به سرکار خانم زهرا

فکر میکنم ذیل وایت پچولی بود که نکاتی رو به عرض رسانده بودم.از نظر بنده یک عطر باید قادر باشه تا نکات مثبت یک فرد رو برجسته کنه . حالا یا نکات مثبتی که داریم رو یا نکات مثبتی رو که دوست داریم دیده بشن. مثلا ممکنه یک پزشک در مطبش نیاز به رایحه ای داشته باشه که امکان ارتباط راحت تر و اعتماد برانگیزاننده تری با مراجعه کننده ایجاد کنه. حال همون فرد ممکنه در یک کلاس دانشگاهی از رایحه ای استفاده کنه که دانشجوهاش به رابطه بین استاد-معلمی احترام بیشتری بزارن. نمیشه یک عطر داشت و او رو همه جا استفاده کرد. هر جند هستند تعدادی مورد که این فعل رو عملی میکنند.
شما آن نکته ای که دوست دارید پر رنگ تر بشه رو در مورد عطرهاتون لحاظ بفرمایید.
در مورد سوال دوم در مورد استفاده از عطرها در فصل های متضاد بایستی عرض کنم که بجز چند استتثنا شخصا مشکلی نمیبینم. مثلا عطرهای خیلی شیرین، پودری، عودی، اسپایسی در فصل تابستان بسیار زننده و غیر قابل تحمل میشن. اینها رو برای رعایت حال دیگران خب بایستی رعایت کرد. اما اجازه بدید مثالی بزنم. یکی از دوستان از بنده خواست عطری رو بهش معرفی کنم که با توجه به شغلش نفوذناپذیر و متعصب و خشک به نظر برسه. خب برای این فرد نباید عطر گوارا و دلپذیری برای تابستان انتخاب کرد. که باز هم بر میگردیم به هدفمون از انتخاب عطر.
یک اصطلاح دیگری هم هست به اسم ایزی ورینگ و هارد ورینگ. یعنی ساده و سخت پوشیدن عطرها .. بعضی عطرها رو میشه خیلی راحت بی هیچ دغدغه ای از ناخوشایندی دیگران یا خود فرد پوشید. بعضی ها پوشیدنشون سخت تره. به مرور در ذیل هر عطر راجع به اینها هم حرف میزنیم اگر عمری باشه

یک توضیحی هم بدم اگر بعضی سوالات بی پاسخ میمونه به این خاطر هست که واقعا همیشه فرصت نمیکنم سر بزنم. ببخشید. بقیه اساتید و دوستان حضور دارن و حتما راهنمایی میکنن.
با احترام

سلام به همه دوستان عطرافشانی
فکر میکنم این مطلب رو بایستی همه دوستان در مورد پخش بو مطالعه کنند.
قبلا توضیح دادم اکنون هم توضیح میدم ببینین دوستان مایلم دو نکته رو عرض کنم..
نکته اول: هر آکورد و خانواده بویایی پخش بوی مختص به خودش رو داره. مثلا ما اسطوخودوس رو جزو بیشترین پخش بوها بین روایح سیتروسی-آروماتیک میدونیم. حال اینکه ماندارین رو بین روایح سیتروسی_گورماند ضعیف میدونیم. اگر ماندارین به ما پخش بو و ماندگاری یک ساعته رو بده هم حتی ادعا میکنیم که پخش بوش خوبه. نمیشه از یک موتور انتظار داشت بار یک کامیون رو تحمل کنه.
مسئله دوم اینه :
اصطلاحی تحت عنوان full wearing و refresh
فول ور کردن یک عطر یعنی پوشیدن تمام و کمال یک عطر. اعدادی رو میخوام خدمتتون عرض کنم که طی یک تحقیق روی افشانه های مختلف به اون رسیدم. هر میل از عطر به نظر شما چند اسپری هستش؟ کمتر از ۳؟ کمتر از ۵؟ یا کمتر از ۱۰؟ به طور میانگین هر میل اسپری حدود ۱۰ تا ۱۵ اسپری هستش!!! بله درست شنیدین. رقم بزرگیه. فول ور کردن یک عطر به معنای پوشیدن کامل حدود یک تا یک ونیم میل از یک عطر رومد نظر داره که دو سوم اون روی لباس و یک سوم روی پوست انجام میشه. یعنی حدود ۱۵ اسپری در هر وعده. بله عدد بنظر خیلی از دوستان احتمالا عجیب بنظر میرسه ولی حقیفت اینه که عطرهای تابستاتی چون از مولکولهایی با وزن مولکولی پایین استفاده میکنن خیلی فرار هستن و زود هم رایحه شون محو میشه. اینها نیاز به فول ور کردن داره. همین هم شده که خیلی از عطرهای تابستانی حتی کرم مرطوب کننده با همون رایحه رو هم میفروشند که هم پوست رو مرطوب نگه داره و به بهبود ماندگاری کم کنه و هم رایحه به تمام بدن آغشته بشه.
. از طرفی به دلایل مشابه اینها خیلی زود از روی پوست یا لباس تبخیر میشن پس در طی یک روز نیاز به رفرش کردن و دوباره اسپری کردن دارن. شاید بگید خب اینجوری خیلی زود عطرمون تموم میشه. این دقیقا همان علتی هست که اکثر عطرهای تابستاتی از مواد ساده تر و شیشه های ساده تری استفاده میکنن تا قیمت نهایی محصول پایین بیاد. و نصرف کننده امکان سهل الوصول تری برای خرید مکرر اون رو داشته باشه .
ادوسدر آرمانی که دوستان راجع بهش سوال پرسیدن مثل هر محصول تابستانی نیاز به فول ور کردن داره. البته نه در حد ۱۵ اسمری. در حد ده اسپری در هر وعده . یک نکته دیگه به دلایل مختلف که بعدن در یک تاپیک دیگه بهش اشاره میکنم ادوسدر روی پارچه های نخی و بلاتر پخش بوی بالایی داره. روی پارچه نخی اسپری کنید و با شرایط بالا مطمئن باشید که آن چنان پخش بویی به شما خواهد داد که شگفت زده میشید احتمالا .
یک نکته دیگری هم راجع به ادو سدر آرمانی؛ زود شامه رو پر میکنه. کلا سدروس زود شامه رو پر میکنه. و ممکنه خودتون متوجه نشید.
بعدا راجع به اینکه چه عطرهایی رو نباید فول ور کرد هم صحبت میکنم. برقرار باشید.

به حسین عزیز.

سلام دوست گرامی . واندرعود مشابهات بسیاری داره. اما نزدیکترینش برادر بزرگتر خودش یعنی واندر وود هست. با کمی مماشات میشه انک نواغ و علی الخصوص انک نواغ اکستریم رو هم مشابه دونست.

اما در مورد ماسکولن پلوغیل از کورکجان:
یک نکته رو دقت کنند دوستان. عطرهای نیش به دلیل رایحه جدیدشون ممکنه افراد آماتور یا افرادی که به تازگی اینگونه روایحی رو بو میکنند سریعا تحت تاثیر قرا بدن و مجاب به خرید کنن. اما هرگز اینگونه خرید نکنید.
ببینید جناب کورکجان تلاش های بسیار قابل تقدیری برای ساخت و سنتز روایح طبیعی در محیط آزمایشگاه دارن انجام میدن. اما مشکل اکثر کارهای ایشون در اینجا باز هم تکرار میشه. اوپنینگ خوب و بعد اتمام مایوس کننده. میتونیم بگیم این یه ترفند مارکتینگ هستش؟ خب چرا که نه . اسطوخودوس، چرم، وتیور و .. اینها رو وقتی میبینم انتظار یه محصول خارق العاده مثل مون نومرو شماره ۴ رو میکشم. اوپنینگش خوشحالم میکنه و باعث میشه موجودی روی حسابم رو چک کنم و آماده خریدش بشم. نت هایی که در اوپنینگ ذکر نشدن اینها هستن: لیمو، گالبانوم و شاید گاردنیا. شروع با رایحه تمیز و توامان خاکی اما سرد و تند و حتی آل ایدی-صابونی از اسطوخودوس و لیمو شیرین هست که حسابی من رو سر شوق آورد. کمی بعد رایحه خاکی تر شد. به جای چرم حیوانی از لابدانوم اسنفاده شده که باز هم به مدد شیوه های سنتتیک بوی لوکسی میگیره اما نت های پوبی ترد در کنار درای داون پچولی (بویی شبیه نعنای له شده، تلخ و بالزامیکی باید بده در حالت عادی اما اینجا بوی نعنای گس و حتی کهنه ای میده) باعث شدن کار از یک شروع هیجان انگیز و شکوهمند و اوزونیک ِ سینمای نولان وارد یک صحنه ی بی نظم و شلوغ و بی دقت و سطح پایین از سینمای سیاه یا نواغ فرانسوی بشه.. یعنی پر از نورپردازی های اکسپرسیونیستی و تاریک با کاراکترهای کم و کوتاه و صحنه های بی دیالوگ و احیانا کم محتوا که کاراکتر اصلی قصه توی خیابان های باران خورده و کلیشه ای از کنار کافه های خلوتی که تنها یک جراغ روشن دارند و پیشخدمت در حال چرت زدن پشت صندوق هست عبور میکنه و سایه فرد عابر بدون هیچ تغییر جهتی نسبت به فرد داره همراهیش میکنه. میخوام بگم دکوپاژهای سطح پایین و فکر نشده در کنار محتوای نامرتبط این سکانس ها با اصل قصه (البته تمامی سینمای نوآر اینگونه نیست) فضای کلی انتهای این عطره که باعث شد بی اینکه به کیف پولم دست بزنم از مغازه بیرون بیام و کنارش توی دفتر یادداشت گوشیم بنویسم : ۲ از ۱۰

به سر کار خانم صوفیا عزیز

سلام و احترام متقابل خدمت شما. خیر نسخه ای تحت عنوان ادوپرفیوم وجود نداشته و نداره. ولی خب برای سادگی احیانا میبینیم گفته میشه : edp.
در مورد سوال دوم باید بگم بله. در واقع بویی هست شبیه به بوی داخل تنه ی بریده شده ی درخت خیس ، خاکی، بینی سوز ، کمی تلخ و گرمی رو ایجاد میکنه . انواع وتیورها رو قبلا در گری وتیور تام فورد مختصرا توضیح دادم. این هیچ کدام از اونها نیست. وتیور تلخ یا تاریک (بوربن) داریم و حتی وتیور تلخ و تند و اسپایسی (ایندین) ولی وتیور خیس ، چوبی، خزه ای، بینی سوز و اسپایسی که تمام اینها رو با هم داشته باشه نداریم. این در واقع گلسنگ هستش . از طرفی فلینت قلب این عطر رو تشکیل میده که حدودا حس و بویی نظیر به گوله ی شن و قیر خشک شده یا بوی آسفالت مانندی رو نشان میده و باعث میشه اون حس خاکی بیشتر تشدید بشه.
با احترام

سلام.
این قراره یه مطلب آموزشی باشه. پس طولانی میشه.
ابتدا اشتباهی رو بایستی اصلاح کنم. این نسخه ادو پرفیوم نیست. بلکه پارفوم هستش . و بایستی اصلاح بشه. "ادو" یعنی رقیق تر و یا اصطلاحا آبکی تر. ادو پرفیوم یعنی آبکی تر از پارفوم. بهر تقدیر.. و این عطر پارفوم هستش.
دوستانی که بنده رو از نزدیک میشناسن میدونن که تغ هرمس پارفوم رو بیشتر از آب خوردن مصرف میکنم. اعتیاد عجیبی به این عطر نه حتی برای اسپری به خودم که برای بوییدنش دارم. کیفیت بسیاری عالی ، روشن، نیمه تلخ و نیمه شیرین، مرطوب و تازه ی گریپ فروت و پرتقال در کنار بوی چوبی-خاکی-خیس-آروماتیک-اسپایسی که ناشی از گلسنگ هستش و بو و حس سنگ و شن های داغِ جلوی آفتاب مونده در میدل نت که بخاطر فلینت یا سنگ ساچمه ست معجون قوی ای برای آروماتراپی از این عطر ساخته که من محاله همیشه با خودم همه جا نبرمش و بوش نکشم.
تغ هرمس پارفوم یکی از بهترین موارد برای آموزش تقویت بویایی عطر هست. بویایی فقط بینی رو در بر نمیگیره. بلکه یک سیستمه که تحلیل ، شناخت و ثبت در حافظه بویایی رو هم شامل میشه. ببینین. ذهن هرگز نمیاد و یک فولدر بسازه و اسمش رو بزاره "لیمو" و یک دونه لیمو بندازه داخل این فولدر. بلکه بوی لیمو اینگونه در ذهن ثبت میشه: روشن. شاد. خنک. خیس. تیز. خوردنی. کمی ترش. جوون. سالم. عصرای تابستون و..
پس هرگز ممکن نیست در یک عطر یک بویی رو استشمام کنید و فقط با جستجوی بوش در ذهنتون سریعا بگید این فلان بو هستش. البته در مورد مواردی مثل لیمو و پرتقال که بخاطر تکرارشون حافظه بویایی تقویت شده این مطلب کم رنگ تر میشه. ولی غرض اینکه برای تشخیص یک رایحه در یک عطر ابتدا چند تا مورد رو در نظر بگیرید و چند تا سوال رو از خودتون بپرسین. پاسخ این سوالها شما رو راهنمایی میکنه. مثلا از خودتون بپرسین: شیرینه؟ ترشه؟ تلخه؟ روشنه؟ تاریکه؟ خشکه؟ مرطوبه؟ تنده؟ گس ؟ خوراکیه؟ چه وقت از روزه؟ چه فصلی از ساله؟ جوونه؟ کودکه؟ میانساله؟ مرده؟ زنه؟ مهمانیه؟ جلسه اداریه؟ خاکیه؟ چوبیه؟ جنگلیه؟ بیابانیه؟ جواب این سوالها باعث میشه که هدایت بشید به سمت یک خانواده بویایی خاص. مثلا اگر یک رایحه ای : خشک و تلخ و تاریک و میانسال و مرد و رسمی باشه و بوی غیر خوراکی داشته باشه این خب به مرکبات و سبزی ها و گل ها که عموما نمیخوره. و با کمی دقت بیشتر میتونین پی ببرین از چوب هاست یا خیر. نمیشه با دست خالی در اینترنت یک موسیقی که آشنا بوده براتون رو سرچ کنین. مگر اسمی یا قطعه ای از لیریکش رو بدونید.
تغ هرمس پارفوم برای یادگیری اوکموس و مرکبات پیشنهاد خیلی جالبیه. از طرفی ممکنه بار اول باهاش ارتباط برقرار نکنید. اما کافیه یک هفته اون رو مرتب بپوشید. کاملا بهش اعتیاد پیدا میکنید.
پخش بوی نسخه توایلت تغ هرمس از پارفومش بیشتره.

از شما و دیگر دوستان عزیزی که به بنده لطف دارند تشکر میکنم. اینها همه از سر لطفه و نه حقیقت. دلیل اینکه پاسخ کامنتهای این چنینی رو نمیدم حس مخالفت عمیق خودم با تقدس بخشیدن به افراد و دوری از کبر و خودپرستی هستش. به همان مقدار که از مورد تمجید واقع شدن گریزان و بیمناکم به توهین به شخصیتم هم واکنش نشان میدم. نیازی به تمجید یا نظایرش نیست. همه در کنار همیم که از هم یاد بگیریم. چه خوب تر میشد اگر بعضی دوستان در انتخاب واژه هاشون دقت بیشتری به خرج میدادن.
برقرار باشید و ممنون از دوستان مهربانم.

به مهران عزیز

"نت های آرامش بخش در عطرسازی"
سلام و احترام. این مطلب رو مینویسم شاید بعدها اینجا برای کسان دیگری مفید بودش. رز همانقدر که به دلیل وجود سیترونلال قادر به ایجاد آرامش هست به دلیل استریپتنن قادر به وارم آپ و گرم شدن افراطی در فصل های گرم هست. اما از کجا میشه پی برد کدام سمت قضیه سنگینی میکنه؟ اگر در میدل نت اسمی از رز دیدید در صورتیکه در تاپ نت اسمی از انواع فلفل و خاصه فلفل صورتی دیدید منتظر باشید شاهد بوی تند و خشکی از رز باشید و اگر انواع نت های سبز یا سیتروسی رو دیدید منتظر بمونید که بویی متمایل به گلاب رو از رز تصور کنید که آرامش بخش تره. البته همیشگی نیست ولی در غالب موارد اینگونه ست. بوی آرامش بخشی که در اوپنینگ سیلور مانتن دریافتید بخاطر نت های سبز نظیر چای و نت های سیتروسی نظیر برگاموت و ماندارین هست. در بین نت های سبز مواردی نظیر برگ بو یا bay leaf و همچنین اسفنتین یا absinthe که هر دو در خودشون گونه ای ماده ای کافوری هم دارن باعث آرامش عمیقی میشن. همچنین نعنا تا حدی اگر که درش اغراقی نشه اینکار رو انجام میده. اما آرامش دهنده ترین نت در دنیای عطرسازی مربوط به شکوفه پرتقال و همچنین نرولی هستش. در رده های بعدی میشه از وانیل، لیلاک ، جاسمین و بابونه یا chamomile اسم برد.. . اینها رو توضیح دادم تا اگر علاقه داشتین خودتون شخصا دست به کار بشین و با جستجو بتونید موارد دلخواه رو پیدا کنید. اینها چند مثال هستن برای عطرهای آرامش بخش:
بولگاری ورته
Guerlain Aqua Allegoria Ylang & Vanille
Hermes Un Jardin Apres la Mousson
Jour hermes
Hermes sur de nil
Theirry mugler cologne
تام فورد نرولی پورتوفینو
و...

با احترام.

جناب فریار عزیز سلام

من رو حتما با صبوری و مهربانی خودتون خواهید بخشید که دیر پاسخ میدم. بایزید بسطامی روزی از جانب شیخش با این خواسته مواجه شد که برو و کاسه ای با فلان شمایل پیدا کن. بایزید مکان و لامکان رو گشت و نیافت. پس به نزد شیخش برگشت و گفت نیافتم. شیخ به طاقچه ای که پشت سرش بود اشاره کرد و گفت چگونه این کاسه رو در این سالیان دراز که اینجا بودی ندیدی؟ بایزید گفت : مرا که به دیدن تو آمده ام چگونه میتوانستم کاسه ببینم؟
غرض بیان قدرت محبت و دوست داشتن و سرشت و طبیعت پاکی هست که قادره نقایص و حواشی و کدورت رو نبینه و جز محبت و دوستی قاموس دیگری نداشته باشه. که حضرتعالی به ما یادآور شدید. از اینهمه روشنایی درون شما و محبتی که از سر لیاقت بنده نبوده جدن تشکر میکنم. سید عزیزم این روزها مشغله دارن و الا که پاسخ میدادن.
برقرار و ساامت و پرامید باشید.

آقا یا خانم lancetti il
دلیل اینگونه کامنتهایی رو درک نمیکنم دوست عزیزم.. عجالتا پاسخ اینگونه کامنتها رو نمیدم و رد میشم از کنارشون چرا که اینجا یک مکان عمومی هست و نه جایی برای ایجاد تنش های شخصی و از طرفی کاملا به بیان نظرات شخصی شما احترام میزارم... اما یکبار راجع به اینکار نظرتون رو اعلام فرمودید و پس از کامنت من مجددا کامنتی یک خطی و نا مستند بدون هیچ دلیل و هیچ توضیحی و همچنین توهین آمیزی رو درج کردید. فرمودید که با نوشتن "طومار بلند" هم نمیشه این عطز رو توضیحش داد و کلا "قاطی" میکنی..
بله. حقا که بنده قاطی کردم که ساعت سه شب پس از مشغله های روزانه در طی یک کامنت سی خطی واو به واو این رو توضیح داده ام تا شاید گایدلاین مناسبی برای خریدار باشه. نوشتن کامنتهای یک خطی راجع به یک محصول خیلی هم خوبه. بهرحال تجربه استفاده شخصی تون رو میفرمایید و بسیار هم امر خوبیه ولی حداقل احترام بزاریم به کسی که از زمان و وقت و خانواده ش میگیره تا بتونه به دوستان کمک روشن تری کنه. از اولین کامنتی که اینجا داده ام تا همین اکنون همیشه عرض کرده ام ادعایی ندارم و همه رو بر خودم مقدم و موجه تر دیده ام. اما دلیل این کامنت غیرضروری و توهین آمیز رو متوجه نمیشم. یکبار نظرتون رو فرمودید. حال پس از کامنت بنده تشریف آوردین و نوشتن طومار بلند رو به مضحکه میگیرید و این برای بنده خوشایند نیست . حضور شما قطعا مفید خواهد بود مگر تا زمانی که با کسی اصطکاک برقرار کنید. نظر شخصی خودتون روبدید اما نظر کس دیگه رو به قاطی کردن تعبیر نکنید. دلیل تایید اینگونه کامنتها رو متوجه نمیشم وقتی میبینند که ان کامنت صرفا بدلیل ایجاد اصطکاک و تنش درج شده. کاش بدانیم حال که زبان تشکر در دهانمان خشک شده زبان طعنه و کینه رو حداقل یکار نبریم. چرا بنده با کامنت قبلی که فردی با یوزر "سلطان عطربازان ایران" درج کرده و نظرش با من مخالف بوده موضع نگرفتم؟ چون ایشان بی اینکه قصد متهم کردن بنده به قاطی کردن رو داشته باشه توضیحات شفاف خودشون رو ارائه کردن. روزهای خوبی بود دوستان در کنار شما. همیشه شاد و سلامت و معطر باشید.

امیدوارم این کامنت تایید بشه تا حداقل بعدها از این دست نظرات فکر نشده و غیرضروری اجتناب کنند دیگر دوستان.

به بن هور عزیز

سلام و ارادت. همانطور که بهتر میدونی به دلیل ضعف در ترجمه جاسمین، گاردنیا، لیلاک، سایرینگا و خیلی موارد دیگه تحت عنوان یاس ترجمه مینش. جاسمین سر تیتر خانواده وایت فلورال هاست پس انتظار داریم آلدهیدی و صابونی باشه. جاسمین علاوه بر این نارکوتیک و سنگین هم هست . در کل حاسمین پوشیدنش برای آقا سخته. گاردنیا از گران ترین عصاره های عطریازی هست پس اگه بخواهی یه کار خوب تهیه کنی شاید مجبور به مرداخت هزینه های بیشتر باشی.
علی ایحال از اونجایی که میدونم دسوتان خوبی داری که به منابع و گنج های عطرهای نایاب دسترسی دارن توی پیشنهادام کمی اسمهای عجیب میشنوی که از قضا همون ها هستن که بالاترین نمره ها رو میگیرن از من:
Tom fird jadmin rouge
Dior grand bal
Diptyque olene
Bvlgari jasmin noir
Gelosmino santa maria novela *********
Santamaria novela gardenia***********
Soliflor profvomo **
A la nuit serge lutens****
Jour d hermes
Dior pure poison
London burberry women : باور کن این بیشتر مردونه ست
Ateliete cologne jasmin angelique**
Annick Goutal Le Jasmin***
Lush lust***
Van cleef arpels california vermire
Caron en avion**
Nicolai eau d ete
Gelsimino DSH**********
Guerlain Aqua Allegoria Jasminora***
Gardenia michalef
آموایج هانر زنانه که من خودم خیلی دوسش دارم***.

بهترین برندهایی که میتونی بینشون کارای فلاوری گیر بیاری اینان:
آنیک گوتال، اورموند حین، گرواسمیت، جیمز هیلی، پنهالیگون، میلر هریس، ایلومینیوم، آگونیست و ..

دوستانی که پاسخشون رو ندادم در اولین فرصت میام. بهور کنید همین فرصت اندک رو هم به زحمت اومدم...