نظرات | ایکاروس
ترتیب نمایش
سرکار خانم سحر گرامی
سلام و خوش آمد
واضحا اون روز نقد به یک محصول رو عرض کردم که میتونه لحن های متفاوتی داشته باشه . اگر بنده به مانند ایشان به شما عرض کنم که "خانم سحر صدها اشتباه داشتی که خودم به روتون نیاوردم" آیا با نقد فرق نمیکنه؟؟.. نقد شخصیتی میخوایم داشته باشیم یا نقد عطر؟ آیا این برخورد بیشتر در جایگاه استاد مابانه ای نیست؟
جایگاه بنده در وادی عطر مشخصه. تصاویر و مستنداتش مشخصه. جوایز و مقالات متعدد هم گویاست و همگی در صفحه رسمی بنده هست.. اما بعد از ۴۵۰ کامنت این اولین باری هست بهش اشاره ای میکنم.. بنده با بسیاری از برندهای نیش همکاری داشته ام و این اولین باری هست اینجا عنوانش میکنم. که خب صریح و دقیق و شفاف جزییاتش در در پیج من هست و تصاویرش موجوده. و اینکه بنده از معتبرترین رفرنس دنیا بالاترین مدرک مسترشیپ بیوکمیستری در پرفیومری رو دارم. که باز هم تصاویرش موجوده و بسیاری از دوستان در اینجا اونها رو دیدن. اینها اولین باره گفته شده. چرا ؟ تا شکاف ایجاد نشه و رابطه استاد شاگردی به دوستان تلقین نشه. یقینا اگر بعضی از دوستان بودند گوش فلک رو کر میکردن . کما اینکه همین اکنون هم با کمترین دانش عطرسازی کلاس هایی رو در تهران برگزار میکنن و برای هر ساعت تا ۵۰۰ هزارتومان هزینه دریافت میکنن. در حالیکه بدیهیات رو هم درش لکنت دارن.

فرمودید هر زمان از شما تعریف بشه با احترام جواب میدید و در برابر نقد فیگور میگیرید . از قضا تمام فیگورهای من در مقابل تعاریف دوستان بوده تا به امروز . بجز یک مورد که داشت به شخصیت و شعورم توهین میشد ...
شما تشریف نداشتید. من به همین خانم توفیقی آن چنان تندی کردم بخاطر تعریف و تمجیدشون که خودم تا روزها شرمنده و متاثر بودم. اسفند ماه حدود ده روز به عطرافشان نیومدم فقط به این خاطر که دوستان لفظ استاد رو به کار میبردن. با وجود دوستیم با جناب کبیری و نوید عزیز اما چند بار در برابر تعریفاتشون گارد گرفتم. از آرش کریمی تشکر کردم که با کامنت بجاش خواست مانع تقدس بخشیدن به بنده بشه.. و هر زمان هم دوستی لفظ استاد رو به کار میبرد یا تذکر میدادم یا جواب کامنتشون رو نمیدادم.
خانم سحر! به احترام شما و خودم در عطرافشان نخواهم نوشت. این یک تصمیم احساسی نیست. حضور من داره ناخواسته به چالش تبدیل میشه. بیشتر برای خودم.
امیدوارم عدم حضور بنده با اتفاقات شیرین تری همراه باشه که قطعا همینگونه خواهد بود. از صبر همگی عزیزان متشکرم. و از دوستانم تقاضای عاجل دارم که این کامنتها رو ادامه ندن. خواهشا.
_____
یکبار دیگه عرض میکنم نه اکنون و نه بعدها در فرگرنتیکا نمینویسم و نخواهم نوشت. چون همین اکنون سه پیج فیک (انگلیسی و فارسی) به اسم بنده در اونجا هست. هیچکدوم مربوط به بنده نیستن. و مسوولیت سواستفاده های احتمالیش هم با بنده نیست. و میدونم چرا این کار رو میکنن و از چه چیزی ترسیدن.
خارج از عطرافشان در یکی از صفحات اجتماعی فقط پیج رسمی دارم. که اونهم با تصاویر و رویوها و نقدهاش کاملا مشخصه پیج بنده هست. و بجز اون در هیچ صفحه ای نمینویسم. و یقینا نخواهم نوشت. و یک عده آدم بیمار که میدونم کیا هستن به اسم من دارن ساز رسوایی خودشون رو همه جا کوک میکنن.

چند مورد از کامنتهای من در پاسخ به دوستان هم تایید نشد که علتش رو متوجه نشدم.

آدم را گفتند:
-هبوط تو موقت است.
اما او
خانه ساخت..
2 تشکر شده توسط : آماتور 2 ممد
اولی رو باید مینوشتم نویر اکستریم. دومی هم اکستریم بود. همین روزا فرصت کنم هر دو رویوشون رو مینویسم
به خانم گلنار

خنك و روشن و آرام! كه با اين مجموعه همخواني داشته باشه:
عليرغم اينكه كمكان بر شاليمار كولون اصرار دارم اين ها رو هم گوشه دهن داشتن باشيد:
Lubin black jade: اين كه شاهزادي مري آنتوان چه عطري رو ميپوشيدن براتون بايد جذاب باشه. عطري آزام، مودب و متفكر.
Chance tendre fraiche
Bvlgari eau perfume au bleu
Hermes un jardin sur de nil
Olfactive studio flashback
1828 histoires de parfumes
1969 histoires de parfumes
L instant guerlain for women
Acqua allegoria pampelelunr guerlain
Annick gutal sud
Elise rance 1975
1 تشکر شده توسط : nazanin
به حسین عزیز

سلام.ببخشید من الان دیدم این کامنت رو.پس در واقع روایح خنک و سردی رو مثل نعنا و مرکبات رو دوست دارید. میدونید که این گونه روایح ذاتا توان ایجاد پخش بوی بالایی رو ندارن. و باید فول ور بشن. کارتیه رودستر واقعا شاهکاری در سبک خودش هست. با توجه به قیمت مناسبش میتونید در طول روز مدام تجدیدش کنید و همچنین فول ور کنید. دقت کنید که فول ور کردن حداقل استفاده از یک میل از عطر هست. یعنی حداقل ده اسپری .
اینها هم پیشنها هایی در همون فصا با پخش بوی بالاتر هستش:
Nio xerjoff
Mefisto xerjoff
Fiero xerjoff
Thundra profumum roma
Black xs l exces paco rabanne
Green irish tweed creed
Acqua di gioia essenza for women
Creed asian green tea پخش بوش فقط کمی بیشتره البته
Coney island bond 9
Bleecker street bond9

ولی با اینحال باز هم پیشنهاد میکنم یا کارتیه رودستر یا آرمانی کد اسپرت رو تهیه کنید و در طول روز مرتب رفرش کنید و فول ور کنید. بهتون تضمین میدم تا آخر تابستون تموم نشه.
به didiعزیز

برای اینکه اینجا رو گم نکنم همینجا ذیل اپیک پاسخ میدم. چون مشکلی دارم و اونهن این هستش که وارد صفحه یک عطر که میشم اسمی رو نمایش نمیده برای من.

وازامبا به شدت ِ اون مواردی که عرض کردم تلخ و عبوث نیست. وازامبا بازخورد مناسبی داره و در خودش روحی جاذب و دافع رو همزمان داره. و این استیصال رو در مخاطب ایجاد میکنه و غرایزش رو قلقلک میده. وازامبا هم میتونه گزینه قابل تاملی باشه .
به علی حسینی عزیز

خیر عزیز. ارتباط این دو با هم محدوده . اکستریم یه کار گرم اما در عین حال نسبتا گورماند(خوشمزه و خوراکی ) و وانیلی و کژوال و جوان تر هستش که پودری و شیرین و جوبی میشه.
اما اکستریم اخمو تر، سنگین تر، سن بالاتر و خشک و جوبی و کمی تلخ و با صلابت تره.
به mostafa عزیز

تفاوت در نحوه انتخاب تنباکوی برای عطر . اکثر تنباکوها بوهای میوه ای و شیرین مانند و مرطوبی دارن. اون تنباکویی که مد تظر شماست که بوی آلبالویی مانندی داره تنباکویburley یا تنباکوی ویرجینا هست که بهش تنباکوی راکی هم میگن. شیرین تر و میوه ای تر و بوش قدیمی تر و مرطوب تره. تنباکوی درون تنباکو وانیل از نوع سوییسیش هست. ولی مثلا کرید تاباروم از نوع ویرجینیا هستش. یا در اسمایس بمب اکستریم سوییسی هست.
تنباکوی سوییسی بسیار گران تر و بوش به تنباکوی اسموکی نزدیکتره برای همین توقع نداریم که در عطرهای ارزان تر شاهد بوی تنباکویی که مد نظر شماست باشیم. البته مصطفی عزیزم شاید این موضع شما به این خاطر باشه که تصورتون از تنباکو همون تصور اسموکی و دودی هستش. پدربزرگ های ما احیانا برای پیپ کشیدن از تنباکو هاف اند هاف استفاده میکردن. اون تنباکو بوش با تنباکوی کاپیتان بلک کنونی آسمان تا زمین فرق میکنه. از قضا بوی تنباکو برای قدیمی ترها همون بوی آلبالویی سی کی شوک هست تا این بوی اسموکی توباکو وانیل تام فورد .
2 تشکر شده توسط :        امیر
خانم سمانه عزیز سلام

سپاس از لطف شما. دوره هایی برای آموزش اسانس گیری هست که برای شروع مناسب هست و جهاد دانصگاهی فکر میکنم برگزار میکنه. . اما دوره برای عطرسازی؟؟ من تا کنون ندیدم.
افرادی هم هستن که هنوز در کتب های پیشنیان سیر میکنند و خودشون رو در این حوزه ثاحبنظر میدونن. مثلا همان گل زنبق رو بایستی بدونید که از قضا از گلبرگ استفاده نمیشه بلکه "بو دانه" های زنبق در رزیوم های ساقه اای زیر زمینی هستش که بایستی تقطیر بشه . البته نه اینکه نشه از گلبرگ گرفت اما بسیار ناجیز و بی کیفیت و بی محتوا میشه. بعضی گل ها رو میتونید از طریق گلبرگ ها عصاره شون رو بگیرید. بعضی ها از طریق ساقه. بعضی ها از طریق ریشه و رزیوم ها.
این دست اطلاعات از شیرین کاری های همان دوستان هستش.
اگر عمری باقی باشه و این روند سمباده کشنده ی لجوجانه و کینه ورزی ها تمام بشه و فضا مناسب تر بشه و قسمتی در سایت بوجود بیاد که این اطلاعات رو در خودش ذخیره کنه و نمایش بده چرا که نه. میتونم تا جایی که معلوماتم اجازه میده راجع به جگونگی لذت بردن از روایح و کشفشون در یک عطر توضیحاتی بدم. دوستان زیادی در اینجا هستن که بیرون از عطرافشان در دورهمی هایی که تشکیل میدادم حضور پیدا میکردن. یادمه بار اول که شالیمار رو براشون تست کردم بعضی هاشون ازش متنفر بودن. و با بوی پودریش شدیدا زاویه گرفتن. حتی گفتن که بوی حیوانی و زهم و بدی درش حس میکنیم. اما بعدش با تفکیک روایح و صحبت راجع به اونها و چگونگی کشفشون و همچنین بو کردن موارد طبیعی یا اویل های اون عطرها ، دوباره براشون اسپری کردم. و ازش لذت میبردن و باورشون نمیشد این همون عطر قبلی هستش. بویایی قابل تربیت کردن هست. از جایی که درش هستید شروع کنید. روزانه دقایقی رو در گلفروشی ها سپری کنید. یا در عطاری ها. و این خودش از هر کلاس درسی بهتره.
8 تشکر شده توسط : shima a ایمان اجاقلو
به نوید نیک عزیز
سلام و ممنون از اطلاعات بسیار خوبتون.
قبلا هم بارها گفته بودم که تنها مشکل من با سنتتیک این هست که ترکیباتی در اینها به خدمت گرفته میشه که مطالعه در رابطه با اثراتشون بر بدن کم هست یا اصلا انجام نشده. قبلا پاسخ مفصلی به چرایی ایجاد عطرسازی سنتتیک داشتم. . اما در رابطه با سوال شما. فکر میکنم فرموده بودید استاد ویولون هستید. یکی از تفاوت های بین سنتتیک و طبیعی در پرتامنتو هستش. پرتامنتو برای دوستان توضیح ساده ش اینه که : دو نت موسیقی که از هم فاصله زیاد دارن رو بهتر و شیوا تر و طبیعی تر در کنار هم قرار میده و نشان میده. این اتفاق در سنتتیک امکانش ساده تر اتفاق میفته از قضا.. در واقع یک زمانی هست که شما میخواید یک سنگی رو از جایی عبور بدید ولی لبه های سنگ گیر میکنه. سنتتیک به شما این امکان رو میده که از قبل صیقلش بدید و بعد به راحتی عبورش بدید. مثلا گاردنیا و یا یاسمن کلا روایحی هستن که مردها راحت نمیتونن اون رو بپوشن. اما برای مثال مونگال میاد و تغییراتی درش ایجاد میکنه که این اتفاق میفته. یا همون جاسمین میتونه برای خیلی از دوستان باعث سردرد و اشکریزش چشم بشه اما میبینیم در عطرهای سنتتیک کمتر این اتفاق میفته. اما یک شکل دیگه از سنتتیک این هستش که شما بخواید فضایی رو خلق کنید یا کانسپتی رو ایجاد کنید. سنتتیک ابزار سهل الوصول تری هستش. برای مثال برندی به اسم بلاد کانسپت محصولی رو ساخت که رایحه ای ما بین اسپرم و خون داشت. متاسفانه خیلی ها بهش حمله کردن. ولی این در حالی بود که اصلا جامعه هدف این عطرها اونها نبودن. شما فکر کنید احتمالا طرفدارای suicide silent یا کارنیفکس یا سالت اند ووند چه لذتی بردن ازش.
از طرفی با کمک دوستانم تاکنون سعی کردیم اینستالیشن داشته باشیم به کمک روایح. این اینستال کردن میتونه در یک تئاتر باشه که شما بوهایی رو بسازید که نزدیک به فضای داستان باشه و یا در اجرای یک موسیقی لایو در یک کنسرت. خب برای این منظورها بایستی رایحه بسازید. سنتتیک تجربه های بویایی جدیدی رو به مخاطب میده. ممکنه شما هرگز فرصت رفتن به جنگل های راکی رو نداشته باشید اما بخواید ببینید چه بویی در فضا حاکم است . این در واقع قدم دوم در عطربازی هستش. قدم اول انتخاب عطر مناسب برای خودمون بود. و قدم دوم لذت درک روایح جدید هستش و از یک جایی به بعد یه عطرباز حرفه ای دیگه به بازخورد فکر نمیکنه.
فعلا سنتتیک بیشتر در خدمت شهوت های اقتصادی برندهای مختلف هستش. چرا که هزینه تولید بسباری از مواد به شیوه سنتتیک بسیار پایین تره .
3 تشکر شده توسط : الف ش Mahan
به خانم گلنار

سیمون دوبوار؟؟؟ اجازه بدید خاطره ای رو عرض کنم. دوره رزیدنتیم شاهد بودم که مادری فرزندش رو از ساختمان بیمارستان به بیرون انداخت تا او رو از مرارت ها و رنج ها و دردهای شیمی درمانی نجات بده. همون روزها کتاب une morte tres douce از دوبوار رو میخوندم. رمانی که آینه روزهای آخر زندگی مادر دوبوار بود. اسم این رمان رو گذاشت: مرگ بسیار آرام. تاکید دوبوار روی واژه ی "آرام" برام همیشه عجیب بود. و بیش از همیشه به این ایمان آوردم که "اتفاقات" ، واکنشهای ما به فعله. در واقع هیچ اتفاقی به خودی خود نه بده و نه خوبه. بلکه این نگاه ماست که قید های یک فعل رو میسازه و شدتش رو کم و زیاد میکنه. یک طرف کسی که مرگ پر سر و صدا و پر رنج مادرش رو آرام فرض میکنه و یک طرف مادری که شیمی درمانی کودکش رو تحمل ناپذیر میدونه. هیچ کدوم رو قضا ت نمیکنم اما اینها به این خاطر گفته شد که عرض کنم که برای شما نمیتونم پیشنهادی داشته باشم چرا که شما جایی دوربین رو بردید و گذاشتید و تفسیر آیات و علایم از نگاهتون به گونه ایه که برای درکش نمیتونم بسنده کنم به الگوریتم های ذهنی خودم. سیمون دوبوار رو مورد تحسین قرار میدید چرا که او از مخاطرات نمیترسید و مبارزه و مقابله میکرد و نمی نشست در حالیکه ویرجینیا وولفی درون شماست که گفت: بین هر دو راهی یک راه سومی هست به اسم مرگ.
من نمیدونم وریجینیا ولف بخواد به شیوه ی دوبوار عطری رو انتخاب کنه آیا حاضر هستش که اون عطر رو به خودش بزنه یا خیر. و شهامتش رو داره یا خیر.
یک روز در خانه ی هر کدوم از ماها رو خواهند زد و جنازه ای رو به ما نشان خواهند داد که جنازه ی کسی بوده که در خودمون کشتیمش. خودتون انتخاب کنید اون جنازه قراره چه بویی بده. گرم؟ شیرین؟ خنک؟ تلخ؟ غریب؟ آشنا؟ ارام؟ تاریک؟ تازه؟ زنده؟
1 تشکر شده توسط : nazanin

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan