ببینید آقای صفوی، چیزی که یکم ازاردهنده است یه رویه است نه شخص. توی بیمارستان بین سلسله مراتب پزشکی یه leveling هست، به این صورت که سال بالاییت اگر هر خبطی بکنه، باز این تویی که باید بخاطر مرتبه و تجربه ی این عزیز زبان به دهن بگیری و حتی تنبیه هم به جون بخری.همش باید سانسور کنی خودتو و مطالبه ی حقوقت خلاف قوانین نانوشته ی حاکمه .اینرویه حمایت هم میشه بصورت یه سیکل معیوب. فضای پادگانی و فرسوده کننده از نظر روانی. وقتی به هیستوری نظرات و رویه “پیروی” که شما ستایشش میکنید نگاه میکنم گاها یاد همون جوّ آلوده میوفتم که دوستش ندارم. بارها دیدم باتجربه های این سایت با لحن ناپسند و حتی توهین امیز نظر دادن و حمایت شدن:)) با این توجیه: باتجربه هارا فراری ندهیم! حاشا! بسه اعتراض نکنید! وگرنه چیزی یاد نمیگیریم و بهره نمیبریم :).
من همین جا، تو کامنت قبلی بخاطر همین رویه مجبور شدم حرفامو سانسور کنم. چون دلم نمیخواد تو جایی که دوستش دارم، برای خودم دردسر درست کنم. بله منم ازین مدل رفتار آقای ایکاروس خوشم نیومد، و این هیچ دخلی به دانش و تجربه ی ایشون نداره. ولی چه کسی جرعت انتقاد داره:)
یاد اون جمله ی رزیدنت(دستیار دوره تخصص) به سال پایینیش افتادم که میگفت: اگر زیاد سر و صدا کنی و دشمن بتراشی، چیزی یاد نمیگیری و بی سواد میری بیرون چون اموزشت با سال بالاته، پس درد سر درست نکن :)
اینجا موضوع عطره. شبکه اجتماعی نیست. عطرها مهم تر از اشخاصن. ولی برعکسش رو میبینم. همیشه مهم اینه که “کی” داره مینویسه.
پاسخ مدیر : سلام عرض ادب
بهتر است بحث مربوط در بخش انجمن ادامه پیدا کند
از روزی که وارد سایت شدم، شاهد زنجیره ای از بحث درمورد یک کاربر بودم. آقای ایکاروس.
من نه میدونم چه شد که رفتن، نه میدونم اونایی که با غضب و نفرت ازشون یاد میشه و بقول دوستان باعث “راندن ایشون” شدن کی هستن.حتی تا همینجاشم برای من گنگه.
بشخصه برای دانش ایشون احترام قائلم ولی بطور روتین از ریویو هاشون استفاده نمیکنم چون قادر به ارتباط برقرار کردن با توصیفات و درک ایشون از روایح نیستم، احتمالا چون خیلی بِیسیک تر و مبتدی تر از ایشون عطر تست میکنم.
پس من نه قاضی ام، نه پیرو ام، نه مدعی ام و نه پدرکشتگی با علم و دانش ایشون دارم.
ولی به عنوان یه کاربر ساده که ازینجا و نظرات لذت میبرم ، واقعا خسته شدم. هر چند هفته یهو باز یک نفر مدح و مذمت و افسوس پین میکنه اینجا. شصت نفر هم میان به فلانک و بلانک که معلوم نیست کی هستن و “دشمنانِ بی سواد ایکاروس” نامیده میشن لعنت میفرستن و میگن ایرانیان اساتید راندن بزرگانند و حق دارید نیاید استاد اصلا این محفل لیاقت شمارو نداره :)) .
دوستان، هیچکس، تکنیکلی هیچکس، اگر ذره ای به حضور در اینجا و اشتراک نظراتش متمایل باشه بخاطر حرف بی ارزش و ملامت کس دیگری ترکتون نمیکنه . کودکستان نیست، کاربران هم بالغ و بزرگسالند. ایشون حتما دلایلی برای خودشون دارند.
چنتا کامنت بعد نظر ایشون دیدم که شاخ دراوردم!!
التماست میکنم برگرد استاد، اگر میخای تیم عشاق بسازی مارو هم add کن و یاران اربعه و ازین دست:)) شاید من ایشون رو خوب نمیشناسم، ولی بنظر خودتون نباید به اشخاص ثالث حق داد که به “بت سازی” متهم شید؟ اونم وقتی علنا دارید بدون جواب و حتی یک لایک از طرفشون فقط التماس میکنید و بابت نیم نگاهی قرضی از ایشون به عروج میرسید؟ طرف مقابل یک فرد بالغ و تحصیل کرده است و قاعدتا وقتی میگه “نمی نویسم” منظورش ناز کردن نیست.
“ذکات علم نشر آن است”. هر کسی باید بدونه که اگر به بالاترین درجات دانش هم رسید، نشر اون بیشتر از لطف به سایرین، وسیله ی رشد و کمال خودشه. و تمام.
پ ن: نبود اقای پارسی رو یاداور میشم. امیدوارم سلامت باشند هر جا که هستند.
هدیه لوبین به طرفدارای شلیمار edp !
اگر از وجناتِ شلیمار خوشتون میاد، آمّا سخت پوشی و اون حجم از ادویه براتون یه “باید تو خودِ تاج محل با ساری بپوشمش” محسوب میشه، باید بگم کیسمت از لوبین ورژن مدرن تر و تعدیل شده ی این عطر فاخر و پیشگامه.
فکر کنم بچه های لوبین هم منتظر بودن گرلن محض رضای خدا یکی از فلنکرای شلیمار رو شانسی هم شده با این فرمون(مدرن تر-ملایم تر-بدون تغییر چهارچوب!) ارائه بده ولی دیدن نه، خبری نیست قبلیارو هم دیسکانتینیو کرده تازه:))
شرقی، مرکباتی(یکم به تلخی میزنه)، گرم( بحالت صمغی) و وانیلی. درست چیزی که تو شلیمار برجسته بود اینجا هم هست، وانیل و مرکبات. اما بنسبت شلیمار نت ها fade و ملایم ترن و گویی بقول آقای ایکاروس این عطر رمانتیکه که باهاشون موافقم. یه آرامش خاصی تو این رایحه هست. مثل عشق و امنیتِ توامان . :)
یونیسکسه. بنظر من با توجه به سبک و حال و هواش، تمایل “چشمگیری” به سمت جنسیتی نداره ولی اگر جزو اقایونی هستید که در نظرشون عطرای شیرین بصورت overall متمایل به زنونه اند، باید بگم که بله، شیرینه.
در بهترین تناسب با کرکتر های بالغ و از آب و گل درآمده + پوشش رسمی+ فصول سرد سال :)
سلام…پَوقی(poivree) یعنی فلفل. توییلی از هرمس، نسخه فلفلی (آب فلفل!). اگر بخوایم یه عطرِ فلفلی رو لطیف تصور کنیم، شاید ضد و نقیض بنظر بیاد، اما شاید بهترین توصیف از نسخه ی پوقی، به فلفلیِ لطیف و دخترانه باشه.
کلیتِ رایحه درست مثل لیست ساده است، در عمل با دو چیز طرفیم، رز و فلفل صورتی. رز لطیف و فرح بخشی کار شده و اصلا بوی رز دمشقی و گلاب(rose water) دریافت نمیشه. با اینکه بطور کلی جز توی درای داون هیچ ردی از توییلیِ مادر تو این نسخه نیست، اما بنظر من هم تو این نسخه هم نسخه ی جینجر و هم نسخه ی مادر تاکید بر شادی و شیطنت رو با نت های تند و قلقلک دهنده بینی ادا کردن که توی اون دوتای دیگه زنجبیل و اینجا فلفل صورتی این نقش رو ایفا میکنه.اصلا وایب تمیز و صابونی هم نداره مثل دو نسخه دیگه.
یه مقایسه بین سه نسخه توییلی داشته باشیم:
فصل پوشش: اصلی:چهارفصل/پوقی:سرما/ جینجر:بهار-تابستان
سن پوشش: همشون جوان و شاد و پر انرژی اند.
پرفورمنس کلی از خوبتر: اصلی-پوقی-جینجر
دریافت بوی تمیزی: جینجر-اصلی-پوقی(-)
لیمو و زنجبیل: جینجر(لیمویی ترین)- اصلی-پوقی(-)
موقعیت: هیچکدومشون بنظر من رسمی نیستند. روزانه.اما سبک ترین و کژوال ترین رایحه=نسخه جینجر
مشیِ غالب رایحه: اصلی:گورماند/ پوقی:رزی و لطیف/ جینجر:سیتروسی و خنک
ون کلیف ان ارپلز- ارکید وانیل … یه رایحه ی باکیفیت و high end، تو پوشه ی وانیلی-شیرینی پزی. بوی جدیدی نیست البته.من تا الان گل ارکیده بو نکردم، ولی تو یه نگاه کلی و بنظر من این عطر گلی نبود.
شروعش با یه جرقه ی شیرین و گرم وانیلیه، جوری که من به رایحه شربتی و “داغ” تشبیهش میکنم، انگار یه کرم-شربت وانیلی روی گازه و اماده اضافه شدن به بقیه ی شیرینیه. یکم که میگذره تا انتها کلیتِ رایحه خوشمزه و کیکی میشه( بخاطر تونکا و شکلات، انگار بوی پختگی میده) و گویی به بوی شیرینی نزدیک تر؛ انگار همون کرمِ روی گاز بصورت کمپلکسِ شیرینی داغ کرم دار داره بوییده میشه! تنها چیزی که باهاش ارتباط برقرار نکردم لیچیه. یه هاله ی میوه ایِ ملس تو اسنیف عمیقش هست که بنظر من نبود بهتر بود.
کیفیت رایحه خوبه و طرفدارای عطرای وانیلی رو احتمالا خوشحال کنه، من خیلی فَنِ این دست رایحه های گورماند نیستم ولی ابدا عطر بد بازخورد یا ناامید کننده ای نیست، حتی برای من که از رایحه اش خیلی خوشم نیومد.
تنها چیزی که برای من یکم مساله سازه درمورد این عطر، اینه که نمیدونم چرا نسبت به این عطر انقد کَربو ام! وقتی روی پوستم اسپریش میکنم حتی با چهار پنج پاف بعد از چند دقیقا بزور باید به تفکیک بوش کنم در حالی که به وضوح هنوز روی پوستم هست و نپریده و شیرینی قویش رو حس میکنم!
برای همین، من نمیتونم واقعا بگم پخش و ماندگاریش چقدره، ولی برایِ من نسبت به چنتا کار دیگه از لاین اکسترااردینر ضعیف تر بود مخصوصا پخش بوش. عطر رسمی ایه، سن پوشش خاصی نداره و مناسب روزای سرد سال است :)
از قدیم گفتند کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد . گرند نرولی مثل سریالیه که شروع نسبتا خوبی داره ولی انقدر بد تموم میشه که میگی حیف وقت.
برعکس نرولیِ توی تیترش بیشترین شباهتش هنگام اسپری شدن، به eau d'orange verte از هرمسه. بوی مرکباتی، ترش و یکم تلخ، مثل تلفیق بوی اسیدی مرکبات نارَس و تلخیِ پوستشون، یا بوییدن برگِ سبزِ درخت پرتقال. یکم که میگذره بهار نارنج از بطن رایحه سر و کله اس پیدا میشه و یکم رایحه شیرین تر و ارامبخش تر میشه ولی نه اونقدر که کفه ی ترازو بسمت زنانه بودن بچربه. تا اینجا سرجمع ok ه ولی بازم نسبت به مشابه هرمسش کم میاره از نظر کیفیت و شفافیت. اما پایانش… یه بوی دیترجنتی و شوینده طور که اصلا از یه عطر نسبتا گرانقیمت و نیش انتظار نمیره! یاد مایع ظرف شویی ریکا(که از قضا اونم اسانس مرکباتی داره :دی) می افتادم با هر اسنیف و اعصابم خرد میشد رسما :))
پرفورمنسش هم هیچ رقمه به این قیمت نمی ارزه. تو این سبک قطعا کار های بهتری هست حتی تو دیزاینر که همون ا دارنج ورته از هرمس باشه. دوستش نداشتم خلاصه.
سلام :)
راستش من خوب متوجه نشدم الترا میل رو دوست داشتین از لبل خوشتون نیومد درسته دیگه؟
سلیقه ایه و خب میتونم متصور بشم که خیلیا از لبل خوششون نیاد چون گلابی کلا هم نت همه پسندی نیست، مثل لانکوم ایدل؛ فقط نمیدونم چرا بنظرتون “بی اساس” اومد :)) اساسش که واضحا گلابیه :دی
مامان کی میریم خونه :)))) خوب بود.
ژان پل گوتیه- لَبِل (زیبا)…کمپوتِ گلابی وانیلی!
اجتماعی و شاد…دخترِ زیبایی که بلند و بی پروا میخنده. میدونین، اگه چندتا از عطرای زنانه ی گوتیه رو تست کنید(از جمله اسکندل) متوجه میشید که علی رغم تفاوت هایی که دارن، همشون تو یچیز مشترکن: جلب توجه ها. من اینجام! یه دختر پر انرژی و برون گرا.
لَبل هم مستثنا نیست ازین داستان. بسیار شیرین، گورماند و با پخش و سیلاژ قوی. اظهر من الشمسه که روزانه نیست و بنظر من که با فضا هایی مثل کلاب یا مهمونی های شبانه و شاد منطبقه.
بولد ترین ترکیب این عطر “ گلابی” ه. گلابیِ شیرین با یه هاله ی اسیدی و ترش نامحسوس درست مثل یه میوه ی واقعی (البته این ترشی احتمالا کار برگاموعه ولی القا کننده ی یه گلابیِ تازست)… در ترکیب با یه شربتِ شکرِ غلیظ، داغ و وانیلی.
خلاصه، با یه رایحه ی گرم و خیلی شیرین طرفیم که ترشیِ اسیدی میوه یه کرکتر شیطنت آمیز و سرکش به چهارچوبش داده.سن عطر پایینه-زیر ۳۰ سال.عطر بالغی نیست ولی خب خنگم نیست.بنسبت اسکندل شیرینیش یه نمه کنترل شده تره و اقبال خوبی هم بین کلکسیونر ها تو غرب به این عطر شده. من از بویی که از پوشنده حس میشه خوشم میاد و کلا هم بنظرم خوبه. ولی تو لیست خریدم نمیذارمش.
بای کیلیان و نامگذاری های ادا اطواریش :)) واقعا زیرکانه است و خودش یجورایی بازاریابیه.
راستش چی بگم، یه “گورماند نامتعارف”...
درمورد اپنینگش دلم نمیخواست اصلا صحبت کنم، غربی پسندِ تمام عیار :)) رز دمشقی-محمدیِ کرمی ، شیرین و نسبتا قوی، تا اینجاش اصلا گورماند نیست. یکم که میگذره نت های لاکتونیکِ کارشده توی عطر سر و کله اشون پیدا میشه و اون بیس گورماندِ نامتعارف که ازش گفتم، آروم شکل میگیره. چرا نامتعارف؟ بوی مسقطی-باسلوق های با طعم گل محمدی رو میده :)) یا مثلا شیر کاکائو های داغ که توش گلاب میریختن، احتمالا همه یبار تست کردن.
یکم ته بوی سوختگیِ قند تو بستر شیری(لاکتونیک) این کار هم حس میشه.
-بطور خلاصه: اسانس گل محمدی+شیر داغ و شیرین شده و یکمی ته گرفته(بوی قند سوخته)
این برند کلا تو ایران سخت گیر میاد و ناراحت کنندست محدودیت ها، حتی تست کردن کاراش هم راحت نیست!
پ ن: فقط منم که از طراحی شیشه های این لاین بای کیلیان خیلی بدم میاد؟ چیه این اخه؟ توپ بولینگ ؟ :))
بای کیلیان که انقد شیشه های لوکس و چشم نوازی داره قشنگ با این لاین دشمن شاد شده بنظرم :)))