سلام. ابتدا تبریک بگم و حسادت خودم رو اعلام کنم که به بوی سنجد دسترسی دارید. اما در مورد پاسخ به سوالتون. خیر امکانش نیست که شیوه اسانس گیری رو عرض کنم. تنها به یک دلیل. بزارید یک دشمن دیگری رو هم به جمع دشمنان عزیزم اضافه کنم. حتما دیدید که در اینترنت و عطاری ها روغنی رو تحت عنوان عطر سنجد میفروشن با این تبلیغ که بوی سنجد باعث ترشح هورمونهای افراد پیرامون میشه و جاذب قوی ای برای تحریک و جذب دیگران هستش. از همین راه هم بازاری برای خودشون ساختن. من مکررا محصولاتی که تحت این عناوین فروخته میشه رو میخرم تا در لابراتوار شخصیمون تست کنم. مسیر هیپوتالاموس-هیپوفیز-گناد رو همه مون میدونیم دیگه. این مسیر میتونه بواسطه پیام های حسی، دیداری، لامسه و غیره تحریک بشه. پس خاص سنجد نیست. یک عده افراد سواستفاده گر با توجه به چند مورد آزمایش از اطلاعات پایین مردم(که خب طبیعی هست همه افراد به فیزیولوژی بدن مسلط نباشن) آمدن و سطح هورمون هایی نظیر fsh, lh , پروژسترون، DHEA, 17A HYDROXIPROGESTRON رو اندازه گیری کردن و گفتن نگاه کنید هورمون های جنسی بواسطه بوی سنجد بیشتر ترح شدن یا تغییر کردن.. خب هر محرکی میتونه این تغییرات رو ایجاد کنه. اما آیا این به معنای جذب دیگران هستش؟ خیر. هیچ فرومون انسانی ای تاکنون شناخته نشده. برای خیلی ها کریستال نویر تحریک کننده ست اما شخصا از استشمامش حس ناخوشایند و بدی دارم.
حالا جالب هستش که یک شیشه چند میلی بی کیفیت از این عطر سنجد کذایی رو میفروشن ۵۰ هزار تومن. خب من نمیخوام بساط اینجور کلاهبرداری هایی که هیچ نظارتی روش نیست گسترده بشه. بهم حق بدید. و به این یقین دارم و همیشه هم میگم که هیچکدام از فاتحان اورست تا ابد روی قله نموندن. بلکه برمیگردن خیلی زود. لذت یک اتفاق خوب همیشه به داشتنش نیست. گاهی فقط به تجربه کردنشه. گاهی حتی به تجربه نکردنش.
برقرر باشید. با احترام
سلام.
فکر میکنم پاسخ این سوال رو در کامنتهای مختلف داده باشم. مقاله ای در پایگاه داده دانشگاه آکسفورد هست که راجع به تحقیقات گروهی بر روی تاثیرات بویایی و آروماتراپی هست. بنده هم مقالات متعددی در این باب منتشر کردم. نرولی، لیلاک، وانیل، جاسمین، گاردنیا و موارد دیگه ای هستن که باعث آرامش ذهنی میشن. نمودارهای اون رو بارها با کمک دستگاه الکتروانسفالوگرافی یا دستگاههای ثبت گرام های عصب و عضله استخراج کردیم . تا اواسطِ کامنت شما من فکر میکردم که دنبال آروماتراپی هستین از عطر. یعنی هدف شخصی دارید. و هدفتون فقط آرامش شخصی هست. اما در بند پایانی اشاره غیر مستقیمی به این داشتید که برای دیگران هم خوشایند باشه. و حتی گرم و دوستانه به نظر برسه.
من فکر میکنم باید به دنبال یک عطری با آکوردهای سیتروسی ، وتیوری، فرش اسپایسی و وایت فلورال بود.
لیستی رو قرار میدم اینجا که قبلا هم مشابهش رو گذاشته بودم که هم بازخورد خوبی دارن و هم به هدفتون که آرامش بوده میرسین.
Hermes orange verte
Vetiver fatal atelier colohlgne
Giorgio armani eau de cedre
Jour d gardenia hermes
Versache versace fraiche man
Ateliere cologne orange sangin
هر مس د مغوی merveilles
Guerlain Aqua allegoria pamplelune
هرمس un jardin sur de nil
شالیمار کولون
آلور پور اوم اسپرت
Acqua di parma colonia intensa
Acqua di parma esenzia
Tom ford neroli portofino
Armani di gio
Dior eau suvage
Serge lutens daim blonde
Serge lutens cedre
Nobile vetiver chopard. بازار پر از تقلبی هاییه که اصلش شیشه و بسته بندیشون با کیفیت تره
Kobe xerjoff
Bal d afrique byredo
Parfum de empire iskander
ateleire cologne pomelo
Annick gutal songes
Acqua di parma fico di amalphi
Acqua farenheit dior
Jhon varvatus artisan
Dior homme cologne
Spicebomb fraiche
Lalique white
این لیست هم عطرهای ارزون رو در بر میگیره. و هم گرون. اگر هم دسترسی به اون سمت دارید میتونید به له لابو برگاموتو۲۲ توجه ویژه ای داشته باشید. محصولی که زمان هایی که مثل الانِ من، از حجم بالای کارتون خسته این میتونه کامل رفرشتون کنه.
__________
تذکر و نکته:
من در فرگرنتیکا نمینویسم. اکانتی که با اسم "ایکاروس" بعضی رویوهای من رو قرار داده مربوط به بنده نیست. دیدم که جمله ی بی محتوایی رو هم نوشته.
از یک طرف باید توهین بشنوی ، از یک طرف باید این برنامه ها رو هندل کنی . از یک طرف میان بهت میگن سواد عطری نداری در حالیکه....
از طرفی صبح ها با مسیج توهین بعضی هموطنات بیدار بشی و شب با تهدیداشون بخوابی .و از طرفی باید راجع به خودت انشاهای تلگرامی بخونی در پیج های مختلف. همه ی اینها در عوض چی؟
نوشتن در این شرایط سمباده میکشه روان و ذهن آدمو . ولی خب تیغ آدمو تیز تر میکنه. بوسعید ابوالخیر به آسیابانی رسید. خیره به آسیابان شد. ملازمان از او پرسیدند چه حکمت در آسیابان میبینی؟ پاسخ داد: میبینم که سخت را به خویش میگیرد ، و نرم باز پس میدهد. درشت میگیرد و آسیاب پس میدهد.
برقرار باشین.
آقای سام
سلام.
مجموعه ای توهین و انکار رو به بنده روا داشتید. اینگونه کامنتها رو پاسخ نمیدم . به این دلیل که برای خودم احترام قائلم. اتهاماتی که بنده وارد کردید رو لیستشون میکنم . و این آخرین باری هست که پاسخ شما رو میدم.
- در خط اول بندی رو گنجوندم که این یک بیان سرگشاده ست و به خودتون نگیرید. و در رد حرفهای شما نیست.
نمیخواستم پاسخ بدم . چون یک متن باید بتونه در غیاب گوینده ش از خودش دفاع کنه. پس در مورد متنی که نوشتم حرفی نمیزنم.
از قضا این یک دیالوگ بود که با موضعِ انکاری شما فلج شد.
در پاراگراف آخر فرمودید که با لحن و ادبیات خودم پاسخ دادید.
- لحن من فرد مقابل رو خط به خط مورد سوال های انکاری قرار نمیده..
-لحن من فرد مقابل رو به ناآگاهی و بیان نظریات بی پایه و بی استدلال متهم نمیکرد.
- من در صحبت هام به خط به خطِ جملات فرد مقابل بی اینکه نکته ای آموزشی درش باشه حمله نکردم. و حتی اطلاعاتی آموزشی در باره انواع سنتتیک و طبیعی چای رو عرض کردم.
- اسامی ای رو اسم بردم که صرفا در خدمت متنم باشن تا دوستان بتونن با نماهای دیگری از تلاش هایی شبیه به سیلور مانتن آشنا بشن.
-بنده رو متهم کردید به ندانسته حرف زدن یا حرف زدن از روی ظن شخصی. و نه براساس اطلاعات علمی و آگاهانه . به قول سعدی حکیم: عاقلان دانند.
ضمن اینکه خوب نخواندید واضحا. و فرمودید من گفتم :
-نمیشه کانسپت رو با شیوه های طبیعی اجرا کرد..
خیر. من گفتم اکنون اکثرا کانسپت ها رو با روایح سنتتیک دارن اجرا میکنن عطارها.
زیاده این بحث رو ادامه نمیدم تا به چلنج تعبیر نشه. اجازه بدید دوستان بخونن و استدلال های خودشون رو داشته باشن و قضاوت کنن. هم من و هم شما صحبت هامون رو داشتیم و الان دوستان خودشون قضاوت میکنن.
اما یک بحث شخصی بوجود آوردید:
جمله ای رو فرمودید که تعبیر عامیانه ش میشه :صدها اشتباه داشتی ولی من خودم نخواستم به روت بیارم . از واژه "صدها" استفاده کردید. چند صد تا یعنی؟ دویست تا؟ سیصد تا؟ چهارصدتا؟ من بیشتر از شصت تا هفتاد عطر رو در اینجا رویو نکردم. و بقیه کامنتهام پیشنهادات شخصی بوده. یعنی من در هر رویوم چند مورد اشتباه دارم. یعنی تمامی رویوهای من اشتباهی دارن. این یعنی اینکه تمام یا اکثر رویوهای من با تخیلات پر شدن . خب من فکر میکنم این بیشتر شبیه جملاتی هست که افراد وسط دعوا به فرد مقابل میگن تا مثلا تحقیرش کرده باشن.
از قضا این پاسخ ِ پر از سوالهای انکاری شما که در سرتاسرش بنده به نا آگاهی و بی سوادی و اشتباه متهم شدم مونولوگ هستش.
دوستان قضاوت میکنن. پاسخ بیشتری به این بحث و هر آنچه که در ادامه ش بیاد نمیدم.
به پدرام محمدی عزیز
Spicebomb extreme
Pure havane theirry mugker ; منتها شیرینه
Cherugi از سرج لوتنس. اصلا نمیشه در نواقع گرم پوشیدش و خب شیرین هم هست.
Azzaro pour homme elixir
Jhon varvatus vintage
Gucci by gucchi pour homme
Ck shock for him
پاسختون رو اینجا نوشتم چرا که یکی از گزینه هاتون همین اپیک هست.
اما گزینه ای که این روزها ذهن منو شدیدا درگیر کرده و بوی سوخته ، ماتم گرفته و دپرسیوی داره اینه:
Mona di orio cuir . این یکی از تلخ ترین و با کیفیت ترین چرم هایی بوده تا به امروز بو کردم. و واقعا بعدش افسردگی میگیرم . هزینه ش زیاده اما خب دقیقا چیزی هست که میخواید .
عود اسومانتوس از مونا دی اوریو
ممویر از آمواج. در بین آمواج ها این رو به اپیک ارج میدونم برای شما.
بلک افغانو نازومتو
دورو نازومتو
یاتاقان - کارون. این ارزون ترین گزینه ست. و من فکر میکنم اگر نمیخواید زیاد هزینه کنید این خرید بهتری باشه.
رویال انگلیش لدر - کرید
آکوا دی پارما لدر
عود کشمیر از کورکجان.
عود از کورکجان
عربین نایت از خسوس دل پوزو؛ اینهم گزینه ارزان تری هستش.
و گزینه آخر که از همه گران تره:
پیور دیستنس بلک
بی هیچ پیشنهاد اضافه ای بترتیب
Jador absolu dior: پخش بوی بسیار بالا
Jour gardenia - hermes؛ کیفیت عالی و مخش بوی متوسط به بالا
دقت کنید jour خالی نه. حتما نسخه گاردنیا باشه.
و اگر میتونید تا یک میلیون تومن هزینه کنید کارنال فلاور از فردیک مال پخش بوش آنقدر زیاده که پشت یرتون تا نیم ساعت بوش خواهد موند.
میشه جاسمین نویر بولگاری رو هم به عنوان گزینه ی جانشین جوغ گاردنیا در ذهن داشت
به بن هور عزیزم
متشکرم از شما. بله. سعی میکنم زودتر به دستشون برسونم. یا اگر خودم زودتر بازگردم که شخصا تقدیمتون میکنم.
در رابطه با اینکه چرا برند عطری رو در ایران نداریم. پاسخ واضحه. - یکی اینکه جنبه های کار علمی در ایران در این حوزه هنوز نابالغه . یک عده از عزیزان که خودشون رو اساتید فن میدونن گلوگاه حوزه های انتقال علم رو کاملا خفه کردن و اجازه نفس کشیدن به افراد متخصص رو هم نمیدن..
_ از طرفی روحیه ای برای پدیرش دیگران وجود نداره.. همین الان برندهایی در جنوب کشور وجود دارن که بارها و بارها کیفیتشون از امثال ریو بیشتره منتها هیچ کسی اسمشون رو هم حتی نمیدونه. ضمن اینکه حمایت کننده مالی هم وجود نداره. چرا که قطعا سود واردات از تولید برای دوستان بیشتره. از طرفی پس پولشویی چی میشه؟
-اکثر ماها "قهرمان قابل لمس" و "اسطوره ی در دسترس" رو نمیپذیریم. چون ما عادت کردیم از دور دیگران رو بپرستیم. اگر در بین خودمون ببینیمش فکر میکنیم ما هم در حد او هستیم. با این روحیات هرگز نمیشه امیدی به پیشرفت داشت. ضمن اینکه برادرم شما دیگه چرا اینو میپرسی. واضحه که سود واردات از سود تولید برای همه کسانی که سر این سفره نشستن بیشتره.
-این کار لازمه ش ایجاد یک دیتابیس قوی از گونه های گیاهی ایرانی و تیمی کاملا دوره دیده، تحصیل کرده و مسلط به علوم بیوشیمی و سیستماتیک گیاهی و فیزیولوژی جانوری و گیاهیه. افرادی که بتونن با بهترین شیوه ها و نوآورانه ترین روشها اسانس ها رو تهیه کنن.
فاجعه رو من طی یکماه سه بار در ایران دیدم. یکی جشنواره گل لاله در کرج. که چند گونه لاله بیشتر نداشت. هیج توضیحی در موردشون ذکر نشده بود و شیوه ی کاشت گل ها غلط بود . چرا که مثلا انبوه گل های لاله در میان نپتاها و چتر داران و یا بنفشه ها بودن که اصلا نمیشد استشمام کرد بوشون رو. دومی در جشنواره گلاب گیری در باغ گیاه شناسی ملی. بن هور عزیز ما از زمان ابن سینا هنوز داریم به چند شیوه دم دستی و سطحی و قدیمی فقط گلاب گیری رو انجام میدیم. خب این مضحکه. ما با وجود این سطح بالای کیفی رز و زعفران هرگز نباید اجازه میدادیم کس دیگری به عنوان رفرنس اینها معرفی بشه. همان کشور عمان که دوستان مسخره ش میکنن با ده ها روش رزین و رزن کندر رو استخراج میکنه و هر کدوم رو با شیوه های پیشرفته ای در محصولاتش استفاده میکنه.
ما وقتی سواد یک جیزی رو نداشته باشیم از کسانی که سوادش رو هم دارند متنفر میشیم. بارها سعی کردیم اجازه بدن از دستگاههای تقطیر با فشار سی او۲ ، یا جی سی ام، الایزا، بیو ایمینو اسی و غیره شون استفاده کنیم تا سیترونلال و استریپتنن و ترکیبات دیکر رز ایرانی رو که ایزومر متفاوت و دیوانه کننده ای نسبت به رزهای دیگه رو داره استخراج کنیم. کاری که دایفرنت کمپانی در عطری به اسم "رز کاشان" فقط بیست درصدش رو انجام داد و نتیجه باورنکردنی و عالی بود. ولی تب ثابت کردن چرا صف سفارتخونه ها هنیشه اینقدر شلوغه.
صحبت طولانی شد مثل همیشه. ما متاسفانه ظرفیت هامون رو نابود کردیم. فرهنگ های اقوام در ایران از همیشه کمرنگ تر شدن. خانم راندا همانی میرن و از فلات تبت و از شبوه زندگی مردمان بومی نپال و تبت الگو میگیرن . از افسانه لیدی چین ، کتاب های اسطوره ای اون منطقه ، داستان هاشون و ذایقه غذاییشون الگو میگیرن و عطر اپیک رو برای آمواج میسازن. ما هنوز هم بجز اندک مواردی آیا جیزی برای الگو گرفتن باقی گذاشتیم. به مراسم سالانه ی جشن لر ها در لرستان حمله میکنیم. به جشن های مردم خراسان جنوبی عزیزمون حمله میکنیم. به آیین های مذهبی مردم گناباد و بیدخت و قسمتهایی از کردستان حمله میکنیم. عشایر و کوچ نشین ها رو در مضیقه و سختی گذاشتیم و شهرهای باستانیمون رو نابود کردیم. شهرهایی باستانی مثل کلمان کره ، شهر سوخته، دره شهر ، جیرفت، شوش و غیره رو بی حمایت و بی سرپناه گذاشتیم. از چی قراره الگو بگیریم برای عطرسازی ؟ از کودکان کار؟ یا شب های خیابان اندرزگو؟
اگر شرایط نگهداری کاملا درست باشه (عدم تابش نور مستقیم، عدم نشتی شیشه ها، دور نگهداشتن از شرایط مرطوب ، دوری از گرما) میتونن سالهای بسیار زیادی همراه شما باشن. در مورد آمواج باید بگم کیفیت ساخت قابل قبول بعضی از محصولاتشون تحسین بر انگیزه. بنده هومیج آمواج رو که مربوط به هشت سال پیش میشه رو دارم و هنوز هم کوچکترین تغییری در اون ندیدم. نگران نباشید اگر اون شرایط رو رعایت میکنید.
چون در شما روحیه مکالمه و تبادل اطلاعات رو دیدم مایلم چند نکته رو عرض کنم. و البته این مطلب سرگشاده ای هستش عزیز جان و به خودتون نگیرید.
سیلور مانتن سنتتیک ترین کار کرید هستش. و از نظر بنده در "کیفیت" جزو ضعیف ترین کارهای کرید. کما اینکه کرید کارهای ضعیف بسیاری داره.. اما همانطور که فرمودین در رایحه جزو کارهای پر بازخورد هستش و من خودم قبلا پیشنهادش دادم بارها و بارها. و هنوزم انتخاب اولن برای خیلی از دوستان همینه. چون مخاطب عام براش روندی درازمدت هست تا که ازش خسته بشه. و تا اونروز دوسش داره .
سیلور مانتن در پشت این طراوات ظاهری فضای غمگین و سیاه و سوخته ای داره. من فکر کردم شاید خب از رایحه چای سیاه الهام گرفته شده باشه. ولی خیر. اون رایحه به تبع ترپینین (آلفا و گاما) و همچنین اندکی سینئول (که در اکالیپتوس هم هست و بوی کافوری و غلیظی داره) هست... اما در اینجا خیر. نت چای شدیدا سنتتیک و درجه پایینه اینجا. این نت جای رو قبلا در ایمپریال تی از کیلیان هم دیده بودم. که ترکیبی هست در کتگوری "leaf alcohols" . که در ساختارش یک ترکیب هگزنی و تا حدی ترکیبی مایل به روایح آلدهیدی - اما از انواع اکریک و نه صابونیش- داره که یک شامه ی قوی و پرکار شدیدا باهاش زاویه میگیره.
و راستش گن در سیلور مانتن رایحه ای احساس نکردم. بو فقط احساس کردم. و از دوستان رویو نویس یا عطارم هم همین فیدبک رو گرفتم.
قبلا عرض کردم که برای مثال ترنج یک رایحه ست. ولی ترش و تند و تیز یک جور بوئه .
در مورد تبدیل کانسپت یا پرتره به یک عطر در ۹۹ درصد موارد شما مجبور میشید از روایح سنتتیک استفاده کنید. خب ایرادی نداره. اما اینکه آیا واقعا تصویر قله ی برفی رو نشون بده. خیر. شاید بهتره کمی صبر کنیم و در جلدهای بعدی مین نیویورک نبوغ چد موراوچک رو ببینیم که چگونه تصویر یک قله برفی رو به رخ میکشه . کاری که با کمک میندی عزیز در جلد اول انجام داد و میدیدیم که روایح چقدر به اسامی شبیهن.
این کار تصویر یک غار در دل یک کوه برفی رو بهتر نشان میده. یا حتی تصویر یک صخره بزرگ یخی رو. من اینجا بیشتر تصویر دیدن ورقه ی شفاف آاومینیوم توی یک هوای سرد رو دیدم. حس لمس کردن و دست کشیدن به یک در آلومینیومی. از قضا انتخاب اسم انتخاب درستی بوده. سیلور ... واقعا این یک عطر نقره ای و فلزی و طعم دار هستش تا یک عطر سفید و فرش. ولی خب اینها که گفته شد چیزی از همه پسند بودنش کم نمیکنه. هنوزم میشه با اطمینان به مصرف کننده آماتور پیشنهادش داد و تبدیل بشه به بهترین کارش.
شخصا از این شوآف های برندهای این چنینی که خودشون رو عطارهای دربارهای پادشاهی میدونن دل پری دارم. کرید هرگز و هرگز و هرگز در حد برند "دی متر" نبوده و نیست و نخواهد بود. دی متر به دور از این حواشی های فریبنده و مارکتینگ های مستهجن و نخ نما عطری رو میسازه به اسم "گریپ فروت اند تی " و یک کار به اسم "گرین تی" که از قضا خیلی بیشتر به اون فضای برف گونه ی قله ی کوه نزدیکتره. ولی میبینیم که به دور از ترفندهای مارکتینگ یا داستان سازی های خیالی اسم محصولش رو ساده انتخاب میکنه. استفاده از بازیگران محبوب سینمای دنیا برای مارکتینگ یکی از ترفندهای کرید بود. حداقل صدها خانه ی عطرسازی وجود دارن که اصلا سایت و بوتیک ندارن و اینها عطرهای مربوط به دربارهای پادشاهی رو میسازن. تا برندهای نظیر ژاکس، رویال کرون، روژا پارفوم، ژار ، نیکولا دی بری ، گرواسمیت , هاوز آو سیلیج و غیره هستن بیشتر شبیه به یک جوک بی مزه کودکانه ست که کرید ادعا کنه عطار پادشاهان و شاهزادگان هستش.
اینها باید گفته بشه برای آگاه سازی.
من فکر میکنم ما برای اینکه پیشرفت کنیم باید تعصبات بی بنا و بی دلیل رو بزاریم کنار.
سلام. من یک مشکل بزرگی که دارم این هستش که اسم دوستان فقط در صفحه آخرین نظرات نمایش داده میشه و وقتی به صفحه اون عطر میرم اسامی رو نشون نمیده و نمیتونم متوجه بشم کدوم کامنت مربوط به شماست. . این شد که نتونستم کامنتهاتون رو پیدا کنم و از این بابت متاسفم.