsieur frederic malle.
این کار از کورومندل کیفیت بالاتری داره. هر دو عضو یک شجره و خانواده هستن‌ . این بازخوردش بهتره‌ حتی. اما کورومندل در میان ناخالصی های ظریفی که در بعضی نت ها داره (سنتتیک نیست) حس عمیق تری ایجاد میکنه. من راجع به کورومندل بخوام صحبت کنم بایستی بنشینم رمان بنویسم.

*اگر‌کامنتی بی حواب مونده ببخشید. فرصت نمیشه معمولا‌ که سر بزنم.
2 تشکر شده توسط : محمد جواد رضوانی نیما
سام و نیما عزیز سلام
این دعواها بر سر کامنت من بر امبر سلطان بود؟ نیما جان ممنونم من رو نقد کردی. و سام عزیز ممنون از بنده حمایت کردین‌. دوستان من اکنون " شور درد از استاد بزرگوار شهرام ناظری رو گوش میدادم. به زبان کوردی هست و من کوردی متوجه نمیشم اما قسم میخورم واو به واو این ترانه رو لمس میکنم. کنار جاده خودروم رو پارک کردم و درون ماشین نشسته م و دیدم در دوردست درختی میان این بیابان تنها روییده. بی هیچ نشانی از زندگی در پیرامونش. با خودم میگم دست کدام دهقانی لرزیده و از دستش دانه ای ریخته . و کدام ابر راه گم کرده و بر این دانه ی نشسته بر خاک گریسته که درختی این چنین روییده‌ . چه داشته این درخت که آسمان تکه ابری رو به دلتنگی و فراغ روانه ی او کرده تا بر او بباره. شگفت انگیزه. و پر از حزن. خیره چنان به درخت بودم که پروانه ها اگر بر پلکم مینشستن و یک به یک تکه ای جدا میکردن پلک نمیزدم . از خودرو پیاده میشم و راه پیش میگیرم به سمت درخت . میبینم درخت نیست‌ بلکه انسانه‌ . میشناسمش‌ . عمری هست که میشناسمش. خودمم. من اون درختم‌ .اما بی ابر و آسمانی‌ و تا فرسنگ ها بی هر نشانی از زندگی . تا چشم کار میکنه تنهام . بی آسمان و ابری که که دلتنگ گریستن باشه‌ بر من. به سراغ من اگه میاین دوستان تیشه بیارین و تبر‌ . چرا که درد جسم درد روح رو تخفیف میده‌.
به خودرو برمیگردم و تمام راه رو به این فکر میکنم که چه کنم در این بیکران بیابان. چه کنم میان اینهمه پیچک زرد‌. مستاصل از عمری که میانه ی راه فهمیدم نه فرصت رسیدن دارم و نه فرصت بازگشت. با هر برگی که از من افتاد شاخه ای شکستم تا برگ به تنهایی بر زمین ننشینه. عور و عریان از زندگی ، محزون میان جاده ای که می زاد و بیشتر و بیشتر میشه . ناگهان ripple از anoice پلی میشه و قطره ای بر شیشه خودرو میشکنه تا بگه این لعنتی همیشه نشانی از زندگی داره. تا شاخه ی دیگری بسازه و به وقتش وادارت کنه چیزی برای شکستن داشته باشی. عزیزان خدا رو شکر من حتی توان جوانه زدن رو از دست دادم. اگر بر سر نقد من این دعوا حادث شده فراموشش کنید. چرا که کمتر از نیم قرن دیگه جهان نه من رو به یاد خواهد آورد و احتمالا نه شما رو. بگذارید من با خودم خوش باشم. وقتی میبینم این دعواها بر سر منه اینجا رو از من دریغ میکنید. از شاخه های من تبر بسازید برای نجات خودم از دست خودم. اما به یکدیگر نتازید. اونهم بخاطر من‌ . کاش میدونستید چقدر حقیر و کوچکم من در مجموعه ی هستی‌ . من اینجا راجع به عطر صحبت نمیکنم. من راجع به جهانی صحبت میکنم که نمیبینمش اما بوش رو میشنفم و با زبان الکنم راجع بهش میمویسم. چون اسیری که در بند کنج اتاقی نشسته اما از دریچه ی کوچک اتاقش روایح رو میشنوه‌ ولی هرگز جهان پشت اون دیوار رو ندیده‌ . اینها نوشته شد تا تکلیف خودم رو با نوشته هام روشن کنم. حالا نقد کنید یا دفاع. مختارید.
این کامنت رو ادامه ندید لطفا. لطفا. و لطفا
2 تشکر شده توسط : Jo حامی
چند باری تا حالا پیش اومده که از کسایی که از من پیشنهاد خواستن این عبارت رو شنیدم: " دنبال یه عطر دریایی میگردیم. آیا سی کی دو خوبه؟" خب سی کی دو عطری دریایی نیست اصلا. عطری وودی-ارثی(earthy) هستش که بر‌ بستر سبز بسته شده. رایحه ی سنگ های ساحلی اکوردی هست که توسط ماندارین، وتیور و اوکموس ساخته میشه. در واقع این عطر رایحه ای نیمه خشک از فضای جنگل های ساحلیه نه فضایی دریایی. شروع زنانه و کوتاه و لطیف اما جویده شده و سبز و عجیب این کار بخاطر واسابی هست گویا. من رایحه اون رو بصورت اویل و اسانس بو نکردم. اما تمامی هم خانواده هاش رو از خانواده ی چلیپاها بو کردم. فضایی سبز و خاکی و لطیف و عالی و اعتیاد اوری که جون میده برای آکوردهای وودی-فرش ولی خیلی زود رنگ میبازه.
سی کی ۲ در واقع ادامه پلت فرم عطرهای وودی-آروماتیک هستش که نت هاش رو با نت های دیگری جایگزین کردن تا رایحه ای یونیک بگیره. اینجور ‌اجازه بدین عرض کنم که نسخه ی تیونیگ شده ی خوردوهاست که توسط کمپانی ها بعنوان خوردوی جدیدی عرضه میشن. اما پلت فرم همونه‌. تجربه ی خوبیه و برای کسایی که از عطر بدنبال تجربه ی های جدید هستن کار غنیمتی هست. اما برای مخاطب عام آیا میتونه کار مناسبی باشه؟ خیلی بعیده. چه کاراکتری داره؟ باید گفت شخصیتی نامتعارف.
ارزش خرید : ۵ و نیم از ده
ماندگاری : ۷
پخش بو : ۶ و نیم
6 تشکر شده توسط : Jamal nazemi جواد وزیری
سلام. مدتی نبودم و با یکی از رویوهام که از پیجم برداشتم شروع میکنم.
بنتلی فور من اینتنس شاهکار برند بنتلی و یکی از تاپ ترین عطرهای دیزاینری در‌کتگوری‌خودش‌. نمیدونم شما چه تصویری از ناتالی لارسون دارید اما تصویر ذهنی من خیلی جالب نیست. عطاری با بی شمار‌کار بی هویت و ضعیف و چند تا عطر جاودانه نظیر انک نواع لالیک‌. ما کمتر از تعداد انگشت های دستمون توی دنیای عطر چرم بوزی (م*شروبی) خوب داریم. در ارتباط با این تیپ چرم ابتدا باید یک مقدمه ساده راجع به نت های م*شروبی بگم. در عطرسازی از مواد مشروبی استفاده نمیشه.‌بجاش مثلا رایحه وی*سک*ی حاصل اکسترکت کردن کربن دی اکسید از اوکموس هست.‌حالا برای ایجاد یک چرم بوزی و م*شروبی شما چرم رو در محاذات و تحت اکسترکت کربن دی اکسید از اوکموس بدست میارین. نتیجه خیلی تلخ و عبوث و داغ میشه معمولا. مثل arete از برند دکتر‌گریتی..‌اما در اینجا مثل کوریگان از لوبین نتیجه دلچسب و حتی به مراتب دلخواه تر و شیک‌تره. چرمی م*شروبی که اوایل کاری به مدت چند دقیقه شما رو نا امید میکنه اما خیلی زود فیکساتیو به چرم اجازه ی خروج میده و چرم بر م*شروب مینشینه و به شدت رایحه ی ابتدایی شیکی رو رقم‌میزنه. کلاسیک اما پیشرو و مقتدر و محکم رخ نشان میده. اوج ظرافت این کار زمانی هست که شما در درای داون اکوردی بنزوئینی از امبر بخوری رو دارید‌. دقیقا شبیه به حسی که از دیدن یه مرد قد بلند پالتویی، بلشویک با کراوات خاکستری و طوسی شبیه به انچه که از لنین در ذهن داریم‌. بنتلی اینتنس فور من تلاش ناتالی لارسون برای خلق استراکچر و فوندانسیون یک نیش بوده و از انجایی که حمایت مالی بسیار خوبی پشت این برند هست در استفاده از مواد اولیه با کیفیت کوتاهی نشده.
باید این عطر رو در کنار انک نواغ لالیک بهترین کار ناتالی لارسون دونست.
هشت و نیم از ده کمترین کاریه که میشه در حق این شاهکار کرد. حتی میشد ده داد اما افشانه و دری که از کیفیت مناسبی برخوردار نیستن علت این کاهش امتیاز هست.و علت دیگر ریفرموله ی اخیر هست که د۶ درصد از پرفورمنس کار رو پائین اورده‌ . اگر کاراکتری رسمی ، کلاسیک پسند اما مقتدر و البته خوش برخورد و خوش فکر و سلطه طلب دارید این عطر رو از دست ندید. مناسب پاییز و زمستان. با ماندگاری خوب و پخش بوی مناسب و کافی. از جای معتبر خریداری کنین.
11 تشکر شده توسط : Rezvani رضا عطردوست
علیرضا عزیز سلام
بریونی کار دست عطاری هست که در نعدود عطرهایی که ساخته کیفیت یک نیس رو استراکچر یک دیزاینر خلاصه کرده. یعنی از همون شبوه های ساختمان سایزی عطرهای دیزاینری که معمولا ساده و عامه پسند هستن. اما از مصالح نیش‌استفاده شده یعنی‌نت هایی که یا خامکتر‌هستن یا نایاب تر‌. کاری معحولی و ساده و جذاب چوبی-چرمی-پودری-دودی هست. که در اتمسفری مرکباتی غلیظ شده و پخته تر شده‌. میانسال تا حوان اما اداری و رسمی و شیکه‌. این عطر ۷۵ میل هست. یک دسته ی عطیمی از مصرف کننده هایی که تحربه ی عطرای مختلفی رو دارن‌ترجیح میدن سراغ این چنین کارهایی بیان. یعنی کارهایی با ساختمان و فرمول دیزاینری اما کسفیت مواد بالا. نیش ها معجولا در جدب مخاطب کمتر از دیزاینری‌ها موفقن اما کسفیت بالای مواد استفاده شدن در اعلبشون باعث میشه افراد بهش جدب بشن. حالا اگر‌کسی سراع یک‌کار دیزاینری با کیفیت‌باشه سراع گزینه هایی نطیر این و یا مثلا بعصی از کارهای ارمس یا برند کام دز گاغسونز میره.
من نسخه اکستریت این کار رو که قیمت بالاش باعث شکستش شد رو هم‌تست کردم. که باز اون هم عطری دیزاینری اما های کوالیتی هستش.
ارزش خرید نسبت به این قیمت شش از ده هست بنطرم. با هزینه های کمتر موارد بهتری رو میشه تهیه کرد.
2 تشکر شده توسط : رضا پارسی
سرکار‌خانم گلشید عزیز سلام
ممنون بابت لطفتون. حقیقتا خوشحال شدم‌بابت اینکه بانویی رو دیدم که تعاریف مدرن تری از عطر رو میتونه بپذیره و میل شخصیش رو به تبعات بیرونی‌ یا خوشایندهای بیرونی ترجیح میده. Kelly cleache عطر بسیار خوبیه. و دل کندن یا جایگزین پیدا کردن براش بسیار دشواره‌.

Mon exclusif guerlain: هر خانمی یک عطر گورماند و شیرین و در عین حال درخشان و عرق ریز میخوان. یکی از پیشنهادها همین میتونه باشه

Elixir charnel gourmand coquin Guerlqin: باز یه کار‌ گورماند دیگه از این برند که از قبلی هم بهتره منتها نایاب تر. شدت اغوا گری و لذت شخصی از این عطر به شدت بالاست‌. واقعا درجه یک و عالیه.

Hedonist viktoria minya : هدونیست هدفش اغوا گری‌ آقایونه. خود خانم ها کمتر از آقایان تحت تاثیرش قرار میگیرن. ولی عطر هیپنوتیزم مردان میتونه لقب بگیره‌

Lavie est bele intense lancome: تکرار توضیحات بالا

Angel muse: خاص. خیلی خاص‌ . اما همه پسند. ما یک اصطلاحی داریم به اسم قدرت عطر‌ . قدرت عطر به پخش بوش گفته نمیشه به تاثیرش بر دیگران گفته میشه. یعنی دیگران رو وادار به مکالمه کنه. وادار به عکس العنل‌کنه. این اون خاصیت رو داره. اگر‌ پوشش باهاش متناطر و هماهنگ باشه که دیگه چه بهتر‌ .

