نظرات | سلطان عطربازهای ایران و توران
ترتیب نمایش
در این عصر تهاجم درد الیزه رنسه همچون داروی آرامش بخش است؛ در این جهان تداوم بی‌علاج دل‌شوره‌یی سمج الیزه رنسه پاک و مهربان است؛ دریچه‌ای که باهاش می‌شود به ازدحام کوچه خوشبخت نگاه کرد. این معجون شفابخش نرولی خط بطلانی است بر این نظریه که عطرهای تابستانی بی روح و بی‌کاراکتر هستند. چه کسی می‌تواند الیزه رنسه را ببوید و ایمان نیاورد که شب ظلمت حکام از بین نمی‌رود؟ آن نخوت باد دی و شوکت خار؛ آن شب تار؛ آن پریشانی شب‌های دراز و غم دل؛ آن روز هجران و شب فرقت یار؛ آن همه ناز و تنعم؛ آن بدعهدی ایام؛ آن تشویش خمار؛ آن محنت بی‌حد و شمار عاقبت در قدم باد بهار آخر شد؛ الیزه رنسه همان باد بهار است.
15 تشکر شده توسط : آرامیس nazanin
چهل سال پیش زمانی که «قیصر» را ساخت، رفاقت حدیث دیگری بود. نه مثل امروز پوچ و لگدمال! بی‌هویت و بی‌معنا. با تنها نشانی به کوچکی یک اسم از سال‌های دور. ادعایی واهی برای مدعیانی زرد روی. دیگر دشنه‌بُرّان رفیق بر نارفیقان تیز نیست که زخم خنجر دوست بهترین لباس مرد شده. افسوس...! افسوس که در این گود نارفیقی، تنها رد پای بر جا مانده از رفاقت، نامی است به خلاصگی چهار حرف بی‌خرجِ ر ف ی ق، و دیگر هیچ.

کافور ماده‌ای مومی، سفید و یا شفاف و جامد با فرمول C۱۰H۱۶O که دارای بوی بسیار قوی می‌باشد. کافور صمغ درختی بنام camphor laurel می‌باشد. این درخت همیشه سبز در آسیا و به خصوص در جزیره برنئو و فرمز وجود دارد.

دیگر رش رفته و فیقش مانده؛ دیگر کو قیصری که خنجر بر قلب نارفیق زند و کجاست سیّدی که شانه‌های هرچند نحیف‌اش، آخرین مأمن برای دوستی از سال‌های دور باشد؟ آیا در این زمانه می‌توان میراثی از داش‌آکُل یافت؟ همان پهلوان رؤیاهای هدایت که جوانمردانه طعمه تیغ ناجوانمرد شد. اما او هنوز از رفاقت می‌گوید. هنوز هم شیفته ارزش‌های انسانی است.

درخت کافور تا ۲۵-۳۰ متر رشد می‌کند و ماده کافور در اکثر نقاط آن یافت می‌شود. کافور درختی است همیشه سبز و از شاخه و برگ بسیار برخوردار است دارای گلهایی به رنگ سفید می‌باشد و میوه‌ای قرمز رنگ بسیار شبیه به میوه دارچین دارد. شاید هرگز فکرش را هم نمی کردیم که کافور هم در ساخت عطر مورد استفاده قرار بگیرد.

در چپتر فایو فریزر؛ هینوکی کومی؛ مستر سیدنی تویلور؛ آرشیو ۶۹؛ فاریز؛ اسپریت دیو تیگر؛ لودانو نرو تیزیانا؛ عود پالاو؛ وود آن دی اسنوی؛ کافور به صورت مشخص استفاده شده است و رایحه‌ سرد؛ گس و تیزش به وضوح قابل لمس است. اگر از من بپرسید رفاقت چه بویی می‌ده می‌گویم بوی کافور.
16 تشکر شده توسط : Niloufarane m sheykhzade
فوژر رویال هوبیگانت؛ اسکندل روجا داو؛ بیلاود امواج؛ شماره یک کلایو کریستین؛ رویال میفیر کرید و کلی عطر دیگر مثال نقضی هستند در برابر این نظره درب و داغون بودن عطرهای تابستانی.
4 تشکر شده توسط : ‌آرش ssh
ژان کلود النا استاد مسلم یکی از بهترین عطرسازهای هست که با آفریدن آثاری ارزشمند، خدمت بزرگی به تاریخ عطرسازی کرده. ژان کلود النا (Jean-Claude Ellena) رو خیلی‌ها با مدل عطرسازیه مینمالیستی و طبیعت‌گراش و صد البته، شاهکارهایی مانند عطر مردانه تر دِرمز (Terre d’Hermes) می‌شناسند. اما شاید جالب باشه بدونین که این عطرساز عالی‌مقام کار خودش رو از کار بر روی زمین شروع کرده!

