به جناب حسین روحانی عزیز
سلام

"لایر کردن عطرها"

هرچند لایر کردن( استفاده از دو یا چند عطر با هم) رو کاری اخلاقی نمیدونم و باید به عطار احترام گذاشت اما مواردی پیش میاد که شاید بایستی با مماشات رفتار‌کرد. برای مثال اگر با عطرهای فلاوری سردرد میگیرید با عطرهای تاریک ترکیبش کنید‌!!! نکات بسیار زیادی هستن که میشه راجع به لایر کردن عنوان کرد. من برای اینکه این کار شایع نشه فقط موارد ساده تری ازش رو عنوان میکنم. ولی بطور کلی این موارد رو رعایت کنید:

- اگر خواستید دو عطر رو با هم اسپری کنید روی دو نقطه متفاوت این‌کار رو انجام بدید
- از مواردی برای لایر کردن استفاده کنید که نت غالبشون مشابهه.
- عطر سنگین تر و قوی تر رو ابتدا اسپری کنید و سپس عطر سبک تر رو با تعداد کمتر در‌نقطه دیگری اسپری کنید.
- یکی از ماجراجویی های لایرکردن عطرها اینه که اونها رو یک پله ازتقا بدیم و ماندگاریشون یا رایحه شون رو تقویت کنیم. یا اینکه خوشمزه تر یا تند ترش کنیم. برای مثال:
* عطرهای شیرین + اسپایسی: من وقتی از اینترلود نا امید شدم به عنوان یک لایر کننده ازش استفاده کردم.(هر چند عطر لایر کننده باید تا حد ممکن ساده باشه و نت های زیادی نداشته باشه) حدود چهار اسپری از عطری شیرین، امبری یا وانیلی در کنار یک اسپری از اینترلود.
* عطرهای فلاوری زنانه + عطرهای چوبی مردانه( و بر عکس): این باعث ایجاد رایحه ای رسمی تر و در عین حال جذاب تر و یونی تر میشه‌ .
* یکی از این گل ها: رز. پیچ امین الدوله یا لادن. اینها به عطرتون عمق و توان بیشتری میدن و برای مکانی رسمی آماده ش میکنن. رز رو چه بهتر که بعد از یه عطر عودی، پچوبی و یا چوبی و چرمی استفاده کنید.
- وقتی دو عطر رو لایر میکنیم بهتر اینه که عطر دوم و لایر کننده مون سبک و تک نت باشه و خیلی کمپلکس و پیچیده نباشه‌.

در کل باید بدونیم از لایر کردن چی میخوایم. نکته اصلی این هستش که عطر لایر کننده مون باید ساده باشه و در نقطه ای بجز نقطه ی مربوط به عطر اصلی اسپری بشه‌ . و اینکه باز هم عرص میکنم که باید دید چی از عطر میخوایم. مثلا یک عطر گلی بهتره که تند نشه. پس عطرای گلی رو با عطرای اسپایسی ترکیب نکنید. یا مثلا عطرای شیرین و تند و گرم برای زمستان دلچسب هستن. یا عطرای تلخ وقتی خنک هستن برای تابستان جالب میشن پس میتونید یه کار چوبی رو با یه عطر خنک و آکوا و یا مارینی لایر کنید‌

اینها نکات ساده ای هستن. پرداختن به موضوع لایر در هر صورت خیلی از نظر من صحیح نیست‌. چون خیلی از عطرها هویت و داستان و کانسپتی پشت سرشون هست‌ که با لایرکردن قربانی میشه‌ .
با احترام

به mostafa عزیز

جایی یادداشت کردم که پست مفصلی راجع به این موارد رو به زودی درج کنم که اطلاعات متفاوتی رو در بر بگیره. اکنون براموضیق وقت وجود داره متاسفانه و از این بابت عذر میخوام.

به بن هور عزیز.

سلام. صحبت راجع به اینویژن باربار ناخواسته وارد بحث های تخصصی زیادی میشه که کسالت آوره برای عزیزان. اما بطور خلاصه عرض کنم که اینویژن هم ایزو ای سوپر داره و هم وتیور.

سلام. عرض کنم که از ابتدا هم یک مکالمه (یا مشاجره) دو نفره بود که همان روز بهش خاتمه دادم اما دیگران و نفرات سوم و چهارمی بهش دامن زدن و تنها کاری که میشد کرد کوتاه آمدن و دور شدن از هیاهو بود. که به انتقادناپذیری تعبیر شد. قبل ترها هم عرض کرده بودم که این سی و دو حرف الفبا همیشه واژه ای گمشده داره. در این شرایط خواهشم از همه دوستان این هست که یارگیری نکنیم، دفاع نکنیم و گارد نگیریم علیه کسی و اجازه بدیم اون مکالمه یا مشاجره همانگونه دو طرفه بمونه‌. چرا که عطرافشان وب سایتی مردمی هست که یقینا دشمنانی هم داره که ممکنه از این التهابات استفاده کنن و فضای بدخیمی ایجاد کنن تا به مجموعه ش آسیب برسونن. اکنون بازهم خواهش میکنم این بحث رو در همین کامنت اتمام بدیم . مسئله ای نیست سام عزیز. من هدف بزرگی دارم. و براش ثابت قدم هستم. در اون شرایط بهتر این بود من نمیبودم تا قضایا تشدید نشه‌ .. قبل تر هم گفته بودم که اگر شرایط با ایجاد سوتفاهمات ِ بیشتر پیچیده نشه دوستان خوبی خواهیم بود. از حسن نظر و لطف شما ممنونم.
برقرار باشید و وقت شما بخیر و شادی و سلامتی باشه.
و باز هم خواهش میکنم دوستان لین کامنتها رو ادامه ندن و مسائل گذشته رو مرور نکنن.

به farshid عزیز

سلام . با یک مقدمه شروع کنم.
نرولی = شکوفه پرتقال ×××××
معادله ی ی بالا غلطه.
نرولی ، شکوفه ی پرتقال نیست‌ . این رو حتی در ویکی پدیا و فرهنگ لغت های ترجمه انگلیسی به فارسی هم دارم میبینیم‌ و اشتباهه.
نرولی عصاره ی شکوفه های سفید رنگ نارنجه. به شکوفه ی نارنج میگن بهارنارنج.‌
البته ممکنه رایحه ی این دو(عصاره شکوفه پرتقال و شکوفه بهارنارنج) به هم نزدیک باشه ولی خب تغییراتی در درصد مواد موثره و تشکیل دهنده دارن که در نتیجه ی نهایی تغییراتی ایجاد میکنه‌ . استفاده این دو بجای هم اشتباهه. این موضوع زمانی تشدید میشه که دوست عزیزی مثل فرشید میپرسن که نرولی ایتالیا بهتره و یا ایران؟.
این جور زمان هاست که اگر ما به اشتباه فکر کنیم نرولی همون شکوفه ی پرتقاله میریم و دنبال مقایسه پرتقال در این دو کشور هستیم. به طور کلی الان از گونه های bigarade استفاده میکنن برای نرولی‌. ما در کشورمون از این گونه تقریبا فقیر محسوب میشیم و گونه های دیگری از نارنج رو داریم. نارنج در کشورهای مدیترانه ای و همچنین در مصر و فرانسه و ایتالیا مقادیر بیشتری tart داره که رایحه ی تلخ تر و در عین حال رایحه ی شاد تر و زنده تری از نرولی رو به ما میدن.
در گونه ی ایرانیش که اکنون اصلا حضور ذهن ندارم اسمش چیه (در مناطق شمالی کشور هم طناب کشی بر سرش هست بین مردم ساری و بابل ) از یکی از دوستانم که در یکی از مراکز دانشگاهی ایران حضور دارن شنیدم که میگفتن اویلش رو که تهیه کردن و آنالیز کردن که مقادیر پایین تری از پکتین و نرول ( از ترکیبات موجود درون عصاره ی بهار نارنج) رو دیدن. که خب همین باعث میشه از اون فضای سبز و خیس دور تر بشه . بهترین نرولی ها (یا بهتره بگم اونهایی که در عطرهای گران تر استفاده میشن) رو میشه در فرانسه، تونس، مصر و مدیتراته پیدا کرد.
حالا اگر باز هم سوالی بود بپرسید‌ .

به mostafa عزیز.

سلام. حضور یا عدم حضور یک‌نت در لیست هرم بویایی نه تایید کننده ی حضور اون هست و نه رد کننده. بارها و بارها مثال های بسیاری رو اینجا عنوان کردم .
یکی از مواد موثره ی وتیور " پینن" (علی الخصوص 4ol) هست‌. در لیست هرم بویایی وتیور گرانیوم اسم گرانیول ذکر شده. گرانیوم یکی از مواد موثره ش علاوه بر سیترونل و نرول و گرانیول : پینن (بخصوص آلفا پینن) هستش. که رایحه ش اینگونه توصیف میشه : چوبی، آروماتیک ، کافوری ، خاکی ، گیاهی و با طراوت‌.
رایحه ی غالب درون عطر وتیور‌گرانیوم هم تا حد زیادی بخاطر خواص پینن هست‌. . خاکی و غلیظ و خشک و تا حدی گیاهی و بالزامیکی و بخوری. میتونیم نتیجه بگیریم که یا ۱: از خاصیت پینن گرانیوم استفاده شده و کرید درست گفته یا ۲: کرید خواسته رد گم کنه و از ماده ی موثره ی مشترک وتیور و گرانیوم استفاده کرده و ترجیح داده به جای وتیور اسم گرانیدم رو بنویسه .
هیچ کدوم رو نه میشه رد کرد و نه اثبات کرد. حتی دستگاههای پیشرفته کروماتوگرافی هم در این مرحله به کمکمون نمیان.
گاهی عطارها از این کارها میکنن چرا که نوعی امضای فنی براشون محسوب میشه‌ . گاهی ترفند تبلیغاتیه و گاهی هم برای رد گم کردن‌ . در واقع دو نت که با هم اشتراکی در مواد موثره دارند و گستردگی و گونه های زیادی دارن رو جایگزین هم میکنن.
نه من نه هیچکس دیگری نمیتونیم با قطعیت بگیم وتیور داره یا گرانیوم داره.. من بوی پینن ازش میگیرم و بوی وتیور ایندین . بهمین خاطر اونجا تقسیم‌بندیش کردم. اگر کسی بگه بوی گرانیول از نوع گرانیوم اینکیناس (افریک) داره هم نمیتونم بگم اشتباه میکنی. اما خب بی هیچ گونه القایی بوی وتیور‌ایندین رو کاملا برداشت میکنم.
موفق باشید

به مصطفی عزیز

عود یک واژه اختصاصی و فقط برای ترشحات درخت اکیلاریا و چند درخت دیگه ست‌.
و صمغ واژه ای عمومی تره و در ایران به همون ترشحات خشک شده روی درخت میگن. این در حالیه که ترشحات درخت به طور کلی پنج دسته ن:
Reain/ sap/ mucilage/ gum/ latex. و هر ۵ تا توی ایران صمغ ترجمه میشه‌ متاسفانه‌.

سلام به خانم پریسا و بقیه دوستان

فکر‌میکنم کمی طولانی بشه این مطلب‌. مدتها بود مطلب بلند راجع به دغدغه های درونی خودم درج نکرده بودم. چون این مطالب رو نمیشه به عنوان کامنت اصلی نوشت پس مجبورم در حین پاسخ به خانم پریسا راجعوبهش صحبت کنم.
. با یک‌مقدمه شروع کنم. در طول روز ممکنه بی آنکه بدونیم بارها توسط دیگران مرور بشیم. یادآوری بشیم. به یاد آورده بشیم و یا اُبژه ی تقلای کسی باشیم که در تکاپوی فراموش کردن ماست . فاکتورهای بیشماری وجود داره که دیگران ما رو خودآگاه یا ناخودآگاه به ذهن میسپرن و به یاد می آرن و این مهمه که به گونه ای که خودمون مایلیم در ذهن دیگران ثبت بشیم. (نه لزوما به گونه ای که دیگران ما رو تحسین کنن و خوشایندشون باشه) . . سه سرتیتر اصلی وجود داره‌ که اینها خط مقدم ما در برخورد با دیگران (و مخصوصا کسانی که بار اول هست اونها رو میبینیم) هستن‌ و مشخص میکنن چه تصویری و با چه کیفیتی در ذهن دیگران ثبت میکنیم. اینها توسط سیستم های هایپوکامپ، آمیگدال ، تمپورال و غیره پردازش میشن و در یک پوشه که اسم ما بر اون هست در حافظه دیگران ثبت و نگهداری میشن‌. این سه سر تیتر اصلی : سیما (ظاهر و پوشش) ، صدا ( آوا و لهجه و تلفظ سیلاب ها و ..) و بو هستن.
اینها توان این رو دارن که قسمتی از نقص های هم رو پوشش بدن تا حدی . اما کار مهمترشون این هست که همدیگر رو برجسته کنن‌ یا به گونه ای در کنار هم قرار بگیرن که ما مایلیم در ذهن دیگران ثبت بشیم. یک ظاهر ساده و اراسته و منظم و سفیدپوش چه بهتر که یک عطر صابونی یا تمیز رو انتخاب کنه‌ و سعی کنه شمرده و پرمحبت صحبت کنه‌. نتیجه ی این کمپلکس مخاطب رو تحت تاثیر قرار میده.
یا کسی که صدای شکسته و دیستورت و اندوهناکی داره چه بهتر که ترکیبی از چرم روسی و چوب و لامی و بنزوئین myrrh رو استفاده کنه‌ برای مثال‌.
البته این وحی منزل نیست‌ چه بسا بعضی ها نظرشون این هست که اگر صدای شکسته ای دارن ، عطر شادی رو استفاده کنن.
منظور اینکه هرگز نمیشه یک نسخه پیچید. من فقط میتونم دامنه ای رو معرفی کنم و عرض کنم اینها تیپ های مختلفی برای سن شما هستن و حالا شما تشریف ببرید تست کنید و برگردید و بفرمایید عطر ایکس رو در بین این موارد پسندیدم. و بعد بنده گزینه های مشابهی رو عرض خواهم کرد‌. شخصا هرگز مشاوره برای " خرید" عطر نمیدم اینجا. بلکه سعی میکنم کمک کنم ذائقه خودتون رو بشناسید و بعد در ذائقه خودتون ، گزینه های مناسبی که ارزش خرید دارن رو معرفی کنم تا بهتر انتخاب کنید‌.
علاوه بر اینکه کماکان اصرار دارم همین روند رو در پیش بگیرید اما میخوام برای اولین بار در این سایت پیشنهاد بلایند بای بدم.
Hermes kelly cleache و فقط‌ نسخه ای دی پی..تا حدی هم نزدیک و در عین حال متفاوته از ذائقه تون.
از روایح یونیک یا اگزوتیک و عجیب و‌غریب نترسیم. بیست و هفت سالگی سنی نیست که از تغییر بترسیم. این پیشنهاد اختصاصی من به شماست اگر‌نظر من رو بخواید. روبروی جامعه ی کنونی اگر‌آینه ای قرار گرفته بشه تصویری که دیده میشه بطور خلاصه تصویری مردی هست که روی کابوت ماشین به تنهایی غذا میخوره. این تراژدی قرن کنونیه. تا چشم کار‌میکنه تنهاییم . جهانی که آبجکت هاش انسان هاش شدن و سابجکت هاش اشیا. این جهان اگر بخواد امضای عطری داشته باشه قطعا امضاش عطرای تلگرامی هستن. من اسم عطرهایی که هم رو کپی میکنن، بی ارزش هستن، هدفی در بطنشون نیست و الگوشون کوکاکولاست رو گذاشتم تلگرامی. شبیه به پیج های تلگرامی: بادکنکی از محتوای زرد و بی پایه.
پس نترسیم در انتخاب عطر و برا اینکه ثابت کنیم نمیترسیم " فاکتورِ پوچ ِبازخورد گرفتن رو بزاریم کنار‌ لطفا‌. "
ما قسمتی از جهانِ ابزارآلات ِ دیگران و علائق اونها نیستیم . ما یک پیج اینستاگرامی یا یک مطلب فیس بوکی نیستیم. ما واقعا قرار نبوده گزینه های لایک و دیسلایک دیگران‌ باشیم. . این یک باگ سایکولوژیک هست که ما در تقلای ارضای تمایلات بویایی دیگران باشیم. ما تنها سکنه و اقعی و منجی جهان درونی خودمونیم. پس اصلا مهم نیست ایکاروس یا بقیه انتهای رویوشون مینویسن عالی بود یا بد بود یا هرچی. بلکه ببینید با توصیفات ذکر شده مناسبتون هست یا نه. و کدام خلا شما رو پر میکنه یا کدام نقطه منفی یا مثبت رو برجسته میکنه.
برقرار باشید
-----
یاد سرکار خانم میشا عزیز گرامی و سبز.. اوج جسارتی که در تهیه عطر سراغ دارم رو در ایشون یافتم.

سلام
وتيور؛ تشريح رايحه انواع وتيور
آقای نظر زاده از وتیور پرسیدن. چند وقت پیش مطلبی رو راجع به انواع وتیور نوشتم که اینجا تقدیمتون میکنم.

نويسنده هندي مطلب وتيور در [...] به طرز حيرت آوري [...] رو با بازار فروش وتيور هندي اشتباه گرفته و اشاره داشته كه بيشتر انواع عطرهاي وتيوري از نوع هندي هستن كه واضحا اشتباهه. قبلا زعفران رو هم ايشون نوشتن بي اینكه اشاره اي به زعفران ايراني كنن. متاسفانه ويكي پدياي فارسي هم در تشريح رايحه وتيور اشتباهات متعددي داره. توي اين مطلب سعي ميكنيم گايدلاين با دقت تري رو از وتيور ارائه بديم.

من يك توضيح برای وتيور فراهم كردم كه فكر ميكنم به ذهن سپردنش راحت تر باشه. . ميدونين كه وتيور يا خس خس يه جور علف هستش كه براي استفاده از اسانسش سراغ ريشه هاش ميرن. توي كشوراي مختلف شيوه كاشت يا برداشت و نگهدای فرق ميكنه.
توي اين كشورا يا صبر ميكنن وتيور ريشه ي عميقي تو خاك بزنه (وتیور هائیتی و اندونزی گاه تا سه متر ریشه میزنن) يا اینکه خیلی زود برداشتشون ميكنن(وتیور ایندین کمتر لز نیم متر که ریشه زد از خاک جداش میکنن). و حالا بعد از اينكه از خاك درش آوردن يا زود ميبرنش براي تقطير و اسانس گیری يا صبر ميكنن روزها يا هفته ها يا ماهها كه خشك بشه. و بعد از اینکه تقطیرش کردن یا ماهها تا سالها میزارن که بمونه و بعد در عطرسلزی ازش استفاده میکنن یا اینکه با کمک شیوه های مختلف خیلی زود برای استفاده آماده ش میکنن‌ بر همين اساس هم وتيور ميتونه رايحه متفاوتي داشته باشه .
بطور کلی رایحه وتیور رو خاکی ، زمینی ، چوبی میدونن. اما ما هر روز شاهد عطرهایی هستیم که هیچ کدوم از این ویژگی ها رو ندارن.
انواع وتيور اينان:

١-ايندين:
توضیح: كشاورزاي هندي احتمالا بايد خیلی بي حوصله باشن. تا وتيور توي خاك ريشه زد از جا درش ميارن. وتيور يكي از كاراش اينه كه آب داخل خاك رو قورت ميده. و در واقع يكي از راههاي جلوگيري از سيل و فرسايش خاك وتيوره. حالا تصور كنين خيلي زود از دل خاك در بياد. پس فرصت كافي براي تماس بلندمدت با آب و جذب املاح معدني خاك رو نداره. پس اسانس حاصل از تقطيرش بيشتر نتيجه خود ريشه ست. يعني رايحه ش چگونه ست؟

رایحه:بوي چوبي. تاريك. بالزاميك . كه رگه هايي از بوي خاكي قهوه و شيريني شيرين بيان توش حس ميشه .احساس كدر و خاك گرفته اي داره.

مثال ها: شنل به طرز "مريد و مرشد" گونه اي به اين وتيور ارادت داره. و تقريبا در تمام دست پخت هاش از اين وتيور خام و نپخته استفاده ميكنه. شنل شماره ۵ و syncomore از شنل که دوستمون فرمودن از این نوع هستش. همچنین وتیور گرانیوم از این نوع هستش اما خب واضحا پروسه ی نگهداری وتیور در اینجا بیشتره که همین باعث میشه تفاوت قابل توجهی با محصولات شنل داشته باشه‌. وتیور در وتیور گرانیوم کرید گیاهی و دارویی و همچنین خشک و محکمه.


٢- اندونزي:
توضیح: خب كشاورزاي جاوه و اندونزي بر خلاف هندي ها احتمالا زحمت بيشتري ميكشن. تا حسابي وتيورشون ريشه نزنه و جلوي دو سه تا سيل رو نگيره دست از سرش بر نميدارن. پس با يه ويتوري طرف هستيم كه املاح معدني رو حسابي جذب كردن و حسابي هم آب نوشيدن. ولي اندونزي ها يه کار ديگه رو هم انجام ميدن. وتيور رو ميزارن تا كامل خشك بشه و بعد ميفرستنش براي اسانس گيري. پس رايحه ش اينجا بيشتر تحت تاثير املاح زمينيه. توي خاك انواع املاح معدني وجود داره. از طرفي جذب نيتروژن و فسفر و منيزيم توسط ريشه وتيور بالاست .

رایحه: وتيور اينجا بوي كپك مانند و سنگين و زميني داره كه يه مقدار ميره به سمت بوي گوشت خامي كه روش فلفل سياه ريختي. و در واقع آروماتيك و همچنین صابوني هم هست.
مثال: اورجينال وتيور از كريد افراطي ترين شكل وتيور اندونزيه.

٣- ماداگاسكار:
رایحه:بوش ميره به سمت ليمو شيرازي ( لیموی جهرمی) خودمون. تصور كنين كه بوي دود خيلي ملايمي با بوي ليمو مخلوط بشه.

مثال:توي تام فورد گري وتيور علاوه بر وتيور هائيتي که در ادامه توضیح مییدم از اين وتيور هم استفاده شده..

٤-
بوربن: باز هم در هند و جنوبشرقي آسيا و کشورهایی در آمریکای جنوبی و مرکزی برداشت ميشه كه اينبار وتيور رو به عنوان بخور استفاده ميكنن.

رایحه: وتيور در اينجا خيلي دودي و و در عين حال چوبي و خاكي ميشه.

مثال: ويتور لاليك نواغ و پرايويت ليبل جووي از اين نوعه.

٥- هائيتي: همون كشاورزاي اندونزي رو در نظر بگيريد كه اجازه ميدادن وتيور ريشه عميقي در خاك ايجاد كنه و بعد برداشتش ميكردن. اما ديگه خشكش نميكنن .

رایحه: رايحه ش خيلي با طراوته. انگار ريشه ي مرطوب گياه رو دارين بو ميكشين. خنك و تا حدی تمیز و شاداب. گاهی با ته بويي هويج مانند يا ميوه اي . تقريبا اكثر عطرهاي وتيوري کنونی از اين نوع استفاده ميكنن.
-----

همه اينها گفته شد يه نكته ي مهم باقي موند. وتيور سنتتيك نداريم. اما وتيور غني شده داريم. يعني وتيوري كه در پروسه تقطير يا بعد از اون دچار بهبود يا تغييراتي ميشه. يكي از انواع اين كارها استيله كردن وتيور هست. كه وتيور غني تر و محكم تري ايجاد ميكنه. همه انواع وتيور ميتونن استيلع بشن و یا با سدیم استات بایند بشن‌ و رايحه شون دستخوش تغييراتي بشه. وتيور در اينويژن باربار كه عالم همه ديوانه ي اوست حاصل تغييراتي روي وتيور هائيتي بوده. از طرفي وتيور بسته به اينكه بعد از اسانس گيري در كجا و به چه مدت نگهداري بشه تغييراتي ميكنه كه باعث تفاوت هاي گاه جزئي و گاه عميق در رايحه بشه.
وتیور فتال باز هم از نوع وتیور‌هائیتی هستش که باز هم استاته شده اما تغییرات دیگری هم مشخصا داشته‌.
وتیور در گرلن وتیور هم از انواع وتیور هائیتی هستش که باز هم شاهد تغییراتی هستیم در او. اما خب قابل تشخیصه که وتیور هائیتی هستش.


با احترام

به محمد مهدي نور بخش
سلام.
ذيل بنتلي اينفينيتي اينتنس توايلت در صفحه دوم در پاسخ به دوستي به نام "علي" ليستي از موارد مناسب با محدوده ٣٠٠ هزار تومن رو درج كردم.
در مورد ما بقي سوالات هم در اولين فرصتي كه فراهم بشه و بتونم كامل توضيح بدم پاسخشون رو درج مبكنم.