Jour absolu Hermes : دقیقا از یه عطر چی میخواین؟ حال خوب؟ بازخورد خوب؟ پخش مناسب؟ قیمت منطقی؟ خاص بودن. این خودشه‌که باید توی کلکسیون عطرهای خانمها باشه. کاری فلاوری بر بستری مرکباتی‌ و حاشیه ی تزئین شده و غنی شده با لاکتانت‌ تا ضریب‌نفوذ عطر رو بالا ببره. وایت فلوزال سنتتیک اما شدیدا خوش بخورد و تمیز و روشن

Womanity pour elle : حقیقتی وجود داره که وومنینی برداشتش روی پوست خانم ها متفاوتهوار برراشتش روی پوست آقایان. این فلنکر اما قضیه ش مافاوته. حتما تست کنن خانم ها.

Dior j'adore absolu: چیزی سد راهمون نیست که با اطمینان بگیم بهترین کار زنانه ی چند سال اخیر دیور همینه‌ .

Classique edp jean paul gualtier: هم عنوان بهترین عطر زنانه برند هم عنوان بی ربط ترین لسم عطر در این برند هر دو متعلق به خودشه. اغوا گر. شیرین. دوست داشتنی.

Un jardin sur de nil hermes: بوی بهشت .‌ واقعا توصیف ناپذیره.

Coco madmoisele chanel: میتونیم بگیم بهترین عطر زنانه دیزاینری تاریخ عطرسازی؟ میگیم بطور مشترک با تعداد انگشت شمار دیگه ای آره.

Chanel chance tendre / chance eua fraiche. عالی. همون کارای خنکی که دنبالشون هستین.


اینا لیست اول بودن. همه پیدا میشن. این لیست مقدماتی بود. ما همینجوری ارام آرام پیش میریم‌. و هی تخصصی تر عطرای مختلف رو مرور‌میکنیم. تا در‌نهایت اونکچیزی رو میدا کنیم که شما میخواین. پس‌اگر‌این لیست رو تست کردین و خوصتون نیومد بفرمایید تا موارد متفاوتی رو بررسی کنیم. هر کدومم خوصتون اومد بفرمایید.
1 تشکر شده توسط : حسن حسن زاده
میلاد جان سلام
بنده هر جایی تعریف و تحسین بشنوم غایب میشم. فکر‌میکنم‌ دیگه باید دوستانی که بیشتر عطرافشان‌میان متوجه شده باشن. دلیل این چند روز غیبت هم دقیقا همین بود‌. امیدوارم تشکر دوستان در حد معمولش باقی بمونه و وارد فضای مشدد و پر از اعراب گذاری نشه. چون من که خودم حقیقت رو در ارتباط با خودم میدونم. مقوله عطر آنقدر چند بعدی و پیچیده ست که شما بعد از تست هزاران عطر تازه متوجه میشین راجع به چی داشتین صحبت میکردین و به شروع راه نزدیک شدین. رسیدن هر کدام از شما از نقطه صفر تا روزی که بتونین پیشنهاد دهنده ی قهاری باشین چهار ماه زمان میبره‌. اما برای این که یک عطرباز حرفه ای باشین این خیلی دشواره. ما شاید در سراسر جهان کمتر از انگشتان یک دست عطرباز حرفه ای داشته باشیم که رزومه و سبقه شون‌مشخصه. افرادی که بیش از بیست سی سال در میان انبوه روایح با هر الفکتوری ای زیسته اند و اساس و بنیان و فلسفه ی هر نتی رو میدونن. پس مقهور و مدهوش چهار اصطلاح نباشین و برای کسی‌که اینها رو هم بلد هست تقدس قائل نشین.
اما در مورد سایکدلیک. بله یبکار ریفرموله ی مختصری شده. که قدری از چخش بو و قدری‌هم‌از اون تم غلیظ و دارویی گرفته شده. اما تفاوت چشمگیری‌نیست و قابل چشم‌ پوشیه. ُ
امین‌جان سلام
خیلی صداشو در نیاریم اگه مایلی. ترکش دیسکنتینیو شدن ای دی تی فعلا به ایران نرسیده و آخرین باری که ایران بودم هنوز ویترین ها رو پر کرده بود. تا خبرش نرسیده به دوستان یکی برای خودت بردار به نظرم. ای دی تی نرم تر و جذاب تر و جوون تر از ای دی پی هست و پخش بوی بیشتری هم داره. در طرف مقابل ای دی پی هست که کمی بالغ تر ، خشک تر و کم توان تره. ای دی پی از اون طراوت ای دی تی کمتر به ارث برده. ای دی تی مناسب محیط آکادمیک و ای دی پی مناسب مهمانی و مراسمات هست.

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan