جناب فرید عزیز سلام

ممنونم اما این مطالب صحت ندارن قربان. و لزوم ذکر مطالبی که صحیح نیستن رو متوجه نمیشم . شاید جایی خواندید این مطلب رو که بایستی اصلاح بشه. فرمودید برای ایجاد آلرژی به یک عطر بدن تا ۱۲۰۰ میل در سال رو میتونه تحمل کنه. این صحیح نیست. برای ایجاد آلرژی نسبت به یک ماده یا یک آلرژن هیچ عدد و رقم خاصی وجود نداره. شما میتونید حتی در اولین برخورد وارد شوک‌آنافیلاکسی بشین. یا با حملات آنژیو ادم، اورتیکاریا و غیره به اورژانس مراجعه کنید. من بیماران بسیاری داشتم که با اولین مواجهه شون با وضعیت توکسیک به اورژلنس مراجعه کردن. یا افرادی بودن که یک عطر رو فقط یکبار اسپری کردن اما تمام بدنشون دچار کهیر شده‌ . در مورد اتر هم چون به بحث عطر مرتبط نیست اشاره ای نمیکنم.

به نیما زند عزیز

همه ی ما باید به داشتن افرادی که در سن شما لینچ و تارکوفسکی میبینن و به مطالعه علاقه مند هستن ببالیم. آن هم در دوره ای که شبکه های اجتماعی با بی رحمی جای همه چیز رو گرفتن و افراد رو از اطلاعات پوچ و سطحی پر میکنن و کمتر شاهد این دست تمایلات هستیم.. از بین‌کارهایی که در عطرافشان یافت میشه امواج اپیک ، تام فورد اکستریم و عود وود ، ساهارا نواغ ، کرید رویال عود ، نارسیس رودریگز بلو نواغ، واندر عود کام دز گاغسونز. دیوز اوم/ دیور فارنهایت ابسولوت ..
از کارهای خارج از اینجا :
- fille en auigulies serge lutens
- اکوا دی پارما کولونیا لدر
- وازامبا پارفوم د امپایر
- نویر پچولی ایستواغ د پغرفومز( histoires de parfumes)
- ۱۷۴۰ ایستواغ
- لوبین آیدل
- عود سانتال برکورت
نیمی از اینها رو تست کن عزیز‌جان. شخصا در سن شما که بودم بخاطر دسترسیم به برندهای کیکومچری و دی متر و دی اس اچ روحم از انواع و اقسام روایح تا حدی سیراب شده بود‌.‌ اون زمان بود که شدیدا به رایحه ای شبیه به آکو دی پارما فکر میکردم و نیاز داشتم و خلا اش رو حس میکردم.. و دو سال قبل که پیداش کردم با خودم گفتم چه دیر. برای شما میتونه هنوز گزینه ی مناسبی باشه‌.‌ اینها رو تست کنید شما. تست کنید و تا نپسندیدین خرید نکنید. هر کدوم رو تونستید تست کنید بهم بگید و اگر در عطرافشان موجود بود ذیل همون عطر راجع بهش بنویسید و برداشتتون رو ازش یادداشت کنید تا شاید بهتر بتونم کمکتون کنم.
شاد باشی عزیز جان

به خانم نسیم.

سلام. بین این دو انتخاب شالیمار رو منطقی تر و کم ریسک‌تر میبینم. همچنین شالیمیار اینشیال لئو رو موقر و صمیمانه و تا حدی شیک و متواصع میبینم که با رایحه وانیلی -پودری شیرین و مرکباتی تازه ش میتونه انتخاب چهارفصل و مناسب تری هم باشه که آرامش و امنیت حضور یک مدیر رو برجسته تر میکنه.

Amir hossein جان سلام.

فکر میکنم به وتیور آلرژی دارید.. که میتونه بخاطر کتون هایی باشه که در مشتقات مواد موثره وتیور هستش. بهرحال آنچه که در موارد ذکر شده مشترک و متهم بود همین وتیور به نظر میرسه. ولی این فقط یک حدسه و من وثوق کافی برای تایید این عارضه رو ندارم... برای دسنسیتیو کردن راههای وجود داره‌‌. در کلینیک آلرژی بیمارستان رسول اکرم اساتیدی حضور دارند که میتونن کمکتون کنن. تا اون زمان مدتی از عطرهای وتیوری دور باشید که تشدید نشه این مسئله..
امیدوارم مشکل تون مرتفع بشه.‌

مهدی فرید عزیز سلام

ممنونم از شما. اما حقیقتا من درست متوجه نشدم قربان. یعنی منظورتون این هستش که بدن تا ۱۲۰۰ میل عطر رو میتونه در طول یکسال بدون اینکه واکنش آلرژیک یده تحمل کنه؟ درست متوجه شدم؟

حمید عزیز سلام.

من نطر شخصی خودم رو میخوام عرض کنم و قلبا به نظرات دیگر دوستان احترام میزارم. شما یادم هست که اداری بودید که میخواستید جای رییس تون رو بگیرید و یادمه چقدر هم دنبال ویاژ هرمس بودید ( از باب مزاح). . من یک چیزی رو میخوام عرض کنم. عطری که رایحه غالب و نت برجسته ش رایحه ی رئال و واقعی مرکبات باشه از نظر من استفاده ش برای محیط های نیمه رسمی و رسمی اشتباهه. من نمیتونم بپذیرم یک فرد در یک محیط نیمه رسمی یا رسمی بوی پرتقال یا لیمو ترش بده. این روایح‌مختص به محیط های کاملا دوستانه و کزوال هستن. برای همین هم عطرهایی که نت واقع گرایانه ای از برگاموت ، پرتقال، ماندارین و اینها رو دارن رو مناسب شما نمیدونم. من نمیتونم بپذیرم پرتقالی به قطر بیش از صد و هفتاد سانتی متر قراره در یک قرارداد کاری یا یک محیط رسمی در‌حالیکه کت و شلوار پوشیده شمایلی جدی به خودش بگیره‌ و این قدرت رو داشته باشه که مخاطبش رو تحتوتاثیر قرار یده و بعد همین پرتقال از عرص خیابان بخواد عبور کنه .. این عطرها آروماتراپیک هستن بیشتر. قراره فرد حین ورزش ، استراحت ، یا نهایتا جمع های دوستانه ازشون استفاده کنه. میدونین همه که یقینا به ذائقه افراد احترام میزارم اما هر نتی قصه و تاثیری داره. دارم نظر شخصی خودم رو راجع به عطرهای مرکباتی ای میگم که بوی واصح و غالب مرکبات دارن. ما عطرهای مرکباتی ای هم داریم که کاملا رسمی و شیک هستن. نظیر همون تغ هرمس پارفوم یا وویاژ هرمس. اورنج سنگین عطری هست با بوی کاملا طبیعی پرتقال خونی. انگار پرتقال خونی رو جلوی شامه تون له میکنن. پخش متوسط به پایین و ماندگاری کوتاه اما شدیدا با کیفیت. جون میده به خودتون بزنین و روز تعطیل کنار خونواده استراحت کنین یا فیلم ببینین. ولی محیط اداری یا شرکت ؟؟ اصلا بهش فکر‌هم نکنین.
در مورد آکوا دی پارما فیکو دی امالفی قصیه فرق میکنه. خیلی با کیفیت و عالیه این عطر. منتها من قیمتش رو تازگی ها در ایران دیدم که آورپرایس هست به نظرم.
انجیر از اون دسته روایحه که برای تابستون عالیه. فیکو دی امالفی عطری انجیری و سبز و چوبی و خوش ساخته که ارتباط با دیگران رو ساده میکنه‌ . و کاراکتر مودب و موجهی داره‌.
از این برند ماندارلو دی سیسیلیا کار خوشمزه ی گورماند و جالبیه. که ارزش تست کردن رو داره. یه عطر شوخ طبع و خوش خنده و خیلی خنکی هستش‌ .
شما وتیور‌گرانیوم کرید و رفلکشن‌امواج رو هم تست کنید. نمیدونم به ذائقه تون بخوره یا نه ولی به کاراکتری که قبلا بهم گفته بودید نزدیکه.
موفق باشین

من متوجه نبودم و رویوی اپوس هشت رو ذیل اپوس ۶ نوشتم.. این رویوی اموس هشت هست. میبخشید

سلام و احترام

اپوس شماره ۸- بخش اول

"لمس نور"
اسمی که من برای عنوان این رویو میزارم. اپوس ۸ لمس نور و روشناییه‌. توهم محض. اپوس ۸ عطری بر بستر گل های سفید هست که با شیره ی خامه ای و لاکتونی چوب های مختلف پوشیده شده و دلپذیر و شبانه و مدرنه. این خلاصه ا ی ساده انگارانه و آماتور گونه ی اپوس ۸ هست‌ .
اپوس هشت بواسطه مولکول های عامل‌توهم بویایی (در راسش مارین-اوزون مولکول و گونه های سنتتیکی از امبرگری ) تجربه ی گیر افتادن در بین بی نهایت منشور‌نوریه که حس ماده بودن نور و تلاش برای لمس رنگها رو در پی داره. اپوس هشت دو بخش داره. بخشی که توسط شامه حس میشه و بخشی که در ذهن مصور و تصویر پردازی میشه و ایجاد و درک میشه‌ .
آن بخشی که در شامه احساس میشه با رایحه اروماتیک ومعطر، کمی خاکی و غباری از دارچین صعیف و زنجبیل ترد و دانه ی کاج با محوریت جاسمین علیط و سبزی شروع میشه که توامان تلخ و پر اصطکاکه‌ که به زودی در تقلای کوتاه و شفاف و پر نوری شکوفه ی پرتقال رو هم در جمع خودش میپذیره تا از اون اصکاک‌اولیه ش کم بشه . فصای عطر کمی داخلی تر و خانگی تر میشه و با لبه های دارچینی و زعفرانی حرارت دیده و معطر و تند و مجموعه ای از ادویه جات ترکیب شده ی آشپزخانه ای امیخته میشه که البته این ادویه جات بر فضای عطر غالب نمیشن بلکه فقط شامه رو تحریک میکنن. این ادویه جات فضای کلی عطر رو در کنار زعفران و یلانگ که بوی شیرین موز نارس رو حمل میکنه باعث میشن که لایه های مختلف گل های سفید این عطر با محلول غلیظی از هم جدا بشن و کاملا حتی اگر‌اماتور باشین این حس رو خواهید داشت که شامه تون رو از روی گلبرگ های عبور میدید و اون ها رو لایه لایه و با فاصله بو میکنید. کمی غلیط و شربت مانند میشه تا اینکه مرکباتی که ابتدا فرصت خودنمایی رو نداشتن از فصای این محلول غلیظی که گلبرگ های سفید جاسمین رو پوشونده سرک میکشن و میتونید بوی ترش و تلخ و خیلی روشن و براق برگاموت و تند و اسپایسی گونه ی لایم و رایحه ایندولیکی از شکوفه های مرکبات رو هم درک کنید. دز این عطر از تعداد زیادی مولکول یویایی که من اسمشون رو گذاشتم توهم بویایی استفاده شده. یکی از اونها مولکولی هست که حس مارینی و دریایی شیرین امیخته با بوی پوسته ی خربزه و خیار گونه و نمکینی داره که ناگهان فصای عطر رو پر از نور میکنه اما نوری که منشایی نداره. همینش هم باعث علاقه ی شدید به این عطر میشه. شما نمیدونید منشا این بوها کجا هستن. و دیگه از قالب بو خارج میشن و وارد فصای ایلوژنیک میشن. یعنی توهمه اینکه دارید چیزی رو بو میکنید حال آنکه در حقیقت دارید تصورش میکنید. احساسی که کاملا در ذهن داره پردازش میشه. مثل همان جیزی که بهش میگیم بوی عید. بوی خوشحالی‌. چیزهایی که بو ندارن ولی در ذهن ما پردازشی اینگونه دارن. انچه که ما تحت عنوان تازگی میشناسیم‌ . همینجاست که رایحه عصاره ی حاصل از تقطیر برگ درخت " پیمنتا بری " که نوعی برگ بو است و رایحه ای اکالیپتوسی اما سبز تر و اسپایسی تر و دارچینی تری داره نورهای این مجموعه رو در منشور حاده تری میزاره و تعددشون رو بیشتر میکنه. ناگهان تعداد زیادی حس خوب که منبعش رو نمیونید به شما هجوم میارن. همینجا که حدود سی دقیقه بعد از اسپری عطر هست فصای صاف و روشن و نرم و شیرین و کرمی و خامه- وانیل گونه ی شیک دلپدیر و معصومانه ای شروع میشه که باز هم با کمک همون تصاویر ذهنی عمیق و عمیق تر میشه. دقیقا گویی صحنه ی غرق شدن یک گلبرگ سفید جاسمین رو در محلول غلیط خامه وانیل گونه ای با کمک لنزهای خیلی خیلی قوی و با اسلوموشن ببینید. این حجم از رزولوشن برای یک عطر فلاوری کم نطیر و خارق العادست‌ .
حس شگفتی برای دیدن اینهمه نور و تصویری که به شما حمله میکنن باعث میشه برای لحطه ای خودتون رو گم کنید چون اصلا باور نمیکنید همون جای قبلی باشید.
این بخش اول این رویو بود و بخش دومش رو فرصت کنم مینویسم.‌
با احترام

محمد علی عزیز سلام

مطلب تحقیق شده و مدونی راجع به نحوه ی تست سمپل ها من جایی نخوندم. اما شیوه ی شخصی خود من اگر بخوام از سمپل برای تست استفاده کنم ۱، ۳، ۵ ، ۷ هست. هر سمپل دو میل حدود ۱۵ اسپری داره.
روز اول یک اسپری پشت دست .‌تا فقط فصای کلی رایحه رو بو کرده باشم.
روز سوم: سه اسپری پشت دست و روی مچ .
روز پنجم : پنج اسپری در طول ساعد
و روز هفتم هفت اسپری که بازو رو هم در بر بگیره.
اگر هم سمپل از نوع اسپری نبود که میتونید روی بازو یا پشت دستتون با کمک خود در پوش آغشته کنید.
بازم میگم این کاملا یه تجربه شخصی هست و پایه علمی یا دلیل موثقی نداره.

سعید عزیز سلام.
توصیف و توضیح این یازده مورد از زمان محدود من خارجه واقعا. چرا که حداقل دوساعت وقت میبرن . خیلی ها رو قبلا اینجا صحبت کردیم. از طرفی ارائه فقط دو پیشنهاد کار خیلی سختیه . چون بهرحال من نمیدونم چه کسی پشت این قاب مانیتور نشسته و قصد خرید اینهارو داره. و ارائه دو پیصنهاد میتونه او رو منحرف کنه از چیزی که واقعا دوست داره. و از طرفی بخشی از لذت عطربازی به همین هستش که خودتون هم کنجکاو باشین و کارهای مختلف رو تست کنید نه فقط رویوها رو بخونید‌. من در این فرصت کوتاه فعلا میتونم بگم هر ده گزینه ای که اسم بردید رو از لیستتون خارج کنید. (شاید بایستی به اکوا دی پارما لدر فرصت میدادم) . چرا که شما دنبال بازخورد بالا هم هستیدکه اینها عموما بازخورد بالایی ندارن هر جند بعضیاشون (مثل اینویژن) شدیدا با کیفیت هستن. خیلی از اینها شبیه فیلم های معناگرایی هستن که دیدنشون برای مخاطب عام ممکنه کسل کننده باشه‌ به همان دلیلی که بارکد در سینمای ایران شدیدا میفروشه اما استقبال از سینمای هنر و تجربه بسیار اندکه یا سالن های تئاتر معمولا پر نمیشه‌. گزینه های من برای شما همون هایی هستند که عرض کردم. بقیه دوستان هم تشریف دارن و نظراتشون رو اعلام میکنن.
راجع به قیمت رژا داو هم قبلا صحبت کردیم اینجا. دو نسخه از انیگما وجود داره. ای دی پی با قیمت حدود ۱۳۰۰ . و پارفوم ۵۰ میل با قیمت دو تومن. که شخصا پارفوم رو ترجیح میدم. از بین کارای تابستانی رفلکشن عطری هست که در دراز مدت فرد رو خسته میکنه اما بازخورد خوب و پخش خوبی هم داره. نیش ها همانطور که خانم زیبا هم فرمودن اکثرا مثل دیزاینری ها باز خورد نمیارن و بیشتر به عنوان امضای کاملا شخصی میشه ازشون استفاده کرد و تخصصی تر ذائقه فرد رو ارضا میکنن اما اینکه در جامعه بازخورد بالایی بگیرید، از بخش عطیمی از نیش ها این توان خارجه. بارها شده در جمع های دوستانه عطرهایی رو برای افراد مختلف تست کردم و به لحاط اقبال عمومی دیزاینری ها برنده بودن. نیش رو عموما کسی برای گرفتن بازخورد از اونها استفاده نمیکنه بلکه وجه های شخصیتی خودش رو میخواد که برجسته تر کنه. اینجا افراد با تجربه ی زیادی حضور دارن که با خطاب دادن من خودتون رو از نطرات اونها محروم میکنید‌.