تاورویل نه نیش است و نه دیزاینر؛ بلکه ایندی نیش یا همان آرتیسان است. پیشنهاد می‌کنم قبلش کلی عطر اینسنی بود کنید؛ داشته باشید؛ حیفه بدون داشتن تجربه در مورد اینسنس یک ضرب به سمت اینسنس فلش بیایید که یک ضد عطر است. چون درجا ازش دلزده می‌شوید. عطری نیست که بزنید برید بیرون. عطر تفکر است؛ باید بزنید بشینید راجع بهش فکر کنید. من که خیلی دوستش دارم؛ و این هیچ مزیت و برتری ندارد. یه عطر چرک؛ خاکستری؛ انگار یک کلیسا را وسط جنگلی تاریک به آتش کشیده باشند. به شدت عجیب و غریب و غیر معمول؛ برای همین می‌گویم الان سمتش نیایید.

کارولینا هرارا (با تلفظ درست ارارا) از اون خانه‌های عطری است که من خیلی دوستش دارم. چون می‌دونه عطرهای دیزاینری چگونه بسازد؛ عطرهایی سرزنده و شاد و پرانرژی برای دنیای پرجنب و جوش امروز؛ شوتم آپ؛ مردی برزخی که هویج دوست داشت. اکشن باز‌ها بی‌گمان از تماشای این فیلم لذت زیادی خواهند برد، منظورم آن دسته از مخاطبان اصیل فیلم‌های اکشن است که به دنبال هیچگونه توجیه منطقی برای شکل گیری یک موقعیت اکشن نیستند. آن گروه از تماشاگرانی که جان و دل به فیلم می‌سپارند و همراه با قهرمان فیلم مراحل خطرناک رویارویی با دارودسته بدمن‌ها را یک به یک تجربه می‌کنند.

داستان نام این عطر به میهمانی خصوصی شبانه سازنده ادکلن برمیگرده. ادکلن 212 وی آی پی مردانه با نتهای خیلی مرموز و پیچیده‌ای ساخته شده که یادآور شب‌های نیویورک است؛ اولش با نت های گریب فروت و لیمو ترش و فلفل و زنجبیل خیلی قوی و حالتی خنک شروع میشه که بعد از 10 دقیقه با اضافه شدن نتهای ادویه‌های هندی (تند) و نعناع رایحه حالتی تیزتر میشه.

به آنها شلیک کن مایکل دیویس چنین محیطی را برای تماشاگر فراهم می‌کند. فیلمی که یک خوره فیلم‌های پر تحرک، رد اکشن ساز‌های بزرگی چون جان وو اسپاگتی بازهای شش آتیشه‌ای همچون کوئنتین مقدس و رابرت رودریگوئز را در آن خواهد یافت. قرار نیست که یک «سین سیتی» دیگر را تماشا کنید اما مطمئنن مولفه‌های مشابه‌ای بین این دو فیلم خواهید یافت.

اما خنکی رایحه هرچی میگذره کمتر میشه و تو پس زمینش نتهای میوه ای و مرکباتیش خیلی کم میشه و ادکلنن حالتی کس و ملس پیدا میکنه با اضافه شدنه عنبر کهربایی و چرم و نت های چوبی معطره خفیف و خس خس ادکلن استخونبدیش شگل میگیره و حالتی گرمتر و چوبی‌تر میشه.

شاید بارز‌ترین آن‌ها حضور کلایو اوئن باشد که انگار از اعماق برزخ بیرون آمده و درنقش یک منجی آخرالزمانی بی‌نام چه کار‌ها که نمی‌کند، دریکی از صحنه‌های فیلم هنگامی که کوینتانو، بدکاره خوش قلب، با بازی مونیکا بلوچی که آدم را یاد مریم مجدلیه عهد عتیق می‌اندازد از او می‌پرسد: «تو کی هستی؟» جواب می‌دهد که «من یک پرستار بچه انگلیسی‌ام و خطرناک هم هستم.»

ترکیب رایحه به شکلی هست که رایحه عودی هم احساس میشه اما اصلآ عود تو ترکیبش وجود نداره ترکیبی از نتهای چوبی و چرم و ادویه ای حالتی دودی به ادکلن میدن اما خوش دست،خوش ساخت و خوش بازخورد .این ادکلن خیلی سریع از محبوبیته زنانش جلو زد.

در این لحظه باید به چهره مونیکا بلوچی نگاه کنید تا به تاثیر این جمله آقای اسمیت پی ببرید. کلایو اوئن در طول فیلم هم خطرناک بودن خود را ثابت می‌کند و هم نشان می‌دهد که یک پرستار بچه حرفه‌ای است. کافیست تنها به مبارزه سرسختانه‌اش با دارو دسته افراد شرور به سرکردگی پل جیاماتی، درحالیکه در یک دست اسلحه و با دست دیگر کودک بیچاره را در آغوش گرفته است دقت کنید.

به نظرم ادکلن چهارفصلی راحت از سرمای زمستون تا گرمای تابستون میشه استفاده کرد این نظر شخضی منه دوستان. ماندگاریش واقعن خوبه از خوب هم به نظرم بهتر و همچنین پخش بوش تا حد ساعپ اول که چند متری خط و بو از خودش جا میزاره.

راجر ابرت نقد خود را بر این فیلم اینگونه آغاز می‌کند: فکر نمی‌کنم لزومی به تحقیق باشد تا مطمئن شوم که تا به اکنون فیلمی ندیده‌ام که قهرمان آن در زایمانی میان رگبارگلوله‌ها نوزاد تازه متولد شده را از مادر بگیرد، بند نافش را با شلیک گلوله‌ای ببرد و سپس نابکاری را با فرو کردن یک هویج خام به مغزش از پای در آورد...». فکر می‌کنم همین چند جمله حال و هوای حاکم بر فیلم را خوب توصیف کرده باشد.

خوبی دیزانری‌ها؛ دیزاینری دوستا و دیزاینری عشقا اینه هیچ حسی به سولاریس تارکوفسکی ندارند؛ رنگ انار پاراجانف ندیدند؛ ادعایی ندارند این فیلم‌ها بهترین فیلم‌های تاریخ سینما هستند؛ فقط می‌ماند اونایی که می‌گویند این فیلم‌ها بهترین فیلم‌های تاریخ سینماست و همیشه متفرعنانه از هالیوودیسم برائت می‌جویند بعد بد هرسال شب اسکار دورهمی مراسم پر زرق و برق با اشتیاق می‌بینند و آب از لب و لوچه‌شان آویزان می‌شود؛ چی جوریاست تمام سال ژست ضد جریان حاکم سینما جهان می‌گیرند و بعد مراسم پر جلا و جبروت بورلی هیلز می‌شه اوج سینما؟ کدام باور کنیم تمام سال اون همه نوشته و ژست شیک در تقبیح هالیوود و اسکار و صنعت سینما باور کنیم یا شب کداک تیاتر و غش و ضعف کردن سکرآور شما را جلوی او ال ای دی؟

فندی آسلوتو یکی از اون عطرهای عودی است که مهجور افتاده است؛ و من چقدر این هایپ نشدن عطرها را دوست دارم؛ از شر اغیار به دور هستند. لیلا حاتمی در فیلم من سهیل بیرقی از نقش فیگور وار زنان فم فتال فیلم‌های نوار که فقط بلد هستند زيبا، جذاب و ش... انگيز به نظر رسند فراتر می‌رود؛ او بت زنان زيبای فریب‌کار و اغواگر را می‌شکند؛ زنانی که طرز راه رفتنشان و حرف زدنشان بسيار اغواگرانه است و فقط بلد هستند با عشوه مردان را به سرنوشت تلخ و محتومی که در انتظارشان است رهپسار کنند. اگر دلتان برای ام سون و گوچی پور اوم فقید (فقید برای هر دو به کار رفت) تنگ شده است؛ فندی آسلوتو یادآور با ارزشی است از آن دو. فن دی فندی پورهوم اسولوتو عطری است گرم و تلخ که شروعی نیمه شیرین و تلخ و چوبی از ترکیب رایحه عود و صمغهای درختی دارد.

لیلا عالی است توی من؛ نقش یک زن شورشی و عاصی تکه افتاده که به جای وقت گذرندان جلوی میز توالت و رنگ کردن خودش و دیگران ابایی نداره توی گوش مردها سیلی بزنه؛ ما با یه لیلا حاتمی خیلی وحشی طرف هستیم که بهش نمیاد زن کسی باشه؛ که فروزنده و لیلای لیلا باید جلوش لنگ بیندازند. من یک فیلم ضد شهری است؛ فیلمی در ستایش زیرزمین. با گذر زمان شیرینی و گرمای عطر بیشتر می‌شود و همزمان حس تلخ عطر با اضافه شدن چرم قویتر و حالتی دودی مانند در عطر ایجاد می‌کند که سبب رسمی‌تر شدن و شکیل‌تر شدن رایحه می‌گردد. این حس دودی که نمادی از مرموز بودن است فضا را رازآلود می‌کند.

گذشت اون روزگاری که به فاطی تجاوز کنند اونم خودکشی کنه؛ الان با زنانی طرف هستیم که خودشان حقشان را می‌گیرند؛ فقط عاشقم نشو برو. وسط این همه لب پروتزی؛ دماغ عملی؛ [...] با آذری طرف هستیم که به هیچ مردی [...] فقط داره کارش انجام می‌ده؛ دنبال معافی گرفتن؛ پخش مشروبات الکلی در شیشه آب معدنی، زنده کردن زمین؛ آدم رد کنی و... است. می‌خواد کارش بکنه. فن دی فندی پورهوم اسولوتو پخش بو و ماندگاری مناسبی دارد و انتخاب بی‌نظیری جهت مصرف رسمی در فصلهای پاییز و زمستان است.

نکته‌ی مهم اینه شما به ساختارشکنی در هنر اعتقاد دارید یا نه؟ اگر نه که از بوییدن وانیلا فلش عذاب می‌برید؛ وگرنه سراسر لذت است. این حجم از ساختار شکنی در ساخت عطر بی‌نظیر است. مثل سگ اندلسی لوئیس بونوئل؛ مرد تیغ به دستی، سیگار می‌کشد و ماه را می‌نگرد. ابر که ماه را می‌پوشاند، مرد چشم زن جوانی را با تیغ می‌شکافد. وانیل فلش در واقع وانیل سورئالیستی است و به درد عاشقان عطرهای عجیب و غریب می‌خورد. یه عطر تنباکویی که تصور ما از عطرهای تنباکویی را به شدت بهم می‌ریزد. وانیلی خشک و تیره با سوز رزی در صحرای مراکش. این حجم از دیوانگی قابل ستایش است.

پس از آنکه بودا مرد، سایه‌ی او را قرن‌ها در غاری برای ترساندنِ مردم نشان دادند؛ سایه‌ای ترسناک و عظیم. خدا مرده است، آری، طبیعت انسان‌ها این‌چنین است که باز هم سایه‌ی او را در غارها تا هزاران سال برای ترساندن نشان خواهند داد... و ما باید بر این سایه نیز غلبه کنیم.

فردریش نیچه

ساهارا نوآر ضد عطر تام فورد تجسم عدم حضور خدا در جهان است. خشک و تفدیده؛ معلم شهید علی شریعتی چه شورانگیز می‌گوید: به کویر میرسی. کویر، این سر زمین تفدیده. ساهارا نوآر یه رایحه خشک و بشدت صمغی و تلخ به همراه بوی خاص و تلخ و رزینی و دودی کندر است. یه عطر با بوی بسیار تلخ و قوی صمغ‌های درخت‌های اساطیری به همراه رایحه قوی صمغ کندر که توی کنیسه‌ها سوزانده میشه و رایحه‌های چوبی و ادویه‌ای و کهربایی که این فضا را در بر گرفته‌اند. یه رایحه خیلی خشک، خشن و جدی بدون کوچکترین کاراکتری هپی که تو عطرهای امروزی زیاد میشه حس کرد. مردانه است و اونم از اون مردانه‌های مردافکن خشن و رسمی و جدی نه از این مهربون‌های که شنل بنیان‌شان را گذاشت که امروزه خیلی از آقایون می‌زنند و داف‌ها خوششان میاد. به شدت اخطار می‌کنم اصلن خرید این عطر بدون تست به هیچ عنوان صحیح نیست. این عطر برای زنان طبقه بندی شده؛ ولی اگر زنی توانست این ضد عطر تام فورد بزند به من نشانش بدهید.

آخرین مرد مقاوم ایستاده بر مغاک؛ او که هیچ وقت فرو نرفت. اون روزها که هنوز شنل تصمیم نگرفته بود عطرهای مردانه را از خشونت عاری کند مردها هنوز مرد بودند و مدرن نشده بودن بوی قدیم می‌دادند قدیمی بودند عصبی بودند برزخی بودند پورانم برای خودش برو بیایی داشت. کارون پورانهم عطری است ساده با رایحه‌ای کلاسیک و بسیار شیک که با رایحه وحشی و تلخ و گیاهی اسطوخدوس ترکیب با گرما و شیرینی مشخصی از وانیل آغاز می‌شود که شروعی مردانه و در عین حال جذاب را بوجود می‌آورند. با گذر زمان رایحه اسطوخدوس کمی ملایمتر شده و از تلخی آن تا حدی کاسته می‌شود و حال وانیل حالتی گرمتر و کمی پودری پیدا می‌کند تا جذابیت بیشتری به رایحه بدهد. ادکلن پورانهم بنیانگذار و اولین ادکلنی است که بابوی لاوندر یا همان اسطخودوس خودمان ساخته شد. پورانم عطری از روزگار رفته روزگاری که دیگه دوره‌اش گذشته. پورانم برای دورانی است که مردان «اندوه» بزرگی در دل داشتند، مجموعه‌ای از غم‌های باشکوه و ماندگار. روزگاری به شدت سرد و طاعونی. که حتا آن کتری توی آن اطاقه که دارد بخار می‌کند هم نمی‌تواند گرمش کند. پورانم عطر وقتی بود که صورت مردها زخمی بود.

وقتی کسی روجا داو می‌خره حداقلش ماشینی که سوار می‌شود باید مرسدس ای باشد؛ نه؟ دیگه سی باید باشه؛ نه اینکه دیگران مسخره کنه و بگه غیر از روجا داو بقیه عطرها آشغاله! خوبه یکی هم پیدا بشه بگه کسی روجا داو می‌خره ولی فلافل می‌خوره و سوار اتوبوس می‌شه پز عالی جیب خالی است؛ نه فلافل خوردن ایراد دارد و نه اتوبوس سوار شدن و نه حتا روجا داو خریدن؛ اون طرز فکر تو ایراد دارد که دیگران مسخره می‌کنی و می‌گی پول ندارند روجا داو نمی‌خرند! خوب پس حتمن تو هم پول نداری مرسدس مایباخ اکسلرو دایملر آ گ سوار نمی‌شوی؟

یکی از بهترین عطرهای چرمی؛ با اینکه رایحه گل رز طائف حس ملایم و شاداب و بسیار خوشبو و جذابی داره ولی من از اونجایی که رز طائف و تشمک رایحه‌شان کم می‌شه و چرم میدان‌دار می‌شه خیلی دوستش دارم؛ وقتی عطر یه حس تلخ‌تر و دودی‌تری به خودش میگیره رایحه دودی چرم در ترکیب با تمشک تم بوی تلخ و کمی شیرین و میوه ای به رز میدن که این بوی چرم و تمشک یادآور بسیار زیادی از تام فورد تاسکان لدر است. حالا در این بین رایحه تلخ و تاریک چوب عود هم وارد میشه و یه رایحه معرکه بوجود میاورند. دیوید یورمن لیمیتد ادیشن عطری است کمپلکس و مدرن بر پایه رایحه چرم؛ عود و گل رز طائف. رایحه ابتدایی عطر با بوی نیمه شاداب و نیمه شیرین رز طائف آغاز می‌شود که حسی میوه‌ای و ضعیف از تمشک و حسی دودی و تلخ حاصل از چرم و عود نیز به همراه دارد. با گذر زمان رایحه میوه ای حذف شده و رز ملایمتر می‌شود و در عوض عود و چرم، خصوصن چرم قدرت بیشتری به خود می‌گیرند و رایحه‌ای تلخ، دودی، چرمی و کمی چوبی بوجود می‌آورند که توسط رایحه شیرین و ملایم رز طائف و تمشک به طرز هنرمندانه‌ای مهار شده‌اند. دیوید یورمن لیمیتد ادیشن پخش بوی خوب و ماندگاری بالایی دارد و بهترین زمان برای استفاده از آن فصلهای پاییز و زمستان است.

عطر شرکتی باید لیبل مشخصات واردکننده داشته باشه؛ از عطر شرکتی مهم‌تر اینه که از جای مطمئن خرید کنید؛ وگرنه اسکانس جعل می‌کنند یه تیکه برچسب که کاری نداره جعل کردنش

زرجوف رجیو برای من نماد کسانی است که دوست دارند ادای آدم خوب‌ها را در بیاورند؛ همه فکر می‌کنند وای اینا چقدر خوبند؛ توی بیو توییترشان می‌نویسند دنبال انسان بودن! ولی ما که می‌دانیم چه عوضی‌هایی هستند؟!‌ شارلاتان‌های دنیای مجازی که با مدیا برای خودشان اسم و رسم راه انداخته‌اند؛ نقش آدم خوبه را دارند بازی می‌کنند؛ کازاموراتی رجیو در اصل لاکچری است ولی داره ادای نیش‌ها را در میاره؛ عطری در ظاهر شاداب، شیرین، گیاهی و گلدار که ترکیبی مدرن و در عین حال کلاسیک را به مصرف کننده ارائه می‌ده. رایحه ابتدایی عطر با بوی شیرین و به ظاهر شاداب مرکبات گریپ فروت و ترنج آغاز می‌شود که حسی تمیز، تلخ و گیاهی از اسطوخدوس به همراه داشته، رایحه ملایمی از گلها نیز آنرا همراهی می‌کنند. با گذر زمان رایحه اسطوخدوس قویتر شده و حالتی تلخ و صابونی پیدا می‌کند در حالی که رایحه گلهای شمعدانی و یلانگ یلانگ نیز حسی نسبتن پودری به عطر اضافه می‌کنند. زرژوف رژیو پخش بوی خوب و ماندگاری بالایی دارد و در تمامی فصول سال قابل استفاده است.