به خانم گلنار
معمولا روزی دو و نهایتا سه بار فرصت میکنم سر بزنم. هر بار نهایتا بیست دقیقه. این باعث میشه سریع از روی کامنتها بگذرم و چند مورد رو بیشتر نتونم پاسخ بدم. یا باید تعداد کمی رو پاسخ بدم با توضیحات کامل. یا توضیحات ناقص و اجمالی بدم و تعداد بیشتری رو پاسخ بدم.از بالا به پایین شروع به خوندن کامنتها کردم و تا کریستال نویر رو دیدم خواستم ازش رد بشم. چون هرگز این گونه عطرها رو نمیپسندم و باهاشون زاویه دارم. اما ناگهان چشمم خورد به امیلی پولن، بلندی های بادگیر و ادریسی ها. خشک زد. کاملا خشکم زد. به دو دلیل. یکی اینکه خوشحال شدم بالاخره تلاش هام داره به ثمر مینشینه و دوم اینکه اواسط نوجوانیم یعنی حدود سال ۸۰ بود که کتاب " خانه ادریسی ها " از خانم غزاله علیزاده به دستم رسید. جمله ای در اون کتاب بود که علی رغم سن پایینم همیشه با من موند. جایی که گفته شد: " از صحنه زندگی نرم نرم کنار کشید. شانه ی جواهرنشان، گیره مو و روبان ها را داخل صندوق گذاشت"
برام عجیب بود که چگونه با اون همون جبروت یک روز میشه از کنار زندگی به این سادگی گذشت و چطور میشه اینقدر ساده آماده ی مرگ شد.
بهر تقدیر .. این اتفاق خوبیه که برای معرفی خودتون علایقتون رو گفتید. من ابتدا از املی پولن شروع میکنم
امیلی در نگاه من با اون کاراکترش که رها و آزاد و تنهاست اما میل به خوشحال نگه داشتن دیگران داره و در عین حال مکررا نیاز به تایید داره ، کاراکترش من رو یاد اینها میندازه که همگی یکی از روایح غالبشون از قضا وانیل مورد علاقه ی شماست :
شالیمار. نسخه کولون. نه جز کولون. فقط همین یک نسخه.
Dior dune زنانه. برعکس قبلی که تابستانی بود این پاییزی و زمستانیه
Tom ford pour femme. دورتر از دوتای قبلی اما هنوز روحیه ی اکتیو امیلی پولن رو داره.
اگر بخوایم انتهای فیلم رو نمایش بدیم و چهره ی امیلی پولن انتهای فیلم رو اجرا کنیم: armani code ultimate women

اینها در مورد اون کاراکتر بود و مواردی که من تصور میکنم. اما اگر با خانم ادریسی یا کاراکتر "لقا" در اون رمان هم حس نزدیکی کردید بفرمایید که برای اونها هم فکری کنیم.
اکثر پیشنهادهام بخاطر داشتن گاردنیا یا جاسمین غالب حذف شدن. این دو علی رغم اینکه آرامش بخشن ولی در کسانی که سابقه آلرژی یا سینوزیت دارن باعث دوره های تشدید و حمله میشن متاسفانه

به علی حسینی عزیز

سلام . من هر جور پاسخ بدم غلطه. از چه نظر شباهت؟ از نطر یک مخاطب عام بله. چرا که هر دو از وتیور استفاده میکنن. و در هردو مرکبات جزو روایح اصلیه . از دید پرفیومری خیر. .چرا که اولی از وتیوری فرش تر که کم تر خاکیه و بیشتر میوه ای و سیتروسی هست بهره میگیره. دومی از وتیوری تاریک و خاکی و خشک بهره میگیره که اینسنسی شده. شاید وتیور ایندین. نمیتونم با قاطعیت بگم. ولی اولی قطعا هیاتین وتیور هستش. پر واضحه که هر دو درجه هایی از سنتتیک بودن رو به نمایش میزارن. وتیور فنال شیرییش به واسطه سی ۱۴ آلدهید هستش. شیرینیه خشک که در حضور انبوهی از مرکبات، دلچسب و اسپرت میشه . ولی شیرینی در بلو شنل همزمان کمی گزنده و بالغ تر و چسبناک تره که زیر یر اکورد امبری هستش. . قبلا راجع به انواع کهربا صحبت کردم. رایحه امبری رو اینگونه میسازن همدتا: وانیل +بنزوئین + سه نقطه. این سه نقطه میتونه لابدانوم، جاسمین، تونکا، ناتمگ یا صندل هم باشه یا حتی همه با هم. از اونجایی که هم لابدانوم هم جاسنین و هم ناتمگ و صندل وود استفاده شده در بلو شنل پس منتظر بوی وانیلی اسپایسی و آروماتیک و چرمی تری باید بود. که همین اتفاق هم میفته.
برای یک شامه ی کارکشته اینها مشابه نیستن .
بلو شنل رسمی تر ، قوی تر و اصیل تره رایحه ش. اما وتیور فتال کژوال و روشن و جوان و شاداب و پر انرژی تره .

سلام جناب کبیری عزیز

حالا که myrrh رو دوست دارید و جوبیلیشن رو هم دوست دارید توصیه میکنم تستی از جوبیلیشن زنانه داشته باشید. یکی از با کیفیت ترین صمغ های مران یا مرمکی مربوط به کشور عربستان هست. که در محصولات آموایج از همین هم استفاده میشه. آموایج های زنانه به شدت با کیفیت تر و عالی تر از نسخه های مردانه هستن. در جوبیلیشن زنانه رایحه غالب همین myrrh هستش. سرج لوتنس هم یک کاری داره که از myrrhاستفاده شده و اسمصم همینه اصلا. ولی از گونه ای که معروفه به گونه مرمک حبشه. و اکنون اسم علمیش اصلا خاطرم نیست.
درخت مرمک یا مرمکی درختی تقریبا خشک مختص به آب و هواهای بیابانی هستش که البته من در زاگرس هم ازش دیدم. از دور شبیه به موهای هیپی هستش و خیلی خاردار و خشک و بی جان به نظر میرسه. از این درخت صمغی خارج میشه که بین ۲۰ تا ۵۰ درصدش رو همین myrrhتشکیل میده. رنگی کهربایی تا قهوه ای سوخته داره. در تعریفش میگن صمغ رزینی داره . اما غلطه. این رو کسانی میگن که اسانسش رو بو نکردن یا بعضا تقطیر شیره ی این درخت رو بو کردن که اون خیلی بی کیفیته. صمغ درخت مرمک بالزامیکیه. یعنی بین رزینی و بالزامیکی اما مایل به بالزامیک هستش. بوش رو با بوی کندر هم مقایسه میکنن اما بوی خشک تر و اسپایسی تری داره. اینهم توضیح این درخت و صمغش.

به نويد اوبطالبي عزيز

سلام. ارادت آقا. رك بگم كه معيار ارتقاي كييفيت نه شامه من هست نه شامه مخاطب و مصرف كننده. قبلش اينو بگم. نمره دادن به يك عطر چند شكل داره. يك جورش معيارهاي لوكاتوريني هست. كه چند شاخصاصلي دارن آقاي تورين. تمايز بين نت ها. كيفيت پكيجينگ و شيشه. ارزش نسبت به قيمت. نوآوري
يك دسته ديگري هستن كه معيارهاشون اينه: رايحه. پخش بو. ماندگاري. بازخورد. اعدادي رو بدست ميارن و تقييم ميكنن بر تعداد فيلترها.
و همينطورسيستم هاي نمره دهي مختلف.
خب پخش بوي تاور ٠٢ امتيازش ده هست. ماندگاريش ده. نوآوري ١٠. كيفيت بعضي نت هاي اصلي ١٠. خب پس توي خيلي سيستم هاي امتياز دهي بايد بگيره ١٠. و همين اتفاق هم ميفته. غاطبه قشر عطرباز تاور ٠٢ رو بهترين نيش دنيا ميدونن و حتي مينويسن موناليزاي عطرهاست.
ولي اينگونه نيست. عطرهاي تاور پر از آرتيفكت هستن. يعني تركيباتي كه ناخواسته بخاطر تركيب مواد مختلف ايجاد شدن. آرتيفكت ها تركيبات ناخواسته اي هستن كه اين بين بوجود ميان. چرا بوجود ميان چون كمپوننت هاي موجود در اين عطرها به شيوه هايي شخصي و عير لابراتواري ساخته ميشه و از اسكلت بالغ و كاملا استانداردي برخوردار نيستن. آقاي تاور خيلي از موادي رو كه استفاده ميكنن شخصا تهيه ميكنن. البته براي يكسري از موادشون هم از رفرنس ها كمك ميگيرن.(جيوودان. سي حي هربال. روبرتت، گودسنت) كساني كه تاور ٠٢ رو داشتن ميتونن خودشون بيان بگن. در اواخر كار بويي كمي خاكي مثل بوي خاك اصطبل اسب حس ميشه. اين يك تركيب بمزوئيك اسيدي هست C6H5-COOH حاصل تركيب استرخاي وتيور و جاسمين . كه اكنون در عطرسازي سنتتيك ازهيدروليز كردن انواع تولوئن ها ايجادش ميكنن . بويي آرماتبك و اصطبل گونه دارن.
اين رو ميتونيد در كتاب chemistry of essential and artificial perfumes نوشته آقاي ارنست پري تحت هنوان بنزوييك اسيدها مطالعه كنيد . در واقع منظور نهايي اين هستش كه اين نشان از اين داره كه ازقضا كيفيت كامپايل كردن جالب نيست.اصرار بر استفاده از تركيبهايي كه پروسه هاي مختلف پالايش رو در سطوح لابراتواري پيشرفته طي نميكنن باعث ميشه با مجموعه اي از عطرهايي مواجه بشيم كه بيس شيميايي دارن. ميگم شيميايي چون واقعا واژه اي رو نتونستم جايگزين كنم. دوست داشتم بگم نفتي يا گازوئيلي..
اما خب يك رفرنس قابل استناد فعلا از نظرم زمانه. زمان مشان داد خيلب از كساني كه يك زماني به اين عطر دادن ١٠ الان ازش خسته شدن و يا توي ليست فروششون گذاشتنش..

به alii عزیز

من شخصا سل مارین جیمز هیلی رو از هر عطر خنکی بیشتر قبول دارم. منتها پخش بوش متوسطه. و بازم توصیه میکنم هرگز بلایند نخرید .
اما شما در این فضاهای فرش و سفید و تمیز (هر چند سیلور مانتن کاملا هم سفید نیست) آکوا یونیورسالیس کورکجان رو هم تست بفرمایید.
از پروفوموم روما عطر آکوا دی سیل acqua di saleبا اون پخش بوی بمب گونه ش هم گزبنه خوبیه.
از سرجف : کوبه . نیو. مفیستو. منتها هیچ کدومشون رو براساس اوپنینگ شروع قضاوت نکنید.
از آتلیه: پوملو. اورنج سنگین.
از پارفوم د امپایر : اسکندر
از سرج لوتنس: دایم بلوند و سدر
از بایردو: بال د افریک. بلک زفرون.
از کرید: mayfair, . ایمپریال میلسایم
از آکوا دی پارما: فیکو دی امالفی
از شنل: آلور اوم اسپرت
از تام فورد: ایتالین سیپرس
از باند ۹: همپتون. بلیکر استریت. فایر آیلند
از بویس ۱۹۲۰: کلاسیک
از دایفررنت کمپانی: sublime balkiss و باچماکوف
الیزه و francois charles از رنسه ۱۹۷۵
از هیستواغ د پارفوموز : ۱۸۷۵
از آمو ایج : دیا مردانه و جوبیلیشن (این جوبیلیشن هیج ارتباطی با سیلور مانتن نداره ولی سلایقی که اون رو میپسندن این رو هن دوست دارن)

به بابک وکیلی عزیز

اینها که فرمودید سه تاشون وتیوری هستن. یکیشون هم بلانش و سفید و صابونی.
ذائقه من که نباید ملاک شما باشه. هر کدوم از اینها برای کارتکتر خودشون جذاب و دلنشین هستن.
اگر جوان هستید وتیور گرلن رو خط بزنید. اگر دنبال بازخورد بالا هستید وتیور فتال. اگر هم تیپ اسپرت یا راحت میپوشید ادیشن بلانش ..شما خودتون اینها رو تست داشتید؟ یا فقط دارید حسب کامنت ها میفرمایبد؟

به بهروز عزیز

سلام. عرض شود که دیدن اون رسوبات در شبشه عطر هم میتونه دال بر خراب شدن باشه و هم نباشه. یعنی کاراکتریستیک نیست برای این قضیه. میتونه حاصل سدیمانت فیکساتیوهای داخل عطر باشه. یا میتونه حاصل درست تصفیه نشدن روغن ها باشه. اینکه جرا مجوز میگیرن خب واضحه. چون محصولات به مراتب مضرتر هم مجوز میگیرن. و از طرفی ساز و کارهای لازم برای تست کیفی اینها وجود نداره در داخل کشور. یا اصلا برای کسی مسئله نیست. عطر رو جزو کالاهای لوکس میدونن دوستان و بهمین خاطر اصلا براشون مهم نیست چه بر سر مردم میاد. اگر مهم بود که اوضاع فروش اسانس در کشور اینگونه نبود. از طرفی پر واضحه که مجراهای واردات عطر در کشور دست عده ای خاص هستش . همون عده ای که واردات همه مواد دیگه هم دست اوناست. کسی میتونه با اونها رودر رو بشه؟. من فکر نمیکنم. تنها دلیل حضور من (صادقانه تر بگم : یکی از دلایل اصلی حضور من) در این پیج شفاف سازی همین موارده. یک بار بنده سعی کردم بستر نقد رو آزمایش کنم که مواجه شدم با یکسری کامنت عجیب غریب ..

به خانم سارا

جمع همکارای ما اینجا جمع هست خدا رو شکر .
با بیست و چهار سال سن اکنون باید استیجر باشن. یه کاری رو انتخاب کنید که هم آرامش بخش باشه هم اعتماد به نفس بیاره و هم در شان یک جوان تحصیل کرده باشه.و هم چون با طیف بیماران و هم اتندینگ و اساتیدشون در تماس هستن پس باید از روایح حیوانی و تند کاملا پرهیز کنید.
وان میلیون و بلک ایکس اس رو با خیال راحت از گزینه ها حذف کنید . این تیم عطرها زیاده از حد تحریک کننده و اسپرت هستن و مناسب محیط و کاراکترهایی این چنینی نیستن.. اسپایس بمب فریچ و بلوگاری من این بلک اکستریم رو حایگزین کنید. همچنین دیور اوم کولون رو. این دو عطر رو هم به لیست تستون اضافه کنید: هرمس د مغوی. هرمس un jardin sur de nil.
این رو هم خودتون تست کنید هم برای ایشون بهش فکر کنید:
Womanity aqua chic

گزینه های بیشتری هم هستن منتها انتخابتون رو سخت میکنن.

به ۱۲۳ عزیز

سوال دوم اونقدر پاسخ دادنش واجبه که از اون شروع میکنم. پاسخ به این سوال میتونه یک شبه تمام وجهه سالها عطربازی منو به باد بده واقعا. هیچ کسی هم اینکارو نمیکنه چون همه سعی میکنن جانب احتیاط رو رعایت کنن در نقد و لج کسی رو در نیارن. یه زمانی که اونتوس اومد ما به هزار زبان مختلف گفتیم جماعت این یه کار متوسط هستش و متهم شدیم به اینکه هیچی نمیفهمیم. اندی تاور ۰۲ رو اینجا سه بار پیشنهاد دادم. به کسانی که فکر میکردم ذائقه شون اونه. در واقع یک زمانی هست شما انتخابهاتون برای یک کاراکتر محدوده. و سراغ اون انتخاب میرید. مجبورید برید. . ولی آیا عطر خوبیه در بین نیش ها و لایق اینهنه تعریف و تمجید هست؟ خیر. همین یه جمله میتونه نت ندتوها برای من حرف و حدیث بسازه. ولی باید گفتش با تمام احترامی که به دوستای خودم قائلم. اندی تاور ۰۲ یه کار متوسط به پایین با تم شیمیایی و صنعتی هست و نشر بوی بی نهایت زیاده که این رایحه صنعتی امضای تاوره. شما خواهید دید چه هجمه هایی به من خواهد شد زین پس. اندی تاور ۰۲ منتها عطریه که در سبک خودش ساختار شکن و دیسکانستراکت هستش. خیلی از عطربازها هم یا گولش رو خوردن یا اینکه خب واقعا ذائقه شون بود. تاور ۰۲ رو باید یکبار بویید چرا که پیشرو اون کتگوری بود.
از قضا نشان میده که شامه و ذائقه تون اینتکت هستش فعلا. و روایح طبیعی رو دوست داره. امبرسلطان رفرنس کهرباست. ما عطربازا به این خاطر دوسش داریم اکثرا. اما آیا عطری موشیدنی هست و قابل بازخورد؟ به نطرم خیلی نه .من از تاور ۰۲ فراری ام. هر چند که این عطر الان یک اسطوره ست و خیلی ها میخرنش که در کلکسیونشون باشه. چون تقریبا نایاب شده. تاور ۰۲ افسانه ای خودساخته بود و اگر کسی انتقادی به نقد من داره لطفا بیاد رو در رو مطرح کنه و دلایلش رو بپرسه تا علمی صحبت کنیم.

در مورد پاسخ به سوال اول: گرلن اوم اینتنس از اون دسته عطرهاست که ما بهش احترام میزاریم چرا که سادگی زاید الوصفی داره که بعد از سالها عطر بازی هرچقدرم شامه مون رو سعی کردیم تقویت کنیم باز نظرمون راجع بهش عوض نشد. این در حالیه که در طی این سالها ما از عطرهای سابق خودمون متنفر شدیم. گرلن هوم اینتنس عطر ساده ایه. عطر بازخورد گرفتن نبست. عطری شخصیه. . در نورد استراکش با یوزو باید گفت خب هر دو سیتروسی و گرین و آروماتیک هستن. یوزو کیفیت به مراتب بهتری داره. اما بواسطه حضور رایحه ای مشابه با لیمو شیرازی شاید مطبوع خیلی ها نباشه. رایحه ای مرکباتی و شفاف و دقیق و تازه و خنک در کنار رایحه ای خاکی و کثیف و خشک دو قطب جذاب رو بوجود میارن که البته در مرفورمنس کمی مشکل دارن. ولی باز کار قابل قبولیه. به زودی لیستی از سیتروسی ها رو اینجا خواهم نوشت که این دو تا کار پارفوم د امپایر از نظرم از اونها ضعیف ترن. یوزو عطر خوب و خیلی با کیفیتی هست ولی عطر بازخورد گرفتن نیست.

به جناب کبیری

سلام. نیاز به اینهمه تشکر نیست قربان. منتها یک پرسشی برای من بوجود اومد؛ چرا اینهمه کار از بویس رو تست کردید؟ و همچنین پارفوم د امپایر؟ تعجب کردم حسابی. بهتر بود ریچوود از سرجف و شنل کورومندل و اوم سرجف رو تست میکردید. و یا باچماکوف از دایفرنت کمپانی. عود و لومیر از کورکجان هم در اولویت بودن نسبت به اینها. کارهایی که از پارفوم د امپایر اسم بردید بجز یکیشون کارهای جالبی نیستن. به طور کلی کارهای خوب پارفوم د امپایر از دید من اینان: کویغ اتومن.وازامبا. اسکندر. آزمور. 3fleurs. امبر روسی.که فقط دو مورد اول رو شاید بشه به شما پیشنهاد کرد ..
هنوز هم دیزاینرها کارهای قابل اعتنایی دارن. ولی فکر میکنم شفافیت و تمایز نت ها در کارهای نیش باعث شده شما کم لطف بشید به دیزاینری ها. شما قطعا این چند مورد رو تا تست نکردین دست به خرید هیچ عطری نزنین:
Russian tea masque
Montecristo masque
Laves unum
احتمالا یکی از این سه تا رو به صدر لیست خریدتون خواهید برد.