رنسینس یکی از سه عطر مرکباتی جهان است مفیستو و خانواده‌اش توی سبک سیلور مانتن کرید هستند پیشنهاد من رنسینس زرجوف است به هیچ وجه هم قابل مقایسه با اون دو تا کار دیگر نیستند که در دسته کازاموراتی قرار دارند چون رنسینس برای خودش یک سرسلسله است ولی مفیستوها دوپلیکت هستند؛ عطرهای زرجف و کازاموراتی به خاطر فکری که پشتش بوده هیچ وقت توی پخش و ماندگاری کم نمی‌آورند چون از اول قرار بوده با پخش و ماندگاری بمب ارائه شوند

کارتیه دکلریشن ۱۹۹۸ ساخته شده این کار توس سال ۲۰۱۷ به کپی برداری هم باشه این توس است که از روی دست کارتیه کپی کرده حالا بماند که عطار دکلریشن جناب ژان کلود النا هستند کسی که خودش بی‌نیاز از تعریف است

خیلی باهم فرق دارند هر چقدر از اسنزا گریزان هستم بخاطر اون بوی تیز و صابونی‌ ولی عاشق
کلونیا اسولوتا هستم. ساخته دست عالیجنابان برتراند دوشافو و ژان کلود النا چشم بسته بگیر
البته غربی‌ها بهش بگویند بینی بسته؛ بیشتر راجع بهش توضحیح نمی‌دم که اسپویل نشه ولی یه بوی مخملی داره تصورت از رایحه‌های سیتروسی دگرگون می‌کنه اگر قرار بود این توی شیشه‌های
روجا داو بریزند قیمتش سی چهل برابر الانش بود هیچی از کیفیت و شفافیت کم نمی‌یاره

گویک جان بازار عشق نیش ایران پتانسیال بالایی برای فروش عطرهای گران قیمت دارد؛ وقتی عطر
اوت لوکس روجا داو به قیمت ۸۰ میلیون تومان به راحتی فروش می‌رود فروش عطرهای ده دوازده
میلیون تومانی لویی ویتون کاری ندارد برای‌شان

البته آزارو پورهوم اینتنس سال ۲۰۱۵ لانچ شده و تراژدی اف لورد جورج پنهالیگونز سال ۲۰۱۶

سلام سخی جان ارادت نظر لطفته من معمولی‌ترین عطرباز ممالک محروسه ایران هستم اسم کاربری‌م هم فقط طعنه به اونایی هست که خیلی عشق گندگی و بزرگی دارند آدم‌ها از بالا به پایین نگاه می‌کنند فکر می‌کنند همه رعیت هستن اینا قدر قدرتا هستن چون روجا داو می‌خرند پس بقیه گدا گودل هستن که نمی‌خرند خاک خواهی شد از رخ آینه‌ها پاک خواهی شد؛ اون کامنت به ظاهر ساده و بامزه چند خطی که بهش اشاره کردی باعث شد سالها خیلی‌ها از هم دور شوند باعث کدورتی‌ها و جنجال‌هایی شد راستش من این درباره شخصی به نام الف میم نوشتم ولی نمی‌دونم چرا خیلی‌ها به خودشان گرفتن ناراحت شدند اگر قرار بود یکی از نوشته‌هام در عطرافشان درخواست کنم دیلیت شود بدون شک همان کامنت مورد نظر است ولی هیچ وقت نخواستم چون حرف حق باید زد یا حق

در مجدلیه مردن

در مجدلیه مردن

این روزها شرکت‌های عطرسازی و خانه‌های عطر خیلی تلاش می‌کنند متفاوت باشند تا بتوانند
فروش زیاد تجربه کنند حتا همان‌هایی که ادعای نیش و ایندی بودن دارند. ولی شوپارد بدون
اینکه بخواد ادعا در بیاره متفاوت است. بدون اینکه بخواد عطرهاش بوی طویله و توالت‌های
بین راهی بده.

بلک اینسنس ملکی از شر ادویه‌جات خلاص شده و یا یک نت اینسنس جلا داده جایگزین کرده‌اند
اینجا عود نقش برجسته‌ای در این عطر ایفا می‌کند به این معنی که بوی آن به طور قابل توجهی
متفاوت از عود ملکی است وقتی چرم میان‌دار می‌شود.

عطرها مثل کتاب چند جلدی هستن باید از جلد اول شروع کرد به خواندن برای همین است
اول باید عود ملکی داشته باشیم بعد امبر ملکی بعد بیاییم سراغ بلک اینسنس ملکی.
اگر شوپارد باز باشید از بوییدنش لذت وافر خواهید برد. 

یک کت چرمی مشکی، روغنی و براق که اغلب هنگام سوار شدن به هلی کوپتر شخصی 
پوشیده می‌شود و اگزوز پر از بنزین - اما بعد از یک شب در کنار آتش آویزان می‌شود تا هوا
بهش بخوره بوش بپره. یا به سادگی می‌توان گفت. این آتش سوزی تشییع جنازه دارث ویدر است. 

من را به یاد چیزی می اندازد، اما نمی توانم بینی خود را روی آن بگذارم. تاریکی و چرمی با تلخی 
بعد از آن. دقیقن همان چیزی است که من دنبالش بودم. مدتی است که بوی تورمالین سیاه اثر
اولیویه دوربانو را استشمام کرده‌ام.

اما فکر می‌کنم این همان چیزی است که من را به یاد آن می‌اندازد زیرا آن‌ها در میان چند نت دیگر 
آکوردی مشابه کندر تیره و دودی دارند. از آنجایی که دیروز بلک اینسنس ملکی پوشیده بودم
نمی‌توانستم به گوچی گیلتی آبسلوت فکر نکنم. در حالی که این دو عطر بر روی چرم تمرکز دارند
ولی دو ادکلن متفاوت با دو دی ان ای مختلف هستند هیچ ربطی بهم ندارند با اینکه عطارشان یکی
است آلبرتو موریاس کبیر. 

در تابلوی گوئرنیکا پیکاسو هیچ نشانی از حماسه نیست، چیزی که معمولن عنوان می‌شود جنگ‌ها سرشار از آنند، چیزی که حتا گاهی خودش، یعنی خلق حماسه، بهانه‌ای می‌شود برای جنگ‌افروزی. گویی بدون جنگ بسیاری از استعداد‌ها و توانایی‌های انسانی معطل می‌مانند که برای بروز و شکوفایی آن به افروختن جنگ نیاز است. تصویر پیکاسو از بمباران گوئرنیکا در نگاه اول هیچ احساس آنی از فاجعه برنمی‌انگیزد، همچون تصویری طبیعت‌گرایانه یا واقع‌گرایانه از واقعیت‌های ویرانی و درد و رنج قربانیان با صحنه‌هایی دلخراش. با این همه، این نکته همواره در یاد آدم می‌ماند که در جنگ هرقدر هم حماسه وجود داشته باشد، باز چیزهایی هست که هیچ توجیهی برای آن‌ها نیست، باز چیزهایی هست که هیچ جایگزینی برای آن‌ها نیست.

پیشنهاد می‌کنم اولین نسخه یا همان انک نوآر اول بگیرید بعد از اون نسخه اکستریم. مثل این می‌مونه یه کتاب دو جلدی اول جلد دوم بخوانید بعد تازه بخواهید جلد اول شروع کنید

سلام رضا جان روزگار خوش احساس می‌کنم همین طرف‌ها زلزله‌ای در حال وقوع است دقیقن در تاریک‌ترین موقع شب رخ خواهد نمود به قول بهرام صادقی در رمان ملکوت: در آن شب فرحبخش مهتابی؛ بساط خود را بر سر سبزه باغی چیده بودند. ماه بدر تمام بود و آنچنان به همه چیز رنگ و روی شاعرانه می‌داد و سایه‌های وهم انگیز به وجود می‌آورد؛ و در آب جوی برق می‌انداخت که گویی ابدیت در حال تکوین بود. در فضا خنکی و لطافت جوهر نامریی نور موج می‌زد و از دور دور زمزمه‌های ناشناخته‌ای در هوا پراکنده می‌شد و مثل مه بر زمین می‌نشست. پیشنهاد من یه عطر چرمی چوبی در بستری از ویسکی و عود است که انیمالیک و دودی هم هست یه چیزی مثل گلد لدر آتلیه کلون ولی اگر اینسنی می‌خواهی کصباح روبرت پیگه که نهایت اینسنس است

سلام بهروز جان قدر این مبتدی بودنت را بدان چون در عطربازی هر چقدر حرفه‌ای‌تر باشی بیشتر نگاهت از بالا به پایین می‌شه و این سمه؛ همان طور که باند راه انداختن و گروه داشتن همه‌اش مافیا است باید دوری کرد از هر چه از آن بوی سازمان‌یافته می‌آید؛ بلاگرهای عطری می‌شناسم که می‌گویند قیمت عطر در ایران ما تعیین می‌کنیم!

والا سباستین جارا به عنوان بزرگترین کلکسیونر جهان عطر و بهترین نقدکننده عطرها هیچ وقت همچین ادعایی نداره که این‌ها مدعی‌اش هستند؛ بلاگر عطر چه به تجارت عطر؟ عزیزم تو باید روایج شرح دهی؛ عطر نقد کنی؛ چرا دوست داری ادای حاجی بازاری‌های شکم گنده در بیاری؟ دوست داری ژست شیک انتلکت بلاگر بگیری ولی نمی‌توانی از سود و تجارت عطر و ادکلن بگذری؟ واردکننده عطرهای روجا داو به ایران همچین ادعایی هیچ وقت نداره اتفاقن آدم افتاده‌ای هست خاکی. کاش این افتادگی و خاکی یاد بگیریم.

روایح عطرهای دم دستی ارزان قیمت واقعن نمی‌شه تفکیک کرد چون تفکیک کردنی نیستند؛ فرق بو و رایحه هستند؛ بو نه عمق دارد و نه شفافیت دارد فقط به مشام می‌رسه ولی این رایحه است که داستان دارد می‌شود به عمق ماجرا رفت تعریفش کرد تخیل دارد انتزاعی است می‌شود باهاش دیوانگی کرد.

به قول ایکاروس افسانه‌ای جایی در میان نظراتشان در ۲۱ آذر ۱۳۹۶ می‌گوید: "  ... عطرها در نهایت یک پرفورمنس انتزاعی هستن پس لزوما قاعده بر این نیست با منطق حسی باهاش برخورد بشه. بایستی قدری با جنون شاعرانه و تخیل و تصور با عطرها روبرو شد. در یک نیمه شب اساطیری چند سال پیش چنان لایه های تخیل برانگیز اپوس 1144 رو مکاشفه کردیم که تتمه ی آدرنالین و دوپامین بدن ما در کشف لذت این عطر تخلیه شد. با این جنون و دقیقا با این جنون با عطرها خصوصا آنها که پشت شان همین نگرش قوام یافته مواجه بشید. و من توصیه میکنم به روند استخراج تحیر و تخیل در نوشته های ایشان دقت کنید تا لذت شخصی از عطر رو بیش از قبل درک کنید. تخیل خود رو دخیل کنید. البته که در ادامه اگر فرصت بالاخره دست بده باز هم به نت های رفرنس اشاره خواهم کرد. برقرار باشید." 

لینک این نظر ایکاروس در عطرافشان

https://www.atrafshan.ir/perfume/3129/1920-extreme?commentId=52478#comment-52478







اتفاقن مرتضا جان قدر این علمی نبودن دقیق نبودن شرح رایحه‌ها و عطرها بدان. عطرها سرزمین جنون هستند با عقل که اگر بخواهی وارد شوی سرگردان می‌شوی کسانی که می‌روند سایت فرگرنتیکا می‌بینند نت‌های فلان عطر چی هست تا بتوانن در ریوهاشون همان‌ها را مثلن شرح دهند در تاپ نت اینا هست در فلان نت این نت‌ها میاد و... اگر دقت کنی هیچ وقت راجع به عطرهای گوالتیری نظر نمی‌دن چون یا نت‌هاش به فرگرنتیکا اعلام نشده یا اگر اعلام شده فقط از روی رفع مسئولیت بوده هیچ وقت نمی‌ت