اولین پاف بوی بسیار دلانگیزی داره.بعد از مدتی واقعن سخته تجزیه تحلیلش برام.خوشم اومد ازش
در یک کلام من رو به فکر فرو میبرد.نه مثل یک متفکر .مثل یک نابینا در تاریکی که احساس امنیت درش هست.
بویی بسیار پیچیده داره.من اهل سمپل و تست نیستم .برای رویارویی با این عطر پیچیده تهیه اش کردم و دلم را بهش دادم.گ
قدیما دنبال عطرهای کلاسیک بودم سنم که بالاتر میره جنگلی و درختی و طراوت منهای رز و عود طبیعتم رو گرفته.
گاهی دوست دارم در جنگل پر از مرکبات و گیاهان با برخورد به انها و تراوش بوی درونشان به لذت طراوتشان برسم.

اصل عطرهای ایتالیائ رو من اشنایی ندارم تنها با عطرهای امرود قبلن اشنا بودم.
همیشه از خودم سئوال میکردم فلسفه ایتالیایی شکمو که از فرانسوی هم به مراتب شکموتر هست در عطر چیه .
میتونم با تجربه کمم عرض کنم به نوعی عطرهاشون انقلابی تر هستند یا ریسکی تر هستند.
در امرودها که عطرهای متوسطی به نظر من حساب میشن بهترینشون رو عطر زنانblue blooded میدونم.در خور توجه رسمی و مناسب خانمهای با پرستیژ.هر چند اون عطر به نوعی خطی هست و نوتها تغییر انچنانی برای من نداشت و دیگران که خوشم نیامد ....

این سایت یک مشکلی که در بعضی عطرهاش داره اینه که یکهو 10 صفحه صحبت نشده ولی کسی جرات نکرده نظرش رو در مورد عطر مورد نظر بنویسه.
من 1144 رو نپسندیدم.شاید زود قصاوت کردم.نمیدونم.احتمال میدم ترکیب بخصوص و تکه هل و یاس من رو به سمت این عطر کشوند.در نوتهای میانی بینی بهش عادت میکنه و ترکیب پیچیده مقداری ساده تر میشه.اما باز برام قریبه و نمیتوتم تجزیش کنم.جالبه دوستی ازش خوشش اومد و با تجربه عامیانه خودش گفت متوسطه زیباییه بوش.
به نظر من ذات ایتالیایی به سمتی میره که هیچ موقع به سمت فرانسوی نزدیک نیست.شخص حقیر بنده اعتقاد دارم لطافت فرانسویها در عطرها خیلی بیشتر از ایتالیاییها هست.

در نهایت از فرد مورد احترام که همه میشناسنش و من زیارتشون نکردم بابت معرفیه این عطر تشکر ویژه دارم.
امیدوارم نظراتم باعث کدورت خاطر کسی نشود

به نظرم برای کسی که سولو رو استفاده کرده و با بوی مرکباتش زندگی کرده باشه یا به اسنسیا عشق بورزه ارتباط برقرار کردن با این عطر سخت تره.
با این عطر هنوز نتونستم ارتباط برقرارکنم.
زیاد به مشک علاقه ندارم هر چند سئوالم از دوستان اینه
مشک زباد با مشکهای دیگه چقدر تفاوت دارن.
من سعی میکنم نظراتم رو کاملن با مشام خودم عرض کنم و خوشم نمیاد ترجمه جایی رو به نظرم اضافه کنم.

سلام
با احترام به نظرات دوستان
گالووی عطریست برعکس اکثر مارلیها به خنکی میزنه.هر چند که در عمل فلفل و اجزای دیگر کاملن به گرمی سوقش میدن.
ابتدای انتشار بو روایح بسیار دلنشین از اجزا عطر به مشام میرسد اما بعد از کمتر از یکساعت حالت خطیه خودش رو میگیره و تا اخر همون بو باهاش میمون.اگر اشتباه نکرده باشم مشک .
خانمها طبعن متمایل به عطری هستن که جاذب باشه و مثل وسایل دیگر ارایشی برون گرا باشه ولی گالووی بعد از یکی دوساعت پخش بوش فروکش میکنه و ماندگار میمونه.
گالوی اسمش که برای فروشنده میاد مانتین واتر رو پیشنهاد میده که اونم ماندگاریه کمی نسبت به ماندگارها داره.کلن منم موافقم عطرهای خنک مثل کرید مانتین واتر ماندگاریه کمی دارن.
گاهی برای تست عطر بجای استفاده برای خودم دوستان نزدیک رو مورد ازمایش قرار میدم.مخصوصن در تابستان.

شخصن گالووی برای کسی که الرژی داره یا به بوی سنگین حساسه زیاد توصیه نمیکنم.ولی برای مجالس و تک بودن واقعن بوی تکی داره.

دوست عزیز ما در جهان سوم زندگی میکنیم.
اکثرن با نوشته ها از قرون گذشته زندگیمون رو میچرخونیم.
یعنی نوشته دیگران شده خواب و خوراک و فردا و اون دنیا و دگر دنیاهامون ولی خودمون هیچی برای بیان و ابراز وجود نداریم.
اما
گاهی عزیزانی هستن که معلم هستند و از تجربیاتشون برای دیگران هم باندک یا مقدار زیادی علم به ارمغان میارن.

دوست گرامی که میفرمایید واقعن مایه احترام و ستایش هستند که این همه وقت گذاشتن و نوشته از خودشون بجا گذاشتند .حال بینا و نابینا میتونن قضاوت صحیح و ناصحیح داشته باشن.

مثال برند جووی حداقلش فرقی هست در بین هزاران عطری که همه بوهای خطی و یکنواختی دارن و حداقل این برند اگر هم بویی مثلن مشمئز کننده داره ولی با فکر و عقل مخاطب به جنگ میره.
همین پراویت در نوت اخر چنان گیرایی برای من داشت ک
ه با خودم گفتم چرا اغاز بدین گونه جان گیر و پایانی دل انگیز مثل
ملودرامی برعکس.توگویی باید اخر مهمانی بفرماییم داخل.

بنده حقیر سالیان کمی ر رو به تست شنیداری و تفکیک موسیقیایی موزیک بدون علم موسیقی بسر بردم و دانسته ام که یک گوش تربیت شده همیشه حرف دگر دارد.پس لابد منطقی هست و دلیلی.بینیه تربیت شده دنیای دگر دارد.
بودند بسیارانی که یادگرفته اند و بعد به خود یاددهنده ایراد گرفته اند.این رسمش نیست.
از طرفی بوده اند چاپلوسانی که دور معلم قفس درست کرده اند که دیگری نزدیک نشود.

بدتر از همه کسانی که در این کار زار حس پول درو میکنن نه بو.

خدمت دو عزیز
یک عطر ارزش این همه کلنجار رو نداره
واقعن من بعد از چند روز گشتن تونستم اکاستر رو گیر بیارم و تست کنم.
بازخوردش برای من عامی و مخاطبان عامیه دور و برم یک چیزی تو مایه های عطرهای ریو بود.
ولی در مورد تکرارشدن نوتها من در سرمای بیرون هم تستش کردم قدرت پخشش بقول جناب مارلی خوب بود و فرمایش سوراکی باید جوری بشه که کسی ضرر خریدش رو بدون تست نکنه.
من شخصن ناراحت نیستم چون تست شامه میکنم.
این عطر در 3.4 ساعت اولیه مدام خودش رو در فضای باز به مخاطب تکرار میکنه.
شخصن نظرم اینه اگر کسی در فضای بسته تستش میکنه مثل پگاسوس نهایت دو پاف بیشتر نزنه.قدرت پخشش دو برابر گالوی هست و ماندگار مقداری از کارلایل کمتره که دلیلش رو بخاطر عادت حس بویایی به نوتهای کمتر میدونم.
من بیشتر به ترکیبات مرکباتی همراه با تنباکوهای اعلا گرایش پیدا کردم فراری از عود و مشک و مقداری چرم و وود هستم.مگر معجزه باشه

سلام
با احترام به نظرات دوستان باتجربه و عزیزان دیگر

بنده اکثر مارلیها رو تست کردم و با استفاده از کارلایل توقع بازخورد خوبی از اکاستر داشتم.
اما متاسفانه من نمیدونم نگرش تولید این مدل چیه.
ما ایرانیها از بچگی با بوی گلاب و شله زرد و زعفران زندگی کردیم.
بوی رز همیشه زیبا و برای امثال من لینکی بوده به جاهایی که زیاد باب دلم نیست.
مثل همیشه بوی مخصوص مارلیها که فکر کن در اکثر پاف اول به مشام میرسه و بعد بوی گل خودش رو برجسته میکنه.
من نمیدونم این چیه ریلیز شده .
بوی عود.
دلیل انتقادم به این اودکلن قیمت واقعن گزافشه که اصلن نمی ارزه هر کسی خواست بخره حتمن تست کنه.

سلام
به نظر بنده این اودکلن زنانه است.
بسیار خوشبو.
مناسب برای سخت پسندترین سلیقه زنانه.
البته مردانه هم هست ولی عشوه گری که در این عطر هست توازن رو به زنانه میبره.

به نظر من خانمهای سخت پسند عمومن گرایش به عطرهای مردانه دارند و این دلیلیه بر پسندشان.

زیباترین
زیباترین عطری که تا بحال بوییدم.
شاید کارلایل برام ابهت و رسمیت داشته و عطری ساده از نظر ترکیب بوده ولی این نوازنده روحه.

باهاش نتونستم ارتباط برقرار کنم
دوست عزیزمون اونقدر زیبا توصیفش کردن که میگم دوباره تستش کنم.
من از مشک زیاد نتونستم بازخورد بگیرم...یعنی مشک همیشه برام مورد سیوال بوده.

این عطر رو تست کردم
بارها و بارها
بوش بسیار برام جذاب بود
بار دوم بوی گزنده برام جذاب بود

شکم زیاد شد
چرا اگر امپریال بودمساویه با بوی شامپو و صابون. سلمانی

با خودم گفتم یکجای کار میلنگه
این عطر در نوع خودش برتری داره از نظر بازخورد
از نظر تخصصی در جایگاه بررسیش نیستم و گفرمایش دوست عزیزمون رو میپذیرم.

کل عرضم این بود
اگر بجای فلز از عنصری دیگر استفاده میشد شاید خیلی موفقتر بود.
اعتراف میکنم خوشم اومد ازش
گذنده خوشبو.

تو نت پایانی گیج شدم
دو سه ساعت اول واقعن دل انگیزه نت پایانی درکش سخته
تو نیویورک یکمقداری واضحتر و خطیه
البته نظرم اینه که ذهن من در نوت پایانی به دنبال اغازه.

واقعن به این نتیجه دارم میرسم کوبا یک سر و گزدن بالاتر ا پچولی و تی و نیویورکه.البته شاید سلیقه منه و اینکه سرماخوردم و دارم اشتباه میکنم.
یک بوی مرکباتی در لووه اسنسیا من در وسط کار حالم رو جا میاورد.توی کوبا یک رنگ دیگه یک نوع دیگه بالاتر از اون من رو محصور کرده......
نیکلای شاید در فضای باز بعد از دو ساعت نتونه بازخورد عجیب داشته باشه ولی برای صاحبش موزیسینه برجسته ایه.