سعید عزیز سلام.

بَه بَه به این همه صفات جلاله و محسنه‌. گزینه های خودتون رو ابتدا اصلاح کنیم اگر‌موافقید.
انیگما روژا داو: این عطر اغوا گر، شیک، یونیک، لذیذ ، عمیق و پرطرفداره . من انیگمای داو رو در دو نسخه ای دی پی و پارفوم دارم. این عطر رو بایستی زمان هایی استفاده کرد که قصد دلفریبی رو دارید. رفرنس خوبی هست و اینکه ارزش قیمتی دو میلیون تومانیش رو داره یا خیر از نظرم این یک امر شخصیه‌ .
- پرایویت لیبل جووی: بیاید با خیال راحت حذفش کنیم و سایکدلیک از همین برند رو حایگزین کنیم که هارش و کوبنده و مستبد و دیکتاتور نیست بلکه شیک و عمیق و خوش چهره و سنگین و قاطعه.
-واندرعود شما روراضی نگه ننیداره دیگه و این رو هم‌میشه از گزینه ها خارج کرد.
-اتومن پارفوم‌امپایر: شیک . خودپسند. مغرور و در پی‌جلب توجه. این رو در لیست تون نگه دارید
امبرلوم رانیا جی: این تم امبری مناسب شما نیست. ورسیلا وینتیج از دلفورته رو حایگزین کنیم.
-فرنچ لاور فردریک‌مال رو خط بزنیم.
موارد زیر رو به گزینه هاتون اصافه کنید:
- cuir garamante MDCI
- coromandel chanel
- dior ambre nuit
- pure malt creation
-Armani code profumo
- narcis rodriguz for him bleu noir
- oud velvet mood maison francis kurkdjian
- richwood xerjoff
Salome papilon artisan
- ursa tiziana terenzi
-santal oud brecourt
- patchouli boheme LM parfum
- sensual orchid LM parfum: این رو خانمها میتونن اگر‌دنبال یه کار‌مجلسی و دلفریب و شیک و شیرین هستن بلایند بای کنن.
- mon est rouhe mejda bekali
- tulaytulah majda bekali
- oud osmanthus mona di orio
- levantium penhaligon
- Army of lovers LM parfum
- کوپل استار از سرجف : amber star/ star musc
- puredistance M
- royal maifair creed
- sel marin james heeley
- vetiver geranium creed
- dior pachouli imperial
- noir patchouli histoires de parfumes
- oud for love different company
فکر‌میکنم‌همینا کافی باشن فعلا‌. منتها یک نکته رو عرص کنم. اینهمه کار رو با هم تست نکنین. حداقل بین هر کدوم فاصله ای چند روزه باشه. اینها کارهایی هستن که بین چند هزار عطری که من تست کردم براتون انتخاب کردم . در واقع کارایی هستن که ما در فاصله چندین سال تست میکنیم. این رو گفتم به این خاطر که عطر زده میشید خیلی زود. کارایی که خوشتون میاد رو بخرید. و لذت ببرید و خیلی دنبال این نباشید که حالا برم بپرسم شاید یه جیزی از این بهتر بود. این رویکرد باعث میشه هیج وقت نتونین عطر بخرین. من بر عکس اینهمه سخت گیریم توی رویو نوشتن توی عطر خریدن خیلی خیلی خیلی راحت خرید میکنم. همیشه و در هر خرید حتی از فروشنده میخوان یه کاری رو به پیشنهاد خودش برام توی سبد خرید بزاره که لذت بلایند بای رو تجربه کنم. عطر برای من لایک باشه و حتی به مرحله لاو نرسه هم قطعا میخرمش‌ . مدتی باهاش سپری میکنم و ازش نکاتی رو یاد میگیرم و ذایقه م رو تربیت میکنم. هرگز نمیشه با تست و سمپل پیش رفت. دوستانی داریم که بیش از هزار سمپل رو تا کنون تست کردن و اکنون کاملا مشخصه که ذائقه ی پریشانی دارن. سمپل دو میل هست و برای شناختن عطرها حداقل ده میل از اونها لازمه که باهاش زتدگی کنید. یادم نمیره که من شیشه ی اول رومانزا از ماسک رو تموم کرده بودم و اصلا نفهمیده بودمش‌ . نه نت هاش رو. پیچیدگی های ظریفش رو. هر بار بدون استثنا به من چهره ی جدیدی نشون میداد . در خرید عطر اگر‌مشکل مالی ندارید سخت گیری نکنید. و اگر محدودیت های مالی دارید دیر به دیر عطر بخرید ولی در این فاصله هم خیلی خودتون رو با اسامی جدید گمراه و مغشوش نکنید‌. ما رویو نویس ها هر کاری هم کنیم باز ذائقه مون رو در معرفی و امتیاز دهی دخیل میکنیم. پس معیار اصلی خودتون باشید. حداقل تا نود و پنج درصد خودتون شخص اصلی در انتخاب یک عطر باشید.
موفق باشین

سام عزیز سلام

باز هم به بنده لطف داشتید. امکان درج تصویر و ویدئو اگر‌بود (که طبیعی هم‌هست که نباشه) میشد این عطر رو بهتر کالبدشکافی کرد. در صفحات شخصی خودم این عطرهای این جنینی رو با ویدئو و تصاویر متعدد سعیدمیکنم تشریح کنم. امواج ها همیشه بیشترین زمان رو از من برای تشریح و رویو میگیرن چرا که فصایی کمپلکس تر و پیچیده تری دارن و نمیتونم ساده از کنار ظرافت هاشون بگذرم. هر زمان فروم این پیج تاسیس شد اونجا میشه با فراغ بال صحبت کرد و حرف زد.
در مورد اون چهار گزینه ای که راجع بهشون صحبت میکردیم و اون دو مرودی که باقی موندن به زودی باز هم به تبادل نطر میپردازیم. برقرار باشی

به amir hossein عزیز
سلام.
دوست خوبم اسم بعصی از ادکلن هایی که این مشکل رو براتون ایجاد میکنن درج کنید لطفا‌.
پاسخ الرژیک بصورت اشک ریزش و عطسه عموما ناشی از آلرژن های فنولی هستش. که در عطرهای غلیظ ، چوبی و فللوری شاهدشون هستیم. درمان بصورت دسنسیتیو کردن هست که بایستی نزد یک متخصص اینونولوژی صورت بگیره. اگر‌اسم عطرهایی کهوشما رو اذیت میکنن بفرمایید بهتر میتونم کمک کنم.

سلام و احترام

رویوی تام فورد فور من اکستریم

اکستریم و دیور اوم اینتنس رقبایی با تیپ های مشابه و فصای فکری نزدیک بهم‌هستن که به یک‌نقطه خیره هستن و یک کاربرد دارن. (تشابه رایحه رو مد نظرم نیست)
اکستریم با اتمسفر خشک ، بی آب و نا شفاف و زمینی، با فضای بویایی خشکی از پیراهن پارچه ای خشک شده ای که در ماشین لباسشویی شسته شده ، عطری میانسال و جا افتاده ، مرتب و موقر ، مخصوص به لحظات غروب آفتاب هست. چرا که صدایی بلندتر از حد لازم برای صبح و ظهر داره و همهمه ایحاد میکنه.
فور من اکستریم کمپلکسی گرم از ذغال درخت غان هست که بهمین دلیل رایحه ای چوبی و بسیار خشک و خاکستری و بی آبی به خودش میگیره که با کهربایی که در اینجا ذکر‌نشده ادغام میشه و فصایی خشک تر ، گرم تر و توامان شیرین و خاکی ایجاد میکنه. ویولت همچنین در این کار وجود داره که رابط ایجاد حس تمیز و خشک و پارچه ای این کاره. که با پچولی خامه- کاراملی (پچولی ابعادی داره که عطار میتونه با توجه به نیازش ازش استفاده کنه) که حس سوخته ی کارامل رو بارزتر نشون میده، فصای کلی کار رو شکیل و ضخیم میکنه. گویی پیراهنی ضخیم اما اتوکشیده و تازه شسته شده ای که بوی شوینده ها در بافت پارچه نفوذ کرده باشه. اما از فضای رختشوی خانه یا ارایشگاه شدیدا دوره و در حد یک پیراهن تمیز باقی میمونه. اکستریم تحت دایرکتوری و رهبری آقای تام فورد ساخته شده که تا سال ۲۰۰۴ از مهندسین و معمارین مد در برند گوچی بوده که بعد جدا میشه و دو سال بعد پروژه ی ساخت بلک‌ارکید رو استارت میزنه و یکسال بعد پیر نگرین (خالق اینترلود) رو کارگردانی میکنه تا او بتونه اکستریم‌رو بسازه.
تام فورد یک استکان قهوه رو که پیش دستی و سینی و بشقاب نداره رو اگر‌بخواد میل کنه ابتدا گردنش رو خیلی کم خم میکنه ، به اطرافیانش لبخند دوستانه ای نشان میده ، دستمال کاغذی تمیزی رو از جیبش در میاره اون رو چهارتا میکنه و استکان رو روی دستمال کاغذی میزاره و بعد نزدیک‌دهانش میکنه‌ و میل میکنه. منطور اینکه هنر تبدیل یک کار روزمره و عادی و ساده به یک عمل اشراف گونه و شیک رو خیلی خوب بلده. شبیه به افرادی که یک پیراهن ساده رو با تعویض دکمه های سر آستین شکیل و اشرافی میکنن. افرادی که کفش هاشون رو شب قبل تمیز میکنن و هر شب اتوی لباس های فرداشون رو چک میکنن. این هنر‌تام فورده چرا که او یک دیزاینر و طراح مد و یک‌کارگردانه که به طراحی صحنه و دکوپاژ و میزانسن دقت بالایی نشون میده. و از من و شما هم پول همینها رو میگیره. مثل برندهای پوشاک معروفی که پیش از آنکه پول پارچه رو بگیرن پول شیوه ی دوختش رو میگیرن. تام فورد در عطرهاش پول توجه به دوخت و دوز عطراش رو میگیره‌ . اکستریم لباسی خوش دوخت ، چهار فصل، مخصوص غروب و شب ، موقر و اصیل و تمیز و خوش پوشه. برای استفاده روزانه در محلکار مناسب نیست. عرص کردم یکم سنگین و هارش‌تر هست نسبت به محل کار. اما برای قرارهای عصر وشب، رفتن به رستوران و پهمانی های شبانه ی رسمی بسیار کار خوبیه.
پخش بوش متوسط و راضی کننده ست و اگر بیش از این بود شبیه پیراهنی‌میشد که گشاده و به تن صاحبش زار میزنه.
بین‌این و دیور‌اوم اینتنس میتونید برای کاراکتری که عرض کردم حق انتخاب داشته باشید.

با احترام

به دانیال

سلام. شرط وودی بودن رو کنار نگذار اگر واقعا دوست داری. به عنوان یک پیشنهاد عرض کردم که روایح وودی بازتاب متناسبی از طرف مخاطب برای سن شما نداره. مگر‌اینکه شارپ تر‌و یا آروماتیک و با طراوت باشه. تکرار میکنم: این نگاه مخاطبه. که قطعا اگر رفتارت متناسب با این‌رایحه باشه اون تضاد از بین میره و هارمونی‌ جاش رو میگیره. تذکر من به این‌خاطر بود که کمتر‌این اتفاق رو دیدم که میفته و خواستم روش وسواس بیشتری به خرج بدی‌. اما اگر ذائقه ی شخصیت هست که انکارش نکن و دنبالش برو.‌ حداقل تا زمانی که ابژه و مسئله ش رو با خودت حل نکردی ازش فاصله نگیر. اون گزینه هایی که مخصوصا dsquared ocean wet یا he wood رو فرصت تست و یا خریدشو به خودت بده.

این نظر رو من قبل تر ها دیدم که در گیر و دار کامنتهای دیگه گمش کردم و الا آنقدر شدید الحن پاسخ میدادم که بی هیچ عذری مدیریت مجبور میشد اکانتم رو مسدود کنه. . این نظر اونقدر مردود هست که بخوام یک حاشیه ی جدید رو برای خودم قبول کنم و شدیدا با کسانی که اینگونه نظرات تبلیغاتی و تجاری میدن مقابله کنم. افرادی که [...] بوگارت رو معتبرین ترین برند عطرسازی دنیا میدونن و جیوودان رو که بیش از سی موسسه ی خارق العاده رو در سراسر دنیا داره و نیمی از موفقیت های عطرسازی چند دهه گذشته مدیون تلاش های او هست رو کمپانی ضعیف بخونن [...]. و دیگران رو تشویق به خرید اون اسانس ها و نسبت های کذایی کنن که اگر‌ حین این ترکیب ها آرتیفکتی ایجاد بشه شدیدترین انواع بیماری های پوستی و تنفسی رو در پی داره. مگر‌میشه چند اسانس رو همینگونه [...] با هم ترکیب‌کرد؟ ایفرا یک ماه پیش برای ترکیب برگاموت و گریپ فروت با هم(حتی بهترین و گران ترین انواعش) آتقدر محدودیت گذاشت (بدلیل ایجاد فتوتوکسیسیته) که عملا دست‌ خیلی از برندهای یرای استفاده همزمان اینها توی پوست گردو موند‌.‌ وای به روزی که اسانسی که نمیدونیم چی هست و از کجا اومده رو با تئوری های کاریکلماتوری شما با هم‌ترکیب کنیم که این وسط اگر‌ترکیب حد واسطی ایجاد بشه و از طریق امیدرم موست نفوذ کنه میتونه یک‌کارسینوژن حتمی باشه. .‌من یک وظیفه ی انسانی و یک وظیفه ی حرفه ای دارم که تنها علت حضورم در این جا هم اجرای همونه. اون هم اینه که شدیدا با هر گونه اسانس فیک و عطر فیک و تبلیغات تجاری گول زننده برای فروش محصولات مقابله کنم. نخرید. سم های روغنی گرمی خیابانی در بسته بندی های پلاستیکی نخرید. این تزهای کوچه بازاری و لب خیابانی [...] رو نخرید. به سلامتی خودتون رحم نمیکنید به فکر دیگران باشید که باید شما رو تحمل کنن و از حضورتون مکدر بشن. سم بودار از گوشه ی خیابون نخرید. این الکل های بودار و مضر رو یکبار همت کنیم و جمع کنیم.‌ ایران بزرگترین بازار فروش عطر فیک دنیاست و قبل از اینکه یقه هر مسوولی رو برای این وضعیت بگیریم خودمون رو بایستی بازخواست کنیم. اگر محدوده های حقوقی این سایت رو میدونستم و اجازه ش رو داشتم با ذکر‌ اسم و لیست کردن مواد مضری که داره به فروش میرسه تک تک همه رو عنوان‌میکردم. هر خیابان ایران پر شده از سم فروشی های سیاری که راست راست روغن های بد بوشون رو میفروشن و هیچ مرجعی گویا قصد نداره روی محتوای اونها تامل کنه. کاش حداقل از طریق قضایی شکواییه تنطیم کنید تا حداقل من یکی متوجه میشدم کی پشت اینهمه سم فروشی خیابونی نشسته که هیچ کسی نمیخواد باهاشون مقابله کنه‌ .‌

سلام آرمین عزیز

نکات مهم برای نگهداری عطرها در منزل :

دوجور‌نگهداری داریم. دسته اول برای کسانی هست که از عطرهای مختلف شون مدام استفاده میکنن . و دسته ی دوم کسانی که قصد دارن مدت زیادی از عطراشون استفاده نکنن. یا مثلا یک بخش از عطراشون مناسب اون فصلی که درش هستن نیست و نمیخوان تا ماهها ازش استفاده کنن.

نکاتی برای دسته ی اول:
سه عامل برای نگهداری از عطرها در این شرایط بیش از هر چیزی مهمه:
۱- جلوگیری از نوسانات دما: شاید شنیدین که عطرها رو در یخچال باید نگهداری کرد و هر زمان خواستیم بیرون بیاریم و اسپری کنیم. این کاملا مردود و غلطه. نوسان دمای زیاد ناشی از بیرون اوردن یک عطر از دمای یخچال به دمای اتاق آسیب بییار جدی ای به محلول عطر وارد میکنه‌ .
۲- جلوگیری از تماس در معرض نور خورشید : اشعه های یو وی به زاحتی میتونن ساختار های مولکولی یک عطر رو بشکنن. خصوصا این قصیه در مورد عطرهای سنتتیک ، سیتروسی و فلاوری بیشتر صادقه.
۳- جلوگیری از دمای بالا.

شرایط بررسی آروماکمیکال ها برای تحقیقات و تعیین نیمه عمر ترکیبات استانداردی داره. این استاندارد دمای سطح دریا رو بعنوان رفرنس تحقیقاتش در نطر میگیره. دمای سطح دریا بطور میانگین حدود ۱۹ تا ۲۲ درجه سانتی گراد در نظر گرفته میشه‌.
عددی که روی بعصی عطرها ثبت شده و به نوعی تاریخ انقضای عطر از زمان اولین اسمری محسوب میشه در همین دما بدست اومده. بهترین مکان برای نگهداری عطر کند لباس هاست. جریان‌همرفتی موثری نداره و این باعث میشه نوسانات دما تاثیری بر محلول نداشته باشه.‌از طرفی تاریک هست و مانع از تابش نور روی عطر میشه. در این شرایط این اعداد روی شیشه بیشتر هم میشن. شخصا عطرهایی دارم که بیش از چند دهه سن دارن. دوستان کلکسیونری هم دارم که بیش از صدها عطر دارن که مربوط به حدود یک قرن پیش هست. که البته نگهداری دراین سطح ابزار پسشرفته تر و تخصصی تری رو میطلبه و هزینه ی نگهداری بالایی رو در پی داره. بخشی از کمد لباس ها رو شبکه بندی کنین و عطرهاتون رو درون‌ پکیجشون اونجا قرار بدید.

سام عزیز سلام.

عزیز جان چرا باید همچین فکری کنم. موجب خوشحالی من بایستی باشه که محل اعتماد برای پاسخ به سوال و پرسش باشم.
بنده بین آلمان و ایران در رفت و آمدم مدام. اکنون ایرانم و بایستی مسائل شخصی زیادی رو سر و سامان بدم که فرصت همراهی رو از من دریغ میکنه‌. . همین روزها مرایا و مرارت های اخیرم مرتفع میشه و بیشتر میتونم در جمع دوستان باشم. این هم صحبتی ها و این پیغام های پر محبت تلگراف گونه میان اینهمه بغض و غصه ای که هر روز از طریق رسانه های خبری میشنویم خودش مرهمی شده.
با سپاس و احترام
شاد باشین

سلام

اپوس ۹
حتما میدونید که سری کالکشن لایبرری امواج از کتب یا اپراهای مختلفی الهام گرفته شدن. درست مثل سری اپرای برند ایستواغ د پاغفومز. انتخاب اپراها برای الهام گرفتن از سوی این برندها ریسکی‌بوده همیشه. و بیشتر برای امواج ریسکه. چرا که اون خودش رو با عطرهایی عامه پسند بعنوان که یک نیش تجارتی معرفی کرد و اکنون‌همه از او توقع اون سبک عطرها رو دارن. اپوس ۹ از اپرای لا تراویاتا الهام گرفته. اپرایی با روایت ساده اما نکات ظریف بسیار.که خود این اپرا از کتاب مادام کاملیای الکساندر دوما الهام‌گرفته‌. و به همین منظور هم از آکورد کاملیا (نه نُت) استفاده شده.‌میگم آکورد کاملیا چرا که مجموعه ای نت ها دارن کاملیا رو بازسازی میکنن (هرچند که بطور رسمی کاملیا یک نت هستش) .
اپوس ۹ خواهر خوانده ی اپوس هشت هست اما با روایتی سنتتیک و پیچیده تر. دو کاری که در نهایت با جاسمینی تسلیت گو به کارشون خاتمه میدن. اپوس ۹ با رایحه ی کِمیکال و سنتتیک و واکسی و تند و تیز و پلاستیکی مانند و تندی از آکورد کاملیا شروع میشه که آرزو میکنید هرگز‌اون رو تست نمیکردین. این تصویر ویولتا بازیگر زن نقش اول اپرای لا تراویاتا ست‌.‌زنی بد کاره که در نهایت قرار هست درگیر عشقی نافرجام اما پاک بشه‌. اپرا با بیماری ویولتا و استراحت او در بستر بارون معشوقه ی فعلی ویولتا شروع میشه. تصویری از بیماری و پلیدی روح ویولتا به عهده ی آکورد کاملیا نهاده میشه که از پسش بر میاد. بعد از بهبود وضعیت جسمانی ، ویولتا در طی یک رخداد درگیر عشق پاک مرد دیگر داستان میشه . و در این عطر هم بلافاصله اون آکورد تند و زننده کنار میره و آکوردهای دیگری که تماما سنتتیک اما شامه نواز هستن روی صحنه میان تا اینکه بالاخره جاسمین بر فضای عطر غالب میشه و این درست جایی هست که ویولتا از زنی بدکاره به عاشقی دلداده تبدیل میشه.
قبلا گفته بودم که برای اینکه یک کانسپت یا یک داستان یا یک اپرا رو تبدیل به عطر کنین عمدتا نیاز هست که از روایح سنتتیکی که در آزمایشگاه ساخته میشن هم بهره بگیرین. اما در اپوس ۹ ما حتی یک نت طبیعی نداریم. همگی‌سنتتیک هستن و این اقدام در خدمت بازآفرینی نکات ظریف تصویری این اپراست.
مطلبی که تعجب من رو در رویوی اپوس ۱۰ بر آشفت( که چرا عطرافشان عزیز سری لایبرری امواج رو کامل کرد) به همین خاطر بود که عمدتا در اینگونه سایت ها از عطرهایی با روایح ساده برای فروش استفاده میشه تا از عطرهایی که مرزهای دیگری از بویایی رو جستجو میکنن. البته امواج بجز در دو مورد در بقیه عطرهای این سری سعی کرده که در فکر‌ارضای خواسته ی مخاطبینش هم باشه و فقط جنبه ی هنری‌کار رو لحاظ نکنه. تا اینجا توضیح ریشه های ساخت این عطر بود . اما خیلی خلاصه خود رایحه ی این عطر رو بررسی کنیم.‌
سه پرده این اپرا با سه پرده ی بویایی اجرا میشه. ابتدا پارافینی-پلاستیکی-تند و سمباده کش که بخاطر آکورد کاملیاست .‌پرده ی دوم شیرین-واکسی-غلیظ و نیمه حیوانی و اگر‌جزو اون دسته ی بسیار اندکی باشید که شامه شون نسبت به ایزو ای سوپر بویا هست میتونید نمایی خاکی و شیرین ولوتی و امبری رو هم‌تجربه کنید که البته کوتاه و موقتیه و جای خودش رو به وتیور و بیس چوبی-کاراملی خوشمزه ای میده که در نهایت با جاسمین شعله ور میشه.
نمیخوام سرتون رو درد بیارم.اپوس نه عطری مشترک بین اقا و خانم، مالیخولیایی و آینده نگر، با مرکزیت جاسمین و حاشیه ی خامه ای و غلیط و متراکم ، ِِلذت جو و لذت بخش، گستاخ، غیرقابل اعتماد، چالش بر انگیز و تکان دهنده ست که بر خلاف اپوس هشت پیچیدگی های بیشتر در پشت نقاب خودش داره تا تصویری مانیک ، عجیب و تازه رو به نمایش بزاره‌ و دیگران رو وادار به واکنص کنه که عموما خوبه‌ (بجز شروع کار که تحت تاثیر کاملیاست).
ماندگاری بالا روی پوست و پخش خوب و رد بوی خیلی بالایی داره.

سلام به دوستان عزیزم.

پوزش های مکرر من برای عدم همراهی با دوستان گرانقدرم از قالب یک احترام قلبی تبدیل به جسارتی ناخواسته میشه. اما خب مشغله های ریز و درشت امان نمیدن و این افتخر هنراهی رو سلب میکنن. حقیقتا فرثت نشد تمام کامنتها رو بخونم اما راجع به آتلیه کولون مطلبی خواندم که یقینا با اون موافقم کما اینکه قبلا راجع به گلد لدر (که معروف ترین کار این برند هست) به شخص فریار عزیز این نکته رو ابراز کرده بودم. روایحی همه پسند با بازخوردهای مناسب اما خالی از هویت و امصای شخصی و روحی اصیل. با این حال قیمت های مناسب این برند باعث شدن که اون ها رو همیشه در مقام‌معرفی لحاط کنم.
فریار عزیز‌. اوایل نوجوانی بود که از طریق یکی از اساتید پر جسارتم در علامه حلی تهران با فردریش لودیگ گوتلوب فرگه آشنا شدم. برای من که دیوانه ی ریاضی و فلسفه بودم تحت تاثیر مقالاتی که معلمم برام از سر اشتیاق و محبت و شرافت از فرگه ترجمه میکرد قرار‌گرفتم. همین هم شد که در مراحل بعدی شیفته ی راسل شدم که افکارش رو وامدار فرگه بود. شانزده سالگی بود که فکر‌میکنم ارادتم به راسل پس از خواندن حدود نیمی از کتاب هاش بواسطه حضور در المپیاد و غیره کمرنگ شد و بعدها هم فرصت بازخوانی راسل رو به تبع سنگینی دروس و زندگی در غربت و البته جذب شدن به لاکان و ژیژک و نیچه از دست دادم. امشب که تصویر اوتار شما رو دیدم آه سردی کشیدم که مپرس. احساس کردم یک جایی از زندگی گم شدم که بلیط رفتن به اونجا رو سالهاست توی مشتم فشار میدم اما شهامت استفاده ش رو ندارم.
درود و احترام.