لولیتا لمپیکا لو ژولی یه عطر گس و شارپ ،با شیرینی نسبتا کم و در کتگوری اسپرت و دئوردرانتیه، شیرینی و ملاحت گلابی هم نتونسته فضا رو آروم و متین کنه…، انگور فرنگی ولی واضح و تند و تیز حضور داره. انگور فرنگی ازون نتاس اگه زیاده روی بشه در حضورش، کل عطر به فنا میره و سردرد اور میشه…از فضای گسش بخوام بگم، یه عطر با کیفیت ساختِ ضعیف تر تو حول و حوش ادوپارفوم وری ایرسیستبل از ژیوانژیه( شبیهش نیست، گسی رایحه منظورمه)… برای من نمیتونه تو پوشه عطر باشه، چون مطمئنم همین سبک و رایحه رو تو یه دئودرانت-اسپری معروف قبلا استفاده کردم و خود کار هم اونقدر قوی و باکیفیت نیست که ازش لذت ببرم… البته تو درای داون نسبتا بهتره و بخاطر مشک از تیزی رایحه کم میشه و یکم فضا لطیف تر و باکیفیت تره ولی بازم “نه”… اما پخش و ماندگاریش خوبه :)) مخصوصا اوایل… پرروعه همچین :))
تا الان چنتا کاری ک از لولیتا تست کردم پرفورمنساشون همه خوب بود:)) اگه حجمش کم نبود میگفتم برای باشگاه خوبه.
سلام…اگه از ته بوی میس دیور پارفوم که یکم بوی موندگی-نم گرفتگی رو میمیک میکنه خوشتون نمیاد، درای داون بعضی فلنکر هاش بهتره نسبتا و روی هم رفته بعضی از اعضای لاین میس دیور بوی لطیف و شاداب و شیکی دارن. مخصوصا بلومینگ بوکه و یه مدل که الان دیسکانتینیو شده(cherie)…بلومینگ بوکه که واقعا شاداب و شیکه. اخرین فلنکرشم تست نکردم تا الان…(رز ان رز)
بزرگترین عیب این لاین بنظرم پرفورمنس ضعیف و اسف بارشه که ارزش خریدشونو خیلی پایین میاره… پخششون فوقش بیست خوبه دقیقه اونم با کلی پاف، عملا از در خونه بری بیرون پریده مخصوصا تو هوای شرجی. ماندگاری که بماند.
۳میلیون؟ پوف.
چقد جو سایت این چند ماه اخیر متشنج شده…
صد حیف، و افسوس.
لطفا و احتراما یه چند وقت فقط و فقط نظرات عطری زیر خودِ عطر بذارید و لایک کنید، و اگر موردی بود تو بخش پرسش(با تاپیک) مطرح کنید تا اونجا مسائل پیرامون دنیای عطر مورد بحثِ دوستانه قرار بگیرن… شاید بخش نظرات ازین هرج و مرج و تشنج خارج شد…
به عنوان یه علاقه مند به این محفلِ فارسیِ عطر، واقعا متاسف و ناراحتم ازین دلخوری هایی که متاسفانه پیش میاد هر روز...
سلامت باشین :)
پاسخ مدیر : سلام عرض ادب
بحث مورد نظر لطمه به سایت وارد می کند و باعث دلخوری می شود، به جهت احترام به کاربران مورد نظر ، نظرات پست تایید شدند
به جهت احترام به دیگر کاربران نظرات بعدی در مورد این پست را مجبور هستیم که تایید نکنیم
بحث های مربوطه می بایستی در بخش انجمن شکل پیدا کنند و نیاز به ساماندهی دارد.
بعضی روایح یاداور یک فرهنگن، یه برش از تاریخ. نه کرکتر،گل یا غذا... شلیمار-شالیمار یکی از بهترین ها تو این ژانره… با این برداشت، بیشتر مثل یه اثر هنری سعی کردم باهاش ارتباط برقرار کنم، تا به عنوان عطری که بخوام بپوشمش…
یه شاهکارِ شرقی و تاریخی، ولی شدیدا سخت پوش در قرن ۲۱…
با بو کردنش و مخصوصا با دونستن حسن نامگذاریش، ناخوداگاه پرت میشین تو حال و هوای هند و فضای گرم، سبز ، پر از رنگ و زرق و برقش. فرهنگ غنی و تمدن شرقی…، یه رایحه ی اصیل و نجیب.
باز هم میگم، شلیمار بی شک یه شاهکاره (علی الخصوص وقتی به وسطا و درای داون میرسه)، ولی توی عصر مدرن، پوشیدنش سخته…
میشه ساعت ها روی بلاتر بوییدش و لذت برد واقعا. مثل یه داستان میمونه این عطر…
و در نهایت بگم که هیچ کدوم از فلنکر هاش لااقل اونایی که تست کردم، اپشن های خودشو ندارن و کلا خیلی نزدیکش نیستن. اونا راحت پوش ترن عمدتا.
شالیمار ادوپارفوم بنظرم وجودش تو کلکسیون هر عاشقِ دنیای عطری مستحبه :)
ولی برای بلایند بایِ عمومی، اسفلِ سافلینه :)))
اوصیکم که بدون تست قبلی، باهاش شوخی نکنید :))
الله یا ربی… این چه بلایی بود بولگاری سر جزمین نویر(نواق:|) اورده؟ جایگزین؟ این عطر برای نسخه مادرش ضایعه است اقا.
اصلا هربار ترجیح دادم فک کنم سمپل من ایراد داره، ولی ریویو های خارجی هم از استارت گازوییلی و عجیبیش میگفتن…
انقد یاس تو اپنینگش بد کار شده که شبیه بوی چسب یا یچیز تو این مایه ها شده :( البته بعد پنج دقیقه یه رگه هایی از جزمین نویر فقید(باید با یه ربان سیاه بالا سرش گریست) نمایان میشه اما به چه صورت؟
بادام و شیرین بیانِ نازنین حذف شده! یعنی عملا تلخی و حالت یاسِ دودی عطر پریده و جاش یه عالم تونکا و صندل نشسته(شیرین تر، گرم تر) … احتمالا بازخورد خوبی ازین مدل نخواهید گرفت (حداقل تا وقتی اپنینگ نامردش بپره) و اگر طرفدار جزمین نویر اصلی بودید، این عطر به مثال شوخی زشتی است که برند بولگاری با عطر دلبندتان کرده :)) اگر مدل اصلی رو دارید کمتر مصرفش کنید خلاصه. بفکر جایگزین هم باشین اجالتا :))
حالا که بازار پاکیزگی گرمه، جا داره یادی ازین جنتلمنِ با محبت هم بشه :)) پاکیزه، مهربان، ارامبخش… گرلن وتیور…خب من از بوییدنش واقعا لذت میبرم، برای من بوی خوشی داره. اما درمورد اداب پوشیدنش و کرکتری که داره، اول از همه فارغ از شوخی اول متن، این کار بنظرم یونیسکسه و خانم ها هم میتونن سراغش برن، دوم اینکه باز شخصا این عطرو کلاسیک تر از اونی حس کردم که توسط یه فرد جوان و بفرض با استایل اسپرت بتونم تصورش کنم… حتی براس سن بالاتر هم کرکتر خاص خودش رو میطلبه باز :)) ولی بازم یه انتخاب شخصیه.
پ ن: رایحه پایه این عطر یاداور اسانس یسری صابونِ قدیمی مثل نخله، ولی کلیاتش لاکتونی(شیری) و یا “خیلی” صابونی نیست… تر و تمیز و مهربون و ارامبخشه یه تلخی خیلی محوی هم تو درای داونش هست که من دوسش دارم :) به قول خارجیا:
“ Give it a try “
ادوتویلتِ کنزو ورد یه کار صابونی(۹۰٪) و کرمی(۱۰٪)ه و به عبارتی رایحه لاکتونیکی داره… شبیه ترین کار از بین عطر ها بهش لالیک سولیل ه (کنزو ورد یه نمه کرمی تر و شاداب تره) و اگه بخوام از حافظه بویایی شما برای توصیف رایحه اش بهره ببرم، بیس هردوی این کارا (ادوتویلت کنزو ورد و سولیل) شبیه بوی صابون لوکس سفید رنگ شهیره ، تفاوتشونم خیلی کمه حداقل توی درای داون. استارت عطر خیلی خوشبوعه بنظرم، کرمی، تمیز، شاد و دخترونه…روهم رفته کلیاتش هم خوبه ولی کاش تا اخر همین بود. حالت کرمی عطر خیلی پایدار نمیمونه و نسبتا سریع ، تبدیل به یه رایحه کاملا صابونی میشه . در کل عطر بانمکیه، البته اگه از عطرای تمیز و پاکیزه لذت میبرید.
پرفورمنسش خوبه، مخصوصا بنسب قیمت و سبک. ازین لحاظ سربلنده واقعا. من بین این کار و سولیل با توجه به اینکه تفاوت قیمت چشمگیری ندارن این کارو ترجیح میدم به دو دلیل، اول اینکه شروع و پایان این کار بهتره، سولیل اخراش دیگه تو صابونی و لاکتونیک شدن(نت شیر داره اصن اگه اشتبا نکنم) اور دوز میکنه و نتیجتا سردرد اوره، ولی اینکار نه. دوم اینکه پخش بوی کنزو ورد بهتره و رایحه ی شاداب تری داره برعکس اکثر صابونی ها ک خفه ان. اگه مزون مارژلا میخواست رو این عطر اسم بذاره احتمالا میذاشت :”after shower” ؛)))
[رز سلجوقی -سلجیک رز ] از کالکشن چهار گانه باغ های بهشتی چوپارد… اول درمورد اسمش، گویا از رز های دمشقی که در گذشته پایتخت شام و از مراکز حکومت سلجوقی بوده استفاده شده و راستش تو ی فضای کلی این عطر، رد پای تجمل و زرق و برق درباری(سلطنتی) سلسله های مسلمان خاورمیانه واقعا بارزه. لباس های زربافت، تخت های چوبی و معرق… به نوعی یه عطر سلطنتی و تاریخیِ خاورمیانه ایه.
ولی بنظر شخصی من، جاش همونجاست: تاریخ.
شروعش عمدتا با تونکا و رزه. درمورد رز دمشقی، بگم که رایحه اش بسیار نزدیک به گل محمدیه، و ظاهرشم عینشه که نمیدونم واقعا فرقی هم دارند یا نه. تونکا و رز مجموعا شروع عطر رو رزی و شرقی میکنن و انگار گلبرگ های گل محمدی رو با یکم دوده ی چوبِ سوخته، حسابی کوبیدی. البته فقط یکم. بعد از گذشت مدت زمان خیلی کوتاه، عمده دریافتی شما روی پوستتون مختصر و مفید گل رز دمشقی-محمدی عه.اگر بخوام از اسنیف نزدیک به پوستش بگم، عملا مثل اینه که یه گل محمدی رو مماس با بینی تون بو بکشید رایحه ای همون قدر قوی و با دیتیل، یکم شیرین تر، انگار مثلا زعفرونی شده. شباهتش با گل اصلی تو درای داون نسبتا زیاده و این میتونه هم حسن باشه هم عیب. خلاصه اگر بوی گل محمدی(نه رز قرمز) میپسندین، عطر مورد نظر کیس خوبی برای تسته.
جالب انگیز: شنیده بودم با بولگاری جزمین نویر شباهت داره. تو مچ مقابلم جزمین نویر اسپری کردم و گفتم شوخی زشتی بود جدا. بعد یه ساعت که بو کردم، یکم کوتاه اومدم… درای داونشون اون ته مها نزدیکه، از دور، خیلی دور:))))).
خانم مریم عزیز رنجش و ناراحتی شما از تست حیوانی کاملا به جاست و قلب هر انسان دارای احساسی از این موضوع به درد میاد، اما به عقیده من “برند وگان” و “بدون تست حیوانی” جز بازارگرمی و از آب گل الود، ماهی(سود) گرفتن نیست…اگر یکم احساس رو با تئوری و منطق طراز کنیم تو این قضایا، اکثر پیشرفت های پزشکی کلیدی در جهت کم کردن ریسک مرگ و میر انسان از قرن ها قبل تا الان، با روش های تهاجمی بیگانه نبودن. پدر علم ایمنی شناسی، کاشف واکسن، ادوارد جنر، کسی که عملا تا الان یکی از کلیدی ترین کشفیات علوم پزشکی به اسمشه، با تلقیح ویروس آبله به یه “پسر بچه ی کوچک” یه جهان رو از کابوس آبله نجات داد، الان ماحصل همون تجربه ی جنر که از نظر اخلاق پزشکی مردوده، داره ایمنی بچه های مارو از بدو تولد نسبت به امراض مهلک بیمه میکنه، پس با علم به غیر اخلاقی بودن و تایید نکردن نفس یسری اعمال، بهتره بعد از برایندی که از “هدف و نیت” با “روش” میگیریم، قضاوت منطقی تری داشته باشیم و درست مثل همین قضیه، روش های اخلاقی تری رو جایگزینش کنیم نه اینکه کلا تمرکزمون رو کراهت کار جنر باشه بفرض و بیایم با افکار رادیکال و تند بگیم دیگه تمومه و همینجا کاته رابطم با عطر…، نتیجش هم میشه عوض شدن پوسته ی قضیه، همین… البته جسارت به نقطه نظر شما نمیکنم نظر شماهم قابل احترامه برام و از روی مهرتونه:). نتیجه اینه که درسته که یکسری برند ها، با اتیکت وگان یا کرولتی فری سعی می کنن مارکتشونو تقویت کنن، ولی توی دنیای امروز، بدون بیمه و تضمینِ ایمن بودن یک ماده یا ترکیب برای انسان هیچ برندی ریسک نمیکنه تا ماده ی جدیدی رو وارد ترکیب محصولش بکنه، مگر اینکه از دیتای کمپانی مادر که تست حیوانی وسیعی داره استفاده کرده باشه مثل لوریل، شیسیدو،…. چون بحث غیر دارویی هست من تاکید روی رویه لگالش ندارم چون اونقدر که دارو و مواد غذایی روشون ذره بین هست مواد ارایشی و بهداشتی روشون نیست و اون ترایال چهار فازی و اصولی دارو خیلی کم پیش میاد برای محصولات اینچنینی اجرا شع ولی الان تو قزن ۲۱ زندگی میکنیم دوستان و هیچ کمپانی ای جهت حمایت از حیوانات با اتیش بازی نمیکنه، برای یه ماده ی الکی و کم ریسک هم تست حیوانی با اون هزینه انجامنمیشه. هر برندی هم که قبل این قضایا تو چین فروش داشته، نمیتونه بزنه زیر قضیه ی تست. چون تو چین بصورت قانونی برای پخش محصولات بهداشتی باید تست شده و تایید شده میبود، الان نمیدونم عقب نشینی کرده یا نه.
شاید با این روش قلب مردم رو بدست بیارن و مارکتشون قوی تر شه، ولی برای جایگزین کردن تست حیوانی، باید علم دنبال یه الترناتیو با هزینه و کارایی مشابه باشه و تا اومدن اون جایگزین، هر برچسبی درمورد حیوان دوستی روی محصولات ارایشی بهداشتی، سواستفاده از احساس مشتریه.بازم ذکر کنم که بیان عقیده ی من به منظور اعلام غیر منطقی یا نادرست بودن طرز فکر شما نیست و امیدوارم سوتفاهم نشه مریم عزیز :)