ژان کلود در سال 1947 میلادی در پایتخت عطرسازی جهان، گرس به دنیا اومد و از کودکی و به همراه مادر بزرگش به باغ‌های گل یاس می‌رفت و به عنوان کارگر فعالیت می‌کرد. او تو سن 16 سالگی به عنوان کارآموز در کارخانه‌ای مشغول به کار شد که که روغن‌های معطر مورد استفاده در عطر رو تولید می‌کرد. ضمنا، ژان کلود جوان تو این دوران در شیفت شب مشغول به کار بود و به قول خودش “بعد از روشن کردن دستگاه استخراج روغن معطر، بر روی کوهی از گلسنگ به خواب می‌رفته.”

در سال 1968 میلادی ژان کلود 21 ساله یکی از اولین دانش‌جو‌هایی بود که وارد مدرسه (در اون زمان)‌ تازه تاسیس عطرسازی ژیوُدان (Givaudan) شد و پس از حدود ۸ سال فعالیت در این مدرسه، به گرس بازگشت تا فعالیت‌های حرفه‌ایش رو مستقل ادامه بده. پس از مدت کمی آوازه کارهای موسیو النا باعث شد که اون دوباره به ژيوُدان برگرده، اما این بار به عنوان عطرساز ارشد. در این مدت، این استاد عطرساز با برند‌های مطرحی مثل بولگاری (Bvlgari)، ون کلیف و آرپل (Van Cleef & Arpels)، فردریک مَل (Frédéric Malle)، ایو سن لوران (Yves Saint Laurent) و بسیاری دیگر کار کرد.

ژان کلود النا در سال 1990 به همراه تعداد دیگری از فعالان این صنعت، بایگانی بین‌المللی رایحه اوسموتک (Osmothèque) رو تاسیس کرد. همین‌طور گفتنی که این استاد افسانه‌ای تاریخ عطر خودش رو به شدت متاثر از روش عطرسازی افسانه عطرساز‌ها، ادموند رودنیتسکا (Edmound Roudnitska) می‌دوند. موسیو رودنیتسکا یکی از بزرگترین عطرسازهای تاریخ که آثاری مثل دیوریسیمو (Diorissimo)، دیورلا (Diorella)، او سوُوَژ (Eau Sauvage) و بسیاری دیگر رو تولید کرده. همچنین، ادموند رودنیتسکا در پیدا کردن روش درست استفاده از گل موگه (گل برف – گل مروارید) در عطرسازی تاثیر به سزایی داشته.

در سال 2004 برند مشهور هرمس (با تلفظ صحیح ارمز در زبان فرانسه) اولین برند عطری غیر نیش بود که تصمیم گرفت یک عطرساز اختصاصی استخدام کنه. طبیعتا، برندی با اصالت و سطح هرمس به کسی کمتر از بهترین راضی نبود. و به این شکل، ژان کلود النا به عنوان عطرساز اختصاصی و انحصاری هرمس مشغول به کار شد. در دوران فعالیت النا در هرمس، مجموعه عطرهای باغ (Les Jardins)، هرمسنس (Hermescence) و صد البته گل سر سبد عطرسازی معاصر، عطر تر دِرمز (Terre d’Hermes) روانه بازار شدن.

هر کدوم از این رایحه‌ها علاوه بر موفقیت تجاری یک موفقیت و یک تابلوی هنری نیز محسوب می‌شن و اسم ژان کلود النا رو در تاریخ عطر جاودانه می‌کنند. همینطور استاد النا به همراه دخترش سلین برند عطر نیش The Different Company رو هم تاسیس کرده که یکی از مهره‌های اصلی بازار عطر ایندی نیش به شمار میاد.

در سال 2016 ژان کلود النا تصمیم به بازنشستگی گرفت و جای خودش رو به عطرساز دیگه‌ای به نام کریستین ناژل (Christine Nagel) داد. این استاد بزرگ عطر‌ساز که چندین کتاب هم تالیف کرده، خودش هیچ وقت از عطر استفاده نمی‌کنه تا اعصاب بویاییش خیلی بهتر بتونن در محیط کار کنن. همچنین، موسیو النا به این معروفه که همیشه پیراهن مردانه سفید می‌پوشه. در حال حاضر موسیو النا در شهر زادگاهش، گرس زندگی می‌کنه و در سن 70 سالگی، دوران بازنشستگی خودش رو طی می‌کنه.
23 تشکر شده توسط : آیدا احسان جباري
رین جان لطف داری؛ این دست بندی‌ها نباید باعث شود فکر کنیم ایندی نیش به نیش برتری دارد و نیش‌ها به هد دیزاینرها و هد دیزاینرها به دیزاینرها؛ عطرهایی در همین دیزاینرها هستند که ایندی نیش‌ها در حسرت ساختنش می‌سوزند. زرجوف و امواج نیش هستند؛ ولی بعضی از تولیدات‌شان در ایندی نیش دسته بندی می‌شه مثل سری روغن‌های عطر امواج؛ همین طور دیفرنت کمپانی ایندی نیش است.
2 تشکر شده توسط : ssh rain
نی‌لوفر خانم نظر لطفتان هست؛ برای مجالس رسمی و شب به شما ساهارا نوآر تام فورد پیشنهاد می‌کنم؛ عطری که خیلی از خانم‌ها حاضر نمی‌شوند بپوشند؛ عطر روزانه هم نارسیسو رودریگز فور هر ابسلو پیشنهاد می‌دهم. شما اگر از ساهارا نوآر تام فورد خوشتان آمد بعد می‌توانم به‌تان بارااوندا الساندرو گوالتیری پیشنهاد کنم؛ چون ممکن خوشتان نیاد؛ به همین چند مورد بسنده می‌کنم وقتی تست کردید و نظرتان را گفتید به روی چشم بازهم پیشنهاد میدهم.
1 تشکر شده توسط : Niloufarane
نیش (Niche) این عبارت به بخش حاشیه‌ای کوچکی از بازار گفته می‌شود که بر روی یک نیاز ویژه یا یک کالای ویژه متمرکز شده است. این گونه از مدیریت بازاریابی بازار هدف خود را بر پایه نیاز بسیار ویژه، دامنه قیمتی، کیفیت کالا و ویژگی‌های جمعیت‌شناختی تعریف کرده است. هدف از بازاریابی نیش تمرکز کردن بر برآورده کردن یک کالا یا خدمت برای بخش کوچکی از بازار است که کالاها یا خدمات موجود نتوانسته‌اند نیاز آن بخش را به خوبی برآورده سازند. در صنعت عطر اغلب شرکتهایی که اینگونه بازاریابی را انتخاب کرده‌اند نسبت به غولهای چند ملیتی توان مالی کمتری داشته و بیشتر اهتمام خود را در افزایش کیفیت رایحه‌ها و سلایق خاص بکار می‌برند.

در بعضی از این برندها عطار و صاحب شرکت یکی هستند، هرچند در بعضی از آنها طراحی عطر به عطارهای خارج از شرکت سپرده شده است. یکی از تفاوتهای اصلی روش تولید این شرکتها با غولهای دیزاینری در این است که طراح عطر در این شرکتها کمتر به روندها و نظرسنجیهای عمومی توجه نشان داده و بیشتر کار تولید عطر را مانند یک اثر هنری بر اساس ذهنیت، داستان و ایده خودش طراحی و تولید می‌کند، به همین دلیل عطرهای این خانه‌ها اغلب خاص پسندتر بوده و کمتر مورد اقبال عمومی قرار می‌گیرند.

از معروفترین برندهای این حوضه می‌توان از Serge Lutens و Guerlain در این زمینه نام برد. بعضی از برندهای دیزاینری جهت رقابت با شرکتهایی که در بازارهای نیش فعالیت می‌کنند خط تولیدهای جداگانه‌ای تحت عنوان «اختصاصی» یا «ویژه» راه انداخته‌اند که بر روی همین بازارهای حاشیه‌ای تمرکز می‌کنند. از معروفترین این کارها می‌شود از خط Private Blend شرکت Tom Ford یا La Collection Privée برند Dior نام برد. امروزه شرکتهای عطرسازی فعال در بازارهای نیش بعلت نیاز کمتر به منابع مالی و افزایش مصرف بخصوص در بازارهای حوضه خاورمیانه رشد قارچ گونه‌ای داشته‌اند.

آرتیزان (Artisan) زیر مجموعه‌ای از شرکتهایی با استراتژی نیش مارکتینگ هستند که یک عطار خود، برند خیلی کوچکی ایجاد کرده و صاحب برند و عطار در آن یکی می‌باشد. به این گروه ایندی نیش (Indie Niche) هم گفته می‌شود. تعداد کارکنان این شرکتها از تعداد انگشتان دست فراتر نمی‌رود. این برندها اغلب سعی می‌کنند کمبود خود در زمینه مسایل مالی و امکانات بازاریابی را با استفاده از خلاقیت و ایجاد آثار هنری از رایحه، جبران نمایند. آنها اغلب گستره فروش محلی داشته و در نهایت از امکانات فروش آنلاین استفاده می‌نمایند. خیلی از این شرکتها به حوضه تولید عطرهای طبیعی (عطرهایی که صد در صد مواد اولیه استفاده شده در آنها طبیعی می‌باشد) روی آورده‌اند. از برندهایی که در حوضه ایندی نیش معروف می‌باشند می‌توان از Andy Tauer و DSH نام برد.

17 تشکر شده توسط : کامبیز سخی complihanicated
معمولا دسته‌بندی‌های مختلفی برای تقسیم‌بندی انواع عطر وجود داره که یکی از اونا، دسته‌بندی بر اساس تولید‌کننده است. بر این اساس، عطرها رو میشه به دو دسته دیزاینر و نیش با زیرمجموعه ایندی نیش و آرتیزان طبقه‌بندی کرد.

عطرهای دیزاینر (Designer) به محصولاتی گفته میشه که توسط برند‌های مشهور دنیای مُد تولید میشن. به عنوان مثال، محصولات شَنِل، دیور، هرمس (با تلفظ درست ارمز در زبان فرانسه) و بقیه برند‌های مشهور همه به این دسته تعلق دارن. خود دیزاینرها هم به چند دسته تقسیم می‌شوند؛ هد دیزاینرها شَنِل، دیور، ارمز به سلاطین جهان عطر گفته می‌شوند. البته، لازم به ذکر که این دسته،‌ یک زیر مجموعه غیر رسمی هم داره که به اصطلاح عطرهای مَس (Mass) خونده میشن. عطرهای مَس معمولا ارزون‌تر هستن و برند‌های تولید کننده اون، معمولا نام‌های خودمونی و غیر رسمی مانند دیزل (Diesel) و زیپو (Zippo) به شمار میان. البته این اصلا به معنی بد بودن عطرها نیست و انتخاب این عطرها کاملا به سلیقه شخصی شما، میزان بودجه و عوامل دیگه‌ای بستگی داره.

چون قرار نیست آدم همیشه سوپر من و سوپر وومن باشه؛ بعضی وقت‌ها حال آدم نیاز داره لباس کژال بپوشه؛ یه عطر ساده از یه برند مس بزنه و حالش جا بیاد.
13 تشکر شده توسط : محمد☆mm کامبیز سخی
به شخصه برای خود من هیچ کاری به اندازه خرید عطر؛ رفتن به سینما؛ تیاتر؛ گالری نقاشی؛ کنسرت موسیقی و موزه هیجان‌انگیز نیست ولی انتخاب کردن یک رایحه از بین تمام شیشه‌های زیبا و رنگارنگ عطر همیشه برام کار مشکلیه. شاید دلیل این سختی، ارتباط عطر با احساسات آدم‌ها باشه. به خاطر نوع ساختار سیستم‌های بویایی و عصبی انسان، بو همیشه تاثیر قابل توجهی روی حس و حال اون‌ها می‌ذاره و به همین دلیل، با خاطرات آدم‌ها پیوند نزدیکی داره. شاید همین مساله هم باعث می‌شه تا بعضی‌ها وقتی عطر مورد علاقشون رو پیدا می‌کنن، دیگه به همون وفادار می‌مونن و در طول سال‌ها عوضش نمی‌کنن. عامل دیگه‌ای که عطر خریدن رو مشکل می‌کنه، تنوع برند‌ها و تولیدات اوناست. توی این راهنمای خرید عطر، سعی کردم مسائلی رو بررسی کنم که باعث می‌شن تجربه‌ای شخصی‌تر و خاص‌تر با عطر خودتون داشته باشید.

یکی از از اولین مسائلی که باید وقت عطر خریدن به اون توجه کنین اینه که دوست دارید از خرید جدیدتون تو چه موقعیت و چه فصلی استفاده کنین. بعضی از عطرها برای استفاده روزمره و به اصطلاح دم‌دستی ساخته میشن، اما دسته دیگه برای شرایط رسمی‌تر و اداری‌تر مناسبن. به همین ترتیب، فصل‌ها، شرایط آب و هوایی و دمای هوا هر کدوم عامل موثری تو خرید عطر به شمار میان. گفتن اینکه چه عطری رسمیه و چه عطری غیر رسمی و دم‌دستی، واقعا کار سختیه چون خیلی قاعده و قانون خاصی نداره و بیشتر به برداشت شخصی افراد بستگی داره. اما، عطرهای دم‌دستی معمولن ساختار سبک و ساده‌ای دارن. این در حالیه که عطرهای رسمی ترکیب پیچیده‌تری دارند.
13 تشکر شده توسط : محمد☆mm کامبیز سخی
تاریخ کرید به دو قسمت تقسیم شده است؛ عطرهای قبل از اونتوس؛ عطرهای بعد از اونتوس. عطر مردانه وایکینگ اثر جدید کرید است که بعد از اونتوس لانچ شده است. این یک خط کاملن شوخی است؛ امیدوارم کسی به خاطرش رگ گردنی نشود : هاهاها

این خانه عطر این بار به سراغ دنیای وایکینگ‌ها رفته و از سفرهای دریایی، کشتی‌های خاص وایکینگ و به طور کلی، فرهنگ این مردمان الهام گرفته. عطر مردانه وایکینگ در اصل، تجسم مردی مدرن و ماجراجوئه که بر خلاف جریان آب شنا می‌کنه و سعی داره تا مسیر زندگی رو به سبک و روش خودش طی کنه. ساختار عطر مردانه وایکینگ تو لایه ابتدایی با بوی فلفل صورتی، ترنج کالابریا و لیموی سیسیل آغاز می‌شه و در میانه راه، نعناع و رز بلغاری رو هم با خودش هم‌صدا می‌کنه. نت‌های پایانی اون هم ترکیبی از چوب صندل، خس‌خس،‌ نعناع هندی و اسطخدوس که ترکیبی خاص و منحصر به فرد رو ایجاد می‌کنه.

اگه با کار‌های برند کرید آشنا باشین می‌دونین که شیشه عطرهای کرید معمولن بر اساس اندازه عطر و در برخی موارد بر اساس مجموعه تغییر می‌کنه. پس طبیعیه که کرید از همون طراحی شیشه آشنا برای عطر مردانه وایکینگ هم استفاده کنه. تنها نکته قابل توجه در این زمینه، استفاده از رنگ قرمز در بدنه شیشه است که سرزندگی، قدرت و حتی خشونت و ماجراجویی وایکینگ‌ها رو در یادها زنده می‌کنه.
7 تشکر شده توسط : nazanin کامبیز سخی

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan