نظرات | محسن
ترتیب نمایش
فِرِش و روشن بودن رایحه یک چیز است... تیز و گازدار و سرد بودنِ رایحه یک چیز دیگر.
اسمِ مرکبات که در ترکیب می آید، ذهن ما انتظار بویی اسیدی، سرد و فیزی را دارد... در صورتی که می تواند اینطور نباشد. آنچه که Forever، از جدیدترین فلنکرهای لاین محبوبِ Light blue را متمایز از اغلب تابستانی ها می کند همین است.
همه از "گریپ فروت" در اینجا می گویند، درست هم هست... اما آنچه این عطر را روشن می کند و به آن بُعد می بخشد، آکوردِ "اوزون" یا همان عنصرِ "هوا" ست که در ترکیبش با گریپ فروتِ خنثی (نه تُرش و نه شیرین)، حسی شبیهِ آسمان آبی و ساحل دریا در یک روز آفتابیِ بهاری را متبادر می کند. پس Forever روشن و تروتازه است، بدون اینکه تند و ترش و سرد باشد. در واقع "فوراِور" خودِ تابستان است، نه آنچه که در تابستان به آن نیاز دارید (سرما)...
با رایحه ای آبدار و پرنشاط از "گریپ فروت" و "نت اوزون" شروع می شود و پس از نیم ساعت با اضافه شدن "برگ بنفشه" و "وتیور"، جا افتاده و شیک تر می شود... و در نهایت، همچنان که سه گانه "گریپ فروت"، "اوزون" و "برگ بنفشه" کماکان غالب است، با اضافه شدن خراشی از "پچولی" و اشاره های گاه و بیگاهِ "وتیور" به پایان می رسد...
عطر خوب و خوش ترکیبی ست که چند حُسن دارد:
یک) خطِ بو دارد، بیش از 5 ساعت هنگام حرکت، ردِ واضحی پشت سر ایجاد می کند... (شاید خودتان متوجه اش نشوید)
دو) تکراری نیست، با اینکه فلنکری از پرفروش ترین لاین های عطرهای تابستانی ست، اما رایحه تکراری نیست...
سه) باتل زیباست و بسیار خوش رنگ و شکل، که خبر از شیک بودن رایحه ی درونش دارد... که همینطور هم هست.
اما یک ضعف بالقوه هم دارد... خطرِ زیادی "جویسی" شدن در اووِرپاف کردن و شاید در اسپری روی لباس. عطرهای تابستانی، هرچقدر که اسیدی و فِرِش و خنک باشند، به همان میزان هم فرّار اند و پرفورمنس ضعیفی دارند... برای همین، ما غالبا روی پوست و لباس اووِرپاف می کنیم... اما در Forever، به خاطر ماهیت سیروپی و آکواتیک اش، و غلظتِ ادوپرفیوم اش، پخش و ماندگاری بهتری از هم قطارانش دارد، اما باید مراقب باشید که به همین دلیل، در اثر پاف های زیاد می تواند اثر رایحه را غلیظ و شربت مانند کند و در نهایت، رایحه ای که از شما متصاعد می شود، زَنَنده به نظر برسد. پیشنهاد من 7 پاف روی پوست برای هر 7 ساعت است.
46 تشکر شده توسط : فرهاد کیمیا
Narciso Rodriguez for Him Bleu Noir EDP
لینک به نظر 4 تیر 1402 تشکر پاسخ به مهیار صلواتی
عطر خوب و خوش ساختی ست... بخریدش. مخصوصا که ادوتویلت اش رو دوست داشتید (امیدوارم دقیق تست کرده باشید)
پرفورمنس همونه... نه بیشتر و نه کمتر... (درسته که غلظتش بیشتره، اما رایحه معتدل شده)
بله... شباهت زیادی به ادوتویلت داره، با این تفاوت که نسخه ادوپرفیوم، کمی خنک تر و کمی پودری تر شده... کار 4 فصل و خوبی دیدمش...
27 تشکر شده توسط : فرهاد علی
ممنون آقا سعید... استفاده می کنیم از بررسی های عالی تون.
کاش زودتر با قیمت مناسب عرضه بشه. جنبه ای که در پروفومو کم نظیره، روحِ نیمه رسمی و باوقارشه، زیاد همچین چیزی رو در کولون های تابستونی سراغ ندارم. نسخه اصلی هم ضعیف شده متاسفانه... وگرنه به نظرم هنوز هم این سبک رایحه تکراری نشده... نکته ی دیگری که به نظرم در عطرهای تابستانی کم نظیره ، تغییر نت های ملموس و شگفت آورِ نسخه ی اصلی بود...
شاد و سلامت باشی دوست عزیزم...
20 تشکر شده توسط : مهریار علی شنبه زاده
Sauvage Elixir
لینک به نظر 24 خرداد 1402 تشکر پاسخ به علی افتخاریان
عزیزی علی جان... ممنونم از لطف ات 💐🙏🤝
6 تشکر شده توسط : مهریار Amirhossein
"شیرین بیانِ آقای دماشی"...
اگر چشم هایم را هنگام تستِ اول بسته بودم، فکر می کردم یکی از آن بطری سیاه های "مارلی" را اسپری کرده ام... شرقی تر از آن بود که DIOR باشد، آنهم در لاین Sauvage... در تستِ اول، همچنان که جذب اش می شدم، با کلی سوال هم مواجه شدم... چقدر شرقی؟ چقدر ادویه ای؟ دی ان ایِ ساواج پس کو؟... و مهمتر از همه: این نُتِ شیرینِ پرقدرت چیست؟ 🤔
بارِ دوم، فول وِر پوشیدمش که 3 پاف کفایت می کرد. شیفته ی وقار و کلاسش شدم و باعث شده بود احساس کنم باید لباسهای رسمی تری می پوشیدم... های و هویِ ادویه ها که فرونشست و رایحه آرام گرفت، در کنارِ "لوندر" که حضورِ با صلابتی داشت، یک نُتِ بشدت شیرین و شرقی احساس می کردم که هم آشنا بود و هم جدید و منحصربه فرد... و آن چیزی نبود جز "شیرین بیان"... ریشه ی گیاه Licorice که یک رایحه ی شرقی/ شیرین/ ادویه ایِ نافذ و عمیق ایجاد می کند و از این جهت آشنا بود که از قدیم در خانه ها و بازار موجود بود (خواص ضد التهاب اش ثابت شده است).
رایحه ی "ساواج الکسیر" با ترکیبی تند و تازه از انواع ادویه ها + اسطوخودوس (لوندر) + گریپ فروت باز می شود. پس از 10 دقیقه، اسطوخودوسِ لاستیکی و صمغی، روند نرم شدن را آغاز می کند و شیرین بیان آرام آرام فراگیر می شود... هِل، دارچین و جوزهندی که آرام گرفتند، قلبِ رایحه، صحنه ی رقصِ لَوَندر و شیرین بیان است... و چقدر شیک است این ترکیب. آرام آرام وِتیوِر هائیتی با لمسی از پچولی پایان بندی عطر را چوبی تر می کند و اینجاست که کمی به یاد دیگر "ساواج" ها (مخصوصا ساواج پرفیوم) می افتید.
باید بگویم که حقیقتا مجذوب این عطر شدم. همه ی استانداردهای نام بزرگ "دیور" در "الکسیر" به بهترین شکل ممکن رعایت شده... بسته بندیِ عالی، درب مغناطیسی، اتومایزر خیلی خیلی با کیفیت که باعث می شود کنترل خوبی روی هر پاف داشته باشید... و در نهایت پرفورمنس فوق العاده و رایحه ای قوی، غنی و عمیق، با اثری چندوجهی و تاثیرگذار... با اطمینان می توانم بگویم که ارزش قیمت اش را دارد. عطر نجیب و قابل احترامی ست و قطعا بالاتر از سطحِ مِین استریم قرار می گیرد... و هنرِ واقعی و کهنِ خانه ی عطر دیور را یادآوری می کند.
دستخوش آقای "دماشی"... قبل از خداحافظی با "دیور" یک شاهکار به جا گذاشتی 👏
.
تصور من برای استایل این عطر، آقایی بالغ با کت و شلوار سرمه ای تیره با پیراهنِ تیره است که همراهش در مجلس شبانه، "دیور ادیکت" را با پیراهن سرمه ایِ بلندش سِت کرده است.
42 تشکر شده توسط : روشن مهریار
برای آقای "اندی تاور" احترام زیادی قائلم... او برای من نمادِ اراده ی یک انسان، برای عملی کردنِ ایده ها و ایجادِ کار و کسب بر مبنای علم و علاقه اش است. بسیار ساده و بدونِ تکلف، اما جهانگیر و موفق. بطری های نمادین اش را در همه جای دنیا می شناسند، اما خط تولیدِ عریض و طویلی در کار نیست... خیلی ساده، با دست پُر می شوند و با دست برچسب می خورند... و البته که اصلِ ماجرا، آن مایعِ درون بطری های پنج گوشَش است که هر کدام بیانگرِ موقعیتی خاص هستند... مثل "هوای صحرای مراکش" یا "هوای آلپ های سوئیس"... اما اینگونه نیست که بوئیدنش برایمان تداعی کننده ی مثلا "کوههای سوئیس" باشد... بلکه عطار در چینشِ نت ها و ساختِ هرم بویایی، از نقطه به نقطه ی آن موقعیت جغرافیایی الهام گرفته و بر اساس قاعده ی حرکتِ مورد نظرش در مکان، عطر را فرمول می کند. بنابراین عطرهای "تاور" به این شکل "مفهوم محور" هستند و بوئیدنِ لحظه به لحظه ی عطر، به مثابه ی سفری ست در مکانِ مورد نظر عطار، و همراه شدن با او مثل یک راهنما، تا زوایای پیدا و پنهانِ منطقه را برایتان رمزگشایی کند.

در L'AIR DES ALPES SUISSES ، عطار از مرتفع ترین نقطه ی کوهها سفرش را آغاز می کند و در طولِ پرفورمنس، مرحله به مرحله به ارتفاعات پایینتر فرود می آید. از قله های سنگی و صخره های خشنِ گرانیتی، با چشم اندازی از یخچال های ابدی و پوشش گیاهانِ کم پشت اطرافش... تا پایینتر و دامنه های پُرشیب با گیاهان پُرپُشت و معطر... و در نهایت کوهپایه و جنگل های انبوهش.
در پله ی اول و اُپنینگ... عنبرسائل، آویشن، بادرنجبویه و جوزهندی، نت هایی هستند که آکوردهای گرانیت، هوای تازه و گیاهان تلخِ ارتفاعات را می سازند... در پله ی دوم و برای نت های میانی، عطار منطقه ی "دارمَرز" (بالاتر از جنگل) را با آکوردهای سبز و گلی و ادویه ای بازنمایی می کند و برای این منظور، از نت های اسطوخودوس، ریحان، ارکیده و سوسن و روایح ادویه ایِ بیشتر استفاده می کند... لمسی از روایحِ چوبی و آکوردهای سوزنی برگ هم، خبر از ورود به جنگلِ انبوهِ پای این کوهها می دهند. اما بدنه ی عطر در پله ی پایانی، به مانند بدنه ی آلپ ها، همان جنگل های انبوه و همیشه سبزِ کوهپایه ها هستند که در اینجا، روایحِ چوبی، با نت های کاج، رُز وود و غان، لحظه به لحظه غلیظ تر می شوند و ما را به پایان سفرمان رهنمون می کنند...
چوبِ درخت غان، که در اکثر کارهای "تاور" حضورِ پررنگی دارد، همان درخت "توس" از راسته ی "توسکایان" است که بومیِ منطقه ما نیست و در عرض های جغرافیایی بالاتر (شمالی تر) یافت می شود. پس چرا رایحه اش برایمان آشناست؟ چون "توس" یا همان "غان" نسبتِ نزدیکی با "راش" و "بلوط" دارد. پهن برگ های باارزشِ منطقه ی ما که دارای رایحه ای شیرین و سبز اند و یک آروماتیکِ قوی و فراگیر ایجاد می کنند.

برای یک مخاطبِ معمولی در دنیای عطر، کارهای "تاور" بسیار سخت پوشند. بیشتر برای تامل خلق شده اند تا سِت کردن... اکثر آنها برای موقعیت های خاص و کم تکرار قابل استفاده هستند... که البته این خصوصیتِ عطرهای "نیش" است. اما "هوای آلپ های سوئیس" می تواند راحت پوش تر باشد... معتدل است و برای بهار و پاییز، در هوای آزاد می تواند لذت بخش باشد. شبیه "آمواج رفلکشن" نیست اما در همان فضاست. آروماتیک، اسپایسی، چوبی ست که در مقاطعی، رگه هایی از گل بروز می دهد و پخش و ماندگاری خوبی دارد.
34 تشکر شده توسط : نیلا ی پارسی
Beach Hut Man
لینک به نظر 8 خرداد 1402 تشکر پاسخ به Perfumex
علی و آروین عزیزم... من هم دوستتون دارم خیلی زیاد. کاش یکم عمیق تر می دیدید پست رو. خود ایکاروس هم که قائل بود به سیاست های اقتصادیِ برندها. حتی همون سال ۹۵... اما از شما بعیده منکر جنبه های درستش بشید. عطر سازی و عطربازی، چیزی جز احترام به طبیعت نیست و متاسفانه ما (بشر) در حال تخریبش هستیم. مصادیقش هم دوروبرمون زیاده. نظارت چیز بدی نیست رفقا.
اما من اصلا هدفم چیز دیگری بود از این کامنت... شما ببین من خودم اول چی گفتم... شاید بعدها به شکل دیگری مطرح اش کردم. فعلا که تیرم به سنگ خورد 🙁
20 تشکر شده توسط : مجتبی nazanin
سلام رفقا... هربار که بحث های مربوط به ریفرموله شدن عطرها، یا اصل و کپی در سایت مطرح میشه، یاد ایکاروس می افتم... در طول مدتی که ایکاروس در سایت فعال بود، بیش از هزار یادداشت ثبت کرده که مرجع ارزشمندیست و همچنان برای ما قابل استفاده و استناد هست.
بطور مشخص در مورد "ریفرمولاسیون" عطرها، این دو نقل قول را انتخاب کردم که یادآوری بشه و کاربرانِ جدیدتر هم جنبه های مختلفِ ضعیف شدن عطرها را بدانند و با احتیاط بیشتری در سایت نظر ثبت کنند. این کامنت را هم پیوست می کنم به یکی از نوشته های خودش، تا راحت پروفایلش را پیدا کنید. امیدوارم سلامت و خوشحال باشد.
.
ایکاروس * شهریور 1395 * ذیل عطر LALIQUE - Encre Noire Sport
((من چند ده هزار سطر در این سایت نظر نوشتم تا بلکه ماندگاری و پخش بوی بالا ملاک کیفیت عطرها نباشه‌. اینکه پخش بوی عطرها کم شده نشان نظام کثیف فلان یا نشان از کاهش کیفیت نیست. صد ها نفر از نوابغ علمی‌جهان که سالیانه چندین نفرشون بخاطر ابتلا به انواع لوسمی و کنسر اوروتلیال در نتیجه تحقیقات بسیار زیاد جان شون رو از دست میدن روی انواع مواد موثره ی درون عطرها تحقیقاتی رو‌انجام میدن یا گزارشاتی بهشون داده میشه که مواد مختلف بویایی رو ممنوع یا محدود میکنن. هر ساله لیستی از موادی که اسیب شون به بدن محرز شده رو به برندهای عطر میدن تا از اونها استفاده نکنن یا غلظت شون‌ رو کاهش بدن.‌در‌نتیجه ی این محدودیت ها ممکنه شاهد این باشیم که عطرمون نسبت به چند سال قبل ضعیف تر شده. . شما و ما باید ممنون‌ این‌ وقایع باشیم. برای مثال برگاپتن که از مواد موثره برگاموت هست امسال غلطت استفاده ش در عطرها محدود شد. میتونیم انتظار داشته باشیم عطرهایی با رایحه غالب برگاموت سال دیگر قدری ضعیف تر بشن. یا برندها دست به کار بشن و تغییراتی روش ایجاد کنن .))
.
ایکاروس * شهریور 1395 * ذیل عطر JACQUES BOGART - One Man Show Oud Edition
(( بطور خلاصه من یک‌ مرور دیگه به حرفهام کنم. ریفرموله علل مختلفی داره. ایفرا ، جیودان، اف دی ای و غیره سالیانه مطالعاتی بر سلامت مواد مختلف انجام میدن. یا گزارش هایی مبنی بر بیماری زایی بعضی نت ها میرسه . نتیجه یا میشه Restriction یعنی محدودیت غلظت مورد استفاده یا میشه prohibitionکه در‌نتیجه منع میشه استفاده از اون ماده در عطرها.
اما این یکی از دلایل ریفرموله ست. در معرض انقراض قرار گرفتن بعضی گونه ها علت دیگری‌ میتونه باشه. بعضی مواقع هم این یک سیاست اقتصادی برای اون برند هست. تا توجه به دیگر‌محصولاتش یا توجه به فلنکرهای اون محصول بیشتر بشه.
اما اینکه دیگران چرا ترجیح میدن که عطرشون وینتیج باشه بیشتر به سبب این هست که یا با رایحه ی اصلیش خاطره دارن یا احتمالا از پخش بوی نسخه های جدیدترش شکایت دارن. اینکه این طرز فکر غلط هست یا صحیح هست نقدش بر‌عهده من نیست. کما اینکه مردم سیگار‌ هم میکشن کما اینکه اطلاع دارن مضره یا فست فود مصرف میکنن و الخ...
اینکه چرا من بعضا نسخه های وینتیج رو پیشنهاد میدم به این خاطر هست که اون نسخه ها به دلیل مسائل بهداشتی ریفرموله نشدن. بلکه سیاست هیچ برندی تاکید بر تولید یک عطر برای یک دوره ی سی چهل ساله نیست. در نهایت بایستی اون رو از چرخه در بیارن.و البته این عطرها معمولا عطرهایی هستن که اصلا ریفرموله نشدن. بلکه ناگهان دیسکنتینیو شدن‌ .
عرض کردم که این یک بحث طولانی هست که قبلا جدا جدا تمامش رو صحبت کردم.))
28 تشکر شده توسط : Rohaam nazanin
"کریستین ناگِل" عطارِ پُرکار، در یکی دو سال اخیر برای "هرمس" سه عطر فرمول کرده و در هر سه، از عنصر Sclarene یک آکورد فلزی ایجاد کرده که کمتر جایی دیده اید... این عنصر در واقع یک نتِ چوبیِ قوی و خشک است که تَه رنگ های فلزی و مدرن پدید می آورد و بویی نافذ و فراگیر دارد که یادآور اتاقی ست که در آن اتو می زنند. "ناگل" و "هرمس" در این دو سال، یک فلنکرِ خنک برای لاین "تق دِ هرمس" ساختند (که عاشقش شدم و روزانه ی امسال تابستانِ من شده است) و همچنین لاین H24 را پایه ریزی کردند. ادوتویلت که خنک، تیز و مدرن است و ادوپرفیوم که سبزتر، غلیظ تر و معتدل تر است... هر 2 کار از DNA یکسانی برخوردارند و می توان گفت چیزی متفاوت و جسورانه خلق شده است... و برای من که همیشه دنبالِ روایحی هستم که بشود به آن گفت "مدرن"، مواجهه با H24 ها عالی بود. گرچه اگر در یک جمله بخواهم بگویم، EDT برای من زیادی تیز و خشک، و EDP زیادی موسی و علفی بود. اما هردو قابل تامل و شگفت آور بودند.
ادوپرفیوم در واقع، یک فوژه ی مدرن است... یک خطِ خزه ایِ قدرتمند در جریان است که شما را به یاد عطرهای دهه هفتادی می اندازد... در عین حال و به موازات آن، یک خط مدرن هم جریان دارد که همان آکورد فلزی ست. و اگر دقیق شوید، لمسی از گل های زرد را هم احساس می کنید که رایحه را ظریف تر می کند... و قطعآ نت هایی هم هست که اعلام نشده اند. یک نت میوه ای در ابتدا احساس می شود که انگار ترکیبِ موزِ شدیدآ آروماتیک و کمی مرکبات است...رگه هایی از نعناع هم به وضوح حس می شود که می تواند از چهره های "اوکموس" باشد.
عطرهای فِرِش و بهاری/ تابستانی ذاتآ پخش و ماندگاریِ کمی دارند. و آنهایی که بهتر عمل می کنند، معمولا در پایان دَم کرده و خش دار می شوند... H24 EDP اما با اینکه پرفورمنس راضی کننده ای دارد، تا پایان فِرِش باقی می ماند.
به واقع عطر خوب و خوش ساختی ست، اما با چشمِ بسته خریدنش (آنطور که یکی از دوستان گفت) کاملا مخالفم... جنبه های کلاسیکِ "اوکموس" و جنبه های مدرنِ "اسکلارین" ریسک بالایی در خود دارند و احتمالِ نپسندیدن واقعا بالاست. اما اگر رایحه را بپسندید، قطعآ لذت خواهید برد... یک همه کاره ی تمام عیار است که تقریبا در هر فصل و هر مکانی پوشیدنی ست... باتل هم واقعا زیباست.
برای من... ای کاش فقط کمی جنبه ی کلاسیک و خزه ای اش کمتر می بود... گفته بودم سخت گیرم.
37 تشکر شده توسط : هاشم پور complihanicated
Pure eVe
لینک به نظر 2 خرداد 1402 تشکر پاسخ به یاسمن نظری
خانم نظری، همینجا مینیاتوری و سمپل اش موجوده... اول یکی از اینهارو تهیه کنید. این عطر بدجوری من رو پس زد و الان در لیست "نمی پسندم" هام قرار داره...
15 تشکر شده توسط : 🄼🄾🄽🄰 یاسمن گل بانو

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan